ارتباط معرفت به خدا و محبت به او در «مناجات العارفين» / خدایا! زبانها قاصر است از رسیدن به ثناى تو +صوت
به گزارش خبرنگار حوزه معارف اسلامی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، امسال در حالی وارد ماه مبارک رمضان شدیم که به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا برگزاری مراسمها و تجمعات در مساجد، هیئتها و اماکن مذهبی ممنوع بود. این ممنوعیت توفیق عبادتها و اعمال جمعی را از مردم سلب کرده است. در این شرایط بسیاری از مراسمها و برنامههای مذهبی برای جامعه دیندار ایران اسلامی بهصورت مجازی اجرا و پیگیری میشود. گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا بنا دارد در پرونده «مناجات نامه» به بررسی ادعیه و مناجات ویژه ماه پرفضیلت رمضان بپردازد.
مناجات «خمس عشر»، مجموعه دعاهای پانزدهگانهای که از امام سجاد(ع) نقل شده است. این دعاها، در کتابهای «الصحیفة الثانیة السجادیة»؛ شیخ حرّ عاملی، «بحارالانوار»؛ علامه مجلسی و «مفاتیح الجنان» شیخ عباس قمی نقل شده است. محور این مناجاتها مباحث اخلاقی و عرفانی است.
«مناجات الْعارِفین» یا مناجات عارفان، دوازدهمین مناجات از مناجاتهای پانزدهگانه خمس عشر است. معرفت و شناخت خدا، محور این مناجات را تشکیل میدهد و حضرت در این مناجات به ما میفهماند که معرفتِ کنه ذات و صفات الهی محال است و بشر هرچه بکوشد، نمیتواند به آن مرتبه از معرفت دست یابد.
مضامین و پیامهای ذکر شده در مناجات العارفين به شرح زیر است:
ناتوانی انسان از معرفت کنه ذات و صفات الهی.
ارتباط میان معرفت به خدا و محبت به او.
عشق به خداوند به صورت کامل و تمام از لوازم محبت خداوند.
مقامات عالی عشق به خدا مایه امید انسان و ایجاد انگیزه برای رسیدن به مقامات اولیای الهی.
درخواست برطرف شدن حجاب و پرده از برابر دیدگان انسان تا حقایق را عینا مشاهده کند و شک و ریبه از دل زائل شود.
درخواست محبتی از خداوند که ریشه در اعماق وجود دوانده باشد.
درخواست معرفتی که باعث شرح صدر بشود.
در ادامه صوت این مناجات با صدای حسین یزدانپناه میآید که میتوانید دانلود کنید.
متن کامل و ترجمه مناجات العارفين با ترجمه حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان در ادامه میآید:
المناجاة الثانية عشرة: مناجاة العارفين
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگی است؛
إِلٰهِى قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنائِكَ كَما يَلِيقُ بِجَلالِكَ، وَعَجَزَتِ الْعُقُولُ عَنْ إِدْراكِ كُنْهِ جَمالِكَ، وَانْحَسَرَتِ الْأَبْصارُ دُونَ النَّظَرِ إِلىٰ سُبُحاتِ وَجْهِكَ، وَلَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَرِيقاً إِلَىٰ مَعْرِفَتِكَ، إِلّا بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِكَ.
خدایا، زبانها از ادای ثنایت آنچنانکه شایسته عظمت توست کوتاه است و خردها از درک ژرفای جمالت ناتوان است و دیدهها از تماشای بزرگیهای ذاتت درمانده است، برای خلق راهی بهسوی شناساییات جز ناتوانی از شناختت قرار ندادی،
إِلٰهِى فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذِينَ تَرَسَّخَتْ أَشْجارُ الشَّوْقِ إِلَيْكَ فِى حَدائِقِ صُدُورِهِمْ، وَأَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِكَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ، فَهُمْ إِلَىٰ أَوْكارِ الْأَفْكارِ يَأْوُونَ، وَفِى رِياضِ الْقُرْبِ وَالْمُكاشَفَةِ يَرْتَعُونَ، وَمِنْ حِيَاضِ الْمَحَبَّةِ بِكَأْسِ الْمُلاطَفَةِ يَكْرَعُونَ؛
خدایا ما را از کسانی قرار ده که شاخسارهای اشتیاق به سویت در بوستانهای سینههایشان استوار و پابرجا شده است و سوز عشقت در کانون دلهایشان برافروخته، از این روی به آشیانه اندیشههای والا جای گیرند و در گلستان قرب و مکاشفهات میگردند و از حوضهای محبّتت با جام ملاطفت مینوشند؛
وَشَرائِعَ الْمُصافاةِ يَرِدُونَ، قَدْ كُشِفَ الْغِطاءُ عَنْ أَبْصارِهِمْ، وَانْجَلَتْ ظُلْمَةُ الرَّيْبِ عَنْ عَقَائِدِهِمْ وَضَمَائِرِهِمْ، وَانْتَفَتْ مُخَالَجَةُ الشَّكِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَسَرَائِرِهِمْ، وَانْشَرَحَتْ بِتَحْقِيقِ الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ، وَعَلَتْ لِسَبْقِ السَّعَادَةِ فِى الزَّهَادَةِ هِمَمُهُمْ، وَعَذُبَ فِى مَعِينِ الْمُعَامَلَةِ شِرْبُهُمْ، وَطَابَ فِى مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِرُّهُمْ، وَأَمِنَ فِى مَوْطِنِ الْمَخَافَةِ سِرْبُهُمْ، وَاطْمَأَنَّتْ بِالرُّجُوعِ إِلَىٰ رَبِّ الْأَرْبابِ أَنْفُسُهُمْ؛
و در کنار نهرهای صفا وارد میشوند، درحالیکه پرده از دیدگانشان برداشته شده و تاریکی دودلی از باورها و ضمایرشان زدوده گشته و خلجان شک از دلها و باطنشان بیرون رفته و سینههایشان با تحقّق معرفت، گشوده شده و همّتشان برای پیشی گرفتن در میدان خوشبختی بر اثر زهد، بلندی گرفته و نوشیدنشان در چشمه زلال کردار، گوارا شده و باطنشان در مجلس انس، پاکیزه گشته و راهشان در جای ترسناک، ایمنی یافته و جانشان با رجوع به رب الارباب، اطمینان یافته؛
وَتَيَقَّنَتْ بِالْفَوْزِ وَالْفَلَاحِ أَرْواحُهُمْ، وَقَرَّتْ بِالنَّظَرِ إِلَىٰ مَحْبُوبِهِمْ أَعْيُنُهُمْ، وَاسْتَقَرَّ بِإِدْرَاكِ السُّؤْلِ وَنَيْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ، وَرَبِحَتْ فِى بَيْعِ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ تِجَارَتُهُمْ.
و ارواحشان به نیکبختی و رستگاری، یقین یافته و دیدگانشان با نظر به محبوبشان، روشنی گرفته و آرامششان با دریافت خواهش و رسیدن به آرزو، استقرار یافته و تجارتشان در فروش دنیا به آخرت سودبخش بوده،
إِلٰهِى مَا أَلَذَّ خَواطِرَ الْإِلْهامِ بِذِكْرِكَ عَلَى الْقُلُوبِ! وَمَا أَحْلَى الْمَسِيرَ إِلَيْكَ بِالْأَوْهامِ فِى مَسالِكِ الْغُيُوبِ ! وَمَا أَطْيَبَ طَعْمَ حُبِّكَ ! وَمَا أَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِكَ، فَأَعِذْنا مِنْ طَرْدِكَ وَ إِبْعادِكَ، وَاجْعَلْنا مِنْ أَخَصِّ عَارِفِيكَ، وَأَصْلَحِ عِبَادِكَ، وَأَصْدَقِ طَائِعِيكَ، وَأَخْلَصِ عُبَّادِكَ، يَا عَظِيمُ يَا جَلِيلُ، يَا كَرِيمُ يَا مُنِيلُ، بِرَحْمَتِكَ وَمَنِّكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
خدایا، چه لذّتبخش است در دلها خاطرات الهام گرفته از یادت و چقدر شیرین است پویش بهسوی تو با مرکب اندیشهها در راههای غیب و طعم عشقت چه خوش و شربت مقام قربت چقدر گوارا است، پس ما را از راندن و دور کردنت پناه ده و از خاصترین عارفانت و شایستهترین بندگانت و راستگوترین فرمانبرانت و خالصترین پرستندگانت قرار داده، ای بزرگ، ای باشکوه، ای گرامی، ای بخشنده، به مهربانیات ای مهربانترین مهربانان.
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/