دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

صوت و تصویر فراگیر و دولتی که شمشیر را از رو بسته است!

در روزهای اخیر شاهد اقدام هماهنگ فعالان و رسانه‌های وابسته به دولت در جهت ایجاد وحشت و نگرانی کاذب درباره واگذاری صدور مجوز شبکه نمایش خانگی به صداوسیما بودیم.
کد خبر : 501995
1362.jpg

به‌گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون  گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، با اعلام توقف صدور مجوز ساخت آثار جدید در شبکه نمایش خانگی، موج گمانه‌زنی‌ها درباره واگذاری مسئولیت صدور مجوز VODها به صداوسیما از چند روز گذشته آغاز شده و مصاحبه‌ها و تحلیل‌های متعددی در این باره منتشر شده است.


با جستجویی در اخبار روزهای اخیر رسانه‌ها می‌توان به‌وضوح شاهد اقدام هماهنگ فعالان وابسته به دولت، جهت حاشیه‌سازی درباره این ماجرا بود. خبرها و مصاحبه‌های منتشرشده همگی یک هدف را نشانه گرفته‌اند: ابراز نگرانی و ایجاد رعب و وحشت درباره واگذاری صدور مجوز شبکه نمایش خانگی به صداوسیما.


این حمله هدفمند بهانه خوبی شد تا بر اساس آن، مروری داشته باشیم بر مهم‌ترین ادعاها و مخالفت‌های مطرح شده در یکی دو سال اخیر در مورد تصدی‌گری صداوسیما در حوزه نمایش خانگی و به این پرسش پاسخ دهیم که این دغدغه‌ها از کجا نشئت می گیرند، چقدر با واقعیت تطابق دارند و چقدر بر مبنای حدسیات هستند.


رگولاتوری و آغاز یک چالش


احتمالاً نقطه آغاز جدی طرح ادعاهای غیر واقعی در این خصوص را باید در مصاحبه  محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در اردیبهشت 1397 جستجو کرد. زمانی که موضوع رگولاتوری و تنظیم‌گری VOD‌ها در مجلس در حال تعیین تکلیف قانونی بود. وزیر ارتباطات در واکنش به طرح پیشنهادی کمیسیون فرهنگی مجلس در صدور مجوز صوت و تصویر در فضای مجازی برای صدا و سیما اظهار کرد: «صداوسیما در انتخاب پیمانکاران به فعالان عرصه صوت و تصویر اعلام کرده است که باید جدا از ضمانت‌نامه‌ها و تعهدات به سازمان، ۵۰ درصد کل درآمدهای خود را نیز به این سازمان بدهند؛ ضمن آنکه کسانی که فاقد مجوز این سازمان باشند با حکم مرجع قضائی تعطیل خواهند شد.»


با وجود ادعای عجیب و نگران‌کننده وزیر جوان مبنی بر مدیریت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی با نیت کسب درآمد، از شروع فعالیت سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر تاکنون و صدور مجوز به تعداد زیادی از VODها، هیچ خبری مبنی بر سهم خواهی مالی صداوسیما از این رسانه‌ها مطرح نشده و به نظر می‌رسد چنین ادعایی از اساس کذب بوده است.


شاید امروز با گذشت بیش از سه سال از تأسیس ساترا، خلاف بودن این ادعای وزیر ارتباطات روشن باشد ولی در زمان خود مبنای بسیاری از تحلیل‌ها و مصاحبه‌ها در خصوص ضرورت توقف رگولاتوری سرویس های صوتی و تصویری شد.


  آشفتگی محتوایی در شبکه نمایش خانگی


اما ماجرا طرف دیگری هم دارد. برخی از تهیه‌کنندگان سریال‌های زرد شبکه نمایش خانگی که حتی از سوی همفکران خود نیز به دلیل ابتذال محتوایی مورد انتقاد هستند، طی روزهای اخیر بیکار ننشسته‌اند و هریک به نوبه خود از واگذاری صدور مجوز رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر به صداوسیما ابراز نگرانی کرده‌اند. به طور مثال مهدی گلستانه، تهیه‌کننده سریال «عاشقانه» در مصاحبه‌ای عنوان کرده: «ما در شیوه اجرای طرح‌ها و فیلم‌نامه‌ها تا حدودی دست بازتری نسبت به ممیزی‌های تلویزیون داریم. البته این امکان بسیار اندک (!) است، اما همین امکان اندک نیز به چشم می‌آید؛ از جمله نوع پوشش و گریم بازیگران و لوکیشن‌هایی که انتخاب می‌کنیم. چون امکان نمایش بسیاری از این لوکیشن‌ها در تلویزیون وجود ندارد. این مخاطب هزینه می‌کند تا محصولی باکیفیت ببیند و محصول باکیفیت، مجموعه‌ای از همین موارد است و اگر این موارد را حذف کنیم، تعریف محصول باکیفیت تفاوت می‌کند و شاید نتیجه چندان باب میل مخاطب نباشد».


این تهیه‌کننده در حالی چنین ادعایی را طرح کرده که به باور بسیاری از منتقدان، سریال او را می‌توان سرآغاز موج تولید آثاری با فیلمنامه و کارگردانی بسیار ضعیف، محتوای سخیف و مروج سبک زندگی طبقه بی‌بند و بار و در یک کلام فیلم‌فارسی‌های جدید دانست. جالب اینکه او در مصاحبه خود نیز تلویحاً این نکته را تأیید کرده که از نظر او محصول باکیفیت یعنی پوشش و گریم آزاد بازیگران و استفاده از لوکیشن‌های لاکچری و دهان‌پرکن. این وسط تکلیف فیلمنامه و کارگردانی و قوت بازیگری هم که دیگر مشخص است!


 ادعای نابودی پلتفرم‌های آنلاین به دست صداوسیما 


بیانیه‌ای با عنوان کانون کارگردانان سینما هم چندی پیش منتشر شد که خواستار ادامه روند فعلی در سریال های نمایش خانگی بود. به طور روشن این بیانیه سازمان سینمایی را به عنوان نهادی موفق در صدور مجوز به سریال های نمایش خانگی نام برده بود. شاید اشاره به این نکته کافی باشد که تفاوت نام سازمان سینمایی و سریال های نمایش خانگی، خود نشان دهنده میزان آمادگی این سازمان برای نظارت و کنترل بر محتوای منتشرشده در پلفترم‌های آنلاین باشد.


 در بیانیه مذکور آمده بود: « توقف تولید سریال‌های نمایش خانگی توسط سازمان سینمائی مقدمه‌ای بر دخالت سازمان های دیگر در محدود کردن هرچه بیشتر این تولیدات خواهد بود که نتیجه آن نابودی پلتفرم‌های فضای آنلاین، از دست رفتن مخاطبان میلیونی و بیکاری بسیاری از اهالی زحمتکش سینمای ایران خواهد بود که در تولید این سریالها نقش دارند».


در رابطه با بیانیه بالا، نکته‌ای که پیش بینی آن چندان دور از ذهن نبوده نیز همین است که هیچ دلیل و مدرکی مبنی بر ادعاهای مطرح شده در این بیانیه وجود ندارد. سازمان صداوسیما چگونه قرار است دست به نابودی پلتفرم‌های آنلاین بزند، مخاطبان میلیونی را فراری دهد و باعث بیکاری اهالی «زحمتکش» سینما شود؟! آیا تا به امروز «ساترا» که بیش از دو سال است مشغول صدور مجوز به VODهاست، اقدامی در این جهت انجام داده است؟ کاربران پلتفرم‌های آنلاین از سال گذشته تا کنون کاهش داشته یا افزایش؟ آیا این ادعا مشابه ادعاهایی نیست که دو سال پیش همین افراد مطرح می‌کردند؟


خبرها و مصاحبه‌هایی از این دست که از هیچ ادعای واهی و کذبی دریغ نمی‌کنند تا جلو واگذاری قانونی مسئولیت صدور مجوز پلتفرم های آنلاین به صداوسیما را بگیرند، بسیار زیاد است. فارغ از این سوءنیت علنی و شمشیری که دولتی‌ها از رو بسته‌اند، موضوع نگران‌کنند‌ه‌تر این است که برخی رسانه‌ها صرفاً تبدیل به روابط عمومی دولت برای انتشار خبرها و شبه تحلیل‌هایی در جهت تحقق منافع آن شده‌اند و گویا کارکردی را که قرار بوده به عنوان میانجی دولت و افکار عمومی داشته باشند، کاملاً به فراموشی سپرده‌اند.


انتهای پیام/4104/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب