درخواست 2 استاد صهیونیست دانشگاه شیکاگو: اسرائیل را تحریم و تنبیه کنید
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از تارنمای روزنامه واشنگتن پست، لویتسکی و ویل در آغاز یادداشت خود تاکید کردند «ما برای تمام عمر صهیونیست و مانند دیگر یهودیان از وجود یک دولت برای محافظت از ما حمایت میکنیم».
آنان نوشتند: اقدامهای غیردموکراتیک مانند اشغال کرانه باختری رود اردن و غزه و محروم کردن فلسطینیان ساکن منطقه از حقوق ابتدایی خود در راستای بقای اسراییل، در آغاز اینگونه پذیرفته شد که موقتی است اما اکنون باید با واقعیت روبهرو شویم: این حالت به یک اشغال دائمی تبدیل شده است.
نزدیک به نیم قرن پس از جنگ 6 روزه، اسراییل با وجود هشدارهای رهبران پیشین خود رژیمی نژادپرستانه را مستقر کرده است.
جمعیت شهرکنشینان کرانه باختری رود اردن از 12 هزار نفر در سال 1980 میلادی، اینک به 389 هزار نفر رسیده و 30 برابر شده است. کرانه باختری به دلیل پاک شدن خط سبز ترسیمشده برای نشان دادن زمینهای اشغالی از روی برخی نقشهها، به طور فزایندهای به تهدیدی برای اسراییل تبدیل شده است.
«ریووین ریولین» رییس اسراییل، به تازگی ادعا کرد کنترل کرانه باختری «یک موضوع سیاسی نیست بلکه یک واقعیت بنیادین برای صهیونیسم مدرن به شمار میرود».
این استادان دانشگاه ادامه دادند: این "واقعیت بنیادین" یک دوگانگی اخلاقی برای یهودیان آمریکا پدید آورده است: آیا میتوانیم دولتی را در آغوش خود جای دهیم که به طور همیشگی حقوق بنیادین انسانهای دیگر را انکار میکند؟ همچنین از زاویه نگاه یک صهیونیست هنوز مشکلی وجود دارد: اسراییل در مسیری گام برمیدارد که موجودیت آن را تهدید میکند.
همانگونه که در ماجرای نژادپرستی در رودزیا و آفریقای جنوبی رخ داد، منکوبسازی فلسطینیان از سوی اسراییل سرانجام آن را از سوی دموکراسیهای غربی منزوی میکند. نه فقط حمایت اروپا از اسراییل پایان یافته است بلکه افکار عمومی آمریکا که در ظاهر مانند یک سنگ سخت است، شروع به تغییر کرده است؛ بویژه بین نسل هزاره سوم. وضعیت منفور اسراییل بهسختی دستورالعملی برای ماندگاری آن خواهد داشت.
آنان افزودند: در خانه، سرزمین اشغالشده، تشدید فشارهای جمعیتی، جامعه اسراییل را به ازهمپاشیدگی تهدید میکند. رشد جمعیت مهاجر و تندگرایی بیش از اندازه، به شوونیسم یهودی و دوری هر چه بیشتر از جمعیت در حال رشد اعراب دامن زده است.
تقسیم به این دو جامعه بسیار آشتیناپذیر، اسراییل را در برابر خطر از دست رفتن حداقل تحمل متقابل قرار داده که برای هر جامعه دموکراتیک لازم است. در همین پیوند، برخاستن موج خشونتهای اخیر در بیتالمقدس و کرانه باختری واکنشی طبیعی میشود.
سرانجام، اشغال امنیت را تهدید میکند. وضع امنیتی اسراییل پس از جنگهای سالهای 1967 و 1973 به طور چشمگیری تغییر کرده است. صلح با مصر و اردن، ضعیفسازی عراق و سوریه و برتری نظامی منکوبکننده کنونی اسراییل شامل بازدارندگی هستهای (اعلام نشده) هر تهدید تندگرایانه از سوی همسایگان عرب را پایان بخشیده است. حتی یک دولت فلسطینی به رهبری حماس نمیتواند اسراییل را نابود کند.
به نوشته لویتسکی و ویل، 6 مدیر پیشین سرویس امنیت داخلی اسراییل (شین بت) در سال 2012 میلادی درباره سند «دروازهبانان و حافظان»بحث کردند و گفتند در واقع اشغال در درازمدت امنیت اسراییل را تهدید میکند: نیروهای اشغالگر اسراییل به جنگ نامتقارنی وارد شدهاند که جایگاه بینالمللی آن را نابود میکند و توانایی آن را برای ایجاد همگرایی منطقهای به منظور مبارزه با افراطگرایان فرقهای محدود میسازد و از همه مهمتر، به عنوان انگیزه اصلی پنهان پشت خشونت فلسطینیان باقی میماند.
در حالت اشغال همیشگی، رهبران اسراییل دولت خود را ضعیف میسازند. متاسفانه حرکات بومی برای جلوگیری از این سرنوشت، رنگ باختهاند. بسیاری از صهیونیستهای سکولار اسراییل به دلیل رونق اقتصادی و امنیتی موقت در کرانه باختری و همچنین سامانه ضدموشکی گنبد آهنین، احساس میکنند نیازی به برداشتن گامهای دشوار برای دستیابی به صلح پایدار مانند بیرون رفتن از شهرکهای کرانه باختری نیست. آنان این لکه اخلاقی را که اسراییل بسیاری از فلسطینیان را میآزارد، تصدیق میکنند.
از دید نویسندگان یادداشت واشنگتن پست، "اکنون برههای حساس است. رشد شهرکسازی و روند جمعیتی به زودی توانایی اسراییل برای تغییر مسیر را از بین خواهد برد. برای سالها، ما از دولتهای اسراییل حمایت کردهایم- حتی آنهایی که بهشدت با آنها مخالفت بودیم- زیرا اعتقاد داشتیم یک مامور امنیتی اسرائیلی در دفاع از منافع بلندمدت خود اقدام میکند. این راهبرد شکست خورده است".
حامیان اسراییل به طور غمانگیزی، به ابزاری برای توانمندسازی آن تبدیل شدهاند. امروز هیچ چشمانداز واقعبینانه از اسراییل وجود ندارد که در غیاب فشار خارجی برای تضمین بقای خود به عنوان یک دولت دموکراتیک گزینههای سخت را برگزیند.
برای حامیان اسراییل مانند ما که آن را دوست داریم، همه شیوههای ماندگار فشار، دردناک است. تنها ابزار موجه که میتواند شکل محاسبات راهبردی اسراییل را تغییر دهد، قطع کمکهای آمریکا و حمایتهای دیپلماتیک و تحریم اقتصاد اسراییل است. البته تحریم فقط کالاهای تولیدشده در شهرکهای صهیونیستی برای وادار کردن اسراییل به تجدیدنظر در وضع موجود تاثیر کافی را ندارد.
استادان یهودی دانشگاههای آمریکا در یادداشت خود تاکید کردند «بنابراین با اکراه اما به طور مصمم پرهیز از سفر به اسراییل و تحریم محصولات تولیدشده را میخواهیم. همچنین میخواهیم دانشگاههای ما اسراییل را تحریم کنند و نمایندگان منتخب خود را از آنجا فرابخوانند تا زمانی که اسرائیل به طور جدی روند صلح را نپذیرد که یک دولت فلسطینی و کمک مالی شهروندی مستقلانه به فلسطینیان ساکن در یک کشور دموکراتیک کامل را تامین میکند، نمیتوانیم به یاری دولتی ادامه دهیم که اقدامهای آن بقای بلندمدت اسراییل را تهدید میکند.
به نوشته لویتسکی و ویل، اسراییل بدترین ناقض حقوق بشر در جهان است. آیا تحریم نشدن اسرائیل در برابر دیگر کشورهای ناقض حقوق بشر، یک استاندارد دوگانه را نشان نمیدهد؟ چنین است. ما عاشق اسراییلیم اما عمیقا برای بقای آن نگرانیم. ما احساس نمیکنیم همانند دولتهای دیگر در سرنوشت اسراییل شریکیم.
به باور نویسندگان یادداشت واشنگتن پست، برخلاف کشورهای تحریمشدهای مانند کره شمالی و سوریه، اسراییل به طور قابل توجهی از تحریم تاثیر میپذیرد. دولت اسراییل نمیتواند حماقتهای خود را بدون کمکهای گسترده آمریکا، سرمایهگذاری، تجارت و حمایتهای معنوی و دیپلماتیک ادامه دهد.
آنان افزودند: ما می دانیم برخی مخالفان اسراییل و حتی متنفران از آن از تحریم دفاع میکنند. انگیزه ما دقیقا برعکس است: ما اسراییل را دوست داریم و میخواهیم را حفظ کنیم.
انتهای پیام/