یادداشت/ مهدی فضائلی؛
امام‌شناسی در مکتب سردار دل‌ها
مهدی فضائلی طی یادداشتی نوشت: اگر حاج قاسم باتقوا و اهل معنویت بود، اگر اهل تدبیر بود، اگر شجاع و اهل عمل بود و اگر بااخلاص بود که از همه این ویژگی‌ها بهره فراوان داشت، علاوه بر زمینه‌‌‌های درونی و استعداد خودش باید به نقش و تاثیر درک محضر به قول خود او «آقا» در این تربیت و ارتقا توجه ویژه داشت.
به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، اگر زندگی همه نظامیان دنیا را مطالعه کنیم، نشانه‌‌ای از تقوا، معنویت و اخلاص که هیچ، ردپای مهربانی و انسانیت و مردمی‌بودن را هم یا پیدا نمی‌کنیم یا بسیار کمرنگ خواهیم یافت.
این ویژگی‌ها اختصاص به پرورش‌یافتگان مکتب اسلام ناب محمدی (ص) دارد و یکی از سرآمدان آن، سردار پرآوازه‌‌ای است که این روزها در غم فقدانش داغداریم.
نقش مدیران و فرماندهان در تربیت زیرمجموعه‌ها غیرقابل انکار است و در نیروهای مسلح نیز فرماندهان در سلسله مراتب فرماندهی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم دارند.
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تحت هدایت‌‌‌های فرماندهی کل قوا مدیریت و راهبری می‌‌شوند، پس علاوه بر ویژگیهای غیراکتسابی افراد، نقش فرمانده کل قوا در تربیت فرماندهانی که مستقیما تحت امر ایشان مدیریت می‌‌شوند، غیر قابل انکار است.
سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از این تربیت‌شدگان مکتب امام(ره) و رهبری است.
در این یادداشت فقط به یکی از ویژگیهای اساسی و بنیادین سردار سلیمانی و نقش رهبر حکیم انقلاب در تقویت این ویژگی می‌‌پردازم؛ بدون تردید یکی از ویژگیهای ممتاز و برجسته حاج قاسم «تقوا»ی او بود.
تقوا از نگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یعنی: «پرهیز در حال حرکت و مراقبت در حال حرکت، در میدان‌ها حرکت بکنید، اما مواظب باشید! از اصطکاک‌ها، از غلط رفتن راه‌ها، از وارد‌کردن ضایعه‌ها به خود یا دیگران و از تخطی کردن از حدودی که برای انسان معین کرده که انسان را به گمراهی می‌برد، چون جاده بسیار خطرناک و طولانی و ظلمانی است.»
فرمانده کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تنها نقطه تمایز نیروهای مسلح ما را با دیگر نیروهای مسلح همین «تقوا» میدانند؛ لذا در دیدار شهریور ۶۹ با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌‌فرمایند:
«شما که اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستید، شما که فرماندهان و مسؤولان و مؤثرترین در این نظام هستید، باید توجه کنید، آن چیزی که شما را یک ارتش مجهز مدرنِ مجرّبِ از همه جهت کامل و ممتاز می‌کند، ایمان و تعبد است؛ یعنی اعتقاد به غیب و تأثیر فعل و انفعالات غیبی که در اختیار من و شما نیست و راه رسیدن به آن و کلید رمزش، عبارت از تقواست؛ یعنی عمل‌کردن به تکلیف شرعی. این، تنها وسیله‌‌ای است که می‌تواند شما را از سایر نیروهای انقلابی و نظامی عالم ممتاز کند والا نیروی نظامى مجرب کارکشته زرنگ باهوش درس‌خوانده شجاع و حتی فداکار، در دنیا کم نداریم.»
در نگاه رهبر انقلاب اسلامی پیشرفت نظام نیز در گرو ویژگی تقوا است؛ لذا در مرداد ۷۰ و در مقطعی که برخی کارگزاران نظام به‌دنبال الگو برداری از غرب بودند، چنین می‌‌فرمایند:
«این جبهه، فقط با تقوا پیش خواهد رفت. این نظام جز با رعایت تقوا و طهارت و پاکی و محاسبه دقیق و صحیح و حسابرسى هرکدام ما از خودش -«حاسبوا انفسکم»- پیش نخواهد رفت. اشتباه است اگر کسی خیال کند همان کارهایی که دیگر حکومت‌ها و دیگر کارگزاران دولت‌ها در دنیا میکنند، ما هم همان‌ها را بکنیم. ما اصولی داریم، ما روش‌های مخصوص خودمان را داریم؛ اینها متعلق به اسلام است. این اصول باید بر دنیا حاکم بشود، نه اینکه اصول غلط دنیای جاهلی و استکباری، خودش را بر ما تحمیل بکند.۱۳۷۰/5/۲۳»
باور رهبر حکیم انقلاب اسلامی درباره امام و بنیان‌گذار انقلاب اسلامی نیز چنین است که امام حکیم بودند و آن را از راه تقوا به‌دست آورده بودند:
«من تصورم این است که امام یک حکیم بود؛ یعنی همان فعل و انفعالات معنوىِ باطنىِ پشت پرده را مثل جریان‌های زیرزمینی آب که علم خاصی دارد، می‌دید... این، معنای حکمت است. من می‌دیدم، آن انسان استثنایی زمان ما که هیچ‌کس با او قابل مقایسه نیست؛ مثل اینکه جریان‌های زیرزمینى حوادث و پشت پرده را می‌بینند. نمی‌خواهیم بگوییم که امام، غیب می‌دانست. خیر، هیچ‌کس جز کسی که خدای متعال به او اذن داده باشد، از غیب خبری ندارد. امام هم نه ادعا داشت و نه ما در مورد آن بزرگوار، این ادعاها را داریم. دید حکمت، غیر از این است؛ ...این، همان غیب و ملکوت عالم و ملکوت وجود شماست که باید به آن ایمان و اعتقاد داشت. راه رسیدن به آن هم تقواست.»
خلاصه آنچه گفتیم این است که 1) نگاه و رفتار فرمانده کل قوا در تربیت نیروهای تحت‌امرشان اثر تربیتی مستقیم دارد. 2)آیت‌الله خامنه‌ای، تقوا را هم تنها نقطه تمایز نیروهای مسلح ما با قوای مسلح دیگر کشورها میدانند و هم عامل پیشرفت کشور. 3) رهبر انقلاب امام را حکیم میدانند، یعنی فعل انفعالات باطنی و پشت پرده را می‌دیدند و این حکمت هم نتیجه تقوای ایشان بود. 4) حاج قاسم سلیمانی نیز از نگاه رهبر معظم انقلاب «نمونه برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام‌خمینی(ره)» بوده است. حال این فرمانده با تقوای تربیت‌یافته در مکتب امام حکیم انقلاب،کمتر از چهار ماه قبل از شهادتش درباره حضرت آقا چنین می‌‌گوید: «در ۲۰ سالی که در محضر آقا بودم، نتیجه تقوا را که حکمت می‌‌شود در آقا به‌طور کامل دیدم. در هر چیزی که ایشان شبهه میکنند، مطمئن می‌‌شوم که در انتهای آن شبهه درمی‌‌آید و بر هر چیزی که یقین میکنند، مطمئن می‌‌شوم مقصود به دست می‌‌آید.» به نظر من، این یکی از مهم‌ترین درس‌‌‌های امام‌شناسی است که سردار سلیمانی برای ما به یادگار گذاشته است. اگر حاج قاسم باتقوا و اهل معنویت بود که بود، اگر اهل تدبیر بود، اگر شجاع و اهل عمل بود و اگر بااخلاص بود که از همه این ویژگی‌ها بهره فراوان داشت، علاوه بر زمینه‌‌‌های درونی و استعداد خودش باید به نقش و تاثیر درک محضر به قول خود او «آقا» در این تربیت و ارتقا توجه ویژه داشت. اگر حاج قاسم فرمانده‌‌ای بی‌تقوا، بی‌بهره از شجاعت و اخلاص و معنویت و عقلانیت و تدبیر بود، قطعا حاج‌قاسم نمی‌شد و اگر حاج‌قاسم زمینه مستعدی برای چنین تربیتی نمی‌داشت، «رفیق خوشبخت» حضرت آقا نمی‌شد.
انتهای پیام/
انتهای پیام/
