ابن ابیالخیر زرکوب شیرازی و مسئله برتری بغداد یا شیراز!
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
ابوالعباس معینالدین احمد بن شهابالدین ابیالخیر زرکوب شیرازی (670-758ق) دانشمند و مؤلف ایرانی است.
ابن ابیالخیر زرکوب اسم و نسب خود و پدرش را چندین بار در کتاب مشهورش، شیرازنامه، به همین شکل ذکر کرده است. علت شهرت او و دیگر افراد خاندانش به زرکوب آن است که جد بزرگ او، یعنی شیخالاسلام عزالدّین مودود بن محمد بن معینالدین محمود (526-663ق)، به زرکوب شهرت داشته و اعقاب او همگی این عنوان را برای خود حفظ کرده بودند.
موطن اصلی آنها اصفهان بود و معینالدین محمود، جد عزالدین مودود، یکی از اشراف اصفهان بود. عزالدین مودود هم خود در سال 562ق در اصفهان به دنیا آمد، اما در سال 577ق همراه پدرش ابوالفضل محمد به شیراز آمد و در آن شهر نزد شیخ روزبهان بن ابی نصر، از بزرگان مشایخ فارس، تربیت یافت و بعد از وفات او مدتی در خدمت شیخ اوحدالدین کرمانی و شیخ رکنالدین سجاسی بود و مدتی هم در محضر شیخ شهابالدین سهروردی به فراگیری معارف دینی و عرفانی پرداخت و در زمان سلطنت اتابک ابوبکر بن سعد به شیراز بازگشت و در نزد او مقام و منزلتی یافت تا سرانجام در سال 663ق در 101 سالگی از دنیا رفت و در خانقاه خود به خاک سپرده شد.
پسرش سراجالدین حسین نیز که از بزرگان و ائمه عصر خود بود، یک سال پس از مرگ پدر درگذشت؛ اما مقام امامت همچنان در خاندان آنها باقی ماند، چنانکه شیخالاسلام شهابالدین، پدر ابن ابیالخیر زرکوب هم از مشایخ روزگار خود بود و در محضر علی بن بزغش شیرازی پرورش یافت.
زرکوب پس از تکمیل تحصیلات علوم و کسب معلومات، تصمیم گرفت به سیر و سیاحت در آفاق بپردازد. محیط فارس را مدتی ترک کرد و بعد به بغداد رفت و به جمع فاضلان و ادیبان این شهر راه یافت. چنانکه از مقدمه شیرازنامه میتوان دریافت، علت تألیف این کتاب بحثی بود که میان او و یکی از همنشینان درباره برتری شیراز یا بغداد بر یکدیگر درگرفت و چون مصاحب او برای اثبات سخنان خود در مورد برتری بغداد بر شیراز، کتابی در ذکر بغداد به او نشان داده بود، او نیز به تقلید از آن، شیرازنامه را نوشت.
وی این کتاب را که درباره تاریخ شیراز و ذکر بقاع و مشایخ و علما و ائمه و فرمانروایان آن سرزمین بود به نام حاجی قوامالدین حسن تمغاچی (متوفی 754ق) تألیف کرد که ممدوح حافظ نیز بوده است.
ابن ابیالخیر زرکوب، علاوه بر شیرازنامه، کتابهای دیگری دارد که از جمله میتوان به اینها اشاره کرد:
1. کتابی در دو جلد در شرح سلطنت شاه شیخ ابواسحاق شیرازی (متوفی 758ق)؛
2. عمدةالتواریخ که گویا مطالب دیگری غیر از شرح سلطنت شاه شیخ ابواسحاق در آن آمده بود؛
3. کتابی در شرح اقوال شیخ امینالدین بلیانی.
البته از تمام این کتابها فقط شیرازنامه به دست ما رسیده و از دیگر کتابها اثری باقی نمانده است.
انتهای پیام/4104/پ
انتهای پیام/