دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
30 شهريور 1398 - 15:51

داستان مسجدی که مقر ضدانقلاب شد

یکی از پیشمرگان کرد مسلمان گفت: ضد انقلاب مسجد یکی از روستا‌ها را به مقر خود تبدیل کرده بودند. مردم مسلمان کرد با دیدن آلات مبتذل در آن مسجد، ناراحت شده و برخی از آنان گریه می‌کردند.
کد خبر : 416569
251229_114.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، در تاریخ پس از انقلاب از غائله کردستان گرفته تا جنگ تحمیلی مردم همواره دوشادوش سربازان و نظامیان در حفظ کیان و دفاع از کشور پیش‌قدم بودند. در ماجرای کردستان که گروهک‌های ضد انقلاب کومله و دموکرات با ایجاد آشوب و درگیری در مناطق کردنشین ایران سعی در تضعیف قدرت ایران داشتند، مردم مسلمان و انقلابی کردستان در کنار نیرو‌های پاسدار با تشکیل گروه پیشمرگان کرد به مبارزه با این گروهک‌ها پرداختند.
حاج محمد الله‌مرادی از پیشمرگان کرد مسلمان در خاطره خود از دوران مبارزه با گروهک‌های ضد انقلاب اظهار داشت: اگر به نحوه تشکیل سازمان پیشمرگان کرد مسلمان نگاهی گذرا داشته باشیم آنچه در وهله اول مشاهده می‌شود، ترکیب جمعیتی آن است. وقتی اعضا را نگاه و سوابق آنان را بررسی می‌کنیم، به وضوح مشاهده می‌‎شود تمام کسانی که زیر بیرق پیشمرگان مسلمان جمع شدند از دینداران بودند و آیه «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» را سرلوحه عمل خویش قرار دادند؛ بنابراین آن‌گونه که دشمن تبلیغ می‌کرد و می‌گفت که «کرد‌ها در مقابل هم صف کشیده و کرد با کرد می‌جنگد» نبود. مسأله ما ایمان و کفر بود!


پیشمرگان برای دفاع از دین می‌جنگیدند؛ چرا که عنوان سازمان هم این واقعیت را به اثبات می‌رساند. آن‌ها اول مسلمان بودند، سپس کُرد، بنابراین حرکت آنها، جهاد در مقابل بی‌دینی و لاابالی‌گری بود. اگر در میان مردم هم جایگاه و پایگاه و پشتوانه‌ای داشتند به خاطر همین موضوع بود.


در جمع پیشمرگان، افراد زیادی بودند که شب تا صبح با خشوع و خضوع سر بر آستان نیاز می‌گذاشتند و از خدای بی‌نیاز طلب عفو و بخشش می‌کردند و ندای دلنشین قرائت قرآنشان، عطر پاکی و صداقت و دیانتشان را منتشر می‌کرد و در روز هم‌چون شیر با دشمنان خدا می‌جنگیدند، اما خصمی که در مقابل آن‌ها بود بویی از انسانیت و اخلاق به مشامش نرسیده بود و همین امر موجب اضمحلال و نابودی آن‌ها شد.


در یکی از روستا‌های کوچک منطقه سارال، ضدانقلاب مقری داشت - به دلیل حفظ حرمت مردم مسلمان روستا اسم آن را ذکر نمی‌کنم - وقتی مقر آن‌ها توسط رزمندگان اسلام سقوط کرد و آن‌ها مجبور شدند روستا را ترک کنند، ما وارد روستا شده و متوجه شدیم که مقر در مسجد بوده است! ضد انقلاب پایگاه معنوی مردم را به مقر نظامی تبدیل کرده بود و زنان و مردان نامحرم به صورت مختلط مدت‌ها در آنجا زندگی می‌کردند و هیچ وقت به مردم اجازه ورود به مسجد را نداده بودند. وقتی وارد مسجد شدیم، مملو بود از آلات مبتذل و... این امر بزرگ‌ترین توهین به اعتقادات و باور‌های مردم بود. این ماجرا مربوط به سال ۱۳۶۰ است.


مردم را در همانجا جمع کردم و صحنه‌های جنایت را به آن‌ها نشان دادم و گفتم: «مردم! این هم نمونه‌های بارز دفاع از حق و حقوق مردم، اکنون خود قضاوت کنید!» صحنه عجیبی بود، بعضی از مردم از شدت درد به خود می‌پیچیدند و عده‌ای هم گریه می‌کردند، پیشمرگان مسلمان با این اندیشه‌ها در جنگ بودند و ستیز می‌کردند.


منبع: دفاع پرس


انتهای پیام/4112/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب