وقتی جنتلمنهای تروریست به فریبا عادلخواه دکترای افتخاری میدهند/انتقاد چهرههای آکادمیک دانشگاه ژنو از بیاعتبار کردن مدارک دانشگاهی
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، این روزها در آن سوی مرزها کسانی برای جمهوری اسلامی نسخه میپیچند و به نمایندگی از جامعه ایرانی دکترای افتخاری میگیرند که اولاً بویی از فرهنگ ایرانی و اسلامی نبردهاند و دوم اینکه تمام داشتههای خود را در دامان غربیهایی ریختهاند که بودجههای هنگفتی را برای فشار حداکثری بر ایران خرج میکنند. نمونه این افراد شخصیتی بهظاهر حقوقدان به نام «فریبا عادلخواه» است که نظام سلطه دانشگاه ژنو را مأمور میکند تا با اعطای دکترای افتخاری، از وی نماد زن وارسته ایرانی بسازند. البته حافظه تاریخی ملت ایران از نام زنانی پر شده است که روزی از سوی غربیها قدردانی شدهاند و فردایش چهره اپوزیسیون به خود گرفتهاند.
ناگفته پیداست شخصیتی همچون «شیرین عبادی» که روزی جایزه صلح نوبل دریافت کرد و برخی جریانهای غربگرای کشور وی را تا نماد آزادی و شعور بالای سیاسی! ارتقا دادند نمیتوانست حائز چنین جایگاهی باشد. فردی که در اوج تحریمهای ایران از روی توهم روشنفکری خواستار تحریمهای حداکثری علیه مردم ایران شد و تأکید کرد معامله با ایران فقط باید به دارو و غذا محدود باشد. البته این تنها یک نمونه از افکار چنین افرادی است. در نمونه دیگر خانم عبادی سال گذشته در نشست ضد ایرانی «آینده اقوام در ایران» که در پارلمان اروپا در شهر بروکسل بلژیک برگزار شد، نظام جمهوری اسلامی را به «کشتار و سرکوب» مردم متهم کرد و از سفرای اروپایی خواست تا هرچه سریعتر در واکنش به سرکوبها ایران را ترک کنند.
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل
تاریخ اصلاحات در ایران بار دیگر نام زنی را بر سر زبانها انداخت که دستکمی از روشنفکرنمایی همچون شیرین عبادی ندارد؛ عادلخواه که بیشتر عمر خود را در اروپا گذرانده است و تحت تفکر غربیها رشدیافته، با چراغ سبز امپریالیسم آمریکا و برای فشار بر ایران آن هم به ادعای نبود فضای آزاد برای زنان از سوی دانشگاه ژنو دکترای افتخاری دریافت میکند تا بر تعداد زنان ایرانی مدعی روشنفکری افزوده شود. روشنفکر از منظر غربی؛ یعنی همانهایی که آزادی را برای لذتهایش تجویز میکنند، تحریم را برای سرنگونی حکومت، فشار بر مردم را برای آشوب و آزادی بیان را برای توهین به مقدسات اسلامی.
گرچه این قصد وجود ندارد که فریبا عادلخواه را از زاویه مجرم امنیتی بودنش مورد نقد قرار دهیم، ولی نگاهی دقیقتر به زندگی، طرز تفکر و سابقه کاری این پژوهشگر دوتابعیتی ایرانی–فرانسوی که دوران محکومیت 6 ساله خود را در زندان میگذراند، نشان میدهد به چه دلیل موردتوجه منظومه رسانهای غرب قرار گرفته است. وی از سال 1356 ساکن فرانسه شد و تابعیت آن کشور را دریافت کرد. تحصیلات دانشگاهی را در رشته جامعهشناسی در دانشگاه استراسبورگ گذراند و دکترای خود را از مدرسه مطالعات عالی علوم اجتماعی پاریس گرفت.
عادلخواه با اظهارنظرهای دوپهلو و فریبندهاش توانست مدتی را در شهر قم ساکن شود و این موضوع زمینه جاسوسی وی را در پوشش تحقیقات در زمینه نگاه حوزه به مقوله دموکراسی فراهم کرد. وی توانست در پوشش محققی غیرسیاسی خود را به بخشی از حوزههای علمیه نزدیک کند و مدعی است نخستین تحقیقش را در زمینه جنبش زنان انقلاب اسلامی انجام داده است.
القای مفاهیم دوپهلو از آموزههای دینی
عادلخواه را نمیتوان بههیچوجه زنی اسلامگرا دانست؛ او دنبالهرو روشنفکرنماهایی همچون شیرین عبادی است که از کل دین فقط پوسته روی آن را دیدهاند و از کنه دین بهرهای نبردهاند. درواقع دین را ابزاری میخواهند برای تحقق خواستههای اپوزیسیونی خود. آنجا که عادلخواه از زنان و حجاب مینویسد، آمال و آرزویش نه شفافیت و حقیقت، بلکه کجتابی و قلب واقعیت جامعه ایرانی و الگوی زن مسلمان است. بهگفته ناظران، خوانش عادلخواه از انقلاب اسلامی برگرفته از نظریههای «الکسی دو توکویل»، یکی از مهمترین متفکران قرن 19 فرانسه و تحلیلش از اسلام، نزدیک به دیدگاههای پروتستانی «ارنست ترلچ»، کشیش آلمانی است.
فریبا عادلخواه را میتوان شخصیت محبوب مسیح علینژاد دانست؛ کسی که در اوج چالش ضدانقلاب برای دختران ایرانی موسوم به «دختران خیابان انقلاب» از آن حمایت کرد و در یادداشتی از فرجام جمهوری اسلامی سخن گفت. وی در اظهارنظری خلاف واقع حجاب شرعی را در حکم آیه «واعتصمو بحبل الله ...» بالا برد و مدعی شد نظام تاب نقض آن را ندارد و اگر چنین شود، جمهوری اسلامی از هم فرو میپاشد و منقرض میشود.
این خانم بهظاهر حقوقدان در ادامه مطلب خود در حالی مدعی شده است در جمهوری اسلامی قانونی در رابطه با حجاب وجود ندارد که ماده ١٠٢ قانون تعزيرات مصوب سال 1362 به صراحت تأکید میکند: زنانی كه بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزير تا 74 ضربه شلاق محكوم خواهند شد. طبق این قانون، زنانی که در جمهوری اسلامی ایران هستند، اعم از ايرانی و خارجی، مسلمان و غيرمسلمان مکلف به رعايت حجاب شرعی در انظار عمومی و معابر شدند.
عادلخواه حجاب را بهمثابه قراردادی اجتماعی در جمهوری اسلامی قلمداد میکند که بهوسیله آن زنان امکان حضور در جامعه مییابند!
همچنین دادستان عمومی تهران در بخشی از اطلاعیه خود دراینباره مینویسد: به تمام مسئولان در ادارات، سازمانهای دولتی، شرکتها و سایر واحدهای دولتی و خصوصی، مکانهای عمومی از قبیل هتلها، مسافرخانهها، تالارها و باشگاههای برگزارکننده مجالس جشن عروسی، غذاخوریها و سایر مکانهای عمومی اعلام و ابلاغ میکند موظفاند از ورود بانوانی که حجاب و پوشش صحیح اسلامی را رعایت نمیکنند، جلوگیری به عمل آورند.
ابراز نگرانی مکرون از بازداشت عادلخواه
این پژوهشگر دو تابعیتی در اوایل تابستان سال 1398 در تهران بازداشت شد. بزرگنمایی رسانههای مخالف ایران درباره حکم بازداشت وی تا جایی پیش رفت که «امانوئل مکرون»، رئیسجمهور فرانسه مدعی شد در گفتگو با حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان درباره بازداشت فریبا عادلخواه ابراز نگرانی کرد.
با وجود این، سیدعباس موسوی، سخنگوی سابق وزارت امور خارجه در دیماه 1398 گفت فریبا عادلخواه تبعه ایران است و به اتهام ارتکاب اعمال جاسوسی بازداشت شده است.
سیدعباس موسوی، سخنگوی سابق وزارت امور خارجه
سعید دهقان، وکیل مدافع عادلخواه اظهارات مقامهای رسمی کشورمان را رد میکند و در حساب کاربری خود در توئیتر مدعی میشود موکلش به اتهام تبانی علیه امنیت ملی به پنج سال و بابت تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب ایران محکوم شده است.
بیشتر بخوانید:
فرانسه در پرونده قضائی «فریبا عادلخواه» دخالت نکند
در این میان رولان مارشال پژوهشگر فرانسوی و شریک زندگی عادلخواه در تابستان سال 1388 وقتیکه برای ملاقات با وی به ایران سفر کرده بود بهوسیله نیروهای امنیتی کشور بازداشت شد. البته مارشال در اوایل فروردین 1399 در جریان مبادله با یک زندانی ایرانی در فرانسه به کشورش بازگشت.
در خردادماه سال جاری «ژان ایو لودریان»، وزیر امور خارجه فرانسه در بیانیهای صدور حکم 6 سال حبس برای فریبا عادلخواه را محکوم کرد. در اوایل مهرماه بود که وکیل عادلخواه خبر داد وی بهطور موقت آزاد شده است. دهقان گفت او در کنار خانوادهاش در تهران به سر میبرد.
اعطای مدرک سیاسی با هدف فشار بر ایران
پازل فشار بر ایران و برانگیختن احساسات دانشمندان، مقامها و افکار عمومی سراسر جهان تنها با اعطای دکترای افتخاری به یک مجرم امنیتی و اپوزیسیون خارجنشین تکمیل میشد. دراینراستا دانشگاه ژنو پا به میدان نهاد و نام عادلخواه را بهگونهای دیگر سر زبانها انداخت تا راه برای فشار بیشتر بر ایران فراهمتر شود.
اقدام غیرمتعارف دانشگاه ژنو در حالی انجام شد که بهگفته بسیاری از تحلیلگران، اعطای دکترای افتخاری به عادلخواه بههیچوجه پایه و مبنای علمی نداشت و باعث شگفتی بسیاری از کارشناسان و حتی یکی از فارغالتحصیلان و محققان دانشگاه ژنو نیز شد. «نیکولائوس دیاکیدیس»، محقق و فارغالتحصیل دانشگاه ژنو به اعطای دکترای افتخاری به عادلخواه اعتراض کرد و وی را شایسته دریافت چنین اعطایی ندانست.
وی با بیان اینکه عادلخواه فاقد مشخصههای لازم برای دریافت دکترای افتخاری است، مشخصههای افرادی را که در گذشته دکترای افتخاری دانشگاه ژنو را دریافت کرده بودند برشمرد و تصمیم اتخاذشده را ظلم در حق دریافتکنندگان قبلی و آتی دانست.
در این میان افراد و شخصیتهای دیگری نیز را میتوان آدرس داد که بهدلیل زاویه داشتن با ارزشهای کشور و حتی مخالفت با حکومت، مورد توجه اینگونه دانشگاهها قرار گرفتهاند تا هزینه برخورد با آنها افزایش یابد. این افراد کارنامه سیاسی نامعتبری دارند و از منظر داخلی و بینالمللی، چهرههایی معارض شناخته میشوند که نام برخی از مهمترین آنها بیان میشود.
1. سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور اسبق ایران 22 خرداد سال 1388 هنگام انداختن رأی خود به صندوق انتخابات، در موضعگيری تعجببرانگيزی، ذهنها را برای پذيرش ادعای تقلب آماده کرد و مدعی شد «همه شواهد حاکی است میرحسین موسوی انتخابات را برده است، اما من پيشگو نیستم». این سخنان در ابعاد گسترده بهوسیله رسانههای خبری حامی موسوی پوشش داده شد و تکمیل کننده پازل دوستان وی بود که همگی هنگام رأی دادن بهطور ضمنی از تقلب در انتخابات سخن گفته بودند!
بدون شک خاتمی یکی از مؤثرترین چهرههایی است که از نقش وی در فتنه انتخابات سال 88 و حوادث پس از آن نمیتوان به سادگی گذشت. این عمل وی بهعنوان رهبر اصلاحطلبان و نیز دو دوره ریاست جمهوری نقش عمدهای در ناآرامیهای بعد از انتخابات 1388 داشت. خاتمی بهدلیل اینگونه اقداماتش بهعنوان چهرهای منتقد و حتی مخالف حاکمیت در نهادهای بینالمللی شناخته شد و چندین دکترای افتخاری دریافت کرد که بیشتر رنگ و بوی سیاسی داشتند و به دلایل علمی به وی اعطا نشده بودند.
2. «دالایی لاما تنزین گیاتسو»، رهبر دینی بودائیان تبت نیز بهدلیل مخالفت با دولت چین نزدیک به 50 مدرک افتخاری از مراکز علمی غربی و یا نهادهای بینالمللی کسب کرده است. مخالفت با چین بهعنوان قدرت دوم اقتصادی-نظامی در جهان و رقیبی بسیار سرسخت برای قدرتهای سلطهگر غربی، میتواند بهانه خوبی باشد تا دالایی لاما آنقدر مهم جلوه داده شود که بتواند با کمترین هزینه آب به آسیاب غربیها بریزد و وجهه چین را در اذهان عمومی جهانیان تخریب کند.
3. غرب همین محبت را در حق «ربیعه قدیر» انجام داد. وی که به سرکرده اغتشاشات جداییطلبانه و ضد دولتی اویغورهای چین نزد دولتمردان پکن معروف است، توانست جوایز و مدارک افتخار بسیاری را به خود اختصاص دهد. پرواضح است مهم جلوه دادن این فرد تنها برای فشار بیشتر بر چین است، وگرنه جنبشهای آزادیخواهانه بسیاری در جهان هستند که رهبرانشان بهدلیل مخالفت با سلطه غرب از دسترسی به اینگونه جوایز محروماند.
4. نمونه دیگر «آنگسان سوچی»، سیاستمدار میانماری است که در ابتدا با حکومت نظامیان بر کشورش مخالفت کرد و برنده جایزه صلح نوبل شد؛ اما وقتی به قدرت رسید درقبال نسلکشی مسلمان روهینگیایی در کشورش به دست نظامیان دولتش سکوت اختیار کرد. وی هیچ انتقادی از آواره کردن بیش از یکمیلیون و قتلعام بیش از 24 هزار روهینگیایی نکرده است.
5. «آی وی وی»، هنرمند چینی سالها در ایالات متحده تحصیل و زندگی میکرد و بهدلیل مخالفتش با دولت چین و نیز ادعای حمایت از حقوق بشر، بارها مورد تمجید مراکز هنری غربی قرار گرفت. وی در سال 2011 به چین بازگشت و به پرداخت بیش از 2 میلیون دلار مالیات پرداخت نشده محکوم شد، اما با فشارهای سازمانهای بینالمللی و مراکز فرهنگی پس از مدتی توانست از این اتهام تبرئه شود.
6. نسرین ستوده دانشآموخته حقوق که بهدلیل اقداماتش علیه امنیت ملی کشورمان دوران محکومیتش در زندان را سپری میکند نیز از دانشگاههای «یورک» و «کوئینز» کانادا مدرک دکترای افتخاری حقوق دریافت کرده است. پرونده وی همچنان روی میز مقامهای اروپایی است و هر از گاهی به این بهانه ایران را مورد اتهامات حقوق بشری قرار میدهند.
با رجوع مواردی از این دست در گذشته میتوان نمونههای بیشتری از افرادی را یافت که تنها بهدلیل عنادی که با حکومتهای مستقل و ضد استعماری داشتند، مستحق دریافت مدارک افتخاری از دانشگاههای کشورهای غربی همچون دانشگاه ژنو شدند. تردیدی نیست بزرگنمایی آکادمیک اینگونه شخصیتهای زاویهدار و با پیشینه نامناسب سیاسی از سوی جنتلمنهای تروریست میتواند حریم امنی برای آنها ایجاد کند و هرگونه برخورد با این افراد، به محملی برای فشار از سوی نظام سلطه تبدیل شود.
انتهای پیام/4155/
انتهای پیام/