مسلم ابن عقیل که بود و چه بلایی سرش آمد؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا،مُسْلِم ابن عَقیل بن ابی طالب که سفیر امام حسین(ع) در کوفه در واقعه کربلا بود از آل ابیطالب هست.ایشان در برخی فتوحات مسلمانان و نیز در جنگ صفین حضور داشت اما بیشتر افراد مسلم را به عنوان سفیر امام حسین(ع) میشناسند. وی در گزارشی به امام حسین(ع) از آمادگی کوفیان برای حضور امام در کوفه خبر داد.
کوفیان با نصب عبیدالله به حکومت کوفه توسط یزید،از اطراف مسلم ابن عقیل پراکنده شدند. مسلم بن عقیل در روز عرفه (سال ۶۰ قمری) دستگیر به دستور عبیدالله ابن زیاد به شهادت رسید. علت شکست قیام مردم کوفه هنگام حضور مسلم در این شهر را به دلیل نقش سیاستهای عبیدالله بن زیاد در ایجاد وحشت بین مردم کوفه و نیز ساختار اجتماعی کوفه که مانع اتحاد و همبستگی مردمان کوفه میشد، دانستهاند.
بیوگرافی مسلم ابن عقیل
ایشان داماد امام علی(ع) بودند و نام چند تن از فرزندان وی در شمار شهدای کربلا ثبت شده است.تاریخ ولادت مسلم بن عقیل بن ابی طالب در روایات مشخص نیست. او در۹ ذیالحجه سال ۶۰ قمری در کوفه به شهادت رسید. اما راویان با توجه به حضور ایشان در جنگ صفین و روایات مختلف در مورد سن فرزندان ایشان سن او را در زمان شهادت بالای پنجاه سال تقریب زدهاند.
پدر وی، عقیل فرزند ابوطالب از نسبشناسان قریش و فصحای عرب بود. مادرشان بنابر روایات از زنان نبطی و از خاندان «فرزندا» بود.چهره مسلم بن عقیل شباهت زیادی به پیامبر اسلام(ص) داشت.
مسلم سفیر امام
هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به سوی مکه، مسلم بن عقیل یکی از همراهان امام بود. پس از اینکه نامههای مردم کوفه به امام رسید، وی مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع و شرایط آن شهر را بررسی کند و درباره درستی ادعای کوفیان اطمینان پیدا کند و به امام گزارش کند.
آغاز حرکت و گرفتاری در راه
مسلم بن عقیل در ۱۵ رمضان سال ۶۰ قمری از مکه خارج شد.ایشان ابتدا به مدینه رفت و از آنجا همراه با دو راهنما، از بیراهه به سوی کوفه رهسپار شد که دلیل آن مخفی ماندن حرکتش به کوفه بوده است. آنها در بیابان راه را گمکردند و دچار بیآبی و تشنگی سختی شدند به حدی که در این واقعه دو راهنما درگذشتند و خود مسلم به سختی نجات پیدا کرد و خود را به آبادیای رساند و پیکی را نزد امام حسین(ع) فرستاد و واقعه را شرح داد و با اشاره به اینکه این پیش آمد را به فال بد گرفته، از ایشان خواست که او را از ادامه راه منصرف کند اما امام دستور به ادامه راه دادو ایشان نیزاطاعت کردند و نهایتا در ۵ شوال به کوفه رسید و در خانه مختار بن ابی عبید ثقفی ساکن شد. شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد میکردند و مسلم نامه امام حسین(ع) را برای آنها میخواند.
بیعت کوفیان با مسلم
مسلم پس از اقامت در کوفه آغاز به گرفتن بیعت برای امام حسین(ع)کرد.در روایات قوی آمده است که در کوفه ۱۲ هزار نفر بامسلم بن عقیل به نمایندگی از امام حسین(ع) بیعت کردند و برای همراهی امام اعلام آمادگی کردند.البنه در تعدادی از روایات نیز تعداد بیعت کنندگان را ۱۸ هزار نفر و برخی بیش از ۳۰ هزار نفر نیز نوشته شده است. برخی دیگر نیز با تخمین جمعیت آن زمان شهر کوفه بر اساس روایات تاریخی، مردان جنگی شهر کوفه را بیش از ۶۰ هزار نفر دانستهاند که بر این اساس، تعداد بیعت کنندگان با مسلم، تنها یک سوم جمعیت جنگجوی کوفه بودهاند.البته لازم به ذکر این نکته است که مردمی که در کوفه با مسلم بیعت نکرده بودند، همگی از مخالفان امام یا دوستداران امویان نبودهاند بلکه عده کثیری از شرکت در این منازعه کناره گرفته اند؛ از این رو همین تعداد بیعت کنندگان برای برپایی قیامی در کوفه کافی بود و با اتکا به همین موضوع بود که امام حسین(ع) با دریافت نامه مسلم، رهسپار کوفه شد.
مسلم بن عقیل در ۱۱ ذیالقعده نامهای به امام حسین(ع) نوشت و تعداد زیاد بیعت کنندگان را تایید کرد و امام را به کوفه دعوت کرد.
ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه
هنگام ورود مسلم به کوفه، حاکم این شهر نعمان بن بشیر بود که منابع تاریخی او را فردی نرم خو و صلح طلب معرفی کردهاند. بر اساس برخی روایات نعمان نیز دل خوشی از یزید نداشت و به همین دلیل هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل در کوفه پیچید، نعمان بن بشیر، مردم را جمع کرد و آنان را به دوری از تفرقه توصیه کرد اما گفت تا کسی با من پیکار نکند، با او نخواهم جنگید. هنگامی که طرفداران حکومت اموی به این روش نعمان اعتراض کردند و او را ضعیف خواندند، او در جواب گفت:((برای من این خوشتر از آن است که قوی باشم اما از فرمان خدا سرپیچی کنم)).
طرفداران و عاملان یزید، از جمله عمر بن سعد بن ابی وقاص و محمد بن اشعث کندی که این وضعیت را دیدند نامهای به یزید نوشتند و به او گزارش دادند که اگر کوفه را میخواهی، شتاب کن که حاکم فعلی کوفه، نعمان بن بشیر، ضعیف است یا خود را به ناتوانی زده است.به همین جهت یزید، عبیدالله بن زیاد را که در آن هنگام حاکم بصره بود، به حکومت کوفه نیز منصوب کرد.
عبیدالله بن زیاد و نیز پدرش زیاد بن ابیه سابقه خشنی نزد مردم داشتند. خلفای پیشین غالبا برای سرکوب برخی شورشها از این خاندان استفاده میکردند. پیش از این عبیدالله شورش خوارج را در بصره به نحو بسیار خشونت بار و شگفتآوری سرکوب کرده بود. با ورود او به کوفه اوضاع به ناگه علیه مسلم بن عقیل برگشت و بسیاری از مردم کوفه که قصد قیام علیه حکومت یزید را داشتند، از ترس جان، پراکنده شدند.
عبیدالله پس از ورود به کوفه به جستجوی پیوند یافتگان با مسلم بن عقیل پرداخت و سران قبایل را تهدید کرد که نام و نشان بیعت کنندگان از قبیله خود را در اختیار او قرار دهند و یا متعهد شوند که کسی از قبیله ایشان، مخالفت امویان نخواهد کرد وگرنه خونشان را خواهد ریخت و اموالشان را مصادره خواهد کرد.
با آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، و پخش خبر تهدیدها و اقدامات او، فضای کوفه نا امن شد و مسلم بن عقیل برای حفظ امنیت خود، از خانه مختار خارج شد و به خانه هانی بن عروه از بزرگان کوفه رفت و از او خواست تا به او پناه دهد.هانی بن عروه با اینکه از خطر پذیرش این مسئولیت نگران بود، به مسلم پناه داد و از آن پس، شیعیان برای دیدار با مسلم به خانه هانی میرفتند.
دستگیری هانی و قیام مسلم
ارتباط مسلم با شیعیان مخفیانه بود،اما بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد از مخفیگاه مسلم آگاه شد، هانی بن عروة را به قصر فراخواند و از او خواست مسلم را به وی تحویل دهد. چون هانی زیر بار چنین کاری نرفت بازداشت شد. هنگامی که خبر دستگیری هانی به مسلم رسید، مسلم از پیروان خود خواست قیام کنند، بنابر روایات منابع تاریخی حدود ۴۰۰۰ نفر با شعار یا منصور امت فراهم شدند و قصر کوفه را محاصره کردند.در روایات آمده است که داخل قصر تنها ۵۰ تن از محافظان عبیدالله و نزدیکان وی حضور داشتند.اما در این هنگام عبیدالله بن زیاد از بعضی از بزرگان کوفه که کنارش بودند مانند محمد بن اشعث، کثیر بن شهاب حارثی، شبث بن ربعی، قعقاع بن شور، حجار بن ابجر و شمر بن ذی الجوشن خواست که به قیام کنندگان بروند و با دادن وعده و وعید و ترساندن مردم از رسیدن سپاه شام، آنان را از یاری مسلم و امام حسین(ع)، بازدارند.نهایتا این حیله کارگر شد ، تا جایی که شبهنگام مسلم تنها ماند و جایی برای خفتن نداشت.
دستگیری و شهادت مسلم
مسلم پس از تنهایی و بیسرپناهی به زنی به نام طوعه پناه برد و در خانه او مخفی شد؛ اما پسر طوعه، صبح روز بعد، خبر را به عوامل حکومت رساند و ابن زیاد گروهی ۷۰ نفره را به محمد بن اشعث داد که مسلم را دستگیر کند و به قصر بیاورند.
پس از زد و خوردی که میان مسلم و نیروهای حکومتی پیش آمد، محمد بن اشعث به مسلم گفت اگر تسلیم شود در امان است. بدین طریق مسلم، تسلیم شد و به قصر آورده شد ولی ابن زیاد، امان پسر اشعث را بیجا خواند و پس از مشاجراتی که میان وی و مسلم گذشت، دستور داد، بکیر بن حمران (که در درگیری با مسلم زخمی شده بود) وی را به بالای قصر برده و سرش را از بدن جدا کند. پس از جدا کردن سر مسلم، بدن او را از بالای قصر به پایین انداختند.
بنا بر برخی گزارشهای تاریخی مسلم که نگران امام حسین(ع) بود از عمر بن سعد که قریشی بود خواست تا بدو وصیت کند. نخستین وصیت او این بود تا کسی را نزد امام فرستد و او را از آمدن به کوفه منع کند. دیگر آن که جنازه او را کفن و پس از آن دفن کند و دیگر آن که بدهی او را با فروختن شمشیر و دیگر وسایلش بپردازد.
پس از شهادت مسلم، ابن زیاد دستور قتل هانی بن عروه را نیز صادر کرد و سپس سرهای این دو را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد.
بییشتر بخوانید:ممنوعیت ورود دستهجات به حرمهای مطهر در ایام محرم
انتهای پیام/
انتهای پیام/