دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
17 اسفند 1398 - 20:53

نیلی ۶۰ /////////

////////
کد خبر : 476714

سما چه خبر است؟ از سما بی‌خبریم!


- بگوییم که در دانشگاه چه خبر است که بعد برسیم به اینکه در سما چه خبر است. البته قبلاً من صحبت کرده‌ام اما فکر می‌کنم در مجموع یک خلاصه‌ای بگوییم که جایگاه سما در این دانشگاه آزاد اسلامی که الان هستیم، یک مقدار تبیین شود. در این بازه زمانی که تیم جدید آمد، حالا با ایده‌های مختلف، مشخصاً بیش از یک سال و نیم است که دکتر طهرانچی آمدند، یک بحث جدی شکل گرفت، آن هم این بود که دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان مولود انقلاب چه مأموریت‌های مشخصی را در حوزه آموزش عالی باید به عهده بگیرد؟ بر عهده‌اش هست؟ باید به عهده بگیرد؟ و در واقع بتواند وظایف محوله را به خوبی انجام دهد. این یک بحث جدی بود که یک سند تحولی ایشان داشتند و بر اساس سند تحول، این تحولات آغاز شد. شاید مهم‌ترین چیزی که در وهله اولیه به چشم می‌خورد این بود که کلاً حوزه آموزش عالی با یک معضل جدی مواجه است، آن هم این است که آن چیزی که خارج دارد می‌شود از آموزش عالی، جوان‌های تحصیل‌کرده‌ای هستند که نمی‌توانند با فضای صنعت و فضای کار و حوزه کارآفرینی ارتباط جدی را برقرار کنند. لذا ما در عین اینکه مسئله در کشور زیاد داریم، یک قشر قابل توجه تحصیل کرده بیکار داریم. این یک جدث جدی و معضل بود. دانشگاه آزاد اسلامی هم به خاطر آن توسعه کالبدی که در گذشته اتفاق افتاده بود، شاید تنها دانشگاه اجتماعی با این گستره در کشور باشد و یک چیزی حدود 400 تا 500 مرکز و واحد دانشگاهی در آن وجود دارد، همچنین 700 و خرده‌ای تا 800 مدرسه در آن وجود دارد، 120 آموزشکده است، یک ظرفیت جدی و یک توسعه سرزمین جدی در گذشته در آن اتفاق افتاده. به شدت با مدیریت شهر در شهرهای مختلف، برخلاف دانشگاه‌های نخبگانی، حضور دارد. یعنی شما در هر شهری وارد می‌شوید، یک درصد قابل توجهی از مسئولین حالِ حاضر شهر کسانی هستند که در دانشگاه آزاد تحصیل کرده‌اند، برخلاف دانشگاه‌های نخبگانی که دانشجویان خوب حالا شهرهای بزرگ هستند، جوان‌هایی که از شهرهای خودشان می‌آیند به این دانشگاه‌ها، خیلی‌های‌شان برنمی‌گردند؛ یا در آن شهرهای بزرگ می‌مانند یا زمینه‌ای فراهم می‌شود که به هر حال سفر کنند به خارج از کشور و به درستی از این ظرفیت‌ها استفاده نمی‌شود. این مقدمه اولم که یک آسیب جدی در کشور وجود داشت به ویژه در حوزه آموزش عالی، مثلاً یکی از معضلات جدی ما این بود که وقتی آمدییم دیدیم که حدوداً یک هزار و 500 تا 700 استاد داریم و حدوداً 7 هزار دانشجوی کشاورزی. فاجعه بود. خب باید چه کار می‌کردیم، یک تز که همین الان هم هست و آن موقع خیلی بیشتر بود، می‌گفتند بیاییم واحدهایی که زیان‌ده هستند و دانشجو ندارند را تعطیل کنیم، به جای 400 یا 500 واحد، 100 واحد داشته باشیم، بیاییم اساتید جاهایی که دیگر در آنجاها دانشجو نداریم را بازخرید کنیم، از آنها بخواهیم به جای دیگر بروند. این پاک کردن صورت مسئله است. یعنی واقعاً مسئله حل نمی‌شود. قطعاً اگر ما به ریشه مسئله نپردازیم در سال‌های آینده با همان واحدهایی هم که در واقع آمدیم حفظ کردیم هم به مشکل خواهیم خورد ولی دکتر طهرانچی که آمدند، به شدت در این نقطه ایستادگی کردند، گفتند ما باید کارکرد خودمان را اصلاح کنیم. من در حوزه کشاورزی با این فاجعه‌ای که بود، یعنی نسبت یک هزار و 700 به 7 هزار، آن‌هم در دانشگاهی که بر اساس شهریه دارد زیست می‌کند، قطعاً یک درصد کمی از اعضای هیئت علمی کشاورزی داشت از محل درآمدهای شهریه‌ای که دانشجو جذب کرده بودند پرداخت می‌شد، یک بخش جدی‌اش باری بود که روی دوش دانشگاه افتاده بود. آمدند و یک کار جدی کردند که احتمالاً اخبارش را دارید که در حوزه کشاورزی چه در بحث تحول و بازطراحی رشته کشاورزی، چه مثلاً در بحث بذر که در دانشگاه شکل گرفت و حرکت که شروع شد، مراکز جدی رسمی در این حوزه مثل معاونت علمی، مثل سازمان اوقاف حاضر شدند که همکاری و همیاری کنند و الحمدلله اتفاق خوبی هم افتاده. من این مقدمه را طولانی نکنم. به هر حال ما وقتی وارد دانشگاه آزاد اسلامی شدیم، دیدیم که یک مسئله جدی است. این مسئله به لحاظ گستردگی دانشگاه آزاد اسلامی، مسئله کشور هم هست. آموزش عالی در حوزه‌های دیگر هم همین مشکل را دارند. با این رویکرد آمدیم در دانشگاه آزاد اسلامی که یک راه‌حلی را مبتنی بر ظرفیت‌های موجود پیش‌بینی کنیم. این مقدمه اولم بود. در اینجا یک بحث جدی اتفاق افتاد، آن سازوکار قبلی که ما داشتیم که برگرفته از آن دانشگاه نخبگانی و آن هم در قالب سازمان آموزشی. دانشگاه در واقع لایه‌های مختلفی دارد. در غرب مثلاً می‌گوییم دانشگاه‌های نسل‌های مختلف یک، دو، سه و چهار یا در کشور خودمان فکر می‌کنم به درستی می‌توانیم بگوییم دانشگاه اسلامی. لایه‌ها و کارکردی مختلفی دارد. شاید ما آن اولین لایه از دانشگاه را بیشتر توانسته‌ایم، یعنی یک دانشگاهی که سازمان آموزشی بود. وظیفه اصلی‌اش آموزش بود. لذا مثلاً با عزیزان هیئت علمی که در اصفهان در حوزه بذر کار می‌کردند صحبت می‌کردیم، می‌گفتند آن زمانی که ما تلاش می‌کردیم در حوزه بذر، خود اعضای هیئت علمی به ما می‌گفتند شما برای چه دارید درگیر این کارها می‌شوید؟ شما وظیفه‌تان درس دادن است، آموزش است، وظیفه شما این نیست که بروید در آموزشگاه، بذر تولید کنید. بذر اصلاً کار های‌تک است، کار شما نیست. به خاطر اینکه تفکر از آن سازمان آموزشی برآمده بود، سازمان پژوهشی نبود، سازمان فناوری نبود که وظیفه و برونداد اصلی خودش را تولید فناوری بداند. سازمان نوآوری نبود که وظیفه خودش را تولید ایده‌های جدید برای پاسخ به مسائل روز جامعه‌اش بداند. بارها حضرت آقا در بخش‌های مختلف طی این سال‌ها توصیه کرده‌اند که دانشگاه‌ها باید وظیفه اصلی خودشان را پاسخ به مسائل جاری کشور بدانند و اینکه ما بیاییم حالا در چاپ مقالات ISI و ... در جهان هم مطرح شویم، در عرصه‌های علمی، مطلوب هست منتهی به شرطی که در وهله اول دغدغه حل مسائل کشور را هم داشته باشیم. برای اینکه موضوع به درستی پرداخته شود، دکتر طهرانچی در ساختار دانشگاه آزاد اسلامی تغییراتی جدی را تمهید کردند. آن ساختار قبلی که یک معاون آموزشی و یک معاون پژوهشی داشت تغییر کرد، معاون آموزشی و پژوهشی که در سازمان آموزشی جا داشت، رفت ذیل معاونت‌های تخصصی. چهارتا معاونت تخصصی در دانشگاه شکل گرفت. معاون علوم انسانی و هنر، معاون علوم مهندسی و کشاورزی، معاون علوم پزشکی که از قبل بود و معاون آموزش عمومی مهارتی که در این روند تحولی مأموریت‌های جدیدی به معاون آموزش و مهارتی که حالا در سازمان سما ما خدمت شما هستیم، سپرده شد. بحثم این بود که اگر برای آموزش و مهارت در این معاونت‌ها پی‌ریزی شود، به‌درستی اتفاق بیفتد، با سیاست‌گذاری درست و متمرکز. از آن طرف معاونت‌های تحقیقات فناورری و نوآوری، پژوهشگاه و باشگاه هم در سطح معاونت شکل گرفتند. این یک بحث مهمی بود که اتفاق افتاد. یعنی توجه به فناوری و تحقیقاتِ منجر به تولید فناوری در دانشگاه آزاد اسلامی در سطح یک معاونت بهش نگاه شد و همین‌طور بحث پژوهش‌های کاربردی در قالب پژوهشگاه. این ساختار و تغییر ساختار به نظر من یک اتفاق مهم بود. من این مقدمه را از این جهت عرض کردم که حالا در این تحول، سازمان سما چه نقشی را باید بازی کند و چه مأموریت‌هایی به آن سپرده شده است. یکی از بخش‌هایی که در این چهار معاونت تخصصی شکل گرفت، البته از قبل بود، شاید یک بازتعریفی در مأموریت‌هایش شد، سازمان سما یا سازمان مراکز آموزش عمومی مهارتی که «سما» الان ما اسم‌گذاری کرده‌ایم، بود. در اینجا با توجه به اینکه ما در سازمان سما حدوداً 120 آموزشکده داریم با ظریفت حدود 80 هزار دانشجوی کاردانی، حدوداً 720 مدرسه داریم که فکر می‌کنم آخرین آمارمان حدوداً 100 هزار دانش‌آموز الان در کل کشور داریم که یک ظرفیت جدی برای کار و تحول است و اثرگذار. در واقع در بحث گام دومی که حضرت آقا پارسال این را صادر کردند و شاید بتوانیم بگوییم در اولین بهار از چله دوم انقلاب هستیم، یکی از بخش‌های جدی که این 40 سال دوم را می‌تواند بسازد و در این راستا حرکت‌های جدی کند، همین نسل جوان و نوجوان است که سازمان سما به شدت با اینها درگیر است. در سازمان سما ما از مهد داریم تا کل 12 سال آموزش‌های عمومی و همچنین کاردانی. یعنی یک گستره جدی را ما در حداقل آن سه‌تا هفت سال تربیتی، هفت سال اول، دوم و سوم، ما از هفت سال دوم و سوم یک بحث جدی در سازمان سما وجود دارد و لذا می‌تواند یک مأموریت جدی را به عهده بگیرد. پس به لحاظ موضوع، به لحاظ مأموریت‌هایی که الان در کشور در حوزه تعلیم و تربیت وجود دارد، سازمان سما یک نقطه بسیار مهم و بااهمیت است. ما الان با مشکل کاهش دانشجو مواجه هستیم. اگر مدارس سازمان سما بتوانند خوب نقش بازی کنند، قطعاً می‌توانند تضمین‌کننده ورودی دانشجوها در کل مناطق کشور شوند، به شرط اینکه ما در کنار توسعه کمّی، کیفیت را هم سرلوحه قرار دهیم و واقعاً برنامه‌های ما برنامه‌های خوب و مؤثری باشد که خانواده‌ها از جمیع جهات به ما اطمینان کنند و بچه‌شان را به ما بسپارند. فقط و فقط ما نمی‌خواهیم آموزش‌های تخصصی بدهیم و افرادی را که دانشمند هستند تربیت کنیم. ما واقعاً می‌خواهیم مبتنی بر این اسناد بالادستی، مبتنی بر آموزه‌های دینی‌مان و اینکه درون کشور جمهوری اسلامی ایران قرار داریم، می‌خواهیم یک فردی در واقع در تراز آموزه‌های دینی و اسلامی خودمان را تربیت کنیم و محتوای آن اسناد بالادستی و حیات طیبه‌ای که در سند تحول به آن اشاره شد در واقع رسیدن دانش‌آموزان به این موضوع است که خیلی به نظرم بحث مهمی است. در مجموع من این مقدمه را بخواهم خاتمه دهم، به نظرم مأموریت‌هایی که ما الان در واحد سما داریم، حالا در بخش تعلیم و تربیتش، چون می‌دانید که در سند تحول آموزش و پرورش 6 ساعت است که 2 ساعتش مستقیماً در موضوع مهارت و علم و فناوری است. البته ما در پیاده‌سازی و اجرایی کردن این سند تحول، نقص جدی در کشور داریم. فکر می‌کنم حدود هفت یا هشت سال از ابلاغ این سند گذشته ولی متأسفانه ما هنوز نتوانسته‌ایم که بگوییم که توانسته‌ایم گام‌های مؤثری را در رابطه با این سند جلو ببریم. این مأموریتی که الان سازمان سما به عهده گرفته، در بخش‌های مختلف که مثلاً در بحث دارالفنون که آقای بطحایی به صورت جدی دارند پیگیری می‌کنند و توسعه مدارسی که در تراز آن دستاوردها و اهداف عالیه سند تحول آموزش بنیاد آموزش و پرورش است، در آنجا در واقع بتوانند اقدامات مؤثری کنند. در عین اینکه ما بتوانیم این مجموعه مدارسی را که موجود هست را هم روی کیفیتش بازنگری کنیم و خدماتی که آنجا ارائه می‌شود، مبتنی بر این نقاط ایده‌آلی که در قالب سند، ما با آن آشنا هستیم بهش برسیم. آن چیزی که من در حوزه خودم به عنوان معاونت فنی، حرفه‌ای و کاربنیان متمرکز هستیم در دو ساحت هست. یکی بحث ساحت اقتصادی و حرفه‌ای و یکی هم ساحت علم و فناوری. در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در بحث آن اهدافی که برای این سند ذکر می‌کنند، دنبال این هستیم که، من حالا یک جمله را از آنجا بخوانم، دقیقاً متن سند تحول است: «افرادی که درون این نظام تعلم و تربیت در حال رشد هستند، به گونه‌ای باشند که دارای حداقل یک مهارت مفید برای تأمین معاش حلال باشند، به‌گونه‌ای که در صورت جدایی از نظام تعلیم و تربیت رسمی در هر مرحله، توانایی تأمین زندگی خود و اداره خانواده را داشته باشند.» این صراحت سند تحول است. آیا ما توانسته‌ایم در سیستم آموزش و پرورش‌مان، دانش‌آموز را در این تراز تربیت کنیم؟ اگر نتوانسته‌ایم یا نقصان داریم باید به آن فکر جدی کرده و برایش برنامه‌ریزی داشته باشیم. همین‌طور در بحث علم و فناوری. اینکه ما زمینه‌های جدی برای اینکه استعدادهای افراد شکوفا شود، سر کنکور نیست. ما باید در طول این 12 سال شرایطی را فراهم کنیم که استعدادهای دانش‌آموزان و نوجوانانی که آینده‌سازان این مملکت هستند را به درستی، با دقت شناسایی کنیم، شرایط برای شکوفا شدن‌شان فراهم کنیم، وقتی به آن نقاط تصمیم‌گیری می‌رسند، مثلاً به مقطع نهم می‌رسند می‌خواهند تعیین رشته کنند یا وقتی که به کنکور می‌رسند، بر اساس استعدادهای‌شان و بر اساس حالا ظرفیت‌هایی که در آینده و آینده‌ای که برای خودشان ترسیم می‌کنند، یک تصمیم درست بگیرند. قطعاً یک عارضه جدی برای کشور است که الان، حالا آمار امسال را هم نداریم که چگونه در کنکور ثبت‌نام کردند ولی در سال گذشته یک فاجعه بود. یعنی برای مثال 700 تا 800 هزار نفر در رشته تجربی می‌روند و پشت کنکور برای یک صندلی یک دعوا و جدال اساسی می‌خواهند بکنند، از آن طرف ما رشته‌های علوم انسانی و رشته‌های مهندسی‌مان در واقع صندلی‌های خالی دارند. این یک فاجعه است. علوم پایه چرا باید خالی بماند؟ این نشان می‌دهد که ما یک سیاست همگن و متوازن را تعلم و تربیت‌مان نداریم. از آن طرف قطعاً به لحاظ اینکه نتوانسته‌ایم کارکرد درست این آموزش‌ها را در دانشگاه و آموزش عالی تعریف کنیم، نتوانسته‌ایم ارتباط درست با صنعت را ترسیم کنیم، خب قطعاً باید به این جوان و نوجوان حق هم بدهیم که وقتی به این نقطه می‌رسد، برای اشتغالش دغدغه اصلی‌اش باشد و بگوید حاضر هستم این‌قدر هزینه کنم، این‌قدر وقت بگذارم که به هر حال متأسفانه واقعاً یک بخت‌آزمایی است، نمی‌تواند پیش‌بینی کند، اگر موفق شدم، امیدوار باشم که یک آینده خوبی در انتظارم باشد و اگر موفق نشدم در آن روز تاریخی! دیگر یک عمر باید حسرت آن روز را بخورم. این اتفاق، اتفاق بدی است. ما این‌طوری چقدر داریم سرمایه‌های‌مان را از دست می‌دهیم؟! بعد آن تحولی که در دانشگاه اتفاق افتاد، اینکه مثلاً در بحث معاونت تحقیقات و فناوری بروند روی بحث ارتباط با صنعت، حالا بحث سراهای نوآوری چون حوزه من نیست خیلی ورود نمی‌کنم، آن چرخه‌های تکمیلی، دانشگاه آزاد اسلامی در کل این چرخه، یعنی از مهدکودک تا دکتری، در کل این زنجیره ارزش می‌تواند نقش جدی بازی کند. به لحاظ آن گستردگی می‌تواند نقشش در اجتماع، اثرگذار و تعیین‌کننده باشد. در همین یک سال گذشته یک مقدار در بین مردم امیدآفرینی شد و حس کردند که در دانشگاه یک حرف دیگری دارد زده می‌شود و ظاهراً آینده بچه‌های آنها برای دانشگاه مهم است. اشتغال انگار برای‌شان مهم است. اتفاقی هم شاید نیفتاده. آمار پذیرش ورودی‌های ما چه در کارشناسی، چه در کاردانی که بحث مهمی هست، رشد قابل توجهی داشت. یک جاهایی ما بالای 60 درصد افزایش ثبت‌نام داشتیم در کارشناسی و کاردانی.


واحدها؟


- مجموعاً با احتساب ارشد و دکتری فکر می‌کنم چیزی حدود 30 درصد افزایش داشتیم. خیلی بحث مهمی است. می‌خواهم بگویم که مردم با امیدآفرینی، آن چیزی که حضرت آقا در بیانیه گام دوم هم مطرح می‌کند که مهم‌ترین چیز در این مسیر، «امید» است. اجازه دهید من آن جمله را بخوانم. این جملات، جملات مهمی است. وقتی عرض می‌کنم این اسناد بالادستی که در واقع مجموعه‌های توانمندی نشستند و کار کردند، اینها برای این نیست که ما بگوییم خیلی خوب هست، بگذاریم کنار و برویم کار خودمان را کنیم. باید بیاییم خط به خط اینها که زحمت کشیده‌اند، آن جایی‌اش را که می‌توانیم اقدام جدی و مؤثر کنیم، به سمت اجرایی‌سازی آنها برویم. من یک بخشی از بیانیه گام دوم را بخوانم در همین بحث امید، حضرت آقا می‌فرمایند:‌ «اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیه‌هایی می‌کنم. این سرفصل‌ها عبارت از علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی؛ (این بخش تأکیدم اینجاست) اما پیش از همه چیز، نخستین توصیه من، امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسی همه قفل‌ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت. این امیدافزایی القایی نیست. واقعاً باید برویم. مایی که مسئولیتی در یک بخشی از این نظام مقدس داریم، باید برای این امیدآفرینی تلاش کنیم. عرضم این است که یک امید کوچک فقط برای اینکه مردم حس کردند که بچه‌ها و آینده بچه‌های‌شان برای یک مجموعه مهم شده و دارند برایش فکر می‌کنند و دغدغه دارند، این درصد ورودی دانشگاه آزاد اسلامی تغییر کرد. قطعاً اگر اقدامات مؤثر به سرانجام برسد و اتفاقات خوبی بیفتد، ارتباط با صنعت به خوبی شکل بگیرد، الان این اتفاق افتاده که چون موضوع بحثم نیست من به اینها اشاره‌ای نمی‌کنم. قطعاً مطمئن باشید رویکرد مردم این نخواهد بود که به دلیل مسئله اشتغال به سمت پزشکی و رشته‌های پیراپزشکی بروند و قطعاً ما به اندازه کافی در صنعت و در بخش‌های مختلف مسئله داریم که اگر درست دانش‌آموز و دانشجو را تربیت کنیم در کنار دانش تخصصی، دانش مهارتی را به او بدهیم، این فرد، فرد توانمندی شود که بتواند برود یک مسئله در یک گوشه‌ای از این کشور را حل کند و آن زمینه‌ای شود برای اشتغالش. مصادیق بسیار زیادی هم در اینجا هست که الان می‌شود به آن اشاره کرد.


برای سرفصل‌های مهارتی در مدارس و دانشکده‌ها چه پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی کرده‌اید؟


- همین امروز ما یک ویدئوکنفرانسی داشتیم، ابزارهای مختلفی در حوزه مهارت وجود دارد، حالا در حوزه آموزش‌های عمومی از دبستان تا دبیرستان را یک برنامه‌ای باید داشته باشیم، در حوزه دوستانی که از دوره دانش‌آموزی خارج شده‌اند، حالا یا به هر حال مدرک دیپلم دارند یا دانشجو هستند، در رشته‌های مختلف دارند فکر می‌کنند هم برنامه داشته باشیم. مأموریتی که در این سیر تحولی به سازمان سما داده شد، مأموریت مهمی بود. در کنار اینکه توسعه کیفی و کمّی مدارس به عنوان یکی از مأموریت‌ها به سازمان سما داده شد، در کنار اینکه به سازمان سما برای یک‌جوری شاید بشود گفت احیا و بازمهندسی آموزشکده‌ها که به نظر من یکی از اجزای بسیار مهم دانشگاه‌ها است و ظرفیت‌های جدی دارد، (حالا اگر جا داشت خدمت‌تان عرض خواهم کرد) داده شد، در کنار آن، توجه به مهارت‌هایی که چه در سطح آموزش عمومی، چه در سطح عالی‌ترش، متناسب با نیاز کشور باید در قشر جوان و نوجوان شکل بگیرد و این مهارت‌ها زمینه‌ساز اشتغال این عزیزان شود هم به این سازمان داده شده که حالا ما در قالب مدارس عالی مهارت و مدارس 2410 و در قالب آموزش‌های آزاد و در قالب برگزاری دوره‌های کوتاه‌مدت آنها را در واقع داریم سامان می‌دهیم که آخرین خبرمان هم این است که در همین شورای دانشگاه اخیری که برگزار شد، شیوه‌نامه مدارس عالی مهارت را مصوب کردیم که آماده ابلاغ است و فکر می‌کنم ظرف چند روز آینده ابلاغ خواهد شد و إن‌شاءالله زمینه را فراهم می‌کند که همه واحدها در کل کشور بتوانند با توجه به آن شرایطی که ما در قالب مدارس مهارت دیدیم، این موضوع را توسعه دهند و مأموریت‌های جدی را در هر منطقه برای حل مسائل آن منطقه با توسعه مهارت‌های کاربردی و مؤثر به عهده بگیرند.


یعنی شما الان شمال تا جنوب و شرق تا غرب کشور را، مهارت‌های منحصر به همان منطقه دارید برای بچه‌ها تعریف می‌کنید؟


- یکی از نکاتی که در این شیوه‌نامه به خوبی به آن توجه شده، همین است که در واقع مهارت‌ها در مناطق مختلف، متناسب با نیازها و ظرفیت‌هایی که در آن منطقه وجود دارد نگاه شود و آمایش سرزمین در آن به صورت جدی باشد. در طراحی این مهارت‌ها، ارتباط با مراکز و سازمان‌ها، مسئول در شهر و منطقه حتماً به صورت جدی دیده شود. برای خودمان و دلخوشی خودمان نمی‌خواهیم این مدارس عالی مهارت را توسعه دهیم، لذا دنبال این هستیم که در قالب آن شعار توسعه هوشمند منطقه‌ای که دکتر طهرانچی این یک ساله رویش تأکید کردند، دانشگاه آزاد اسلامی را به عنوان یکی از بازوهای جدی و نخبگانی هر منطقه و هر شهر قلمداد کنیم و برویم از آن مسئولین حالا چه صنعتی، چه شهری، در آن منطقه، مأموریت‌هایی را که اگر آنها اتفاق بیفتد باعث توسعه همه ابعاد، چون برای دانشگاه آزاد اسلامی فقط رشته‌های خاص نداریم، انواع رشته‌ها چه در حوزه علوم انسانی، چه در حوزه مهندسی، چه در حوزه علوم پزشکی، بنابراین می‌تواند یک نقش جدی و در همه عرصه‌هایی که یک منطقه را بتواند توسعه دهد، چه از نظر اقتصادی، چه از لحاظ اجتماعی و فرهنگی و چه از لحاظ مختلف و موضوعاتی که در هر منطقه مطرح دست، مدارس عالی مهارت با این رویکرد که آمایش و نیازهای منطقه‌ای را مبنی قرار دهد، ما هم در متن شیوه‌نامه آورده‌ایم، می‌تواند کمک کند.


قرار است این مدارس عالی مهارت از مدارس فعلی جدا شود یا عناوین جدیدی به آنها داده شود؟


- مدارس عالی مهارت، مدرسه را ما از این جهت که به هر حال محل آموزش است گذاشته‌ایم که در واقع درک شود، مدارس عالی مهارت این مدارس معمولی ما نیستند. مراکز آموزشی قلمداد می‌شوند که در آن، کاملاً هم با محور باشند. مثلاً الان مدارس عالی مهارت بورس را در قزوین راه انداختیم، در مشهد در حال راه‌اندازی هست، دقیقاً داریم توی بورس فکر می‌کنیم. یک سهم جدی از به نظر می‌آید در بحث سرمایه‌گذاری توی رونق تولید می‌تواند بورس بازی کند. این بحث نقدینگی که در کشور وجود دارد و سرمایه سرگردانی که متأسفانه چون وقتی ما برنامه‌ای منسجم نداریم، نمی‌توانیم اینها را به سمت تولید ببریم، اینها می‌رود توی بازارهای مختلف و حباب‌هایی که دیگر در این چند ساله اخیر همه شنیده‌ایم، مرتب حباب‌هایی درست شده، مرتب بحران‌های مختلف و قشر آسیب‌پذیری که در کشور هست را مدام دارد آزار می‌دهد، این سرمایه در قالب بورس الان یک ظرفیت جدی در کشور هست و فکر می‌کنم هنوز ما نتوانسته‌ایم یک درصد خوبی از فعالانی که در جامعه هستند، سرمایه دارند، سرمایه هم لزوماً نمی‌خواهد سرمایه سنگینی باشد، 10 میلیون، 20 میلیون، کمتر، بیشتر، بیاورند توی بورس و از مزایایش استفاده کنند و کمک کنند به چرخیدن چرخ صنعت و تولید، ما الان یک هدف‌گذاری جدی کردیم و در دو نقطه هم این را به عنوان آزمایش شروع کردیم و الحمدلله نتایج خوبی هم گرفتیم و این را می‌خواهیم کاملاً


الان چندتا مدرسه مهارتی دارید؟


- الان به صورت رسمی شاید حدود پنج‌تا داریم.


کجاها؟


- در تهران داریم. ما یک مدرسه صنایع خلاق با محوریت انیمیشن و پویانمایی را راه‌اندازی کردیم، از آبان‌ماه دوره‌هایش برگزار شد. یک مدرسه عالی حقوق را سال گذشته راه‌اندازی کردیم که به نظرم دوره‌هایش شروع شده. مدرسه عالی مهارتی بورس را هم در مشهد و هم در قزوین راه‌اندازی کردیم. یک‌سری مدارس هم در دست داریم. الان مثلاً در مشهد ما مدرسه عالی مهارت قرآن را داریم با آستان قدس، اتفاقاً دو هفته تپیش یک سفری داشتیم، این هفته هم سفری داریم خدمت عزیزان در آنجا داریم روی مدرسه عالی مهارت قرآن کار می‌کنیم که واقعاً بتوانیم از ظرفیت حداکثری که واقعاً قرآن در جامعه اسلامی محجور است و ما کمترین استفاده را داریم می‌کنیم در حالی که خیلی از گره‌های ما در این کتاب متعالی و مقدس قابل حل هست، سعی کردیم ابعادش را ببینیم. هنوز در حال نهایی شدن است. مدرسه عالی میراث اسلامی را الان در مشهد داریم پیگیری می‌کنیم. مدرسه کسب و کار را در بوشهر داریم. روی بحث چرم و کفش داریم مقدمات را با واحد تبریز صحبت می‌کنیم که مدارس عالی چرم و کفش را بتوانیم، کاملاً متناسب با نیازهای منطقه‌ای سعی کردیم این ظرفیت‌ها، در قزوین مدرسه عالی بازی‌سازی را با استفاده از ظرفیت رایانه و کامپیوتر داریم جلو می‌بریم. آنجا هم اتفاق خوبی افتاده. به هر حال بنای‌مان بر این است که این مدارس عالی مهارت اگر در یک جمله بخواهم عرض کنم (اگر نیاز شد ساختارش را توضیح می‌دهم)، مسیر کوتاهی را برای ظرفیت‌سازی اشتغال برای این عزیزان فراهم کند. یعنی ورود مهارت‌آموزان در این مدارس عالی مهارت باعث شود که به مهارت‌هایی دست پیدا کنند که با آن نیاز بازار و اشتغال، انطباق نزدیک‌تر و تنگاتنگ‌تری داشته باشد و بتوانند راحت‌تر به آن اشتغال برسند. هدف‌مان در واقع ظرفیت‌سازی برای اشتغال است.


متقاضیان چه کسانی می‌توانند باشند؟


- در مدارس عالی مهارت ما فعلاً چون حداقل دیپلم را گذاشته‌ایم و حالا دانش تخصصی، مثلاً اگر مدارس عالی مهارت حقوق است، قاعدتاً باید یک حدی از دانش تخصصی حقوق را داشته باشد.


دیپلم از هر جا می‌توانند وارد شوند؟


- محدودیتی نداریم. یعنی اگر کسی آن ظرفیت‌ها و دانش تخصصی را داشته باشد، این‌طرفش ارزیابی‌اش کاملاً انعطاف‌پذیر هستیم. اگر آن دانش تخصصی اولیه را داشته باشد به راحتی می‌تواند در این دوره‌ها شرکت کند و از آنها استفاده کند.


مدت دوره‌ها؟


- دوره‌ها کوتاه‌مدت است. مثلاً در همین بحث پویانمایی، دوره‌های یک ماه و نیم و نهایتاً دو ماه است یا مثلاً در بحث حقوق، دوره 45 روزه است. دوره‌های کوتاه‌مدت و هدفمند. مثلاً ما خیلی فارغ‌التحصیل حقوق داریم، من سؤال می‌کنم، چند نفر از این عزیزانی که چه از دانشگاه‌های دولتی و چه دانشگاه آزاد اسلامی فارغ‌التحصیل می‌شوند، دوره کارشناسی یا کارشناسی ارشد، وقتی که فارغ‌التحصیل شدند می‌توانند بروند درگیر کار حقوقی شوند؟ یک لایحه بنویسند؟ خیلی کم هستند؟ یعنی ما نیامدیم مهارت را در کنار آن دانش تخصصی به این عزیزان بدهیم. در این دوره‌های تخصصی 45 روزه سعی می‌کنیم هدفمند یک نفر در قالب نقش وکیل در یک پرونده واقعی بدون نام درگیر شود و بعد بیاید یک لایحه را بنویسد. آموزشی که در واقع انگار به صورت واقعی یک نفر به او مراجعه کرده می‌خواهد برای این پرونده یک لایحه قانونی بنویسد. از آن طرف یک نفر در مسند قضاوت نشسته برای همین کار. از آن طرف یک نفر در مسند بازپرس نشسته و همان شئونات مختلفی که در دادگاه اعم از کیفری و 3300 وجود دارد را ما آورده‌ایم و پرونده‌های واقعی بدون نام را آورده‌ایم که اینها مبنا شود برای کار که خود این موضوع به نظرم یک اتفاق مهم است. در بحث پویانمایی الان بحث جدی داریم که دوره‌های مهارتی را ساماندهی کنیم که فرد در یک دوره نهایت مثلاً بین هشت ماه تا یک سال، بتواند ظرفیت جدی برای درگیر شدن با یک استودیوی تولید انیمیشن را داشته باشد. در کنار این، ما فقط آموزش مهارتی را نمی‌دهیم. در مدارس عالی مهارت ما سه بخش داریم. یک واحد آموزشی داریم که آموزش‌های مهارتی را می‌دهد، یک بخش کارورزی و 3345 داریم که آن مهارت آموزان وقتی دوره مهارتی را طی می‌کنند می‌توانند در این بخش کارورزی و ؟؟؟ درگیر کارهای واقعی شوند. اینجا در واقع کارهایی واقعی را از بیرون جذب کرده که پروژه‌های واقعی است، در اجزای مختلف این پروژه بر اساس مهارت‌شان درگیر می‌شوند که هم یاد می‌گیرند و هم می‌توانند یک بخشی از هزینه‌های خودشان را یواش یواش جبران کنند. یک بخش کارآفرینی هم داریم که در واقع دنبال این نیستیم که کارمند تربیت کنیم. اتفاقاً مسئله این است که ما در کشور کار زیاد داریم و کارآفرین باید تربیت شود. یعنی بتواند نیاز آن حوزه تخصصی که پیش گرفته را در اجتماع شناسایی کند و بعد بتواند ایده‌هایی را برای حل آن نیاز ایجاد و طراحی کند و در اینجا ما از زنجیره ارزش و سرمایه اجتماعی که در دانشگاه آزاد اسلامی در منطقه دارد، استفاده خواهیم کرد. همین الان هم این اتفاق افتاده، یعنی ما به هر حال این معاونت‌های مختلف هر کدام می‌توانند یک نقشی در حمایت بازی کنند. ما می‌توانیم شتاب‌دهنده‌های تخصصی را با حمایت معاونت علمی و فناوری، شرکت‌های دانش‌بنیان همچنین با حمایت این عزیزان می‌توانیم داشته باشیم در حوزه‌های مختلف تخصصی و یک جریان جدی را راه بیندازیم. از آن طرف دانشگاه آزاد در هر منطقه‌ای در کشور بروید، یک سرمایه اجتماعی دارد. یعنی در بخش‌های مختلف روی دانشگاه آزاد اسلامی حساب می‌کنند. اگر ما برویم مأموریت‌ها و مسائلی که در منطقه هست را، آن بخشش که متناسب با ظرفیت می‌توانیم برعهده بگیریم، قطعاً منطقه هم می‌آید حمایت می‌کند. چون این افرادی که می‌آیند و فارغ می‌شوند از این دوره‌های مهارتی، بچه‌های همان منطقه‌اند، مسائل همان منطقه است، اگر اینها واقعاً زمینه‌های اشتغال برای‌شان فراهم شود، مسائل آن منطقه حل شده است. این سرمایه اجتماعی می‌تواند در آنجا هم حتی کمک کند. به نظر می‌آید یک زنجیره ارزش جدی وجود دارد که اگر اینها خوب در کنار هم دیده شود، می‌توان بسترسازی برای اشتغال را، اشتغالی که مهارت‌محور باشد را ایجاد کند.


ساختار مدارس عالی مهارت چگونه است؟ به چه شکل دارید در استان‌های مختلف ایجاد می‌کنید؟


- مدارس عالی مهارت ذیل معاونت سما استان‌ها دارد شکل می‌گیرد. منتهی با توجه به تغییر و تحولاتی که در دانشگاه اتفاق افتاده، اختیارات بخش‌های مختلف دانشگاه از جمله سما، مدارس، آموزشکده‌ها، دوره‌ها و مدارس عالی مهارت با استان است. ساختاری که پیش‌بینی کردیم که متناسب با نیاز منطقه، دوره‌های مهارتی شناسایی شود. عناوین مهارتی که واقعاً می‌تواند یک بازار جدی را هدف‌گذاری کند. لذا حتماً دوستان در استان‌های مختلف باید زحمت بکشند و بروند GDP منطقه‌شان را دربیاورند، بروند چرخش اقتصادی و نقاط اقتصادی که در آنجا، کشاورزی است؟ صنعت است؟ شناسایی کنند. ذیل آن بروند مهارت‌هایی که الان نیاز است، پشتیبانی که نیاز است در این قالب، شناسایی کنند و بعد متناسب با آن، بیایند حالا برخی مأموریت‌ها را در قالب مدارس عالی مهارت بنیان‌گذاری کنند، این را ببرند در شورای نظارت استان مربوط به سما، آنجا تأیید کنند و بعد آن تأییدیه را بر اساس آن مدارک و درخواست‌هایی که ما در شیوه‌نامه اعلام کردیم، تکمیل کنند و بفرستند برای معاونت فنی و حرفه‌ای، ما اینجا یک شورای تخصصی خواهیم داشت. این شورا تشکیل شده که این درخواست‌ها را بررسی می‌کند. ما اینجا خیلی اصرار داریم با آن استانداردی که صحبت شده، نمی‌خواهیم کارهای شکلی و صوری کنیم، واقعاً اگر دوره مهارتی در یک منطقه‌ای برگزار می‌شود، واقعاً متناسب با نیاز باید باشد، واقعاً این زنجیره ارزش در آن باید دیده شود و واقعاً باید وقتی که از عزیزی که به عنوان مهارت‌آموز می‌خواهد بیاید در این مدارس درگیر شود، ارزش قائل شویم و دنبال این نباشی که فقط یک حرکت صوری کنیم. لذا ما اینجا در این شورای تخصصی سعی می‌کنیم این پالایش انجام شود و حمایت کنیم از حرکت‌هایی که با این منطق دارد جلو می‌رود.


این را باید رئیس سمای آن شهر یا استان بیاید مطرح کند یا اینکه عضو هیئت علمی، معلم، همه می‌توانند؟


- حالا در قالب اجرای این دوره‌ها ما هم می‌توانیم درون‌سازمانی نگاه کنیم یعنی خود دانشگاه یک نیازی می‌بیند، 3820 می‌کند، هم مشارکت می‌توانیم داشته باشیم، نه‌تنها با اعضای کارمند و هیئت علمی خودمان، حتی باغ سازمان‌های دیگر. یعنی از این مدل‌ها هم داریم جلو می‌بریم. این اتفاقاً وجه امتیاز خواهد بود، شما مهارت یا دوره مهارتی مدرسه عالی مهارتی را می‌خواهید بنیان بگذارید که مثلاً یک سازمانی که مسئله دارد، بیاید با شما مشارکت کند، بگوید این مسئله برای من مهم است. لذا کاملاً این بحث را باز گذاشته‌ایم به‌گونه‌ای که در واقع متناسب با ظرفیت‌های دانشگاه و ظرفیت‌های منطقه، حداکثر استفاده را از این ظرفیت‌ها بکنند و این طراحی را انجام دهند.


در مدارس، مهارت را چگونه دارید دنبال می‌کنید؟ آن موقعی که ما مدرسه می‌رفتیم به خانم‌ها دوخت و دوز را یاد می‌دادند، به آقایان کارهای فنی ولی الان فکر می‌کنم آن دوره واقعاً سپری شده.


- ما یک بحثی را داریم، حالا إن‌شاءالله این را هم در قالب تدوین شیوه‌نامه هستیم. به‌هرحال شیوه‌نامه‌ها مهم است. یعنی ما یک فکرهایی را قبل از اینکه اقدامی کنیم، مثلاً مدرسه عالی مهارتی را حدود یک سال است ما داریم رویش فکر می‌کنیم به شیوه‌نامه رسیدیم، یعنی حتی رفتیم اجرا کردیم، گفتیم نرویم یک چیزی را بنویسیم که بعد اصلاً قابلیت اجرا نداشته باشد. روی بحث مهارت ما یک قالبی را دیدیم در مدارس، اولاً خود بحث مهارت به نظر می‌آید مهارت را می‌شود چند دسته کرد. ما یک‌سری مهارت پایه را می‌توانیم هدف‌گذاری کنیم، یک‌سری مهارت‌های تخصصی را. در مورد مهارت‌های پایه از شمول شرایط آمایش منطقه‌ای خارج است. یعنی به نظر می‌آید مثلاً می‌گویم رباتیک به عنوان یک مهارت فناوری است، یعنی دانش‌آموز خیلی نمی‌خواهد با اجزا درگیر شود ولی با این محصولات فناوری که از دلش مثلاً یک مدار هوشمند را درست می‌کند، از دلش یک سیستمی درست می‌کند که یک دستوری می‌گیرد، یک اقدامی را انجام می‌دهد، این مهارت فناوری به نظر من یک بحث جدی هست که ما 4030 باید ببینیم. حالا در حوزه‌های مختلف. مثلاً اینکه دانش‌آموز مهارت بیان آن چیزی که در ذهنش است به درستی به مخاطب انتقال دهد، این یک مهارت است. اینها باید دیده شود. حالا عرض من این است که گستره ما لزوماً بحث‌های فنی نیست. یک گستره جدی را داریم می‌بینیم، اینها یک بخشش مهارت پایه است، یک بخشش باید از دوره دبستان شروع شود و همین‌طور در دوره‌های بالاتر دیده‌ایم. یک بخشش مهارت‌های تخصصی است. در مهارت‌های تخصصی ما اصرار داریم که حتماً، چون در همین چیزی که من در سند تحول خواندم که اگر این فرد از سیستم رسمی آموزش و تعلیم و تربیت خارج شد، بتواند معاش خودش را تأمین کنند، مبتنی بر آن مهارت، قاعدتاً این مهارت با آن بومی که در منطقه‌ای که زندگی می‌کند باید تناسب داشته باشد. یا در آن بحث مهارت‌های تخصصی در قالب مدارس اصرار داریم که حتماً مهارت‌ها، مهارت‌هایی باشد که متناسب با شرایط منطقه‌ای باشد. اگر جایی صنایع دستی هست، صنایع دستی را می‌گوییم، حالا موضوعات مختلف است، حرف زیاد است اینجا، و الحمدلله ما به دلیل تنوع فرهنگی و سابقه دیرینی که کشور ما دارد، این ظرفیت در کشور ما بسیار غنی است. یعنی شما به هر منطقه‌ای که بروید، می‌توانید مهارت‌های تخصصی را که اینها را می‌شود در قالب مهارت‌های دانش‌آموزی آورد، در کنار آن دروس رسمی، به عنوان فعالیت فوق برنامه برای دانش‌آموز قرار داد که اگر این مهارت را مثلاً ظرف دو یا سه سال فرا گرفت، بتواند بیایید در منطقه‌اش، در همان شهرش و محله‌اش با آن کار درآمد کسب کند. این رویکرد را به صورت کلی داریم. در کنارش ما بعضی مهارت‌ها را ممکن است به این سمت برویم که حتی برایش مدرسه‌ای را تدوین کنیم. مثلاً الان در حوزه IT این ظرفیت اصلاً وجود دارد که ما بیاییم مدرسه‌ای را که به‌طور خاص افرادی که آنجا هستند در کنار آموزش رسمی که باید دریافت کنند، بیایند در طی مثلاً سه سال، در طی پنج سال، بستگی به اینکه از چه دوره‌ای این مدرسه شروع می‌شود، بیایند و یک مهارتی را کسب کنند که این فقط و فقط دیگر بحث اشتغال نیست. یعنی مهارتی است که فرد می‌تواند آن را توسعه بدهد به مراتب بالاتر، در قسمت اول بحثم عرض کردم، استعدادها را وقتی کشف کردیم، بتوانیم این استعدادها را در حوزه‌های مهم‌مان اساساً ببریم توی مدارس که به طور ویژه روی این موضوع کار کنند. مدارس تخصصی ورزش ما یک بحث جدی است. ما الان در حوزه قهرمانی اگر بخواهیم در سطح جهانی و المپیک حرف خوب بزنیم، قاعدتاً آن نقطه حساس و اساسی آن مدارس هستند. این متناسب با ظرفیت‌های هر منطقه که بتوانیم مدارس تخصصی ورزش را که در مدارس هم آن آموزش‌های رسمی داده شود که دانش‌آموز از آن آموزش‌ها عقب نماند و در کنارش بیاید متناسب با ظرفیت‌هایی که منطقه دارید، یک جایی کشتی است، یک جایی فوتبال است، یک جایی والیبال است، متناسب با ظرفیت‌هایی که هست بیاییم این مدارس تخصصی را هم سامان دهیم در ورزش و قص علی هذا، مثال‌های مختلفی می‌توان زد که حالا یک وجهی را ما الان اریم پیگیری می‌کنیم که إن‌شاءالله فکر کنم تا این سال تحصیلی ما ابعاد حقوقی‌اش و نظامات اداری‌اش را در سازمان دانشگاه ببینیم و بعد دیگر إن‌شاءالله از تابستان بتوانیم اقدامات عملی را انجام دهیم، پژوهش‌سراهاست. ما در قالب پژوهش‌سراها، ما در مدارس تا الان فکر می‌کردیم ظرفیت‌مان فقط ظرفیت مدارس و اگر زیرساخت داریم، زیرساخت مدارس است در حالی که ما الان در هر شهری یک واحد دانشگاهی داریم حداقل، غیر از اینکه آموزشکده هم ممکن است داشته باشیم و مدارس سما را داریم. مدارس سما از دید ما باید این تغییر رویکردی که در دانشگاه اتفاق افتاده، ظرفیت‌های دانشگاه را به راحتی می‌توانند استفاده کنند. این کارسازی‌اش را ما داریم انجام می‌دهیم، مأموریتش را هم داریم می‌دهیم به پژوهش‌سراها که بیایند برنامه‌های مشترکی بگذارند، ظرفیت‌های واحدها را احصا کنند، نیازهای مدارس را احصا کنند، برنامه‌ریزی کنند، ظرفیت‌های نیروی انسانی، اساتید متخصص را بتوانند به این مدارس بیاورند و به هر حال این ظرفیتی که قطعاً مدارس سما را می‌تواند غیرقابل رقابت کند. کسی دیگر نمی‌تواند این‌طوری با این مدارس رقابت کند چون عموم مدارس (دیگر) وصل به یک مجموعه دانشگاهی نیستند و وصل به یک چنین حجم از امکانات و زیرساخت‌ها نیستند. اگر ما بتوانیم این ارتباط‌ها را خوب طراحی کنیم، یک ظرفیت جدی را به مدارس‌مان اضافه کرده‌ایم که می‌تواند چه در بحث آموزش و دانش تخصصی و چه در بخش دانش مهارتی که باید در مدارس اتفاق بیفتد، شکل بگیرد. علاوه بر این ما امروز هم یک ویدئوکنفرانس داشتیم در بحث این جشنواره‌ها و رویدادها، ما این بحث‌ها را خیلی جدی داریم می‌گیریم. به نظر من این رویدادها و جشنواره‌ها، بحث‌های خیلی مهمی است، انگیزه ایجاد می‌کند، رقابت سالمی ایجاد می‌کند، در حوزه‌های مختلف اینها هدفمند و مهارتی است، دانش‌آموز بیاید در دوره‌های مختلف متناسب با این، حالا در جشنواره‌ها دیده شده، درگیر شوند، زمینه‌سازی شود برای کشف استعدادها. این هم در کنار آن زیرساخت‌هایی که عرض کردم، داریم حمایت می‌کنیم که در مجموع بتوانیم یک اتفاق خوبی را در مدارس شاهد باشیم. هم در شناسایی ظرفیت‌ها و استعدادها، هم در بحث حمایت از آنها. ما الان ارتباطات خیلی خوبی با باشگاه پژوهشگران و نخبگان داریم توی آن زنجیره ارزش که ما اگر این استعدادها را کشف کنیم، می‌توانیم این استعدادها را در واقع آنهایی که واقعاً برگزیده هستند ببریم در قالب باشگاه، آنجا حمایت کنیم، عضو باشگاه کنیم، از امتیازات عضو شدن در باشگاه استفاده کنیم و هم اینکه بتوانیم به صورت عمومی، مهارت‌ها را در سیستم آموزشی خودمان جلو ببریم که إن‌شاءالله اگر خدا توفیق داد در آن ساحت پنجم و ششم سند تحول که بحث اقتصاد حرفه‌ای و بحث علم و فناوری هست، امیدوار باشیم که گام‌های مؤثری توی آموزش عمومی برداشته باشیم.


یک بحث سنتی در دانشگاه آزاد اسلامی این است که وقتی که مرکز یک تصمیمی می‌گیرد، تا اجرا در واحدها و استان‌ها، هم (مرکز) با تنگنا مواجه می‌شود و هم اینکه با عدم اعتنا مواجه می‌شود. یک سیستم سنتی که تغییر را به سختی می‌پذیرد و برای اجرا کردن اهداف مرکز، آن تلاش لازم را شاهد هستیم که در طولانی‌مدت به آن بازدهی که بخواهیم نتایجی را به دست بیاوریم، نمی‌آوریم. برای مواجهه با این ساختار چه می‌کنید؟ این تغییرات در مدارس به نظرم حتی از واحدها هم سخت‌تر است. برای این سیستم سنتی چه فکری کرده‌اید؟ چگونه مدیران آنها را با خود همراه خواهید کرد؟


- یکی از عوامل اصلی که به این نقطه می‌رسیم و رسیده‌ایم و تأیید می‌کنم با آن درگیر هستیم، این است که دانشگاه آزاد اسلامی یک سازمان دولتی نیست، غیردولتی است ولی متأسفانه مدیریت دولتی بر آن بوده تا حالا. این بد است. یک مدرسه، یک نقطه هزینه - درآمد است. افرادی که در مدرسه مشغول هستند، اگر رویکردش این باشد که ما کارمندیم، یک پول نفتی هست، دارد می‌آید، ما کار کنیم یا کار نکنیم، اتفاقی نمی‌افتد! حقوق سر برج می‌آید. خوب کار کنیم یا خوب کار نکنیم هم اتفاقی نمی‌افتد! در عین اینکه انگیزه‌های الهی و انگیزه‌های معنوی در اینجا خیلی مهم است، در حوزه تعلیم و تربیت، مایی که اینجا مسئول هستیم باید بتوانیم انگیزه‌های مادی را هم ببینیم. به هر حال اقتصاد و زندگی امروز ما، زندگی سختی است. به ویژه در این حوزه. چه حالا در بحث مدارس، چه در بحث هیئت‌های علمی هم همین بحث را دارند. خب ما باید زمینه‌هایی فراهم کنیم که اگر یک نفر که در مدرسه مشغول است، به عنوان مدیر یا به عنوان معلم یا به عنوان کارمند، یک نفر در آموزشکده مشغول است به عنوان مدیر، به عنوان عضو هیئت علمی یا همچنین در بخش‌های دیگر دانشگاه، بداند که اگر بیاید وقت بگذارد و واقعاً باعث شود که کارکرد دانشگاه اصلاح شود، باعث شود که درآمدهای دانشگاه توسعه پیدا کند، او هم سهیم است. ما داریم این زیرساخت را می‌بینیم. یعنی هم در مدرسه‌های مهارت و هم در مدل‌هایی که داریم، داریم این را می‌بینیم که در واقع افرادی که درگیر هستند، در منافع سهیم شوند. در این دستورالعمل‌ها هم آمده که مثلاً همین بحث هیئت علمی‌های الف و ب، آنهایی که ساعت‌های حضور را مؤثر پر کنند و در این پر کردن اگر منافعی بود، درگیر شوند. این بحث آیین‌نامه جذبی که اداره مالی پشتیبانی داده، همه اینها دارد ظرفیت‌هایی را ایجاد می‌کند که انگیزه ایجاد کند و آنهایی که واقعاً عرق دارند و می‌خواهند در دانشگاه آزاد اسلامی یا در مدارس سما بمانند و کار کنند و کار را توسعه دهند، این ظرفیت‌ها برای‌شان ایجاد شده باشد و در کنار اینکه این اقدامات مهم و مؤثر را در امر تعلیم و تربیت دارند می‌کنند، بتوانند از بحث منافع مادی‌اش هم استفاده کنند که امورات‌شان هم خواهد گذشت. این یک بحث جدی است که به نظرم یک نقص جدی است و تعارف هم نداریم. وقتی نتوانستیم حل کنیم، خب قاعدتاً نمی‌توانیم به یک عضو هیئت علمی خرده بگیریم برای اینکه اموراتش بگذرد، یک بخش از وقتش را جای دیگر می‌گذارد. این نقطه اول است. پس باید از اینجا می‌رفتیم حل می‌کردیم. ما سعی کردیم این را حل کنیم و تلاش هم داریم که این را به صورت اساسی حل کنیم. قانونمندش کنیم و او هم از طبعات این اتفاق بهره‌مند شود. پس عرض اول من این است که او را متهم نکنیم که چرا انجام نمی‌دهد؟ یک بخش نظامات ما هست که باعث شده به آن سمت رفته. اگر نظامات را اصلاح کنیم، می‌توانیم این موضوع را إن‌شاءالله جبران کنیم. موضوع دوم این است که الان در دانشگاه، شهریه حکم نفت را پیدا کرده؛ در حالی که ما در بحث اقتصاد مقاومتی که حضرت آقا سال‌هاست روی آن تأکید می‌کنند، به دنبال این هستیم که بتوانیم از دانش، ثروت تولید کنیم. محتوای فرمایش حضرت آقا چیزی که بنده درک کردم این است. ما ادعای‌مان این که یک آموزش عالی توانمند و گسترده داریم، خب درگیر با مسائل اجتماع هم هستیم، در معرض هستیم، مثل این ذوب‌آهنی که دو هفته پیش از نظام پایش رونمایی شد، درگیریم، این مسئله پیش روی‌مان است، نمی‌توانیم از دانش‌مان پول دربیاورم. توسعه درآمدهای غیرشهریه‌ای، الان فکر می‌کنم 10 یا 15 درصد است، فکر می‌کنم هدف‌گذاری اولیه است که تا سال بعد ما به 30 درصد برسیم. 30 درصد درآمدهای دانشگاه باید غیرشهریه‌ای باشد. این یک انگیزه جدی است. و هر کسی در هر بخشی از دانشگاه آزاد اسلامی مسئول هست، یکی از نقاط ارزیابی عملکردش این است که چقدر توفیق داشته در این موضوع، در کنار اینکه درآمد شهریه‌ای باید توسعه پیدا کند، اینکه سر جایش، ولی اگر این درآمدهای غیرشهریه‌ای به صورت درست و دانش‌بنیان توسعه پیدا کند، یعنی توسعه اقتصاد دانش‌بنیان شکل بگیرد، نمی‌خواهیم بنگاه اقتصادی درست کنیم، می‌خواهیم کاری کنیم که اگر خدا توفیق دهد، از دانش اقتصاد و ثروت دربیاید. مثالش را در مدارس مهارت زدم، ما داریم در واقع یک جوری دانش را تبدیل به ثروت می‌کنیم، یک چرخه اقتصادی داریم می‌چرخانیم. از این مدل‌ها باید تکثیر شود. به خاطر آن الزامی که الان در کل دانشگاه وجود دارد و این قیدی که گذاشته شده و هر کسی در هر جایی مسئولیت دارد، در هر واحد دانشگاهی، در هر استانی، یکی از قیودی که الان در عملکردش گذاشته شده این است که شما حتماً باید عملکردهای غیرشهریه‌ای را برنامه داشته باشید و توسعه بدهید. لذا الان این ظرفیت‌ها و این انگیزه‌ها را هم بیشتر کرده. من فکر می‌کنم آن پیشنهادی که در حوزه مهارتی عرض کردم، ظرفیت خیلی خوبی دارد. مخاطبان گسترده‌ای دارد، چه در درون خودِ دانشگاه آزاد اسلامی، چه خارج از مجموعه این دانشگاه، در اجتماعی که هستند واحدها، اگر درست هدف‌گذاری کنند می‌توانند از این ظرفیت استفاده کنند و این درآمدهای غیرشهریه‌ای را در کنار آن درآمد، توسعه دهند که این هم انگیزه دوم است. اگر إن‌شاءالله این را هم ما خوب تعریف کنیم، این دوتا یعنی هم انگیزه‌های مادی و هم انگیزه‌های به اصطلاح جامع دیدن آن مدلی که می‌خواهد پیاده شود و هم این طرف در واقع این فشاری که در دانشگاه آزاد اسلامی است و قیدی که گذاشته شده، دارد این چرخه را تکمیل می‌کند. لذا هر کسی در هر جایی که هست توی دانشگاه، عزیزانی که در واحدها و استان‌ها مسئولیت دارند، یکی از مسائل امروزشان این است که چه کار باید کنند که این درآمدهای غیرشهریه‌ای (بالا برود) و ما داریم ظرفیت‌ها و زمینه‌ها را ایجاد می‌کنیم که بتوانند از این ظرفیت‌ها استفاده کنند. لذا تا الان ارتباطاتی که ما با بخش‌های مختلف داریم در استان‌ها، ارتباطات مؤثری است. یعنی اصرار زیادی است که مدارس مهارتی توسعه پیدا کند. ما یک مقدار تا الان نگه داشتیم به این علت که گفتیم شیوه‌نامه را نهایی کنیم، به یک استانداردی برسد که آن استاندارد در واقع تضمین کند آن کیفیتی که می‌خواهد ارائه شود. الان به شدت در استان‌ها درخواست هست که مدارس مهارت را توسعه دهند. من برآوردم این است که ما این شیوه‌نامه را ابلاغ کنیم، إن‌شاءالله تا سال بعد فکر می‌کنم حداقل بین 80 تا 100 مدرسه در کل کشور داشته باشیم توی موضوعات تخصصی در بخش‌های مختلف متناسب با آمایش منطقه‌ای. ما همین الان 25 مدرسه آمادگی داریم که مثلاً تا ظرف یکی دو ماه آینده نهایی کنیم و شروع به کار کنند. یعنی ظرفیت‌های جدی وجود دارد.


نکته ناگفته؟


- من فقط یک چیزی عرض کنم، آن بحث دوره‌های کوتاه‌مدت است. این خیلی بحث مهمی است. این بحث هم در حوزه دانشجویی خیلی مهم است، یعنی الان ما دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی و چه دانشگاه‌های دیگر داریم تربیت می‌کنیم ولی در کنارش، مثلاً مهندس برق هست، مهندس مکانیک هست، روان‌شناسی داریم، کاملاً گسترده فکر می‌کنیم، منحصر به یک قشر نیست، در کنار آن دانش تخصصی‌اش به مهارتش فکر نمی‌کنیم. ما خیلی جدی داریم روی این فکر می‌کنیم، همکاری خیلی خوبی داریم با معاونت‌های مختلف، 5540 در حوزه معاونت تحقیقات و فناوری داریم رویش انجام می‌دهیم، طراحی بکنیم که بتوانیم دوره‌هایی را برای این مهارت‌های تکمیلی که این چرخه آموزشی را تکمیل کند، ایجاد کنیم. در کنارش در واقع نیازهایی که در هر منطقه هست را لزوماً نروی توی مدرسه عالی مهارت، می‌توانیم در قالب آموزش‌های آزاد و دوره‌های کوتاه‌مدت ببینیم. ظرفیت‌های خیلی جدی وجود دارد. یعنی این‌قدر عناوین گسترده است، شاید چندین هزار عنوان شغلی یا مهارت‌های شغلی را می‌شود احصا کرد و متناسب با ظرفیت‌ها و نیاز منطقه، ما داریم این مراکز آموزش آزاد و دوره‌های کوتاه‌مدت را ساماندهی می‌کنیم، إن‌شاءالله امیدواریم در کوتاه‌مدت تا قبل از پایان سال، شیوه‌نامه‌اش نهایی شود که در استان‌های مختلف، این ظرفیت عین مدرسه‌های مهارت شکل بگیرد. این هم به نظرم ظرفیت خیلی خیلی مهم و جدی است که می‌تواند کمک کند که آن بحث توسعه درآمدهای غیرشهریه‌ای، درگیر کردن عزیزان‌مان در بخش‌های مختلف، اعضای هیئت علمی، چه در آموزشکده‌ها، ما ظرفیت جدی در آموزشکده‌ها داریم، زیرساخت‌هایی در برخی آموزشکده‌های‌مان داریم که در واقع استحضال نمی‌شود. فعالیت‌های کاربنیانی که می‌شود در اینها تعریف کرد. حالا کارهای گسترده‌ای داریم، مثلاً من عرض کنم در بحث آموزشکده‌ها، ما الان یک بحث جدی در آموزشکده‌ها ورود کردیم، حالا آن بخش قبلی من تمام کردم. در بحث آموزشکده، یک بحث جدی را در آموزشکده‌ها داریم پیگیری می‌کنیم، هم توی سازوکار آموزشکده‌ها، الان ما آموزشکده‌های‌مان 46تا کلاً رشته مهارتی و فنی و حرفه‌ای دارد داده می‌شود. این کاملاً غلط است. ما توی این گستره جغرافیایی که داریم، نیازهای‌مان بیش از این حرف‌هاست. این انعطاف‌پذیری که باید داشته باشیم. در سند دانشگاه آزاد اسلامی در بخش آموزشش، اینکه ما رشته‌ها را مبتنی بر آمایش منطقه‌ای باید تغییر دهیم سال 92 اصلاً از سوی شورای انقلاب فرهنگی ابلاغ شده است. ما 6 سال، هفت سال است که عقب هستیم توی این ماجرا که برویم آن را اجرا کنیم.


مجوز جدید باید بگیرید؟


- داریم سازوکارش را می‌بینیم که هم مجوز جدید بگیریم، هم ظرفیت شورای گسترش کشور را ببینیم، هم ظرفیت ارتباط‌مان با شورای گسترش وزارت علوم را ببینیم، به هر حال این کارسازی‌اش را داریم می‌کنیم. سخت است ولی به هر حال به نظرم اگر می‌خواهیم یک تحولی هم در دانشگاه آزاد اسلامی، هم در کشور در این حوزه اتفاق بیفتد، این اقدامات را باید انجام دهیم اگر خدا توفیق دهد.


إن‌شاءالله!


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب