رسوخ دیدگاههای تاریخنگاری استعماری در تاریخ نگاری انقلاب
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، امیر سیاهپوش، عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی و مدیر گروه رشته انقلاب اسلامی با حضور در برنامه «گفتوگوی فرهنگی» با موضوع تاریخ نگاری انقلاب اسلامی بیان داشت: این که به سراغ مردم برویم و از زبان مردم نوع زیست آنها پرسیده شود و حقایق از زبان مردم ثبت شود اتفاق مهمی برای تاریخ نگاری است.
وی افزود: امام خمینی (ره) در ۲۵ دی ماه ۱۳۶۷ طی نامهای به سید حمید روحانی مبنی بر دادن ماموریت تدوین تاریخ انقلاب اسلامی تاکید داشتند؛ «اگر شما میتوانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان تودههای مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران کردهاید».
سیاهپوش تصریح کرد: نقص بزرگ که ما در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی این است که به سراغ مجاهدین و مبلغین و رهبران این میدان رفتهایم و حرفشان سند محسوب میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی ادامه داد: اگر در تاریخ نگاری به سراغ روش مورد نظر امام خمینی (ره) که توجه به «تودههای مردم» است نرویم، تودههای مردم ۱۰ تا ۲۰ سال بعد نیستند و حافظهها ضعیف میشود و منابع تاریخ نگاری از بین میرود و هرچه دیرتر اقدام شود نمیتوان این مقوله را جبران کرد.
سیاهپوش با بیان اینکه تاریخ نگاری انقلاب اسلامی توصیفی نقلی، تحلیلی، تطبیقی، دانشگاهی و غیر دانشگاهی بوده است بیان داشت: تکرار و ارجاع از ضعفهای تاریخ نگاری انقلاب اسلامی است که این تکرار و ارجاع بیماری عمومی حوزه مطالعات علوم انسانی است و و گریز ناپذیر است به خصوص وقتی سطح تحقیقات و کتاب زیاد میشود.
وی گفت: گاهی این تکرارها و کپی کردنها ناشی از عواملی مثل تنبلی، خام خواری، تعجیل، کمبود هزینه و بودجه است. سیاهپوش در ادامه با بیان اینکه زبان آثار تاریخی زبان یکسانی ندارد و زبانی معمولا عام فهم و ثقیل نیست و گاهی وقتها حتی زبان تحلیلی و عالمانه در آن ضعیف است بیان داشت: نقص بزرگی که به ثقیل بودن زبان برمی گردد متوجه این نکته است که روسها و فرانسویها در این موضوع برای انقلاب خود به شدت سرمایه گذاری کرده و خروجی گرفتن و ما هنوز از این موضوع غافل هستیم.
رسوخ دیدگاههای تاریخ نگاری استعماری در تاریخ نگاری انقلاب
محسن مومنی، مدرس حوزه و دانشگاه و دکترای رشته انقلاب اسلامی از دانشگاه معارف اسلامی با تاکید بر اینکه متاسفانه در تاریخ نگاری اسیر روایتهایی میشویم که کمتر به نقش و جایگاه مردم پرداخته شده است، بیان داشت: در تاریخ نگاری جریان مستشرقین و استعماری، فقط انگیزههای استعماری خودشان مطرح است که متاسفانه در تاریخ نگاری انقلاب هم همین نگاهها متاثر از تاریخ نگاری استعمار رسوخ پیدا کرده و ما کمتر با نقش مردم در انقلاب اسلامی روبهرو هستیم که ضروری است پژوهشگران با دقت بیشتری وارد این عرصه شوند و روایتهای مرسوم را نقل کنند.
وی ادامه داد: از مشروطه تا نهضت ملی نفت و نهضت امام خمینی (ره) کتابهایی که در حوزه تاریخ نگاری نوشته شده اغلب با مدیریت انگلیس و آمریکا بوده است و نگاههای خاص و رویکردهای خاص دیده میشود که متاسفانه این نگاهها نیز در عرصه انقلاب اسلامی نفوذ کرده و همواره مردم در تاریخ نقشی ندارند و تاریخ حول افرادی میچرخد که باید برجسته شوند.
این مدرس حوزه و دانشگاه با تاکید بر ضرورت توجه ویژه به تاریخ و تاریخ نگاری گفت: تاریخ هویت و ریشه ما را میسازد و یکی از اجزا جنگ شناختی تاریخ است.
تاکید بر ظلم ستیزی به عنوان رویکرد تاریخ نگاری انقلاب
امین آریان راد، استادیار بنیاد دایره المعارف اسلامی نیز با بیان اینکه در نامه رهبر انقلاب اسلامی به (سید حمید روحانی)، رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی و سپردن ماموریت تدوین تاریخ انقلاب اسلامی رویکردهایی برای تاریخ نگاری مشخص کردند بیان داشت: تأکید بر ظلمستیزی به عنوان هدف انقلاب، برجسته سازی نقش پابرهنگان در انقلاب، حمله به روحانیت سنتی مخالف انقلاب یا ولایت فقیه و طرفداران نظام شاهنشاهی از جمله این رویکردها بوده است.
وی با اشاره به اینکه پیشینه تاریخ نگاری رسمی به قبل از انقلاب برمی گردد تصریح کرد: در تاریخ نگاری رسمی، مقصود تاریخ مجاز است که توسط و یا با حمایت مادی و معنوی سازمانهای دولتی و حکومتی نگارش میشود و پیام این تاریخ نگاری خوانش رسمی از رویدادهای تاریخی است و این نوع تاریخ نگاری کمک به تثبیت ایدئولوژی و مشروعیت بخشی به حکومت و فعالیتهای حکومتی میکند.
آریان راد افزود: در تاریخ نگاری انقلاب با دو جریان تاریخ نگاری داخل کشور و تولیدات خارج از کشور روبهرو هستیم که متاسفانه تولیدات خارج از آسیبهای تاریخ نگاری است.
استادیار بنیاد دایره المعارف اسلامی در ادامه با اشاره به اینکه موسسات تاریخ نگاری یک روایت خاص از انقلاب اسلامی سال ۵۷ ارائه میدهند اظهار داشت: امروز مورخان و نظریه پردازان رسمی انقلابها نقطه رسمی انقلاب اسلامی را به روحانیات گره میزنند و نقطه اوج آن را قیام ۱۵ خرداد ۴۲ و تبعید امام خمینی (ره) به عراق میدانند و از دوره تبعید امام به عراق به عنوان دوره رکود انقلاب یاد میشود و مبارزاتی که چریکهای فدایی و سازمان مجاهدین انجام دادهاند را روند اصلی انقلاب نمیدانند و در حاشیه میدادند و اعتراض مردم در ۱۹ دی و در قم را ادامه روند انقلاب میدانند.
انتهای پیام/