تاریخچه و نقشه جامع شهر شوش در ویکی آنا
به گزارش خبرنگار حوزه سفر و گرشگری گروه اجتماعی خبرگزاری آنا, شوش شهری در جنوب غرب ایران و از کهنترین شهرهای جهان و تمدن ایلام و امپراتوری هخامنشیها با ۵٫۶ کیلومتر مربع مساحت در ۱۱۵ کیلومتری شمال غربی اهواز بین ۳۲ درجه و ۲ دقیقهٔ عرض شمالی و ۴۷ درجه و ۱ دقیقهٔ طول شرقی نسبت به نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. بلندی شهر شوش از سطح دریا ۸۷ متر و فاصلهٔ هوایی تا تهران ۴۷۹ کیلومتر است. فاصلهٔ زمینی شوش تا تهران ۷۶۶ کیلومتر، تا اهواز ۱۱۵ کیلومتر، تا دزفول ۲۴ و تا اندیمشک ۳۸ کیلومتر است. حدود ۱۳۲۹ هـ. ش به مرکز بخش تبدیل شد.
شوش از اوایل هزارهٔ چهارم ق. م، موجودیت خویش را در صحنه تاریخ نشان داده و از همان ابتدا به عنوان مرکزی هنری، صنعتی، تجاری و سیاسی محسوب میشدهاست. شهر شوش، در زمان ایلامیها به خاطر همین موقعیت ویژه، به عنوان پایتخت سیاسی، مذهبی انتخاب گردیده و تا سال ۶۴۰ ق. م؛ که این شهر توسط آشور بانیپال، پادشاه آشور، ویران گردید، اهمیت خود را حفظ کرده بود.
شهر شوش، در زمان داریوش هخامنشی (۵۲۵ ق. م) مجدداً رونق گذشتهٔ خود را بدست آورد و در طول حکومت هخامنشیان، از این شهر به عنوان پایتخت زمستانی استفاده شدهاست.
در این شهر از دورههای دیگر تاریخی ایران مثل: سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و دوره اسلامی، آثار و مدارک فراوانی بدست آمدهاست. این ویژگیها باعث گردیده که این شهر به عنوان موزهای از دورههای مختلف پیش از تاریخ و تاریخی و اسلامی ایران (تا قرن ۵ هجری قمری) تبدیل گردد.
شهر باستانی شوش از مراکز تمدن قدیم، از معروفترین شهرهای دنیا، پایتخت چند هزار سالهٔ مملکت عیلام و همچنین پایتخت زمستانی امپراطوری هخامنشی بودهاست. حمزه اصفهانی شوش را چنین توصیف نموده: شوش به معنی شهر زیبا، باصفا، خوب و لطیف. در تورات و در قاموس موسی دربارهٔ شوش آمدهاست: شوشن یا شوشان در عبری زنبق بوده، در یونان سوسنای میگفتند و نامهای دیگرش «سوسا» «سوس» بوده، قسمت بزرگی از ولایت شوش و عیلام را هم «سوسیانا» یا «سوزیانا» میگفتند. شوش یا شوشن نام همهٔ گیاهان تیره سنبل و زنبق و نرگس و اسپرغم بهشمار میرود. شوش در قرون وسطی آباد و مرکزی بزرگ برای خوزستان بودهاست که در آن روزگار چندین شهر، آبادی و حومه داشته و در آن شهر قلعهای محکم و قدیمی، بازارهایی با شکوه و مسجدی با ستونهای گرد وجود داشتهاند. این شهر به داشتن منسوجات ابریشمی خام، ترنج، انار و نیشکر معروف بودهاست. آرامگاه دانیال نبی در شهر شوش واقع گردیدهاست. شوش در دوره اسلامی نیز مدتها از شهرهای پرجمعیت و پررونق بود، هنگامی که مرکز خوزستان به اهواز منتقل شد شوش کمکماهمیت خود را از دست داد. در طبقات پایینتر این شهر آثاری بدست آمده که باستان شناسان آنها را مربوط به ۸ هزار سال پیش میدانند.
شهر باستانی شوش مرکز تمدن عیلام بوده که در ۱۵۰ کیلومتری شرق رود دجله در استان خوزستان واقع است. شوش از حدود ۲۷۰۰ قبل از میلاد پایتخت بوده و این پایتختی تا پایان امپراتوری هخامنشی ادامه مییابد که بالغ بر ۳۰۰۰ سال میشود. اطلاعات تاریخی موجود نشان میدهد عیلامیان در این شهر و منطقه ۲۰۰۰ سال به مرکزیت شهر شوش پادشاهی داشتهاند. تا قبل از حمله مغول شوش بسیار آباد بود و مردمان زیادی در آن زندگی میکردند و تنها بعد از حملات ویرانگر مغول بود که قابلیت سکونت شهر کمتر میشود. اسناد درباره عیلام پس از سده بیست و پنجم پیش از میلاد یافت میشود. حتی تا زمان حال و با پیشرفت تکنولوژی، برای به دست آوردن حداکثر مدارک باید در لابلای سطور کتیبههای که به جا مانده گشت. در این مورد خاص دو مدرک وجود دارد که عبارت هستند از آجر نوشته و دیگری گِل نوشته؛ طبق اظهارات آقای ارفعی که سالها بر روی این الواح کار و متن آنها را برگردان کرده است، موضوع گِل نوشتهها خرید و فروش زمین، وصیتنامه، فرزند خواندگی و... است که فرانسویها متون آن را در چهار جلد منتشر کردهاند.
اما آجر نوشتهها بیشتر در ساخت پرستشگاهها به کار رفته و درباره ایزدان (خدایان) مردم شوش باستان بوده است. در آن دوران هر پادشاهی که پرستشگاهی ساخته بود، خودش را در قالب این آجر نوشتهها معرفی کرده و برای مثال در آن عنوان کرده پسر کیست و پادشاه کجا بوده است و میگوید برای سلامت و طول عمر خود این پرستشگاه را برای یکی از خدایان ساخته و ابراز امیدواری میکند آن خدا زندگی دیرپایی به او بدهد. همچنین اشاره شده چه بخشی از پرستشگاه را ساختهاند یا چه پادشاهی قبل از آنها این معبد را ساخته یا تعمیر کرده است. نکته دیگر قابل ذکر در این آجرنوشتهها، اشاره تمام آنها به جایگاه زن در آن دوران بوده است. در عیلام و مرکز آن شهر شوش، مانند سراسر خاورزمین در روزگاران نخستین، حوزه فعالیت زن محدود به خانه نبود. زن نیز مانند مرد قدرت امضای اسناد داشت، میتوانست داد و ستد کند، ارث ببرد، وصیت کند که پس از مرگش چگونه به تقسیم میراث او بپردازند و... . در اسناد نخستین عیلامیها هم بارها به ذکر نام مادر، خواهر، یا دختر پادشاه بر میخوریم.
دین عیلام ماهیت چند خداگرایی داشت، متأسفانه نام برخی از ایزدان تنها به وسیله پندارنگاری (پندارنگاری مرحلهای پس از تصویرنگاری در تاریخچه خط را گویند که تصویر در آن کم کم ساده شده و به صورت علامت و نشانه در آمده است) نوشته شده است، اما این بدان معنی نیست که بر فرض مثال نام ایزد خورشید که در زبانهای سامی «شمش» خوانده میشود به همین گونه نیز در عیلام تلفظ شده است. در اینجا نام وی بیتردید تلفظ به کلی متفاوت داشت و «ناخونته» خوانده میشود؛ دو ایزد در کتیبهها و نوشتههای شاهی عیلام از اهمیت زیادی برخوردار بودند. این دو ایزد یکی «هوبان» و دیگری «اینشوشیناک» نام داشتند. نام ایزد نخستین غالبا با نشانههای پندارنگاری نوشته شده که وی را «بزرگ» معرفی میکند و معنی تحت الفظی نام اینشوشیناک «ایزد شوش» است.
انتهای پیام/