دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
تقویم تاریخ به سبکی متفاوت/ 19 آذر؛

عبدالقادر بدائونی؛ راوی تاریخ مسلمانان هند

عبدالقادر بدائونی مورخ و مترجم مسلمان ساکن هند در قرن دهم هجری قمری است.
کد خبر : 449518
Gorkanian.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه آیین و اندیشه گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



عبدالقادر بن ملوک شاه بن حامد بدائونی، ملقب به «هزاری»، مورخ و مترجم قرن دهم هجری قمری است. در سال ۹۴۷ق، در بدائون واقع در شبه‌قاره هند متولد شد و کودکی خود را در بَساوَر گذراند. در دوازده سالگی (۹۶۰ ق)، او را برای ادامه تحصیل نزد شیخ حاتم سَنبَهلی و شیخ ابوالفتح سَنبَهلی فرستادند تا فقه حنفی بیاموزد. بدائونی نزد محمد مکی و جد مادری‌اش، مخدوم اشرف بساوری، نیز قرآن و علوم عربی را آموخت. در ۹۶۶ ق، به همراه پدرش به آگره رفت و نزد شیخ مبارک ناگَوری به تحصیل پرداخت. او پس از مرگ پدرش، در ۹۶۹ ق، به بدائون بازگشت و در ۹۷۳ ق به پَتیاله رفت و در آنجا به خدمت حسین خان درآمد و9  سال نزد او ماند.


بدائونی در ۹۸۱ ق به آگره رفت و به واسطه جلال‌الدین قورچی و حکیم عین‌الملک شیرازی به اکبرشاه معرفی شد. اکبرشاه وی را در دربار پذیرفت. گویا ابوالفضل علامی نیز پیش از بدایونی به اکبرشاه معرفی شده بود و شاید یکی از انگیزه‌های اکبرشاه برای پذیرفتن آنان در دربار، بهره بردن از آنان برای رویارویی با عالمان متعصب بوده است.


به دستور اکبرشاه، در ۹۸۳ ق، بدائونی یکی از هفت امام جماعت دربار شد و در روزهای چهارشنبه مسئولیت برگزاری نماز جماعت را برعهده داشت.


از دیگر کارهای بدائونی تألیف و ترجمه آثار سنسکریت و عربی به فارسی بود. به بدائونی لقب «هزاری» نیز داده اند، زیرا هزار بیگه (معادل یک سوم جریب) زمین برای تأمین معاش به او داده شده بود. در ۹۹۹ ق، بدائونی پس از ترجمه بخشی از معجم البلدان یاقوتی به بدائون سفر کرد، ولی چون اقامتش به درازا کشید، اکبرشاه به وی بی‌مهری کرد، تا اینکه شیخ فیضی با فرستادن نامه‌ای از دکن به اکبرشاه درباره او سفارش کرد که متن این نامه در منتخب التواریخ بدائونی آمده است.


در تاریخ درگذشت بدائونی اختلاف است. تاریخ وفات او را ۱۰۰۴، ۱۰۰۶، و ۱۰۲۴ ق آورده‌اند، اما به نظر می رسد ۱۰۲۴ ه.ق صحیح‌تر باشد. بدائونی را در باغ انبه عطارپور در نزدیکی بدائون به خاک سپرده شد.


آثار بدائونی بدین قرار است:



  1. منتخب التواریخ، مهم‌ترین اثر بدائونی است که بین ۹۹۹ تا ۱۰۰۴ ق نوشته شد. این اثر درباره تاریخ پادشاهان مسلمان دهلی است. جلد اول شامل طبقه‌بندی خانواده‌های سلطنتی است؛ طبقه اول از سبکتگین آغاز می‌شود و تا خسرو ملک بن خسرو شاه ادامه می‌یابد؛ طبقه دوم به غوریان اختصاص دارد. جلد دوم پادشاهی اکبرشاه را شامل می‌شود و در جلد سوم به شرح حال مختصر علما و شاعران و دانشمندان پرداخته است. بدائونی در تألیف این کتاب از منابعی چون طبقات اکبری خواجه نظام‌الدین احمد، تاریخ مبارک شاهیِ مبارک مروزی، نظام‌التواریخ قاضی بیضاوی و لب‌التواریخ یحیی قزوینی استفاده کرده است.

  2. این اثر به سبب انتقادات خصمانه بدائونی از فعالیت‌های مذهبی اکبرشاه شهرت یافته است. ظاهراً، این کتاب به سبب انتقادات تند از سیاست‌های مذهبی اکبرشاه، دست‌کم تا دهمین سال سلطنت جهانگیر، پنهان بوده است. این اثر چندین بار چاپ شده است.

  3. کتاب الاحادیث، این کتاب از میان رفته و حاوی ۴۰ حدیث در فضیلت جهاد بوده است. مؤلف آن را در ۹۸۶ ق به اکبرشاه پیشکش کرد.

  4. نامه خردافزا، ترجمه از سنگهاسن بَتیسی، شامل ۳۲ حکایت درباره راجه بکَر ماجی اهل مالوَه است که به فرمان اکبرشاه در ۹۸۲ ق نگاشته شد.

  5. رزم‌نامه، ترجمه‌ای از مهابهاراتا که به توصیه اکبرشاه در ۹۹۰ ق انجام شد.

  6. نجات‌الرشید، بدائونی این کتاب را به درخواست دوست مورخش، نظام‌الدین احمد، مؤلف طبقات اکبری در ۹۹۹ ق تألیف کرد و هدفش از تألیف این کتاب هدایت مسلمانان بود. او برای اثبات اندیشه‌های خود از حکایات تاریخی بسیاری استفاده کرد

  7. بازنویسی و تلخیص ترجمه یکی از تواریخ کشمیر به قلم ملّاشاه محمد شاه‌آبادی (دانشنامه جهان اسلام، همان‌جا.

  8. بخشی از ترجمة معجم البلدانِ یاقوت به زبان فارسی.

  9. ترجمه مختصر جامع التواریخ رشیدالدین به درخواست اکبرشاه در سال 1000 ه.ق


انتهای پیام/4104/


 


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب