حذف نفت ایران حتی با تولید 5 میلیون بشکه در روز/ صادرات گاز تحریمپذیر نیست
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا این روزها شاهد نوساناتی در بازار جهانی نفت هستیم که این نوسانات موجب میشود برای کشوری که تنها به درآمدهای نفتی متکی است مشکلات متعددی ایجاد کند.
مسئولان اقتصادی کشور برای سال 99 رقم صادرات روزانه 1 میلیون بشکه را پیشبینی کردهاند که جدای از اینکه این حجم صادرات در شرایط فعلی شدنی است یا خیر به این مسئله باید پرداخت که آیا وقت آن نشده است که به جای خامفروشی نفت و کسب درآمد از این طریق به سمت درآمدهای جایگزین گام برداریم و ظرفیتهای جایگزین درآمد نفت ایران در کدام بخشها قرار دارد که بتوان از آنها استفاده کرد.
در همین خصوص با جواد سلیمانیپور یکی از کارشناسان حوزه انرژی گفتوگو کردیم که متن این گفتوگو را در ادامه ملاحظه میکنید.
آنا: برای ورود به بحث مایلم بدانم چه عواملی بر بازار نفت تأثیرگذار است و در طول یک ماه اخیر شاهد حوادثی بودیم که قیمت نفت را دستخوش تغییراتی قرار داد، مسئله اینجا است که چرا این عوامل نتوانست قیمت نفت را بالا نگه دارد؟
سلیمانیپور: عواملی که در بحث قیمت نفت اثرگذار است به دو دسته کلی تقسیم میشود. یک سری عوامل پایدار هستند که به آنها عوامل بنیادی گفته میشود، یک سری هم عوامل غیربنیادی یا ناپایدار هستند. عوامل بنیادی آن دسته از عوامل هستند که بر عرضه و تقاضای بازار تأثیر میگذارند، بالاخره بازار وقتی تعادل دارد، یک عرضه و تقاضایی وجود دارد، هر پارامتری که باعث شود عرضه بهطور واقعی کم شده یا تقاضا بهطور واقعی افزایش پیدا کند، این موضوع بر قیمت نفت در بلندمدت اثرگذار خواهد بود که درواقع پارامتر اصلی که در بلندمدت قیمت نفت را کنترل میکند، همین موضوع است.
برای مثال کشور عراق تولیدش زیاد میشود، برنامهریزی میکند تا تولیدش را زیاد کند یا عربستان تولیدش را زیاد کند، عرضه در بازار زیاد میشود و به همان نسبت تقاضا هم ممکن است تغییر کند. یک سری عوامل، عوامل غیربنیادی هستند که معمولاً به بحث روانی بازار بستگی دارند، مثل مسائل سیاسی، جنگ، جنگ اقتصادی بین آمریکا و چین منجر به این میشود که پیشبینی تحلیلگران بازار یا بازیگران بازار را از آینده بازار دچار خدشه میکند.
مثلاً جنگ اقتصادی بین آمریکا و چین منجر میشود که پیشبینی تحلیلگران این شود که آینده اقتصادی دنیا رو به افول است و درنتیجه تقاضا کم میشود، به همین دلیل قیمت افت پیدا میکند. اینها عوامل غیربنیادی هستند که بهطور واقعی در حال حاضر عرضه و تقاضا را کم نکردهاند اما در بلندمدت ممکن است آن را تحت تأثیر قرار دهند.
در نزاع آمریکا و ایران و همین اتفاق اخیری که پیش آمده است، در حالتی که عرضه و تقاضا در بازار به طور واقعی دستخوش تغییر نشده است شاهد افزایش قیمت نفت در بازار هستیم. چرا که تحلیلگران مبنایشان بر این است که امکان دارد در آینده عرضه کم شود، بنابراین تقاضا به طور غیرواقعی افزایش پیدا میکند چون خیلی از پالایشگاهها و سایر مصرفکنندگان نفت به سمت ذخیره کردن نفت میروند و عواملی از این دست باعث میشود قیمت بالا برود یا همان حملهای که به تأسیسات نفتی عربستان شد، قیمت را بالا میبرد چون بازار را از نظر عرضه تحت تأثیر قرار میدهد.
آنا:تأثیر این عوامل روانی تا چه مدت ادامه دارد؟
سلیمانیپور: بستگی به تحلیل بازار دارد. یعنی عوامل تکبعدی نیست و عوامل مختلفی روی آن اثر دارد ولی بستگی به این دارد که آن اتفاق یا تحلیل، چقدر بتواند تعادل بازار را به هم بزند. حملهای که به تأسیسات نفتی عربستان اتفاق افتاد فقط توانست قیمت نفت را دو هفته بالا نگه دارد. همان در لحظه اول 20 درصد قیمت افزایش پیدا کرد. بعد در کمتر از یک روز آمد روی 10 درصد و بعد در بلندمدت یکماهه آن 10 درصد هم کاهش پیدا کرد و آمد روی قیمت طبیعیاش. این موضوع نشان میدهد بازار بهراحتی میتواند با تغییرات کوتاهمدت، تعادل خودش را حفظ کند.
آنا: از برایند گفتههای شما میتوان نتیجه گرفت این افزایش قیمت نفت هم موقتی بوده و قیمت به حالت عادی باز خواهد گشت.
سلیمانیپور: معمولاً بازار این را نشان داده که وقتی آن عامل، عامل بلندمدتی نیست و بهخصوص اگر عامل بنیادی هم نباشد، یعنی مسئله روانی پایدار نباشد، در کوتاهمدت میتواند بازار را به حالت قبل بازگرداند. هر چند در این مدت کوتاه هم ممکن است اتفاقاتی بیفتد که قیمت را بالا نگه دارد ولی بالا ماندن قیمت به خاطر آن عامل اولیه نیست و عوامل جدیدی دارد.
نفت شیل آمریکا به خاطر قابلیتهای فنیای که دارد، میتواند خیلی سریع نسبت به تغییر قیمت نفت، واکنش نشان دهد. یعنی تعداد دکلهای نفتی فعال در آمریکا در کمتر از یک ماه میتوانند افزایش پیدا کرده یا کاهش پیدا کنند. یعنی آنها بهسرعت نسبت به این موضوع دینامیک عمل میکنند.
اگر قیمت نفت بتواند یک ماه خودش را بالا نگه دارد، آنموقع توجیه پیدا میکند که تعدادی از دکلهای نفتی آمریکا وارد میادین شوند، میدان توسعه داده و نفت را افزایش دهند. همین ویژگی باعث شده امنیت بازار نفت برایش مشکلی پیش نیاید.
دلیل دیگر که باعث شده این تکانهها بر بازار نفت تأثیرش کم شود آن ظرفیت مازادی است که الآن در بازار وجود دارد. اعضای اوپک توافق کردهاند که تولیدشان را کمتر از حد توانشان انجام دهند، این موضوع نشاندهنده ظرفیت مستتر در تولید نفت اعضای اوپک است که بلافاصله با افزایش قیمت نفت، آن ظرفیت میتواند آزاد شود. همین مسئله باعث میشود که بازار بهسرعت به تعادل برسد و عواملی که باعث افزایش قیمت شدهاند بلافاصله از بین رفته و بازار دوباره به تعادل برسد.
آنا: ترامپ گفته به نفت ایران نیازی ندارد، آیا عدم فروش نفت ایران منجر به بروز چالشهایی در بحث بودجه کشور خواهد شد؟
سلیمانیپور: آمریکا در چند سال اخیر بهخصوص از 2005 به این طرف، با افزایش تولید شیل، وابستگی خودش را به واردات نفت کاهش داد. هر چند درمجموع هنوز واردکننده است ولی وارداتش کم شده و سعی کرده بیشتر نیازش را از داخل تأمین کند.
حداقل در شرایط فعلی، وابستگی آمریکا نسبت به گذشته به خاورمیانه بسیار کمتر است و فکر میکنم روزانه حدود 700 هزار بشکه نفت از خاورمیانه به آمریکا صادر میشود.
ولی آمریکا در سیاستهای بازار انرژیاش، فقط مسائل خودش را در نظر نمیگیرد چون متحدانی دارد که آنها وابستگی زیادی به بازار خاورمیانه دارند، از جمله ژاپن، کره، کشورهای اروپایی، هر چند که شاید خودش وابسته به این بازار نباشد اما قطعاً متحدانش به نفت غرب آسیا وابسته هستند و هر اتفاقی در بازار نفت غرب آسیا رخ دهد اثرات اقتصادی بلندمدتی را بر اقتصاد آمریکا خواهد گذاشت.
موضوع مهم اینجا است از زمانی که ترامپ آمده سر کار، گفته میخواهم صادرات نفت ایران را به صفر برسانم، حالا اینکه تا چه حد موفق بوده، موضوعی است که مسئولان صنعت نفت ایران باید توضیح دهند اما آنچه از ظواهر پیدا و مشخص است در چند وقت اخیر، کشور ما از لحاظ صادرات نفت تحت فشار بوده است.
نکتهای که وجود دارد این است که تجربه دور قبلی تحریم نفت و این دوره نشان میدهد بازار نفت عملاً برای ایران بازار مطمئنی نیست، چرا که با توجه به شرایط بازار بهراحتی میتوان تولید و صادرات نفت تا حد 2 میلیون بشکه را از بازار حذف کرد و جایگزینهای دیگری را برای آن تأمین کرد و مشکلی هم در بازار نفت رخ ندهد؛ بنابراین مسئولان اقتصادی کشور حتماً باید به دنبال گزینههای درآمدی دیگر باشند.
درآمدهای بودجهای ما که مستقیماً وابسته به صادرات نفت است، نقطهضعفی است که باید آن را در اقتصادمان اصلاح کنیم.
آنا: بارها مسئولان صنعت نفت گفتهاند که اگر مثلاً شرایط به گونهای بود که تولید نفت ایران بیش از 4 میلیون بشکه بود، هرگز آمریکا اجازه تحریم نفت را به خودش نمیداد شما با این دیدگاه تا چه اندازه ای موافقید؟
سلیمانیپور: من این را قبول ندارم چرا که اگر 5 میلیون بشکه نفت هم تولید میکردیم باز با تمهیداتی که در بازار نفت وجود داشت بازار نفت قابل مدیریت بود. کما اینکه در این دوره هم مدیریت شد که نفت ایران از بازار حذف شود و واردکنندگان از ایران، از جاهای دیگری خرید کنند.
این خاص بازار نفت است. رسماً اعلام میکنم کشور واردکننده نفت میتواند بهراحتی خود را با شرایط مختلف وفق دهد و با تغییراتی بهراحتی کشور دیگر را با نفت شما جابه جا کند.
اگر به یاد داشته باشید وقتی هم که آمریکا، چه ترامپ و چه اوباما میخواستند نفت ایران را تحریم کنند، یک فرصت 6 ماهه به خریداران نفت ایران دادند تا شرایطشان را تغییر دهند و جایگزین پیدا کنند. این 6 ماه به چه دلیل است؟ به دو دلیل. یکی اینکه آنها بروند و از لحاظ فنی، پالایشگاههایشان را آماده کنند و دوم اینکه اینها بروند در بازار جستجو کرده و نفتی نزدیک به نفت ایران را یافته و خریداری کنند. پس چون این پتانسیل وجود دارد، عملاً بازار نفت، بازار مطمئنی نیست.
آنا: خب با این شرایط وظیفه ما چیست؟
سلیمانیپور: در بلندمدت باید راهبرد خودمان را از صادرات نفت خام ببریم به سمت صادرات فرآورده چرا که تحریم فرآورده بهراحتی تحریم نفت خام امکانپذیر نیست و نمیتوان به آن راحتی که آمریکا خریداران ما را شناسایی کرده و بر آنها فشار اعمال میکند، در بازار فرآوردهها هم این فشار را اعمال کند. این فشار بهشدت در بازار فرآورده کاهش پیدا میکند.
همین الآن در بورس انرژی وقتی فرآورده عرضه میشود، در همان ثانیههای اول کل فرآوردههای عرضه شده به فروش میرسد. این نشان از پتانسیل بالای فروش فرآورده در دوران تحریم دارد که تحریمپذیریاش بهشدت کاهش پیدا کرده است.
تأکید میکنم که باید برویم به سمت اینکه خامفروشی نفتمان را از بین ببریم با احداث پالایشگاههای جدید حتی پالایشگاههای کوچک که میتواند در این زمینه برای ما راهگشا باشد.
راهبرد دیگر این است که ما به جای صادرات نفت خام برویم به سمت صادرات گاز زیرا که سابقه صادرات گاز ایران در دوره قبلی تحریمها و حتی در دوره فعلی نشان داده است تحریم شدنی نیست چرا که ساختار بازار گاز برخلاف بازار نفت این امنیت و تعادل و جایگزینی را ندارد و کشوری که خریدار گاز شماست بهراحتی نمیتواند آن را در کوتاهمدت با یک گاز دیگر جایگزین کند و حداقل یک سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری و یک زمان طولانی نیاز دارد که این اتفاق رخ دهد بنابراین بازار گاز در حقیقت تحریمناپذیر است.
انتهای پیام/4141/پ
انتهای پیام/