مجازات قانونی و فقهی اهانت به پبامبر اکرم (ص) چیست؟
به گزارش خبرنگار حوزه معارف اسلامی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، پس از ماجرای انتشار کاریکاتورهای توهینآمیز نشریه فرانسوی در هتک حرمت پیامبر گرامی اسلام(ص) و در پی آن اظهارات سخیف «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور این کشور نسبت به دین مبین اسلام و پیغمبر ختمیمرتبت، یکی از موارد قابل توجه مجازات های فقهی و قانونی این اقدام در کشورمان است.
خداوند متعال در بیان عظمت پیامبر گرامی اسلام (ص) وحفظ احترام ایشان در حدیث قدسی میفرماید: لُولَاکَ لِمَا خَلُقتُ الاَفلَاکَ.
همچنین در آیه ۲ سوره حجرات دراین باره آمده است:« یَا اَیُّهَا الذَّینَ آمَنُوا لَا تَرفَعُوا َاصوَتَکُم فَوقَ صَوتِ النَّبیِّ وَ لَا تَجهَرُوا لَه بِالقَولِ کَجَهرِ بَعضِکُم لِبَعضٍ اَن تَحبَطَ اَعمَلُکُم وَ اَنتُم لَا تَشعُرُون» (ای کسانی که به خدا ایمان آورده اید فوق صوت پیغمبر صدا بلند مکنید و درباره پیغمبر مانند بلند حرف زدن بعضی از شما درباره بعض دیگر حرف نزنید که اعمالتان محو میشود).
منظور از این آیه شریفه تنها بلند کردن صدا نبوده است بلکه بنا بر قیاس اولویت منظور حفظ حرمت پیامبر گرامی اسلام بوده است؛ بدین معنا که به ایشان توهین ننمائید و مورد ضرب و جرح نیز قرار ندهید و....
ماهیت توهین و اجزای فعل ارتکابی
«وهین» در لغت از ریشه وهن و مصدری عربی است که به معنای خوار و خفیف کردن آمده است. در اصطلاح حقوقی نیز به کاری گفته میشود که متضمن اسناد و اخبار نبوده و به نحوی است که در شخصیت و حیثیت متضرر از جرم نوعی وهن وارد نماید. به همین خاطر جرم توهین از جمله جرایم علیه شخصیت معنوی افراد تلقی میشود. چراکه تحقق این جرم موجب هتک حرمت اشخاص به وسیله رفتار مجرمانه، اعم از فعل، گفتار، نوشتار حتی در دنیای مجازی نیز میشود.
توهین، اعم از صریح یا ضمنی اغلب به صورت شفاهی یا کتبی و... با به کار بردن الفاظ رکیک، فحش، تحقیر و تخفیف صورت میگیرد که وسیله در آن شرط نیست بلکه طرز تلفظ کلمات، شخصیت بزه دیده، زمان و مکان، موقعیت اجتماعی بزه دیده و... در تحقق آن دارای اهمیت است.
عناصر تشکیل دهنده جرم توهین
الف) عنصر قانونی: عنصر قانونی جرم توهین در قوانین جاری عبارت است از مواد ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی تحت عنوان توهین به مقدسات و...، ماده ۵۱۴ توهین به بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و... ماده ۶۰۸ توهین به اشخاص حقیقی، ماده ۶۰۹ توهین به روسای قوای سه گانه و سایرمقامات و... ماده ۷۰۰ تحت عنوان هجو افراد و ماده ۲۶ قانون مطبوعات، تحت عنوان توهین به دین مبین اسلام و مقدسات توسط مطبوعات، ماده ۶۱۹ تحت عنوان توهین به زنان و اطفال. همچنین مواد ۴۸ و ۴۹ قانون جرایم نیروهای مسلح را نیز میتوان نام برد.
هر چند با توجه به توسعه وسایل ارتباط جمعی بویژه رایانه، توهین از رهگذر رایانه به روشنی جرمانگاری نشده است و از آن جا که وسیله ارتکاب جرم و توهین شرط نیست و آن را توجیه نمیکند میتوان عناصر موجود را در مورد جرم توهین از رهگذر رایانه نیز به کاربرد هر چند مقنن در قانون جرایم رایانهای ذیل فصل پنجم و مواد ۱۶ و ۱۷ و تحت عنوان هتک حیثیت و... بدان اشاره نموده است.
ب) عنصر مادی: رکن مادی جرایم توهین به صورت مشترک در تمام آنها شامل رفتار مرتکب به شرط مشخص بودن طرف و موهن بودن رفتار توهین آمیز و مطلق بودن آن است.
ج) عنصر روانی: عنصر روانی جرم توهین در ابتدا آگاهی مرتکب به توهین آمیز بودن رفتار ارتکابی است و سپس قصد وی به منظور تخریب شخصیت بزه دیده و ورود ضرر معنوی به نامبرده می باشد.
مجازات توهین
ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی، موضوع اهانت به مقدسات اسلامی در صورتی که جرم ارتکابی مشمول حکم سب النبی (توهین شدید به پیامبر گرامی اسلام و امامان و حضرت فاطمه زهرا و...) باشد اعدام و در غیر این صورت مشمول مجازات حبس از یک تا پنج سال خواهد بود.
یک از انواع توهین که فقها در آثار خود معمولاً بعد از مباحث مربوط به «قذف» ( دشنام و متهم کردن شخصی به زنا یا لواط) آن را مطرح می کنند و از توهینهای خاص و و دارای مجازات حد محسوب می شود، «ساب النبی» است.
منظور از «ساب النبی» صرفاً توهین به حضرت محمد (ص) نیست؛ بلکه توهین به هریک از ائمه طاهرین (ع) نیز مشمول این حکم قرار می گیرد.
در مورد شمول عنوان ساب النبی به توهین کننده به حضرت فاطمه زهرا (س) دو نظر مطرح است، عده ای آن را مشمول حکم ساب النبی می دانند و عده ای نیز آن را خارج از این حکم می دانند.
بحث دیگری که در ارتباط با ساب النبی مطرح شده است، قذف مادر حضرت نبی (ص) است که مرتکب آن مرتد دانسته شده است.
باید توجه داشت که ساب النبی نیز مانند قذف نه تنها از طریق لفظ بلکه از هر طریق که معنای توهین را برساند ارتکاب می یابد، مانند اشارات یا انجام اعمالی که عرفا توهین تلقی می شود؛ مثلا شخصی در روز عاشورا، با لباس قرمز رنگ در خیابان به هلهله و شادی بپردازد.
مجازات سابالنبی و شرایط اجرای آن
مجازات این جرم در اسلام، قتل می باشد وگفته شده است که قتل او بر هرکس که از آن آگاهی یابد، جایز است.
در واقع شخصی که از این طریق به پیامبر اسلام (ص) و هریک از ائمه طاهرین (ع) توهین می کند، همانند یک مرتد دانسته می شود و به مجازات مرگ محکوم می شود.
مانند قاذف مادر حضرت رسول اکرم (ص) که به آن اشاره شد.
لازم به یادآوری است که که جرم قذف بر خلاف جرم ساب النبی، یک جرم با ماهیت خصوصی دانسته شده است که جز با شکایت مقذوف قابل رسیدگی نیست؛ در حالی که جرم ساب النبی (ص) از جمله حقوق الله محسوب گشته و نیاز به شکایت ندارد و حاکم خود شخصا می تواند حد را اجرا کند و حتی هر شخصی می تواند او را به قتل برساند.
مجازات ساب النبی از لحاظ فقهی و قانونی، قتل و اعدام است، حتی فقها کسی را که به یکى از دوازده امام(ع) دشنام دهد، یا با آنان دشمنى داشته باشد، کافر دانسته و حکم به نجاست او داده، قتلش را جایز یا واجب میدانند.
اما گفتهاند؛ اگر از روی جهالت یا بر اثر غضب و خشم شدید دشنام دهد، حکم به ارتداد یا کفرش داده نمیشود و بر او حد ساب جاری نخواهد شد.
در ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی و تبصره آن نیز به پیروی از فقه چنین آمده است: هر کس پیامبر اعظم(ص) و یا هریک از انبیاء عظام الهی را دشنام دهد یا قذف کند ساب النبی است و به اعدام محکوم میشود. همچنین قذف هر یک از ائمه معصومین(ع) و یا حضرت فاطمه زهرا(س) یا دشنام به ایشان در حکم سب نبی است.
صدق سابالنبی و حکم اعدام و قتل برای ساب النبی یا امامان معصوم و حضرت فاطمه(س) از لحاظ فقهی و حتی قانونی دارای شرایطی است که اگر آن شرایط فراهم نباشند در برخی از موارد بر فرد، اطلاق ساب النبی نمیشود و در برخی از موارد نیز با وجود صدق این عنوان، اعدام و قتلش جایز نیست که اینک به برخی از آن شرایط از دیدگاه فقه و حقوق اشاره میکنیم.
در ماده ۲۶۳ قانون مجازات و تبصره آن افرادی که ادعا نمایند اظهاراتشان از روی اکراه، غفلت، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده است ساب النبی محسوب نمیشود.
از نظر فقهی نیز حتی در جایی که عنوان ساب النبی صادق باشد قتل و کشتن فرد زمانی تجویز شده است که اجرای چنین حکمی برای اجرا کننده و یا افراد منتسب به او خطر جانی، آبرویی یا مالی نداشته باشد. در غیر این صورت اجرای حکم و کشتن ساب النبی یا امامان(ع) نه تنها مصلحت نیست، بلکه مصلحت در سکوت و در برخی از موارد در مدارا کردن است.
بنابراین؛ اوّلاً: با توجه به تبلیغات سوء سیاسی در آن زمان علیه ائمه(ع) به ویژه حضرت امام علی(ع) و انتساب بدبختیها و جنگ و خونریزیها و یتیم شدن کودکان به آن حضرت و بدبین کردن مردم نسبت به آنان و بر انگیختن خشم و غضب مردم جاهل و بیاطلاع نسبت به آن بزرگواران و خاندان آنان، اینگونه اهانتها از سوی مردم به دلیل جهالت و خشم و غضب بوده است و مشمول حکم ساب النبی نمیشدند.
ثانیاً: اهانت از روی خشم و غضب و یا جهالت دارای تعزیر است، نه کشتن و اعدام. چنانکه در تبصره ماده ۲۶۳ قانون مجازات که بر گرفته از متون فقهی است بدان تصریح شده و فلسفه وضع تعزیرات و محول کردن آن به رأی و نظر حاکم نیز برای تنبیه و آگاهی دادن به مجرم با در نظر گرفتن وضعیت خاص او میباشد که امامان معصوم(ع) نیز با رفتار خود در بسیاری از موارد این افراد ناآگاه را شرمنده و هدایت به حق و حقانیت خود و اجدادشان میفرمودند که این رفتار امامان میتوانست بهترین تعزیر برای آن مجرمان نا آگاه باشد.
انتهای پیام/۴۱۰۴/