اعترافات عاملان قتل طلافروش در صحنه بازسازی جنایت

«حامد» متهمی که مدعی بود ضربه چاقو را به قفسه سینه طلافروش وارد کرده است ابتدا با معرفی کامل خود و در حالی که سلاح وینچستر را در دستانش می فشرد مقابل دوربین دستگاه قضایی ایستاد. در این هنگام قاضی سیدجواد حسینی با تفهیم موادی از قانون مجازات اسلامی از وی خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند.

او در حالی که صدایش میان شعارهای مردمی «دستگاه قضایی؛ نیروی انتظامی، تشکر، تشکر» به زحمت شنیده می شد آغاز نقشه دستبرد مسلحانه را به یک ماه قبل ارتباط داد و گفت: نقشه سرقت مسلحانه را حدود یک ماه قبل به همراه دوستم علی طرح کردیم. آن روز علی وقتی به مغازه من آمده بود و در جریان مشکلات مالی ام قرار گرفت، گفت: من هم با چنین مشکلاتی روبه رو بوده ام که آن موقع تصمیم گرفتیم از صندوق صدقات سرقت کنیم ولی از این کار منصرف شدیم اما حالا می توانیم به یک طلافروشی دستبرد بزنیم. به همین منظور همه مقدمات و امکانات را برای یک دستبرد مسلحانه آماده کردیم و از فردی به نام «ج» سلاح وینچستر را خریدیم.

هنگامی که دنبال طعمه ای مناسب می گشتیم به طلافروشی ابتدای مفتح ۴ رسیدیم. آن روز هم در حالی که ماسک به چهره زده بودیم به بهانه خرید انگشتر وارد طلافروشی شدیم اما برای آن که به ما مشکوک نشود گفتیم هر دو نفر ما آنفلوآنزا گرفته ایم. کمی از ما دوری کن که تو هم مبتلا نشوی!! وقتی محل را بررسی کردیم دیدیم ویترین مغازه خیلی از سطح خیابان بالاتر است و داخل آن به راحتی دیده نمی شود و راه های گریز در خیابان های اطراف هم زیاد بود به همین خاطر آن مغازه را انتخاب کردیم.

وی در پاسخ به سوال قاضی حسینی که پرسید آیا می دانستید طلافروشی دوربین مداربسته دارد؟ گفت: بله! از این موضوع اطلاع داشتیم اما به خاطر این که چهره ما کاملاً پوشیده بود به دوربین ها توجهی نمی کردیم. در واقع با نقشه ای که همه جزئیات آن را چند بار مرور کرده بودیم و همه مواردی را که احتمال شناسایی وجود داشت از بین برده بودیم هیچ گاه فکر نمی کردیم که پلیس بتواند ما را شناسایی کند.

وی همچنین در پاسخ به سوال دیگر مقام قضایی که آیا هنگام دستبرد و قتل دارو یا مواد مخدر مصرف کرده بودید نیز گفت: نه! من معتاد نیستم و چیزی هم مصرف نکرده بودم و حال بسیار طبیعی داشتم.

متهم این پرونده جنایی در ادامه اعترافاتش افزود: روز حادثه نیز پراید یکی از دوستانم را اجاره کردیم و به محل آمدیم. من از طلافروش خواستم تا اجازه بدهد از انگشتری که انتخاب کرده ام عکس بگیرم و با تلگرام برای نامزدم ارسال کنم. اگر او تأیید کرد انگشتر را می خریم.

در حالی که به بهانه دریافت خبر تأیید عکس انگشتر، طلافروش را سرگرم کرده بودیم تا فرصت مناسبی برای سرقت پیدا شود، طلافروش همچنان با گوشی تلفن خود در شبکه های اجتماعی مشغول بود به همین خاطر هم توجه چندانی به رفتارهای مشکوک ما نداشت. البته من یک لحظه از این کار پشیمان شدم و از طلافروشی بیرون آمدم اما بلافاصله علی به سراغم آمد و مرا از خودرو پیاده کرد او گفت: جایی بهتر از این جا پیدا نمی کنیم. الان همه شرایط مناسب است. با این حرف ها دوباره به داخل طلافروشی بازگشتیم.

وی در پاسخ به سوال دیگر قاضی حسینی که پرسید چرا دلسترهایی که داخل لیوان یک بار مصرف ریخته بودید را نخوردید، گفت: اگر می خواستیم آن ها را بخوریم باید ماسک چهره را بر می داشتیم به همین خاطر از نوشیدن آن منصرف شدیم ولی طوری برخورد می کردیم که انگار در حال خوردن دلستر هستیم!

«حامد» در ادامه اظهاراتش به قتل طلافروش اشاره کرد و گفت: حدود نیم ساعت در طلافروشی بودیم و دیگر توقف بیشتر درست نبود یک لحظه من سلاح وینچستر را که داخل کاپشن مشکی گذاشته بودم بیرون کشیدم اما هنوز طلافروش با گوشی تلفن خودش مشغول بود که ناگهان فریاد زدم بخواب روی زمین! وگرنه شلیک می کنم! علی هم به آن سوی پیشخوان رفت و در حالی که با جوان ۳۴ ساله درگیر بود سعی داشت او را زیر پیشخوان در کف مغازه بخواباند. من هم سلاح را روی پیشخوان گذاشتم و در حالی که کارد تیزی را از کمرم بیرون می کشیدم به کمک همدستم رفتم و با چاقو ضرباتی را به او زدم که ضربه ای به قفسه سینه اش خورد و هر دو نفر با هم او را پشت پیشخوان خواباندیم.

علی روی طلافروش نشست تا حرکت نکند من هم همه طلاها و سکه های پارسیان را جمع کردم. در این لحظه زنی برای خرید طلا قصد ورود به مغازه را داشت که به او اشاره کردم مغازه تعطیل است. ۱۰ دقیقه دیگر بیاید! پس از آن هم در حالی که طلاها را داخل ۲ پلاستیک مشکی ریخته بودیم سوار پراید شدیم و به طرف بهشت رضا به راه افتادیم. آن جا همه لباس هایمان و آلت قتاله را با بنزین سوزاندیم و بعد از آن برای فروش طلاها به طرف نیشابور رفتیم.

در این هنگام قاضی ویژه قتل عمد سوال کرد چرا هنگام خروج از مغازه دستگیره در را با دستمال پاک کردی؟ متهم پاسخ داد: به خاطر این که می ترسیدم آثارانگشتم روی دستگیره باقی بماند! متهم سپس ادامه داد: ۲۰ عدد از سکه ها را به مبلغ ۴۰۰ هزار تومان فروختیم و بعد از آن به مشهد بازگشتیم و شب را در یک مهمانپذیر در خیابان امام رضا(ع) به سر بردیم که بعد هم دستگیر شدیم. «علی» متهم دیگر این پرونده جنایی نیز با تأیید اعترافات همدستش گفت: من فقط اسلحه کلت را در دست داشتم و با طلافروش درگیر شدم چرا که او قصد مقاومت داشت و ما می خواستیم هر چه سریعتر سرقت را انجام بدهیم.
گزارش خراسان حاکی است: در حالی که هنگام بازسازی صحنه جنایت سرهنگ کارآگاه حسین بیدمشکی (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) و سرهنگ نیکمرام (فرمانده انتظامی مشهد) حضور داشتند ابتدا سرهنگ محمدی (رئیس اداره قتل آگاهی) خلاصه ای از ماجرای سرقت و چگونگی دستگیری متهمان را مقابل دوربین قوه قضاییه شرح داد و در پایان نیز متهمان با صدور دستور بازداشت موقت از سوی قاضی حسینی روانه زندان شدند تا تحقیقات تکمیلی در این پرونده به انجام برسد.
رسیدگی خارج از نوبت
قاضی ویژه قتل عمد در حاشیه بازسازی صحنه دستبرد مسلحانه منجر به قتل و در گفت وگوی اختصاصی به خراسان گفت: با توجه به تأکیدات دادستان مشهد، تحقیقات قضایی در این پرونده طی چند روز آینده تکمیل و به طور ویژه رسیدگی خواهد شد چرا که طبق دستور قاضی غلامعلی صادقی قرار است معاینات پزشکی درباره سلامت روحی و روانی متهمان نیز به طور ویژه و خارج از نوبت در پزشکی قانونی انجام شود که پس از اعلام نظر پزشکان، پرونده مذکور با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی ارسال می شود و متهمان به زودی محاکمه و مجازات خواهند شد. در همین حال فرمانده انتظامی مشهد نیز به خراسان گفت: ما نیز به درخواست های مردمی که تقاضای مجازات مجرمان در ملاء عام را دارند احترام می گذاریم و تقاضای ما نیز از دستگاه قضایی آن است که هنوز افکارعمومی این جنایت هولناک را فراموش نکرده اند حکم قانونی و شرعی را درباره آنان اجرا کند.

سرهنگ حجت نیکمرام افزود: مجرمانی که دست به چنین جرایمی می زنند بدانند پلیس ازهمه توان و ظرفیت خود برای برخورد قاطع و دستگیری مجرمان استفاده می کند و آنان راه گریزی ندارند. وی تصریح کرد: وقتی فردی دست به چنین جرایمی می زند بداند با هر اقدام مجرمانه در واقع رشته طناب دار را برای خود می بافد و این گونه افراد قبل از آن که تصور کنند در چنگ قانون گرفتار خواهند شد. وی به تأثیر اجرای سریع احکام قضایی در کاهش جرایم نیز اشاره کرد و گفت: اجرای قاطع و سریع احکام قضایی نور امیدی در دل های باورمندان به عدالت می تاباند و درس عبرتی برای دیگران خواهد شد تا دست از اعمال خلاف بردارند به همین خاطر هم پلیس در کنار قوه قضاییه همه تلاش خود را برای مجازات سریع مجرمان خشن به کار می گیرد.

سابقه خبر
صبح چهارشنبه گذشته ۲ جوان که با ماسک بهداشتی چهره خود را پوشانده و کلاه لبه دار بر سر گذاشته بودند به یک طلافروشی در خیابان مفتح ۴ دستبرد زدند که هنگام سرقت مسلحانه با ضربه چاقو طلافروش ۳۴ ساله را که مجید احمد نیا نام داشت به قتل رساندند اما در کمتر از ۴۸ ساعت دستگیر شدند.