«آتابای»؛ سیمای مردی تنها در میان جمع
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سید مرتضی حسینی ـ «آتابای» پنجمین تجربه نیکی کریمی در مقام کارگردان است. این فیلم روایت تنهایی و سرگشتگی انسانها پس از تجربه ناکامی است. احساس خُسران در میانسالی یا آن چه از آن تحت عنوان بحران سی سالگی و چهل سالگی یاد میکنند، موقعیتی است که شخصیت اصلی فیلم یعنی کاظم یا «آتابای» با آن درگیر شده است.
هادی حجازیفر در کنار نگارش فیلمنامه این اثر، بازی در نقش اصلی آن یعنی آتابای را نیز به عهده دارد.آتابای که دانشجوی معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده، پس از یک شکست عاطفی تحصیلات خود را ناتمام گذاشته به زادگاه خود در روستایی ییلاقی در حوالی خوی بازگشته است.او سالها است که به عنوان معمار ویلاهای تفریحی در این منطقه مشغول به کار است و در کنار آن، مدیریت تورهای تفریحی که به این منطقه می آیند را نیز به عهده دارد.
فرخلقا، خواهر او در جوانی خودسوزی کرده و آتابای خواهرزاده شیرخواره او به نام «آیدین» را تحت تکفل و حمایت خود قرار داده است. حالا آیدین به سن نوجوانی رسیده و آتابای خود را در کنترل و تربیت او ناتوان میبیند و با این حال به شدت به او علاقه دارد. از سوی دیگر رابطه او با دوست قدیمی و صمیمیاش به نام یحیی (جواد عزتی) نیز با مرور خاطرات گذشته دچار چالش شده است.
در این میان، حضور دو خواهر که حجازیفر کار ساخت ویلا برای پدر آنها را به عهده دارد، شرایط جدیدی را رقم میزند. آتابای به سیما دختر بزرگ خانواده علاقهمند میشود اما در بیان این علاقه به او تردید دارد.
فیلم آتابای برای پیشبرد داستان خود بیش از هر چیز مدیون دو عنصر است؛ اول فیلمنامه سرپا و جانداری که حجازیفر بر اساس طرح اولیه نیکی کریمی نوشته است و دوم لوکیشن جذاب و سرشار از عناصر طبیعی که رنگ و لعابی دیگر به فیلم داده است.
حجازیفر که بیش و پیش از بازیگری در زمینه نگارش نمایشنامه و فیلمنامه هم تجربیات قابل توجهی داشته است، در این اثر علاوه بر فیلمنامهنویسی به عنوان مشاور لهجه نیز نقش موثری در یکدستکردن زبان آذری فیلم داشته است. این موضوع زمانی اهمیت مییابد که بدانیم جواد عزتی تمام دیالوگهای خود را به زبان ترکی میگوید.
استفاده از زبان آذری برای فیلم اگر چه با حال و هوا و جغرافیای آن همخوانی دارد، اما به خاطر سرعت بالای زیرنویس گاهی تماشاگر از جریان فیلنم عقب میماند. به نظر میرسد اصلاح و تغییر سرعت زیرنویسها برای اکران عمومی ضرورت داشته باشد.
هادی حجازیفر در «آتابای» بازی قابلقبولی را ارائه کرده است. او توانسته ترکیبی پذیرفتنی از حس ناکامی، حسرت و غم را در شخصیت اصلی فیلم منعکس کند.
آتابای با آگاهی از حقیقت ماجرای درگذشت خواهرش از یک سو و درگیر شدن با یک رابطه عاطفی جدید دچار تردیدها و تحولات روحی میشود که داستان فیلم بر پایه این تحولات روایت میشود. حجازیفر با تکیه بر تجربیات سینمایی و تئاتری خود تمام توانش را برای باور پذیرساختن این شخصیت به کاربرده است. رابطه شکنندهاش با پدری پیر و لجباز بخشی از شخصیت او را کامل میکند. از طرف دیگر، رابطه مهرآمیز اما پر از نوسانش با آیدین هم قطعهای دیگر از پازل شخصیتی او را شکل میدهد.
قاببندی مناسب و دکوپاژهای منطبق با داستان فیلم که ناشی از همکاری و تفاهم کریمی و سامان لطفیان به عنوان فیلمبردار است باعث شده تا مخاطب نماهای جذاب و دلپذیری از طبیعت اطراف خوی روی پرده سینما ببیند. با این حال بعید است که آتابای با توجه به محتوا و فرم خاص خود در اکران عمومی هم کامیاب باشد چرا که ریتم کند آن نمیتواند نظر مخاطبان عام را به خود جلب کند.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/