آتشسوزیهای سریالی در خانههای تاریخی لالهزار
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه اعتماد نوشت: سند اثبات حرف آقای فروشنده را با یک چشم چرخاندن در کوچه ملی میشود پیدا کرد، ساختمانهای دود گرفته، چوبهای نیمسوخته سقف ساختمانها و ایرانیتهای رنگی که شدهاند دیوار کوچهای تاریخی، معلوم نیست از پس این دیوارهای آهنی قرار است چه فرزند ناخلفی متولد شود.
صاحب بنایی که گفته میشود زمانی خانه ظهیرالدوله بوده و طبق اسناد تاریخی جشن فتح تهران در آن برگزار شده است، صاحب یکی از مغازههای لالهزار است، میگوید یک سال پیش این ملک آتش گرفت، کارشناس که آمد دلیل آتشسوزی را فرسوده بودن ساختمان تشخیص داد، اما من میگویم آتشسوزی عمدی بوده.» آقای الهی میگوید ٦٠ سال پیش پدرش این بنا را که یک کارگاه گچکاری بوده خریداری کرده و کاربریاش را تغییر داده و حالا به عنوان کارگاه تولید شیشه و آینه از آن استفاده میشود. وقتی از مجاورتش با خانه اتحادیه میگوییم و اینکه چرا ملک تاریخیاش را به شهرداری نفروخته است، میگوید: «من حاضرم این خانه را به شهرداری یا میراث فرهنگی بفروشم، اما موانعی وجود دارد» او چیز زیادی از تاریخچه بنا نمیداند و شاید هم قیمت پایین پیشنهادی شهرداری را مانع مهمی میداند.
محمدباقر خسروی، مدیر بافتهای فرسوده شهرداری در گفتوگو با «اعتماد» در رابطه با آتشسوزیهای سریالی بافت تاریخی لالهزار گفت: «دلیل این آتشسوزیها در ساختمانهای تاریخی این است که تغییر کاربری میدهند، سازمان میراث فرهنگی باید ضوابطی برای بافتهای فرسودهای که تغییر کاربری میدهند تعیین کند تا از بروز این حوادث پیشگیری شود. اگر قرار است این بناها حیات داشته باشند، باید در آنها زندگی جاری باشد، وقتی یک مالک شخصی از بناهای تاریخی به عنوان کارگاه و انبار استفاده میکند و سازمان میراث فرهنگی هم هیچ نظارتی ندارد، بروز چنین حوادثی غیر قابل پیشبینی نیست.» خسروی در مورد اینکه چرا شهرداری و میراث فرهنگی املاک و بناهای مجاور خانه اتحادیه را به قصد مرمت و احیا، خریداری نکردهاند هم گفت: «شهرداری و میراث فرهنگی امکان خرید تمام بناهای تاریخی را ندارد، اما این امکان را دارد که فضایی را برای جذب سرمایهگذاران فراهم کند. مشکل دیگری که وجود دارد این است که وقتی بنایی از دیدگاه سازمان میراث فرهنگی دارای ارزش شناخته میشود، برای صاحب ملک این ارزش را ندارد و ارزش بنا تا قیمت پایه زمین آن بنا تنزل پیدا میکند. شهرداری به تازگی در بافت تاریخی شهر مداخله و بناهای قدیمی را خریداری میکند و همین موضوع خوشبختانه باعث شده بناهای تاریخی در محدوده بافت تاریخی تهران افزایش پیدا کند. سرمایهگذار وقتی میبیند که با احیای یک بنای تاریخی میتواند سوددهی اقتصادی خوبی داشته باشد قطعا تمایل پیدا میکند برای اینکه در مرمت و احیای بناهای تاریخی تهران سهیم شود. نمونه موفق شبکه احیای بافتهای تاریخی در تهران هم عمارت مسعودیه است.»
او ادامه میدهد: «در مورد خیابان لالهزار هم بهتر است این خیابان به جای اینکه بورس فروش لوازم روشنایی باشد، همان هویت قبلی خود را به عنوان مرکز سالنهای تئاتر و سینما دوباره احیا کند. شما تصور کنید کسی که در مجتمع کوروش سرمایهگذاری میکند و سینما میسازد، اگر بداند که برایش سوددهی اقتصادی دارد، برای احیای سینماهای لالهزار سرمایهگذاری میکند، اما این فضا در این خیابان وجود ندارد، در نتیجه ساختمانهایی هم که باقی ماندهاند یکی بعد از دیگری طعمه حریق میشوند و هویت این خیابان هم طبعا تغییر میکند.»
سایه جرثقیل بزرگ روی چهارراه لالهزار افتاده و ایرانیتهای نقرهای در یک ضلع چهارراه قدرتنمایی میکنند، چند صباح بعد یک پاساژ به تمام تاریخچه این خیابان دهنکجی خواهد کرد، به تمام تلاشهایی که دغدغهمندان حوزه میراث فرهنگی برای حفظ هویت تاریخی این شهر به کار میگیرند و به تمام دوندگیهایی که برای نگه داشتن تهمانده چهره تاریخی تهران شده است. لالهزار این روزها نور میفروشد و با روزهایی که هنر و فرهنگ در این خیابان جولان میداد فاصلهای تاریخی گرفته است. مسوولان میگویند که باید هویت تاریخی آن احیا شود، اما با وضعیتی که در خیابان لالهزار وجود دارد، باید گفت هویت تاریخی پیشکش، همین تهمایه ساختمانهای لالهزار را نجات بدهید.
خانه اتحادیه
«شهرداری خانه اتحادیه را خریداری کرد.» این خبر یک ماه پیش که تیتر رسانهها شد، شهرداری ٢٨ میلیارد تومان برای خرید خانهای که بیشتر از هر چیز نام یک سریال را در ذهنها تداعی میکند، هزینه کرد و قول داد تا ظرف یک ماه آینده مرمت این خانه را آغاز کند. اما بنبست اتحادیه هنوز هم قلمرو لامپها و نورهای رنگارنگ و مدرن است؛ کوچهای که در انتهای آن یک تاریخ نفس میکشد. خانه «داییجان ناپلئون» را پیرمردهای لالهزار میشناسند، اما جوانترها از لالهزار فقط پاساژها را دیدهاند و مغازههای پارکتی و سرامیکی را با آن لوسترها و شاخههای نورانی مدرن. نورهای مدرنی که درخشششان تمام بناهای قدیمی و سینماهای تاریخی این خیابان را تحتالشعاع قرار داده است. چراغهایی که بهای روشن ماندنشان خاموش شدن آپاراتهای لالهزار و تعطیلی سالنهای تئاتر آن است.
خانه اتحادیه چند سالی است که تبدیل به یک چالش بین میراث فرهنگی و شهرداری شده است؛ خانهای که در شرف تخریب است و حالا شهرداری با خرید این خانه امید تازهای ایجاد کرده است برای مرمت این بنا، هر چند تخریب بناهای همجوار آن همچنان بر موج نگرانیها در مورد بافت تاریخی لالهزار افزوده است. شورای شهر از سال ٩٣ شهرداری را ملزم به تملک و بازسازی خانه اتحادیه کرد تا با مشارکت بخش خصوصی پس از انجام تعمیرات و بازسازی با هماهنگی سایر دستگاههای ذیربط خصوصا سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در راستای بهرهبرداری فرهنگی بنا اقدام کنند. اما حالا در بنبست اتحادیه یکی از بزرگترین خانههای قاجاری تهران، مظلومانه در کنار قلدری پاساژها در حال احتضار است و باید دید سریال آتش سوزی بناهای مجاور اتحادیه آیا به آن هم سرایت میکند و آتش تخریب به جان این بناهای پرحاشیه میافتد یا مرهم مرمت و احیا، التیام زخمهای چندین سالهاش خواهد بود.
انتهای پیام/