دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

«باباجانْ حافظِ تربتی» خوشنویس اهل موسیقی

باباجان حافظ تربتی، خطاط،شاعر و نوازنده و سده نهم و دهم هجری قمری است.
کد خبر : 519805
golestaneh.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



باباجان حافظ تربتی، شاعر و نوازنده و خطاط سده نهم و دهم هجری قمری است.


پدرش، حافظ عبدالعلی تربتی، هنرمندی از اهالی زاوه (تربت حیدریه) خراسان بود. سال دقیق تولد باباجان حافظ در منابع ذکر نشده است. حافظ عبدالعلی در زمان سلطان حسین میرزا بایْقَرا (حکومت: 873-911ق) از زاوه به هرات رفت و به دربار سلطان راه یافت. حافظ قاسم، برادر باباجان، خواننده مشهور آن دوران بود که در 12 سالگی در محضر ملاحسین کاشفی سبزواری، عالم و نویسنده نامدار شیعی شاگردی کرده بود. سلطان یعقوب آق‌قوینلو حافظ عبدالعلی و پسرانش را به دربار خود خواند و آنها تا آخر عمر سلطان نزد او ماندند. بعد از مرگ یعقوب، حافظ قاسم به دربار شاه اسماعیل اول صفوی فراخوانده شد و پس از مرگ شاه اسماعیل به دربار شاه تهماسب راه یافت.


در هیچ یک از منابعِ قبل از زمان شاه تهماسب از باباجان اسمی نیامده است. نخستین بار، سام میرزا در تذکره تحفه سامی (تألیف 968ق) از او نام برده است. باباجان در درباررشاه تهماسب و در کنار خوشنویسان بزرگ و نامداری چون میرعلی هروی، سید احمد مشهدی و شاه محمود نیشابوری خوشنویسی می‌کرد. او شاگرد با واسطه سلطان علی مشهدی بود و از شیوه او پیروی می‌کرد. به گفته تذکره‌نویسان، باباجان نستعلیق را از رستم علی خراسانی، شاگرد مستقیم سلطان علی مشهدی آموخت. باباجان در دربار شاه تهماسب و نزد ابوالفتح بهرام میرزا، فرزند شاه اسماعیل اول، منزلتی والا داشت و به سبب ارادتش به بهرام میرزا، برخی از قطعات خود را «باباجان بهرامی» رقم می‌کرد.


برخی از تذکره‌نویسان از جمله مصطفی عالی، باباجان را از شمار خوشنویسان کتابخانه بایسنقر (متوفی 837ق) پنداشته‌اند، ‌اما در واقع میان مرگ باباجان و بایسنقر 107 سال فاصله است. باباجان در سال 944ق در تبریز درگذشت. پیکرش را در گورستان «گجیل» به خاک سپردند. پدرش حافظ عبدالعلی نیز در این گورستان دفن شده است.


باباجان غیر از خوشنویسی در شاعری و نوازندگی نیز چیره‌دست بود. او در سرودن غزل و ساختن معما ذوقی خوش داشت. در نواختن عود چنان چیره‌دست بود که او را همتای عبدالقادر مراغی (متوفی 838ق) موسیقی‌دان بزرگ ایرانی دانسته‌اند. هنرهای دیگر باباجان کنده‌کاری (نقاری) و زرنشانی بر استخوان بود. باباجان منش و اخلاقی نیکو داشت. سام میرزا او را «بسیار خلیق و درویش‌نهاد» وصف کرده است.


قطعاتی از آثار خوشنویسی باباجان در مُرَقَّع بهرام میرزا است که عبارت‌اند از:


1. قطعه‌ای به قلم دودانگ خوش با رقم «کاتبها حافظ باباجان»، این قطعه را دوست محمد قطعه‌بندی کرده است و در انتهای آن رقم «قاطعها دوست محمد» آمده است؛


2. دو قطعه به قلم نیم دودانگ خوش با رقم «کتبه العبد الفقیر باباجان بهرامی» و «کتبه العبد باباجان بهرامی».


 انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب