فرار از ازدواج، رسیدن به تنهایی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، جامجم نوشت:
بنابر نظر جامعه شناسان دانشگاه میشیگان، «یک ازدواج خوب موجب زندگی طولانی و پر از سلامتی برای زن و مرد میشود.» عمرطولانی، سلامت جسمانی و روحی بهتر، شادی بیشتر، سرعت در بهبودی هنگام بیماری و مراقبت بهتر از خود و اجتناب از رفتارهای مخاطره آمیز از مواردی است که زنان و مردان متاهل از آن برخوردارند. در واقع متاهلان کنترل اجتماعی بالایی از خود نشان داده و برای بهداشت جسم و روان خود و همسر و فرزندانشان بیشتر احساس مسئولیت میکنند.
سن ازدواج
اما مناسبترین سن ازدواج چه سنی است؟ محققان در این زمینه نظرات متفاوتی ارائه کرده اند که از 25 تا 35 سال متغیر است. اما دکتر محسن ایمانی مشاور خانواده و عضو هیات علمیدانشگاه تربیت مدرس میگوید: برای ازدواج نمیتوان سن خاصی را تعیین کرد. در ازدواج باید نیازهای عاطفی و جسمیفرد تامین شود و بهترین زمان ازدواج وقتی است که فرد به بلوغ جنسی و همچنین رشد فکری رسیده باشد. افرادی هستند که با وجود گذراندن دوران کودکی هنوز به تکامل عقلی و بلوغ فکری نرسیدهاند و نمیتوان تنها براساس بلوغ جنسی، فرد را مناسب ازدواج دانست. کسی که دارای بلوغ فکری است میتواند در زندگی تصمیمهای درستی بگیرد و با اطرافیانش رفتار مناسب و معقولی داشته باشد و برای زندگی خود و دیگران اهمیت قائل شود و مسئولیت پذیر باشد.
تاخیر در ازدواج
متاسفانه این روزها در بسیاری از جوامع، میل به ازدواج یا بسیار کم شده یا ازدواج با تاخیر قابل توجهی صورت میگیرد و به طور کلی سن ازدواج بالا رفته است. اما چه چیزی باعث شده زنان و مردان مانند گذشته نسبت به ازدواج بهنگام توجهی نشان ندهند و حتی برخی از افراد تا پایان عمر مجرد بمانند؟ ایمانی در این خصوص معتقد است، دلایل زیادی در این زمینه دخیل است. بهطور مثال، دخترها معمولا بهدنبال فردی میگردند که شایستگیهای لازم را برای زندگی داشته باشد و گاه با وجود خواستگارهای متعدد باز هم نمیتوانند فرد مورد نظرشان را بیابند. گاهی اوقات هم مشکلات اقتصادی و بیکاری در جوانان یا سربازی نرفتن و همچنین ادامه تحصیل و رسیدن به مدارج بالای تحصیلی جلوی ازدواج بهموقع را میگیرد. کمبود اعتماد به نفس، چه در پسر و چه در دختر، ممکن است آنها را از ازدواج دور نگه دارد. گاهی هم افراد مجرد دوست ندارند زیر بار مسئولیت بروند. ایمانی ادامه میدهد: پدیده دیگری که متاسفانه در جامعه ما رواج یافته، دوستیهای دختر و پسر است. آنها وقتی میبینند بدون تقبل هیچگونه خرج و مخارجی به خواست عاطفیشان میرسند، دیگر دلیلی برای تشکیل خانواده نمیبینند. اما اگر این دسترسیها راحت نباشد و پیش از ازدواج امکان آن وجود نداشته باشد، آنها با جدیت بهدنبال شغل و کار رفته و ازدواج سریعتر صورت میگیرد.
ارتباط آزاد
در حقیقت یکی از دلایلی که در کشورهای غربی باعث شده است تا ازدواج رواج کمتری داشته باشد، همان موضوع داشتن روابط پیش از ازدواج است. دختر و پسر بدون ازدواج و احساس تعهد نسبت به یکدیگر هفتهها کنار هم میمانند و سپس به خانههای خود برمیگردند. ارتباط آزاد با جنس مخالف مسئولیت چندانی به عهده فرد نمیگذارد. بنابر مطالعات تیلر جامیسون، جامعهشناس، وقتی زن و مردی در زندگی شریک یکدیگر شوند، به مرور در تمام موضوعات زندگی شان از امور مالی و وسایل خانه گرفته تا خاطراتشان شریک یکدیگر شده و بهسختی میتوانند از آنها جدا شوند. اما روابط پیش از ازدواج، چنین شراکتی را به وجود نمیآورد. این نوع روابط آزاد ممکن است موجب رضایتی موقتی شود اما زن و مرد را وارد مسیر ازدواج نمیکند و سرانجام خوشی ندارد. چنین فردی تعهد را ترسناک میداند. گاهی اوقات هم آن را هزینهای اضافی میبیند و دوست ندارد در زندگی، برنامهها و پولش با فرد دیگری شریک شود.
ترس از طلاق
جامعهشناسان دانشگاه کرنل، به دنبال تحقیقاتشان به این نتیجه رسیدند که موضوعی به نام «ترس از طلاق» بیشتر جوامع را تحت تاثیر خود قرار داده است. بیشتر از دوسوم کسانی که در تحقیقات این جامعهشناسان شرکت کرده بودند، اعتراف کردند بهشدت نگران عواقب اقتصادی، عاطفی، حقوقی و اجتماعی طلاق احتمالی هستند. ایمانی در این خصوص میگوید: بعضی مواقع اضطراب و نگرانی از حوادث احتمالی آینده در زندگی و همچنین بدبینیها و سوءظن به دیگران موجب دوری از ازدواج در دختران و پسران میشود.
سختگیریهای افراد
گاهی مواقع فردی عاشق میشود و به ازدواج با کسی علاقه نشان میدهد اما پس از مدتی کوتاه در او عیب و ایرادی ـ هر چند کوچک ـ میبیند و ناامید میشود. سپس به سراغ دیگری میرود و معمولا مدام به دنبال گزینه بهتر است مثلا قدبلندتر، لاغرتر و جوانتر. در واقع بهدنبال کسی است که بتواند عزت نفس اندک خود را با وجود او بالا ببرد. این رفتار باعث میشود در نهایت مجرد باقی بماند.
همیشه نوجوان
بعضی از افراد هنوز در دوره نوجوانی ماندهاند یا همچنان دوست دارند زندگی بدون قید و بندی داشته باشند. آنها ممکن است 40 سالشان باشد اما رفتارهای 20 سالهها را داشته باشند و هرگز نخواهند نمونه یک انسان بالغ باشند. آنها هنوز دوست دارند در عالم شیطنتهای دوران نوجوانی باقی بمانند.
وابسته به پدر و مادر
داشتن ارتباط خوب با پدر و مادر موضوع بسیار خوبی است زیرا فرزندان در بزرگسالی یاد میگیرند که زن یا مردی را به عنوان همسر خود دوست داشته باشند. اما اگر آنها به والدینشان وابسته باشند نمیتوانند از آنها جدا شده و با فرد دیگری زندگی کنند و ارتباط خوبی با او داشته باشند.
عوارض ازدواج دیر هنگام
ایمانی در مورد عوارض بالا رفتن سن ازدواج میگوید: ایجاد افسردگی و احساس بلاتکلیفی بهویژه در دختران از عواقب ازدواج دیرهنگام یا ازدواج نکردن است. فرد زندگی خود را با ثبات نمیبیند و احساس ناامیدی میکند. گاهی اوقات خود را با همسن و سالانش مقایسه کرده و با مشاهده تفاوتهایشان؛ مثلااین که آنها بچهدار شدهاند ولی خود هنوز همسرش را انتخاب نکرده است، معمولا دچار اضطراب و نگرانی بسیاری میشود.
پیشگیری
با ایجاد نگرش مثبت در جوانان نسبت به زندگی و شرح آثار مثبت ازدواج بر جسم و روح میتوان آنها را به ازدواج تشویق کرد. آنها با آگاهی از اثرات مثبت ازدواج به موقع بر بهداشت روانیشان، برای ازدواج انگیزه بیشتری پیدا میکنند. همچنین باید به آنها یاد داد تا سطح توقعاتشان را پایین بیاورند و سختگیری نکنند، بهطوری که ازدواجهای آسان سازماندهی شود. از طرفی دولت نیز باید برای جوانان تسهیلاتی همچون اشتغال و اجاره مناسب مسکن درنظر بگیرد. با توجه به نیازهای جوانان میتوان آنها را به ازدواج به موقع تشویق کرد.
انتهای پیام/