دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
02 مهر 1399 - 09:07
یادداشت/ سیدمحمدسعید مدنی؛

مردم ایران را نمی‌شناسید

سیدمحمدسعید مدنی طی یادداشتی نوشت: قوی شدن هم با شعار دادن اتفاق نمی‌افتد. قوی شدن هم راه و اصول خودش را دارد. یکی از این اصول که منطقی و عقلایی است و نه فقط در مکتب آسمانی اسلام که در هر مکتب و مرام دیگری در همه زمان‌ها و همه مکان‌ها مورد تایید قرار گرفته است، اصل بدیهی «شایسته‌سالاری» است.
کد خبر : 517407
ایران-پرچم-01.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، سیدمحمدسعید مدنی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:


۱- «به خدا قسم عقیل را دیدم. آن‌قدر فقر بر او فشار آورده بود که از من تقاضای صاعی (پیمانه‌ای) از گندمتان می‌کرد... و بچه‌هایش را دیدم با موهای ژولیده و غبار فقر و تنگدستی بر چهره‌هایشان نشسته... خیال می‌کرد با این حرف‌ها دینم را به او می‌فروشم؛ درست است که او برادر من است. اما مال، مال کیست!؟ مال چه کسی را به او بدهم!؟... (عقیل نابینا بود)، آهنی را داغ کردم و نزدیک بدنش بردم، فریاد عقیل بلند شد، همچون شتری بیمار، فریادی گوش‌خراش برآورد... گفتم زن‌های نوحه‌گر بر تو بگریند، تو برای آهنی که انسانی به بازی و شوخی داغش کرده است، این چنین فریاد می‌کشی...‌ تو از آزار اندکی ناله بر می‌آوری آن وقت من از زبانه دردناک آتش دوزخ ننالم؟...»!


این یکی از معروفترین روایات تاریخی و از شناخته‌شده‌ترین فرازهای نهج‌البلاغه علی(ع) است که از دیرباز تا امروز ورد زبان (بی‌اغراق) همه محبان و پیروان مولا بوده است. از آن فرازهای حرکت‌آفرین، تحول‌زا و انقلاب به پا کن، که ملتی را در آرزوی تحقق و عینیت یافتن نظامی بر مبنای آن علیه رژیمی وابسته و طاغوتی برآشفت و بنیانش را زیر و زبر کرد.


البته هیچ یک از این ملت توقع آن را ندارد که مسئولی در برابر تقاضای یک پیمانه گندم به دستان او آهن آتشین نزدیک کند و... چرا که می‌دانند و می‌فهمند او که چنین کرده است، علی(ع) است، خداباور بی‌همتا! اما توقع دارند که در حکومت علوی مسئولان پاسدار حرمت آنان و نگهبان امین بیت‌المال آنان باشند و اجازه دست‌درازی و برداشت بی‌حساب و خیانت به امانت مردم را به دیارالبشری به ویژه خویشان، برادران و... خود ندهند!


۲- بدخواهان پلید و دشمنان خبیث با همه توان و به طور همه‌جانبه و بی‌امان این ملک و ملت را زیر فشارهای خود قرار داده‌اند. بیش از چهل سال است که داستان همین است. این رفتار غضبناک دشمن که از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب شروع کرده و لجوجانه ادامه می‌دهد پیش از هر چیز از این حکایت دارد که فهمیده است در این سرزمین چه اتفاقی افتاده است و اگر آرامش بگذارند چه اتفاقاتی قرار است بیفتد. در این باره دانشمندان و متفکران آنها از دیرباز در این باره هشدار و اعلام خطر کردند.


برای مثال مونتگمری وات (اواخر دهه ۶۰ میلادی) به بهانه جنگ اعراب و اسرائیل نوشت: «اگر اسلام از نو زنده شود، خطری بزرگ برای عموم دشمنان مسلمین خواهد بود و نشانه بروز این خطر در شرق اسلامی دیده و احساس می‌شود.» سخن از برپایی تمدنی نوین است. تمدنی که رسول خدا(ص) در مدینه پایه‌ریزی کرد و دشمنی‌ها و خیانت‌های درون اجازه نداد به تمامی در عرصه زمان و پهنه زمین تحقق کامل پیدا کند، همان هم که به اسم «تمدن اسلامی» چند قرن از تاریخ را به تسخیر خود در آورد، به گواه بسیاری از تمدن‌شناسان بنام و فرنگی، کم‌نظیر بود و خیره‌کننده! انقلاب اسلامی آمده است تا تمدن اسلامی را حتی‌المقدور و تا حد امکان در خالص‌ترین و کامل‌ترین آن عینیت بخشد و راهی نو را پیش پای انسان‌های اسیر تمدن‌های به بن‌بست رسیده بگشاید و... البته تحقق این امر به سادگی امکان‌پذیر نیست و... دشمنی‌های دشمن وحشتزده و دستپاچه یکی از اصلی‌ترین موانع آن است.


۳- جنگ، جنگ اراده‌هاست. ‌ ملتی اراده کرده است که با شعار «بازگشت به خویشتن» و تکیه بر فرهنگ غنی ملی و آموزه‌های حیات‌بخش و همیشه جاوید اعتقادی روی پاهای خود بایستد. انقلابی خیره‌کننده برپا کرده است تا بساط وابستگی و دریوزگی به اجانب را جمع کند و استقلال و آزادی و نظامی بر مبنای باورها و اعتقادات خود برپا کند. در مقابل قدرت‌های زورگو و قلدرها و راهزنان متمدن‌نما اراده کرده‌اند که با همه توان و با همه ابزارهایی که در اختیار دارند از حربه جنگ و تهدید نظامی و تحمیل جنگی هشت‌ساله گرفته تا... تحریم وحشیانه و غیرانسانی اقتصادی به مقابله با اراده یک ملت برخیزند و آن را به هر نحو که شده شکست دهند. ‌


آغازگر این دشمنی و جنگ هم برخلاف شعارهایی که می‌دهند و برخلاف سمپاشی‌ها و القائات فریبکارانه کسانی که نان این کشور و مردم را می‌خورند اما آش دشمنان آن را به هم می‌زنند، حرام‌نویسان کذابی که کارشان بزک کردن غرب است و تحقیر و تمسخر مقاومت جانانه ملت بزرگ ایران، آنها بوده‌اند. غرب وحشی بوده است که جز خودش کسی را قبول ندارد و برخلاف شعارهایی که درباره آزادی و حقوق بشر و... می‌دهد هیچ فرهنگ و تمدن دیگری را تحمل نمی‌کند. مثال زنده و حی ‌و حاضرش رفتاری که با تصمیم و حرکت بزرگ و تاریخی مردم درباره سرنوشت خودشان و کشورشان داشته و دارند و اراده‌ای است که برای شکست و محو انقلاب اسلامی به کار گرفته‌اند. از همان اولین روز آغازکننده و آتش‌افروز سردمداران غرب وحشی به سرکردگی شیطان بزرگ آمریکا بوده‌اند.


در این باره رهبر انقلاب می‌فرماید: «بعضی خیال می‌کنند، دشمنی‌هایی که با ما می‌شود به خاطر این است که ما ستیزه‌گری کرده‌ایم؛ ما دائما انگشت در چشم اینها کرده‌ایم. لذا اینها از این جهت با ما دشمنی می‌کنند؛ نه این هم خیال غلطی است، تصور غلطی است. ما شروع‌کننده نبوده‌ایم... ما شروع نکردیم. آنها شروع کردند؛ آنها از همان اول شروع کردند: با بدگویی، با تحریم، با طلبکاری، با پناه دادن به دشمن ملت ایران؛ شروع‌کننده آنها بودند...


ما بنای جنگیدن با آمریکا را نداشتیم، هیچ وقت هم‌چنین چیزی را نگفتیم؛ ولی ما بنای تسلیم شدن نداریم و می‌گوییم با هیچ قیمتی در مقابل شما تسلیم نمی‌شویم. این جرم جمهوری اسلامی است.»


۴- دشمنان این انقلاب و قدرت‌های باطل شیطانی و در راس همه دولت تروریست آمریکا بیش از هرکسی و ضدیت با هر فرد و مقامی و فراتر از ماجرای هسته‌ای و داستان برجام و قدرت موشکی ایران و... با مردم ایران دشمنی و عناد دارند. ملتی که در جهان غرق در مادیت و گرفتار فرهنگ مبتذل سرمایه‌داری و روزگار کر و فر مکاتب الحادی و ماتریالیستی انقلاب «الله اکبر» کرد و نظامی بر پایه فرهنگ اعتقادی خود جهت تحقق ایده‌آل‌های منبعث از آن (چون عدالت و آزادی و عزتمداری و تعالی اخلاق و پیشرفت علمی و... ایجاد تمدن اسلامی و...) مستقر نمود و تمام راه‌های نفوذ و رخنه و زیاده‌خواهی غارتگران جنتلمن‌نما! را به این آب و خاک مسدود کرد و الهام‌بخش مردم تحت ستم منطقه و بلکه جهان شد و فراتر از همه با مقاومت جانانه بیش از چهل‌ساله خود با صدای رسا و قاطع خود که در جهان طنین افکنده اعلام کرد که استقلال و آزادی خود را به هیچ بها و بهانه‌ای معامله نمی‌کند.


قدرت‌های سلطه‌گر با چنین ملتی دشمن هستند. چه کسی جز پادوهای استعمار که بعضا این روزها در پی توجیه رفتار ذلیلانه رئیس‌جمهور یکی از کشورهای اروپایی (صربستان) در مقابل رئیس‌جمهور کاباره‌چی و قمارباز آمریکا هستند و به این کرنش حقیرانه لقب «عقلانیت سیاسی»!! می‌دهند باور می‌کند که تحمیل هشت سال جنگ بی‌امان به این کشور برای به زانو درآوردن ملت به پاخاسته ایران نبوده و صرفا جنگ دولتی با دولت دیگر بر سر اختلافات قدیمی و مرزی بوده است!؟ چه کسی قبول می‌کند که تحریم‌های وحشیانه و همه‌جانبه دولت جنایتکار آمریکا چه از نوع دموکرات و چه جمهوری‌خواه فقط علیه یک دولت اعمال می‌شود و آسیبی به زندگی و معیشت و امنیت اقتصادی و بهداشتی مردم نمی‌زند؟ و هدف تحریم‌ها نشانه گرفتن مقاومت مردم و شکست و از پای در آوردن آن نیست؟ مگر چند سال پیش هیلاری کلینتون صریحا از «تحریم‌های فلج‌کننده» علیه ایران سخن نمی‌گفت و مگر امروز توصیف وزیر امور خارجه لمپن‌مآب آمریکا از هدف تحریم‌ها و خباثت‌ها غیر از این است؟


۵- مردم ایستاده‌اند. راست قامت و استوار. به قول خمینی کبیر «از اول انقلاب آن‌که وظیفه‌اش را در برابر آن به درستی انجام داده، مردم هستند.» (نقل به مضمون) اعتراض‌ها و گلایه‌های جدی نسبت به بعضی از عملکردها و اتفاقاتی که هیچ سنخیتی با فرهنگ اسلام و آرمان‌های انقلاب ندارد و بلکه با آن نیز در تضاد است، دارند. اما این به معنای خسته شدن از انقلاب بزرگی که خود برپا کرده‌اند و تسلیم شدن در برابر دشمن غدار نیست. مطالبه است. هشدارهایی است برای اینکه بعضی کسانی که ردای مسئولیت به تن کرده و «مشغولیت‌ها»، «مسئولیت‌ها» را پاک از یاد آنها برده است، به خود بیایند و خواسته و ناخواسته دشمن‌شاد نشوند. مطالبه‌ای بحق در چارچوب موازین انقلاب و در جهت تحقق آرمان‌های آن.


مردم از انقلاب رویگردان نشده‌اند. کسانی که غیر از این فکر می‌کنند مردم ایران را نمی‌شناسند. انقلاب سرمایه ملی آنهاست و گرانبهاتر از سرمایه‌هایی مثل نفت و گاز و... و از بزرگ‌ترین افتخارات تاریخی آنهاست. مردم قدر این سرمایه را خوب می‌دانند، و به آن افتخار می‌کنند. آنها از روز اول پیروزی انقلاب تا امروز از ضد انقلاب و بد عمل کردن به اسم انقلاب و ضربه زدن و خیانت به خون شهدا، دست‌درازی به بیت‌المال و تبعیض و کوتاه آمدن مقابل دشمن و... نفرت داشته و دارند. اعتراض مردم به انقلاب نیست به رفتار ضدانقلابی و مطابق خواسته دشمن، است!


انصاف نیست که این مردم که در مقابل دشمنی‌ها و خباثت‌های دشمن بی‌نقاب خارجی با همه سختی‌ها و مشکلات مومنانه ایستادگی می‌کنند از «درون» هم مورد اذیت و آزار و تحت فشار قرار بگیرند.


۶- راه مقابله با دشمنی‌ها «قوی شدن» و باز هم قوی شدن است، قوی شدنی همه‌جانبه. آنچنان که رهبری همواره تاکید کرده‌اند «ما باید خودمان را تقویت کنیم، قوی کنیم، از لحاظ فکری قوی کنیم، از لحاظ سیاسی قوی کنیم، از لحاظ اقتصادی قوی کنیم، از لحاظ فرهنگی قوی کنیم، از لحاظ علمی قوی کنیم، وقتی قوی شدیم، طبعا عزت پیدا خواهیم کرد...»


قوی شدن هم با شعار دادن اتفاق نمی‌افتد. قوی شدن هم راه و اصول خودش را دارد. یکی از این اصول که منطقی و عقلایی است و نه فقط در مکتب آسمانی اسلام که در هر مکتب و مرام دیگری در همه زمان‌ها و همه مکان‌ها مورد تایید قرار گرفته است، اصل بدیهی «شایسته‌سالاری» است.


یعنی سپردن کار مردم و امور جامعه به کسانی که هم کاربلد هستند و هم مخلص. هم «تعهد» دارند و هم «تخصص». در مقابل رفتارهای منحط و جاهلیتی چون فامیل‌بازی و باندبازی و خودمحوری و... ایستادگی کنند. در این باره چقدر بزرگان دین و پیشوایان مذهب توصیه و سفارش کرده‌اند. صادق آل محمد(ع) می‌فرماید «از نظر من فرقی ندارد که کار مردم را دست خائن بسپارید یا ناشی» چون نتیجه هر دو یکی است. خرابکاری و آسیب زدن به جسم و روح جامعه. و این


مولای متقیان علی(ع) است که خطاب به والی اعزامی به مصر (جناب مالک‌اشتر) بر این اصل تاکید می‌کند و می‌نویسد «بپرهیز از اینکه افرادی را برای خصوصیتی که نسبت به تو دارند و رابطه‌ای که میان تو و آنهاست بر مردم مسلط کنی در صورتی که فرد لایق‌تری در بین مردم باشد!» مردم پیاده شدن چنین اصولی را در عینیت جامعه خواهان هستند و به خاطر آن انقلاب کرده‌اند و...! رضایت و اعتراض آنها به اجرا یا عدم اجرای این اصول بستگی دارد... و خلاصه کلام اینکه بنابر تاکید رهبر انقلاب: «از جمله بزرگ‌ترین مسئولیت‌های مسئولین کشور همین است که کاری کنند اگر دشمن نخواست تحریم را بردارد، به رونق کشور و پیشرفت کشور و رفاه مردم ضربه‌ای وارد نشود. راه آن چیست، راه آن این است که مراجعه کنیم به درون کشور، به درون ملت، از نیروهای درون کشور استفاده کنیم. ‌... چشم ندوزند به دست بیگانه...»


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب