دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

«محمدحسن خان افشار»؛ نقاشی که سخن نمی‌گفت و با قلم و قلمدان جادو می‌کرد

محمدحسن خان افشار نقاش، نگارگر و قلمدان‌نگار ایرانی سده سیزدهم هجری است.
کد خبر : 512313
Ghalamdan.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آناـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



محمد حسن خان افشار نقاش و مُذهّب و قلمدان‌نگار ایرانی سده سیزدهم هجری است.


در عهد فتحعلی شاه و محمدشاه و ناصرالدین شاه قاجار می‌زیست و از آن دربار لقب «نقاش‌باشی»‌گرفت.


سال تولد او مشخص نیست و از چگونگی زندگی‌اش نیز اطلاع کمی داریم. او به طایفه معروف افشار در ارومیه تعلق داشت. عمده افراد این خانواده به سپاهی‌گری و امور دیوانی و سایر خدمات دولتی که اغلب نسل به نسل منتقل می‌شد، اشتغال داشتند و چند تنی نیز مانند محمد حسن خان، به هنر دلخواه خود روی آوردند. برخی محققان این نقاش را با ابوالحسن افشار ارومی یکی می‌دانند که بنا بر تحقیق کریم‌زاده، این برداشت اشتباه است.


محمدحسن خان لال بود ولی در آثارش هرگز به این نقص خود اشاره‌ای نکرده و آثارش را با نام نقاش‌باشی افشار امضا کرده است، اما در یکی از آثار وی فرزندش، آقا بیگلر، به نقص عضو پدر اشاره کرده و چنین رقم زده است: «رقم کمترین آقا بگلر ولد عالیجاه محمد حسن آقای نقاش‌باشی لال افشار فی شهر شوال 1263». یکی دیگر از دلایلِ مستندِ لال بودن محمد حسن خان قول اسماعیل جلایر است درباره تکمیل قلمدانی که از نقاش لال به‌جا مانده و بقیه را جلایر در سال 1296ق به پایان رسانده است. همچنین فرستادگان فرانسوی در یادداشت‌های خود در حین اقامت چند روزه‌شان در تبریز، از نقاش کر و لالی یاد کرده‌اند که مردی 40 ساله بوده و در نقش کردن تصاویر مهارت بسیاری داشته است.


قدیمی‌ترین اثر وی که رقم نقاش‌باشی دارد، در سال 1234ق و زمان سلطنت محمدشاه قاجار ترسیم شده است که مشخص می‌کند لقب نباش‌باشی را در میان‌سالی از این پادشاه گرفته است. در بیشتر آثارش خود را محمد خان نقاش‌باشی افشار معرفی کرده و ذکر نام ایل و تبار خود را نشانه افتخار خانوادگی دانسته است. معیرالملک تنها کسی است که در یادداشت‌های خود اشاره مختصری به شرح احوال نقاش کرده و چنین نوشته است:


«قلمدان‌ساز لال، بر قلمدانی، میدان جنگ سالار را در خراسان نقش کرده بود که یک هزار تن جنگجو روی آن شمرده می‌شد. قلمدان مزبور را یکی از اروپاییان مقیم تهران به هزار و پانصد تومان خریداری کرد». قدیمی‌ترین اثر دیده شده از وی، به نقل از استاد کریم‌زاده، قلمدان گل و مرغی است که در 1234ق ترسیم شده و آخرین اثر وی تصویر آبرنگی محمد شفیع خان، از رجال قاجاری است با تاریخ 1279ق که در زمان ناصرالدین شاه قاجار نقاشی شده بود.


این نقاش دو پسر هنرمند به نام‌های آقابیگلر و ابوالفیض داشت که هر دو به هنر خانوادگی خود اشتغال داشتند.


سال مرگ محمد حسن خان معلوم نیست ولی تا 1279ق زنده بوده و پس از آن، در دوران کهن‌سالی، زندگی را بدرود گفته است.


محمد حسن خان در رنگ و روغن و آبرنگ مهارت داشت و هنرمندی چهره‌پرداز و شبیه‌نگار بود. در کارهای قلمدانی و خط نستعلیق استعداد فراوانی داشت و پرسپکتیو را به زیبایی ترسیم می‌کرد. در تزیین البسه و نقش و نگار جواهرات با دقت بود و در ترسیم مجالس بزمی و رزمی، خصوصاً چهره‌های پادشاهان و رجال معروف، شیرین قلم بود و صورت‌ها را با مهارت نقاشی می‌کرد. علاوه بر این، در جانورسازی و گل و مرغ و تذهیب، استعداد بسیاری داشت. محمد حسن خان به شبیه‌سازی و ترسیم صورت مشاهیر علاقه وافری داشت و اغلب نمونه‌های خود را از بین پادشاهان قاجاری انتخاب می‌کرد.


آثار نشان‌دار و معروف محمد حسن خان عبارت‌اند از:


1. تصویر آبرنگی شاهزاده جوانی که با البسه و آرایش درباری کشیده شده، با رقم: «مشق کمترین محمد حسن افشار»، در مجموعه صمد خورشید؛


2. نقش فتحعلی شاه قاجار در سال‌های آخر عمر، با رقم: «صورة خاقان مغفور مرحوم فتحعلی شاه طاب‌الله ثراه. بنده درگاه محمد حسن افشار»، در مجموعه صمد خورشید؛


3. تصویر محمدشاه قاجار که در تالارهای بزرگ کاخ ابیض به نمایش درآمده و رقم دارد: «کمترین بندگان محمد حسن نقاش‌باشی افشار 1261»؛


4. تصویر ناصرالدین شاه با آبرنگ که با مهارت کامل کشیده شده و پس از ذکر لقب‌های بسیار، چنین رقم و تاریخ دارد: «نشان بنده کمترین درگاه محمد حسن افشار 1271»؛


5. تصویر آبرنگی محمدشاه قاجار با آرایش و البسه سلطنتی، نشسته بر روی صندلی با نام و تاریخ: «محمد حسن افشار 1263»؛


6. قلمدان گل و مرغی که برای باقرخان سرتیپ ترسیم کرده و چنین رقم دارد: «محمد حسن افشار 1232»؛


7. قلمدانی استادانی که در حراج سائبی سال 1978 لندن به فروش رسید؛ این قلمدان ارزنده به دست اسماعیل جلایر پایان یافته بود؛


8. تصویر آبرنگی ناصرالدین شاه قاجار که در حراج ساتبی لندن در 1987 به فروش رسید و به رنگ قرمز رقم داشت: «رقم محمد حسن افشار 1271»؛


9. تصویر رنگ و روغنی تمام‌قد ناصرالدین شاه و هیئت سلطنتی با رقم: «عمل محمد حسن خان نقاش‌باشی 1276». این اثر ارزشمند در عمارت چهل ستون اصفهان نگه‌داری می‌شود. گویا آن را ظل‌السلطان، پس از تعمیرات عمارت دولتی، اهدا کرده است؛


10. تصویر آبرنگی میرزا آقاسی که در وسط قورخانه ایستاده و صنعت توپ‌ریزی را نظاره می‌کند، با رقم و تاریخ: «شبیه وزیر ایران جناب میرزا آقاسی - رقم کمترین محمد حسن نقاش‌باشی افشار»؛


11. تصویر رنگ و روغن حضرت علی و حسنین و اباذر و مقداد که حالات آنهارا به امتیاز و مقام خود تصویر کرده و چنین رقم دارد: «رقم کمترین بنده درگاه محمد حسن نقاش‌باشی»؛


12. تصویری در شاهنامه‌ای که تاریخ فتوحات خاقان اعظم فتحعلیشاه نام داشت و در حراج ساتبی در سال 1981 در نیویورک به فروش رسید. این تصویر میدان رزمی بود که آقا محمدخان قاجار را سوار بر اسب نشان می‌داد به همراه سواران ایرانی که لباس رزمی قدیمی به تن و تفنگ به دوش داشتند و با دشمن می‌جنگیدند. تصاویر این شاهنامه با کارهای بعدی محمد حسن خان، مقایسه شدنی نیست و ضعیف به نظر می‌رسد. بالای تصویر تاریخ و امضا دارد: «رقم کمترین محمد حسن افشار 1242»


 انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب