آمار ردصلاحیتها بالا نیست، قانون ایراد دارد/ دلایل اصلی رد صلاحیت حدود 70 نماینده سابق/ ماجرای درخواست ملاقات برخی چهرهها با اعضای شورای نگهبان چیست؟
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سیامک رهپیک، قائممقام دبیر و عضو حقوقدان شورای نگهبان قانون اساسی است. وی دارای دکترای تخصصی حقوق خصوصی بوده و در دانشگاه تربیتمدرس و علوم قضائی به تدریس اشتغال دارد.
رهپیک، رئیس سابق پژوهشکده شورای نگهبان است که در انتخابات داخلی این شورا در ماه گذشته بهعنوان قائممقام دبیر شورای نگهبان انتخاب شد. وی طی بازدیدی از خبرگزاری آنا، در نشستی صمیمانه با مدیران و خبرنگاران خبرگزاری به موضوعات مهمی مانند تأیید صلاحیتها، تغییر و تحولات در شورای نگهبان، برخی از جزئیات پروندههای رد صلاحیتشدگان، الکترونیکی شدن انتخابات و اصلاح طرح انتخابات ریاستجمهوری پرداخت. قسمت اول گفتگوی مشروح قائممقام دبیر شورای نگهبان با خبرگزاری آنا 29 شهریور ماه منتشر شد و در ادامه قسمت دوم تقدیم میشود.
بیشتر بخوانید: اعلام دلیل رد صلاحیتها غیرشرعی و غیراخلاقی است/ کار شورای نگهبان ایجابی است نه سلبی
آنا: یکی از پرچالشترین موضوعات مرتبط با شورای نگهبان بحث احراز صلاحیت، رد صلاحیت و تأیید صلاحیتهاست. رجل سیاسی به صورت مکتوب تعریف شده است، ولی خروجی آن از شورا، بعضاً برای مردم شبههزاست. مثلاً میگویند تأیید صلاحیت نماینده چند دوره مجلس که جزو چهرههای شاخص و سرشناس یا نمایندهای که بالاخره از ارکان مجلسهای گذشته بوده یا بعضی چهرههایی که مثلاً وزیر دهه اول انقلاب بودهاند، در سایهای از ابهام است یا موارد زیادی بوده که افراد به دلیل عدم التزام به اسلام رد صلاحیت شدهاند. لطفاً دلایلی که نمایندهها یا افراد رد صلاحیت میشوند، مشخصاً در مورد رجل سیاسی و عدم التزام به اسلام را تشریح بفرمایید.
رهپیک: وضعیت انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس تفاوتهایی دارد. قانون اساسی در مورد انتخابات ریاستجمهوری شرایط کلی را ذکر کرده و احراز این شرایط را بر عهده شورای نگهبان قرار داده است.
در انتخابات مجلس قوانینی داریم که آن قوانین، شرایط را جزئیتر کرده است. بحث سوابق سوء امنیتی، سوابق کیفری، عدم التزام به اسلام و قانون اساسی در قانون مجلس ذکر شده است. شورای نگهبان در هر دو مورد یعنی انتخابات ریاستجمهوری و مجلس به تناسب ورود میکند.
نکتهای که باید به آن توجه شود اینکه در شورای نگهبان مثل سایر نهادهایی که تصمیم جمعی گرفته میشود، تصمیمگیری با نظر اکثریت است. مثلاً در جایی بحث تأیید صلاحیت وجود دارد، از 12 نفر حداقل هفت نفر باید موافقت کنند. در مورد عدم صلاحیت هم همین قاعده جاری است، یعنی باید حداقل 7 نفر به رد صلاحیت رأی بدهند.
زمانی ممکن است در خارج از شورای نگهبان بهگونهای القا کنند که تصمیمگیری در این شورا تنها برعهده یک یا دو نفر است. این تصور اشتباه است. سازوکار رأیگیری شورای نگهبان بر اساس رأی اکثریت است و رد و تأیید افراد بر این مبنا خواهد بود.
البته این مورد را هم در نظر بگیرید که شورای نگهبان یک نهاد انسانی است و ممکن است در تشخیص، دچار خطا شود ولی اینکه برخی بخواهند اینگونه نشان دهند این خطاها به رویه تبدیل شده است، اشتباه بوده و این موضوع اصلاً صحت ندارد و منطقی هم نیست.
رویه این است که در بررسی صلاحیتها اطلاعات جمعآوری میشوند و در صحن شورا هر عضو به صورت مستقل اعلام نظر میکند. یک نکته دیگر این است که بهویژه در مجلس، اولاً در قانون فعلی، بعضی از عناوین و معیارهایی که گفتیم قابل تفسیر و کشدار است، البته خوب هم توضیح داده نشده است. بهطورمثال، افرادی بر اساس قانون با بند عدم التزام عملی به اسلام رد صلاحیت میشوند، بعد آن فرد اعتراض میکند که شما نوشتهاید من مسلمان نیستم. شهادتین میگوید تا مسلمانی خود را ثابت کند!
مفهوم عدم التزام به اسلام از دیدگاه شورای نگهبان
عدم التزام به اسلام به معنای مسلمان نبودن افراد نیست. عدم التزام یعنی اینکه فرد به اعتقادش عمل نمیکند. مقام مسئول در جمهوری اسلامی باید کسی باشد که به اعتقادش عمل میکند، به آن ملتزم و متعهد است. مثلاً ممکن است کسی مسلمان باشد، در خانواده مسلمان متولد و با پدر و مادر مسلمان زندگی کرده باشد، ولی رباخوار باشد. گزارشهایی داشتهایم که فرد رباخوار است. اینجاست که عدم التزام به اسلام مطرح می شود، یعنی این فرد عملاً به اسلام تعهدی ندارد.
یا در مثال دیگر،گزارشهایی واصل شد که فردی مشهور به دروغگویی است، کسی نمیگوید مسلمان نیست. این آدم وقتی دروغگوست، التزام ندارد. ربا خورده، جعل کرده و.... بنابراین عدم التزام به اسلام در موضوع انتخابات به این معناست که فرد، حد احکام لازم را رعایت نمیکند.
افرادی بر اساس قانون با بند عدم التزام عملی به اسلام رد صلاحیت میشوند، بعد آن فرد اعتراض میکند که شما نوشتهاید من مسلمان نیستم. عدم التزام به اسلام به معنای مسلمان نبودن افراد نیست. عدم التزام یعنی اینکه فرد به اعتقادش عمل نمیکند.
شورای نگهبان چگونه این امور را تشخیص میدهد؟ این نهاد، تعریف فنی را با گزارشها تطبیق میدهد تا مشخص شود آیا این فرد التزام دارد یا ندارد؟ البته این قانون نقصهایی دارد که به خاطر این نقصها، بعضی وقتها شورای نگهبان مجبور میشود بعضی از تخلفات را ذیل همین عنوان «عدم التزام» قرار دهد چون این شرط، عنوان وسیعی است.
یک بخشی از این شبهات هم ممکن است ناشی از این باشد که واقعاً اطلاعات کافی از داوطلبان در دست نیست. چون برای هر کسی که وارد این عرصه میشود، پرونده یا پروندههایی تشکیل میشود. برای تصمیمگیری در مورد افراد استعلامهای مختلفی از دستگاهها انجام میشود و اطلاعات مختلفی در پرونده منعکس میشود. در عین حال ممکن است، اطلاعات کافی وجود نداشته باشد.
بنابراین شما از یک طرف درصدی برای خطا و اشتباه کنار بگذارید. قانون هم در برخی موارد مشکلاتی دارد. از سوی دیگر، امکان دارد در اطلاعات رسیده هم اشتباهی وجود داشته باشد. نکته دیگر این است که شورای نگهبان اگر واقعاً مجاز بود برخی از حرفها را بیان کند، شاید راحتتر مردم و سؤالکنندگان قانع میشدند، ولی به دلیل برخی ملاحظات قانونی و اخلاقی این موارد امکان پذیر نیست.
در انتخابات ریاست جمهوری اشکالات مختلفی وجود دارند. در دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری در حدود یک هزار و 600 نفر ثبتنام کردند و این حد از ثبت نام به ایرادهای قانونی بازمیگردد.
تعابیر غلط از رد صلاحیت
انتظار ما از رسانهها این است که این مسائل را خوب توضیح دهند. در انتخابات مجلس میگویند که 16 هزار نفر ثبت نام کردند و 5 هزار نفر رد صلاحیت شدند. این تعبیر غلط است. در تمام جهان برای ثبت نام در انتخابات باید افراد حداقل صلاحیتها را داشته باشند و بعد ثبت نام کنند. ولی در کشور ما اول همه ثبت نام میکنند، سپس صلاحیتها آنها بررسی میشود! بعد شورای نگهبان پروندهها را بررسی میکند و صلاحیت عدهای را احراز نمیکند اما گفته میشود که شورای نگهبان آنها را رد صلاحیت کرده. نه! این اسمش رد صلاحیت نیست، این افراد اساساً نباید در انتخابات ثبت نام میکردند.
اگر کسی بخواهد یک کسب و کار کوچک راه بیندازد، باید چندین مجوز از سازمانهای مختلف دریافت کند، اما در زمان ثبت نام در انتخابات، حداقل صلاحیتها بررسی نمیشود. در قانون عنوان شده فردی که میخواهد نماینده مجلس شود باید سوابق سوء امنیتی، سوء پیشینه و برخی موانع دیگر را نداشته باشد، یعنی این موارد حداقل شرط ورود افراد به جایگاه نمایندگی مجلس است.
در تمام جهان برای ثبت نام در انتخابات باید افراد حداقل صلاحیتها را داشته باشند و بعد ثبت نام کنند. ولی در کشور ما اول همه ثبت نام میکنند، سپس صلاحیتها آنها بررسی میشود!
ورود بدون شرایط افراد به فرآیند انتخابات هم هزینه مالی و هم مشکلات معنوی برای کشور ایجاد میکند. اگر تمهیداتی معین کنیم و بررسیهای خاصی قبل از ثبت نام قرار داده شود، دیگر این میزان افراد که به دلیل نداشتن شرایط رد میشوند، ثبت نام نمیکنند.
رئیسجمهور باید دوراندیش و مرد روزهای بحرانی باشد
تعریف شورای نگهبان از شرط رجل سیاسی، مذهبی، مدیر و مدبر در انتخابات ریاستجمهوری این است که فردی برای جایگاه ریاستجمهوری انتخاب شود که یک انسان شاخص، شخصیت شناخته شده مذهبی و سیاسی باشد. این فردی که میخواهد رئیسجمهور کشور شود، باید سوابق مدیریتی و اجرایی بالایی داشته و مدیری باشد که بتواند با دوراندیشی تصمیمگیری کند و در مواقع بحرانی تصمیم درستی اتخاذ کند.
در انتخابات دوره گذشته ریاستجمهوری در حدود هزار و 600 نفر شرکت کردند، ولی تعداد کثیری از آنها اصلاً سابقه اجرایی ویژهای نداشتند! بنابراین باید به نوع و شیوه ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری دقت بیشتری کرد و شاید در اصلاح قانون انتخابات برخی از مشکلات قابل حل باشد.
آنا: برخی اوقات گفته میشود که شورای نگهبان برای انتخابات ریاستجمهوری به دنبال وزنکشی است. مثلاً دو اصولگرا یا دو اصلاحطلب تأیید صلاحیت میشوند تا تنور انتخابات داغ شود. آیا این موضوع صحت دارد؟
رهپیک: وزنکشی که برای کشتی است! شورای نگهبان نه از نظر ساختار و نه از جهت وضعیت اعضا و نه از نظر قانونی به تعبیر شما وزنکشی یا بررسی اولیه یا به تعبیر بعضیها مهندسی انجام نمیدهد و سابقه هم ندارد که انجام داده باشد. بهطورمثال، از قبل بگوید که ما چگونه طراحی کنیم تا اصولگرایان یا اصلاحطلبان برنده شوند، اصلاً چنین چیزی نیست.
بنابراین ما نامزدها را بیمورد تأیید نمیکنیم یا از قبل مشخص نمیکنیم که این دوره مثلاً 6 نفر یا هشت نفر تأیید شوند. اصلاً این بحثها موضوعیت ندارد. افراد مختلف ثبت نام میکنند و صلاحیت آنها با هر سلیقه و هر جریانی، بررسی میشود و اینگونه نیست که در این دوره بگوییم چهار یا 6 نفر باید تأیید شوند.
آنا: منظور ما این است که مثلاً در انتخابات ریاستجمهوری هر تعدادی اصولگرا تأیید شوند، شورای نگهبان اصلاحطلبان را هم به همان میزان برای تشویق به مشارکت آنها تأیید کند.
رهپیک: نه! اگر مقصود این است که فردی به این دلیل تأیید شود ولی شرایط احراز صلاحیت را نداشته باشد، اصلاً چنین کاری نمیکنیم. شورای نگهبان چنین رویهای نداشته و در شأن این شورا هم نیست که بخواهد اینگونه رفتار کند. البته بهطور طبیعی و در تجربیات قبلی از جریانهای مختلف، افرادی که صلاحیت داشتند حضور پیدا کرده و تأیید شدهاند.
آنا: اما شنیده شده که در روند تأیید صلاحیتهای انتخابات ریاستجمهوری، روحانی و عارف به دلیل اینکه رأی آنها در شورای نگهبان 6-6 شده بود، رد شدند، ولی بعد از صحبتهای آیتالله جنتی دوباره رأیگیری شد و این دو تأیید شدند.
رهپیک: البته این موضوع خاص را به این شکل به یاد ندارم، اما در روند انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری ممکن است که پرونده افراد در شورای نگهبان دو بار بررسی شود. پرونده بعضی از کاندیداهای رد صلاحیت شده در انتخابات مجلس چند بار مورد بررسی قرار میگیرد.
شورای نگهبان نامزدها را بیمورد تأیید نمیکند یا از قبل مشخص نمیکند که این دوره مثلاً 6 نفر یا هشت نفر تأیید شوند.
ممکن است در دور اول یک توضیحاتی داده شود، در دور بعد کسی یک توضیح دیگری دهد، یک سند یا گزارشی بیاید و دوباره پرونده افراد بررسی شود. هیچ سابقهای وجود ندارد که فردی با 6 رأی شورای نگهبان تأیید شود. حتماً باید حداقل هفت رأی باشد، ولی امکان دارد که پرونده فردی مجدداً بررسی شود و رأی او بیشتر شده و تأیید صلاحیت شود.
آنا: سه حالت در مورد بررسیها داریم؛ تأیید صلاحیت، رد صلاحیت و عدم احراز صلاحیت. آیا عدم احراز صلاحیت زمانی اتفاق میافتد که اعضای شورا برای تأیید صلاحیت رأیگیری میکنند و رأی کافی برای تأیید به فرد داده نمیشود؟
رهپیک: رد یا احراز صلاحیت در انتخابات مجلس رخ میدهد، چون در انتخابات ریاست جمهوری تنها تأیید صلاحیت در شورای نگهبان بررسی میشود. بنابراین در بررسی صلاحیت برای مجلس اصل بر این است که صلاحیتی احراز نشده مگر دلیلی باشد که صلاحیت احراز شود. حالا اینجا آن سه حالتی که شما میگویید اتفاق میافتد. یک وقت مستندات در حد کافی است، احراز صلاحیت میشود. یک وقت مستندات کافی داریم که شخص صلاحیت ندارد و رد صلاحیت میشود، مثل اینکه سوءپیشینه داشته باشد. یک وقت این ادله و مستندی که آمده آنقدر ضعیف است که وی را از حالت عدم احراز صلاحیت خارج نمیکند. حتی با این مستندات، معلوم نیست که این شخص کیست؟ یا بعضی وقتها این مستندات متعارض هستند و به جمعبندی نمیرسند.
مثلاً ما پروندههایی داریم، آقایی یا خانمی ثبتنام کرده، در فرم ثبتنام آدرسی داده که اصلاً در آن آدرس نیست. نامزدی فرم ثبتنام داده، آدرسش هم معلوم نیست، از دستگاهها هم که استعلام شده، او را نمیشناسند. شورا برای این فرد نظریه عدم احراز صلاحیت میدهد.
آنا: گزینش میدانی هم آیا در شورای نگهبان وجود دارد؟
رهپیک: بله. در مواقعی که لازم باشد، تحقیقات میدانی میکنیم.
آنا: پس در ریاست جمهوری عدم احراز صلاحیت نداریم؟
رهپیک: بله همینطور است. چون قانون گفته شورای نگهبان تأیید کند، ما از نظر فنی (این یک بحث دقیقی است) در واقع رد صلاحیت نمیکنیم. ما موظفیم افرادی را که شرایط آنها با قانون تطبیق میکند، تأیید کنیم، بگوییم اینها صلاحیت دارند و آنها را معرفی کنیم.
آنا: تکلیف افرادی که تأیید نشده چه میشود؟
رهپیک: در این مورد تعبیر رد بهکار میرود، چون تأیید نشدهاند.
آنا: پس عدم احراز بیشتر به دلیل ناشناخته بودن است؟
رهپیک: یک بخش قابل توجه آن این گونه است.
آنا: اکثر افرادی که توضیحات دادهاند، تأیید شدهاند؟
رهپیک: بعضی توضیح میدهند یا مستنداتی میآید و تأیید میشوند. ولی همه موارد این طور نیست.
آنا: در دوره قبلی مجلس حدود 70 نفر از نمایندگان رد صلاحیت شدند. اگر منعی برای بیان دقیقتر موضوع نیست، مواردی را در این خصوص ذکر بفرمایید.
رهپیک: اینها کسانی بودند که شرایط قانونی نداشتهاند. برخی از این افراد پروندههای قضائی داشتند. در برخی موارد نادر هم بعضی افراد پروندههایی داشتند که از قبل معلوم نبوده و در این دوره، با بررسی مجدد کشف شده است. بخشی از مشکلات این افراد هم مالی بوده است. یا در اموری دخالت کرده بودند که منجر به تخلفاتی شده است. تعدادی هم ارتباطات نامتعارفی از جهات دیگر داشتند.
آنا: شنیده شده که در دورههای قبلی، شورای نگهبان به صورت غیررسمی به برخی افراد گفته بود که برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری رد صلاحیت شدهاند و بهتر است کنارهگیری کنند. این مطلب صحت دارد؟
رهپیک: انصراف دهند یا اصلاً شرکت نکنند؟
آنا: شرکت نکنند و بگویند مایل به حضور نیستند. ضمن اینکه گفته میشود شورای نگهبان در برخی موارد، به افراد و چهرههای خاص صراحتاً اعلام کرده است که در صورت ثبتنام، تأیید صلاحیت نخواهند شد. این دو رویکرد (اعلام غیررسمی و رسمی) را تأیید میکنید؟
رهپیک: شورای نگهبان چنین کاری نمیکند. ممکن است کسی با یکی از اعضای شورا، صلاح و مشورت کند که من بیایم؟ نیایم؟ اوضاع چطور است؟ اگر کسی به اعضای شورای نگهبان به صورت انفرادی مراجعه کند و این موارد را سؤال کند، به طور طبیعی باید گفت که ثبت نام یا عدم ثبت نام وی در انتخابات به ما ارتباطی ندارد.
اما ممکن است کسی به او توصیه کرده باشد که آقا شما نیا. اما اینکه شورای نگهبان بنشیند تصویب کند که فردی حضور پیدا نکند، چنین چیزی نداریم که به کسی بگوید نیا یا بیا! گاهی بعضی افراد درخواست ملاقات میکنند، معلوم است برای چیست، برای همین کارهاست. بنابراین شرکت یا عدم شرکت، نظر اوست نه شورای نگهبان. در این دوره هم چنین چیزی نبوده، مگر به همین شکلی که عرض کردم.
یک وقت فردی شما را در خیابان یا یک جلسهای میبیند و با شما حرف میزند، شما هم که علم غیب ندارید که کسی میخواهد برود در انتخابات شرکت کند، با شما یک حرفی میزند، بعد میگوید من رفتم با عضو شورای نگهبان ملاقات کردم! حالا او را در فروشگاه یا خیابان دیده است، ولی بعد میگوید با شورای نگهبان رایزنی کردم!
همین امروز صبح میخواستم بیایم گفتند یک آقایی تماس گرفته درخواست ملاقات دارد، معلوم است برای چه درخواست ملاقات دارد. کسانی که مراجعه میکنند معمولاً میخواهند بپرسند که وضعیتشان در شورای نگهبان چگونه است، بیایند، نیایند، تأیید میشوند یا نمیشوند؟!
اگر کسی به اعضای شورای نگهبان به صورت انفرادی مراجعه کند و درباره حضور در انتخابات مشورت بگیرد، به طور طبیعی باید گفت که ثبت نام یا عدم ثبت نام وی در انتخابات به ما ارتباطی ندارد.
نتیجه بررسی صلاحیت افراد در اختیار شوراست. مثلاً الان بنده بگویم آقا شما بیا تأیید میشوی، اما ممکن است رد شود! بگویم نیا، شاید تأیید شود. شاید مستندات، ادله، توضیحات به سمتی برود. اگر برخی ملاقاتها صورت میگیرد و حرفی زده میشود از روی خیرخواهی است. رویه رسمی شورا نیست که به کسی توصیه کند شما بیا یا نیا. جلوی ملاقات را هم که نمیشود گرفت. بالاخره افراد میآیند.
اساساً از نظر قانونی الان وقت رسیدگی به صلاحیتها نیست. باید ثبتنام صورت گیرد، پروندهها در صحن شورا بررسی و نظر شورای نگهبان اعلام شود.
آنا: این احتمال وجود دارد به امید بالا رفتن مشارکت مردم، اعضای شورای نگهبان تن بدهند که برخی چهرههای خاص تأیید صلاحیت شوند؟
رهپیک: شورای نگهبان علاقهمند به این است که مشارکت حداکثری باشد، اما نه به این معنی که کسی خارج از قاعده و شرایط صلاحیت و نوع رأیگیری که من گفتم تأیید شود. مثلاً در انتخابات مجلس بعضیها میآمدند و میگفتند در فلان منطقه اگر این تأیید شود، مشارکت در آن منطقه خیلی بالا میرود. ما بررسی میکردیم دیدیم که این فرد صلاحیت ندارد. مشارکت برای ما ارزش دارد ولی باید قاعده بررسی صلاحیت افراد هم لحاظ شود.
حالا ممکن است نتیجه یک اقدام این باشد که مشارکت بالا برود اما اینکه بگوییم برای اینکه مشارکت بالا برود از قاعده خارج شویم، نه! شورای نگهبان رویهاش این نیست.
آنا: رهبر معظم انقلاب اسلامی در چند سال اخیر روی بحث دولت جوان و حزباللهی تأکید داشتهاند. آیا شورای نگهبان در بحث تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، جوانگرایی را مد نظر قرار میدهد یا خیر؟
رهپیک: البته رهبری معیارهای جوان را تعریف کرده و توضیح دادهاند. منتهی شورای نگهبان با قانون طرف است. اگر مثلاً اصلاح قانون در مجلس تصویب شود و حداقل سن را تعیین کنند باید قانون رعایت شود. طبق قانون، افرادی میتوانند به این عرصه پا بگذارند که رجل هستند، تقوا و بینش دارند، مدیر و مدبر هستند، حائز شرایط بوده و در محدوده سن تعیین شده قرار دارند. در این صورت، شورای نگهبان آن فرد را تأیید میکند.
بنابراین این مسئله به تنهایی ملاک نیست که در رسیدگی شورای نگهبان تأثیر بگذارد. البته جوانانی که در این چارچوب قانونی قرار میگیرند و آن شرایط را دارند، اقبال کنند، به صحنه انتخابات بیایند تا از آنها استقبال شود.
گفتگو: از محمدعلی حسننیا
انتهای پیام/4082/پ
انتهای پیام/