سرمایهداری؛ مکتب بیرحمی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، حسن رضایی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت : در دنیا هیچ چیز اتفاقی نیست بلکه برعکس، حوادث مختلف به طرز عجیبی با یکدیگر مرتبط هستند. چنین نظمی را شاید بیش از دنیای طبیعی بتوان در جوامع انسانی مشاهده کرد. طی روزهای گذشته 2 اتفاق تقریبا همزمان محل انتقاد بسیاری در فضای رسانهای کشور شد. نخست، فیلمهایی دلخراش و باورناپذیر از زنده به گور کردن انبوه جوجههای یکروزه مرغداریها علامت سوال بزرگی مقابل انسانیت ما گذاشت و بعد، آنچه اشتباه دولت در روش ثبتنام سرپرستان خانوار برای دریافت وام یک میلیونی کرونا خوانده شد، زیر تیغ انتقاد رسانههای حامی و منتقد دولت رفت. این 2 حادثه اما بهرغم پرت بودن از یکدیگر، از منطق کاملا یکسانی برخوردارند و خبر از یک معضل واحد در جامعه اسلامی ما میدهند. کسانی که امروز سعی دارند زنده به گور کردن وحشیانه آن حجم از جوجههای بیدفاع را روندی عادی جلوه دهند، ابتدا باید توجه کنند که شیعه کیستند و به سوی کدام قبله نماز میخوانند؟
در اینجا فرصت و فراغت نیست اگرنه میتوان کتابی قطور درباره اهمیت حقوق حیوانات در فقه اسلام و سیره پیامبر اعظم(ص) و معصومین علیهمالسلام نوشت. ذکر حدیث مستندی از امام صادق(ع) اما مناسب است که میفرمایند حیوان بر صاحب خود 6 حق دارد که از جمله آن دشنام ندادن به حیوان است. «صاحب جواهر» بر مبنای همین احادیث روشن، در خلال بحث فقهی راجع به «ودیعه»، فتوا میدهد اگر صاحب حیوان به شخصی که آن را به امانت گرفته بگوید به او آب و علف نده، اطاعت از دستور او روا نیست و آب و غذا ندادن به حیوان، مصداق پایمال کردن حقالله محسوب میشود. حالا اما ظاهرا مسؤولان دولتی هم از این میگویند که معدومسازی جوجهها روندی عادی است! معاون امور تولیدات دام وزارت جهاد کشاورزی در همین زمینه گفته است: «معدومسازی این جوجهها یک روال طبیعی در صنعت مرغداری تمام دنیاست».
بر این اساس، مرغداری یک صنعت است و مرغ و جوجهها کالایی هستند که بدون داشتن هیچ حقی، در دست آقا یا خانم صنعتگر اسیرند. در این منطق، مهم، سود کردن صنعت است نه رعایت حقوق حیوانات و انسانها. این ضعیفکشی اما بیش از آنکه شبیه حرف امام صادق(ع)، مصطفی چمران و انقلاب اسلامی باشد، به انعکاس صدای کریه ماکیاولی در عرصه اقتصاد شباهت دارد. براستی ما کی اینقدر بیرحم شدیم که خبر نداریم؟ خبر البته شاید داشته باشیم و اگر دقت کنیم، این صدا آشناست. صدایی که از دهه 70 سرمایه و سرمایهداران را بر صدر نشاند و مستضعفان را به عنوان ریزهخواران خوان پرنعمت آنها همواره بدهکار کارفرما کرد. صدایی که حتی به واژه مستضعفان هم رحم نکرد و ادبیات جدیدی تولید کرد تا از اقشار «آسیبپذیر» برایمان بگوید؛ اقشاری که تا دیروز مهمترین بار انقلاب بر دوش آنها بود ولی کمکم به عنوان معضل اجتماعی و حاشیهنشینها، موضوع پروژههای تحقیقاتی شدند. مبنای تمام این اتفاقات تلخ که باعث شده حالا رهبر حکیم انقلاب هم در بحث عدالت از مردم عذرخواهی کنند، همین منطق جوجهکشی روزهای اخیر است.
منطق بیرحمی که کشتن آن حجم از حیوان زبانبسته را به دلیل سود اقتصادی توجیه میکند و تمام سخنان امام صادق(ع) تا فقها و مردم عادی را یکجا زیر پایش لگدمال میکند، چرا باید در موضوع تعیین پایه حقوق کارگر کوتاه بیاید و از جیب خود به نفع خانواده کارگری قهر کند؟ اساسا وقتی قرار است تنها سود، محور تصمیمات باشد، چه فرقی بین کشتن جوجه و انسان خواهد بود؟ برخی البته چون خودشان کارفرما هستند و طعم این قبیل سودها را چشیدهاند، خواهند گفت در این نوشته، احساسات بر منطق غلبه کرده است! حرفی نیست، در مسأله ثبتنام سرپرستان خانوار برای دریافت وام کرونایی هم اما دقیقا با چنین منطقی مواجهیم. مشاور رسانهای یا اقتصادی یک اپراتور با اطلاع دقیق از آمار دارندگان سیمکارت و با وجود اینکه میداند ثبت سیمکارت جدید مستلزم مراجعه حضوری به نمایندگی و احراز هویت فرد است، فرصت را برای ارائه سیمکارت رایگان به حجم وسیعی از مشتریان آینده و کسب سود از این بازار بکر غنیمت شمرده است.
به فاصله کوتاهی و با وجود روانه شدن سیل انتقادات به تجمعهای خطرناک سیمکارتی، اپراتورهای دیگر هم که احساس میکنند از قافله عقب ماندهاند، سریعا در حجمی انبوه تبلیغات اهدای سیمکارت رایگان را آغاز میکنند. تجمعهایی که ممکن است سرآغاز موج دیگری از بیماری کرونا در اقشار فرودست جامعه باشد اما بیتوجه به تبعات ملی آن از سوی اپراتورها حمایت و تبلیغ میشود. وزیر مسئول در این مسأله هم حکما با اطلاع از ضرورت مراجعه حضوری مردم برای احراز هویت و ثبتنام سیمکارت، تنها به این بسنده میکند که بگوید: «از مردم آنلاین ثبتنام شود و سیمکارت با پست به منازل آنها ارسال شود!» کسانی که امروز به قتلعام جوجهها- که ظاهرا هنوز هم ادامه دارد- واکنشی نشان نمیدهند، باید نگران باشند توسط لیبرالیسم رسوخکرده در جایجای فرهنگ، اقتصاد و اجتماع ما مسخ شده باشند. یادمان نرود امامی که تازه تولدشان را جشن گرفتهایم، میآیند تا با چنین تفکرات و اقدامات شنیعی مبارزه کنند!
انتهای پیام/
انتهای پیام/