دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

«بدرالدین مظفر»؛ طبیب ماهر اهل سوریه

بدرالدین مظفر بن مجدالدین دمشقی، پزشک قرن هفتم هجری قمری است.
کد خبر : 512305
15.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آناـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



بدرالدین مظفر بن مجدالدین دمشقی، پزشک قرن هفتم هجری قمری است.


از سال ولادت او آگاهی نداریم اما می‌دانیم که در اواخر قرن ششم در بعلبک متولد شد و در دمشق پرورش یافت. چون پدرش قاضی بود، به «ابن قاضی» مشهور شد. پزشکی را نزد مهذب‌الدین عبدالرحیم بن علی بن احمد (متوفی 628ق)، معروف به دَخوار آموخت و برخی متون پزشکی را به خاطر سپرد. وی در زمینه فقه و تفسیر نیز مطالعاتی داشت و نزد زین‌الدین اعمی حکمت آموخت.


بدرالدین مظفر در 622ق زمانی که مهذب‌الدین به خدمت موسی بن ملک عادل (متوفی 635ق) رسید، همراه او بود و در بیمارستان رَقّه مشغول کار شد و رساله‌ای درباره طبیعت و هوای آن شهر نوشت.


در سال 635ق به دستگاه ملک جواد یونس بن مودود (متوفی 641ق) در دمشق راه یافت و در 4 صفر 637ق به ریاست پزشکان و جراحان و چشم‌پزشکان انتخاب شد. هنگامی که برای معالجه ملک صالح نجم‌الدین ایوب (متوفی 647ق) به قلعه دمشق رفت، ملک او را در سمت ریاست پزشکان ابقا کرد. وی با اینکه نزد دیگر سلاطین ایوبی احترام و منزلتی خاص داشت و مقرری ماهانه دریافت می‌کرد به طبابت و تدریس نیز می‌پرداخت.


ابن عِبری معاصر بدرالدین، هوش و دانش فراوان او را در درمان بیماران تحسین کرده است و ابن ابی اُصَیْبَعه معاصر و دوست او، هوش و اخلاق خوش او را ستوده است.


با اینکه ابن ابی اصیبعه و ابن عبری معاصر او بوده‌اند، مطلبی درباره تاریخ تولد و فوت او نیاورده‌اند. حاجی خلیفه تاریخ مرگ او را پس از 650ق و در جای دیگر در حدود 660ق ثبت کرده است. اسماعیل پاشا بغدادی با اطمینان 650ق و زرکلی با تردید 675ق را ذکر کرده‌اند.


آثاری که بدرالدین مظفر نوشته است بدین قرارند:


1. مُفَرّحُ النّفْس، به نوشته ابن عِبری، رساله‌ای است کوتاه که مصنف در آن به حواس پنج‌گانه و مواد نافع برای تقویت آنها پرداخته و ادویه مفرده و مرکّبه‌ای را که برای طبایع گرم و سرد و معتدل مفید است نام برده است. در کتابخانه سامی ابراهیم حداد در سوریه کتابی با همین عنوان محفوظ است که به شخصی دیگر نسبت داده شده است. به گفته حداد، بورگل آن را در زمره آثار ابن قاضی بَعْلَبَک دانسته و درصدد نشر آن بوده است.


2. مقالة فی مزاج الربّه و أحوال أهْوِیَتِها، رساله‌ای است درباره آب و هوا و وضع بهداشتی شهر رَقّه. بدرالدین این رساله را زمانی که در بیمارستان رَقّه مشغول خدمت بود، تألیف کرده است.


3. کتاب المِلْح، بدرالدین برای تصنیف این کتاب از آرای گذشتگان، از جمله جالینوس بهره برده است.


4. شرح کتاب الاخلاط اثر بقراط به ترجمه حنین بن اسحاق.


همچنین بعضی، رساله شرح تقدمة المعرفة لابقراط را نیز به بدرالدین مظفر نسبت داده‌اند، اما این رساله در اصل نوشته مهذب‌الدین دخوار، استاد بدرالدین است که استاد آن را به شاگرد خود املا و او نیز آن را به شاگردش، کمال‌الدین بن محمد بن عبدالرحیم بن مسلم، اهدا کرد.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب