دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 شهريور 1399 - 09:23
یادداشت/ جعفر بلوری؛

امارات، بحرین و تنها حرف حسابی که ‌ترامپ زد!

جعفر بلوری طی یادداشتی نوشت: از آنجایی که «پول» بیش از آراء مردم در پیروزی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نقش دارد، این اتفاق شاید کمی ‌به ‌ترامپ کمک کند چرا که صهیونیسم یعنی «پول» .
کد خبر : 516002
GettyImages_1228017065.0.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: سه‌شنبه شبی که گذشت، ریزکشورهای امارات و بحرین طی مراسمی ‌در کاخ سفید یک توافق صلح برای عادی‌سازی روابط بین خود و رژیم صهیونیستی امضاء و با سر و صدای زیاد آن را منتشر کردند و به کشورهای خود بازگشتند. در این مراسم، «سران» آمریکا و رژیم صهیونیستی و از طرف آن دو کشور عربی، وزرای خارجه شرکت داشتند.


این اتفاق جزو آن دسته از اتفاقاتی بود که، حاشیه‌هایش، مهم‌تر از متن بود. اینکه چرا «متن» اهمیتی نداشت را در ادامه توضیح خواهیم داد و اینجا فقط همین را بگوییم که، علنی شدن روابط قدیمی ‌بحرین و امارات با رژیم صهیونیستی، تمام آن اتفاقی بود که در آن شب رخ داد... در این‌باره گفتنی‌هایی هست:


۱- اتفاقی که سه‌شنبه در آمریکا رخ داد، فی‌نفسه مهم نبود چون، روابط امارات، بحرین با رژیم صهیونیستی اصلا «غیرصلح‌آمیز» و «غیرعادی نبود» که در این روز عادی و صلح‌آمیز شده باشد. به گفته «افرایم هلیفی»، رئیس سابق موساد در گفت‌وگو با شبکه کان، «روابط ما با کشورهای خلیج (فارس) محصول امروز نیست بلکه از ۵۰ سال پیش وجود داشته است».


این خیانت را بگذارید کنار خیانت «کمپ دیوید» و تحولات مهم پس از آن! توافق برای آشتی زمانی معنای آشتی می‌دهد که طرفین با یکدیگر در حالت تخاصم باشند مثل مصرِ دوران «انورسادات» و رژیم صهیونیستیِ دوران «مناخیم بگین» در سال ۱۹۷۸.


در پیمان خیانت‌آمیز «کمپ دیوید» به‌دلیل اهمیت و جدیت موضوع، طرفین در بالاترین سطح شرکت کردند یعنی رئیس‌جمهور مصر، رئیس‌جمهور آمریکا (جیمی ‌کارتر) و نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و دو طرف مصر و رژیم صهیونیستی با خیانت «سادات»، از حالت تخاصم واقعاً خارج شدند.


اینکه در مراسم عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با صهیونیست‌ها وزرای خارجه این دو کشور آن هم با وضعی که همه دیدند شرکت می‌کنند و حتی نمی‌دانند در متن چه نوشته شده، اینکه نه در آمریکا و نه در سرزمین‌های‌ اشغالی کسی این توافق را جدی نمی‌گیرد نشان می‌دهد، آنچه برگزار شد، صرفا یک شوی تبلیغاتی یا به تعبیر دقیق‌تر «نمایش یک سیرک» بود. بد نیست بدانید بالاترین مقامی ‌که از این همه کشور اروپایی در این مراسم شرکت داشت، وزیر خارجه مجارستان بود. بله درست شنیدید، مجارستان!


این نمایش برنده نداشت و اگر هم داشت، برنده آن ‌ترامپ و نتانیاهو بودند آن هم نه آن‌طور که وانمود می‌کنند. ‌ترامپ که در ۴ سال گذشته هیچ دستاوردی - تأکید می‌شود - هیچ دستاوردی (داخلی یا خارجی) نداشته و در داخل کشورش نیز بنابر اعتراف رسانه‌ها و کارشناسان همین کشور، «افتضاح» کاشته، به دستاوردهای ولو «توخالی» اما «پُر سر و صدا» نیاز دارد تا تبدیل به رئیس‌جمهور یک دوره‌ای آمریکا نشود. ‌ترامپ در مذاکره با کره شمالی شکست خورد، در تقابل با چین، جز تحریم بخشی از اقتصاد کشورش چیزی عایدش نشد، در هنگ‌کنگ و ونزوئلا نیز طرفی نبست و بارها به شکل پیدا و پنهان عاجزانه درخواست مذاکره با ایران داد که همه رد شد.


کار ‌ترامپ امروز به جایی رسیده که وزیر خارجه‌اش برای دستاوردسازی سراغ یکی از رهبران طالبان می‌رود! درباره وضعیت اقتصادی آمریکا در دوران ‌ترامپ هم، همین یک جمله را که نیوزویک به تازگی منتشر کرده را عیناً تکرار کرده و رد می‌شویم: «در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ‌ترامپ، به بدهی آمریکا ۷ تریلیون دلار اضافه شده است». اوضاع نتانیاهو در سرزمین‌های‌ اشغالی نیز بهتر از ‌ترامپ نیست.


او علاوه ‌بر بحران مشروعیت در سرزمین‌های‌ اشغالی، پرونده‌های سنگین فساد نیز دارد که چندین بار او را تا مرز «زندان» و «خداحافظی از دنیای سیاست» پیش برده‌اند. این سرزمین‌ اشغال شده، چندماهی است به‌دلیل همین پرونده‌های فساد، دستخوش آشوب‌های اجتماعی بی‌سابقه‌ای است طوری که نتانیاهو برای شرکت در همین سیرک ‌ترامپ مجبور شد دور از چشم مردم و پنهانی به آمریکا سفر کند.


از آنجایی که «پول» بیش از آراء مردم در پیروزی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نقش دارد، این اتفاق شاید کمی ‌به ‌ترامپ کمک کند چرا که صهیونیسم یعنی «پول» و صهیونیست‌ها نیز برای عقب انداختن آن روز موعود دیگر(که حداکثر ۲۰ سال دیگر فرا خواهد رسید!) از این نمایش‌ها بدشان نمی‌آید.


خلاصه اینکه، ‌ترامپ شاید بتواند با چنین نمایش‌هایی حمایت بیشتر صهیونیست‌های بانفوذ و ثروتمند را جلب و در انتخاباتی که همه نظرسنجی‌ها، شکستش را پیش‌بینی می‌کنند، از آن بهره ببرد. نتانیاهو نیز برای فرار از پرونده‌های فساد و جبران کاهش بی‌سابقه محبوبیت و آرام کردن شهرک‌نشینان خشمگین، به چنین بازی‌هایی نیاز دارد، اما اعتراض‌های خیابانی علیه فساد نتانیاهو پس از این نمایش نیز ادامه دارند!


۲- حقیقت این است که، این نمایش برنده واقعی نداشت اما بازنده واقعی چرا، داشت. شما بفرمایید! امارات و بحرین چه نفعی از این نمایش خیانت بردند؟ آنها که سال‌هاست با رژیم صهیونیستی آن هم در بالاترین سطح حشر و نشر دارند. این دو کشور بازنده‌اند چون، از این پس تکلیف جهان عرب و جهان اسلام با آنها روشن می‌شود. سران کشورهای مرتجع عربی به موضوع فلسطین که می‌رسیدند، آن را «مسئله جهان عرب» جا زده و از ایران می‌خواستند در آن دخالت نکند.


حالا اما با این خیانت، جهان عرب فهمید آرمان فلسطین، واقعاً مسئله سران کشورهای مرتجع عربی نیست! دیروز حتی خبر رسید دو میلیون امضاء در مخالفت با خیانت امارات و بحرین به آرمان فلسطین جمع شده و تعداد امضاء‌ها لحظه به لحظه در حال زیاد شدن است. امارات نیز کسانی را که به نقد این توافق بپردازند و با آن مخالفت کنند، تهدید به زندان و جریمه‌های سنگین نقدی کرده است. همین دو خبر یعنی، امارات و بحرین باختند.


۳- شاید گفته شود، این توافق یک دستاورد بسیار مهم برای رژیم صهیونیستی و آمریکا داشت و آن اینکه، هم کشورهای مرتجع عربی را علیه ایران بسیج کرد و هم با آمدن صهیونیست‌ها به خلیج ‌فارس، ایران بیش از گذشته در تهدید قرار گرفت که در پاسخ باید گفت، اولا همان‌طور که‌ اشاره شد، صهیونیست‌ها با سران این کشورهای مرتجع، چند دهه است که در ارتباطند و در کشور آنها حضور دارند، ثانیا، صهیونیست‌ها اگر به ما نزدیک شده‌اند، معنایش این است که، ما هم به آنها نزدیک شده‌ایم! و اگر از یکی از این کشورها، خطایی علیه ایران عزیز سر بزند، در همان نقطه و همان سطح پاسخش را خواهند گرفت. ثالثا، مگر همین کشورهای مرتجع عربی در دوران دفاع مقدس، در جبهه ما بودند که حالا و با این توافق، به جبهه دشمن پیوسته باشند!؟


۴- برخی رسانه‌های صهیونیستی دو روز پس از امضاء این توافق اعلام کردند، بحرین و امارات تا لحظه امضاء متن توافقنامه، از متن آن بی‌خبر بودند؛ نه اینکه دنبال متن نبوده باشند، نه، آنها بارها از کاخ سفید خواسته بودند، متن را پیش از مراسم رسمی ‌در اختیارشان قرار دهند تا مطالعه کنند اما کاخ سفید به این درخواست‌ها بی‌توجهی کرده و لحظه امضاء آن را در اختیارشان قرار داده بودند. تصورش را بکنید! این توافق، برای شخص ‌ترامپ و نتانیاهو اندکی آورده داشت اما برای بحرین و امارات جز «خطر» و «خسارت» و «بی‌آبرویی» هیچ آورده‌ای نداشت.


یعنی اینجا این دو کشور عربی مفت و مجانی به آمریکا و رژیم صهیونیستی سواری داده‌اند ولی آنها حتی حاضر نشده‌اند، متن سواری دادنشان را، پیش از امضاء ببینند! این یعنی «تحقیر محض»! اگر تحقیر کردن جزو ماهیت مستکبر است، تحقیر شدن ذات رهبران وابسته است. روز سه‌شنبه گذشته، ‌ترامپ دستور داد، امارات و بحرین اطاعت کردند، همین!


۵- مخاطب این قسمت، کشورهای مرتجع عربی‌اند. ‌ترامپ دیر یا زود خواهد رفت. شما خواهید ماند و ملت‌های منطقه! شاید این دو سه ماه باقی مانده تا انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، کشورهای وابسته دیگری مثل عربستان و عمان هم به جمع شما پیوسته و خیلی حساب شده، طوری که باعث ایجاد هیجانات شب انتخاباتی شوند! روابط خود با رژیم جعلی صهیونیستی را با دستور ‌ترامپ علنی کنند.


اما با مردم کشورهای خودتان چه خواهید کرد؟ امارات به‌عنوان یک بنگاه بزرگ اقتصادی بدون «امنیت»، «هیچ» است. بحرین هم که یک استان است با مردمانی ایرانی! این دو که پیش از این خیانت، میلیاردها دلار صرف تامین امنیت و ‌ترمیم چهره خود می‌کردند، حالا و با این خیانت باید چقدر هزینه کنند؟! برای چه؟ برای اینکه ‌ترامپ یک دوره دیگر بتواند رئیس‌جمهور آمریکا شود! ‌ترامپ اگر یک حرف حساب در عمرش زده باشد، گذاشتن نام «گاوهای شیرده» روی چنین کشورهایی است.


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب