رشته «دوستی خیابانی» به طناب دار گره خورد!

سرنخ های موجود بیانگر آن بود که جوان 19ساله (مقتول) سوار بر پراید سفیدرنگ بوده است اما آثاری از خودرو در محل نبود. این گزارش حاکی است: بررسی های پلیسی با صدور دستورات ویژه قضایی پیرامون مظنونانی آغاز شد که آخرین بار با مقتول در تماس بوده اند. شب به نیمه نزدیک می شد که تلاش کارآگاهان نتیجه داد و کارت عابر بانک شکسته به همراه لوازم دیگری که متعلق به مقتول بود از داخل سطل زباله ای در بولوار طبرسی شمالی کشف شد.

هنوز تجسس های پلیسی در این باره ادامه داشت که خبر رسید 2موتورسوار، خودروی پرایدی را در انتهای طبرسی شمالی به آتش کشیده اند. ادامه تحقیقات نشان داد خودروی مذکور متعلق به جوانی است که ساعاتی قبل جسد وی کشف شده بود. در بازرسی از داخل لاشه پراید نیز یک دستگاه گوشی تلفن همراه پیدا شد که سرنخ مهمی برای دستگیری عامل یا عاملان این جنایت هولناک بود.هنوز دقایقی از این ماجرا نگذشته بود که فرد ناشناسی با تلفن کشف شده تماس گرفت و از فردی به نام «محراب» نام برد. در این هنگام کارآگاهان با استفاده از شگردهای پلیسی، تماس گیرنده را که جوانی به نام «رضا» بود طی یک قرار صوری به دام انداختند و مشخص شد گوشی تلفن به جوان 23ساله ای به نام محراب تعلق دارد بنابراین محراب نیز در یک عملیات پلیسی دستگیر و بدین ترتیب بازجویی از آنان آغاز شد.

«محراب» متهم ردیف اول این پرونده که همه راه های گریز را بسته می دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: عصر روز حادثه با «علی» (مقتول) تماس گرفتم تا پولی را از کارت عابر بانک او برای یکی از دوستانم که زندانی است واریز کنم. وقتی او سوار بر پراید سفید به محل قرار آمد دختری هم داخل خودرو نشسته بود که با دیدن من به صندلی عقب رفت. آن دختر دوست علی بود و او ادعا می کرد که دختر مذکور با خانواده اش درگیر شده است و نمی خواهد به منزلشان بازگردد.

وقتی داخل خودرو نشستم علی به طرف پمپ بنزین حرکت کرد وپس از سوخت گیری خودرو، آن دختر را در ابتدای خیابان طبرسی پیاده کردیم و با هم بازگشتیم. در همین حال «علی» ادعا کرد: وقتی برای سوخت گیری از خودرو پیاده شده است من از دوست دختر او شماره تلفن خواسته ام! متهم این پرونده جنایی افزود: اگرچه من این موضوع را انکار کردم اما دوستم که از این ماجرا عصبانی شده بود به سمت انتهای شهرک التیمور حرکت کرد که آن جا هم به خاطر همین دختر با هم درگیر شدیم و من او را با ضربات متعدد چاقو کشتم و سپس پیکر او را با بنزینی که در طول مسیر حرکت خریده بودم به آتش کشیدم.

بعد از این حادثه سراغ زنی به نام «ندا» رفتم که از قبل با او رابطه داشتم و با کمک او از کارت عابر بانک مقتول و در چند نوبت مبلغ 950هزار تومان برداشت کردم. وی در ادامه اعترافاتش گفت: سپس با همکاری رضا که یکی دیگر از دوستانم بود قصد داشتم خودروی مقتول را بفروشم ولی چون موفق نشدیم پراید را در منطقه ای خلوت به آتش کشیدیم تا سرنخی از جنایت باقی نماند.

گزارش خراسان حاکی است: در پی اعتراف متهم اصلی ، دیگر عوامل مرتبط با این پرونده جنایی نیز دستگیر شدند و بدین ترتیب متهمان پس از صدور کیفرخواست در دادسرای مشهد، در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی توسط قاضی مجتبی علیزاده (رئیس دادگاه) و قاضی محمد اسماعیل عندلیب (مستشار) محاکمه شدند.

3متهم این پرونده جنایی درحالی که با 10عنوان اتهامی روبه رو بودند در جلسات دادگاه که با حضور وکلای مدافع برگزار شد به صراحت اتهامات خود را پذیرفتند. بنابراین گزارش، قضات دادگاه کیفری خراسان رضوی نیز پس از استماع آخرین دفاعیات متهمان و با توجه به شکایت اولیای دم، اقاریر صریح متهمان، نظریه پزشکی قانونی، کشف آلت قتاله و دیگر محتویات و مستندات پرونده، محراب متهم ردیف اول را به خاطر ارتکاب قتل عمدی به قصاص نفس و درباره دیگر جرایم به تحمل زندان های طویل المدت، شلاق، پرداخت دیه و ... محکوم کردند.

این درحالی است که رضا متهم ردیف دوم به دلیل تحصیل مال مسروقه به تحمل 3سال زندان و 74 ضربه شلاق، به جرم آتش زدن عمدی خودرو به تحمل 2 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد همچنین براساس رای صادره از سوی دادگاه، «ندا» متهم ردیف سوم نیز به جرم مشارکت در سرقت 950هزار تومان وجه نقد از حساب مقتول به تحمل 3 سال زندان و 74 ضربه شلاق و همچنین به جرم برقراری رابطه نامشروع به تحمل 99 ضربه شلاق و همچنین به خاطر تحصیل مال مسروقه (گوشی تلفن همراه) نیز به تحمل 3سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شده است. آرای صادره درباره متهمان این پرونده جنایی و در مهلت قانونی قابل تجدیدنظر در دیوان عالی کشور می باشد.