جهاد اسلامی در سطوح مختلف با حزبالله هماهنگ است/ نابودی رژیم صهیونیستی در جنگ فراگیر آینده
گروه بینالملل خبرگزاری آنا-مجتبی اسماعیلی: رژیم صهیونیستی تلاش میکند قواعد جدید درگیری در منطقه را تثبیت کند، همانگونه که در سوریه و عراق اتفاق افتاد و این همان چیزی است که دشمن را به تجاوز علیه لبنان سوق داد. اگر حزبالله به تجاوز رژیم اشغالگر پاسخ نمیداد، دشمن صهیونیستی لبنان را به میدانی برای قدرت بازدارندگی تبدیل میکرد. از سوی دیگر، عملیات حزبالله، صرفنظر از تلفات مادی یا انسانی، دست محور برتر مقاومت را بار دیگر تثبیت کرد و مانند وضعیت کنونی غزه، مانع هرگونه تجاوزی در آینده شد.
از سوی دیگر، محاسبات مقاومت در غزه و لبنان در جرئت پاسخ دادن به دشمن صهیونیستی تا حدود زیادی به هم شباهت دارند. تاکتیک حزبالله که مبنی بر تأخیر در پاسخ بود، محاسبات صهیونیستها را بر هم زد و باعث فرسایش روحیه فرماندهان رژیم اشغالگر و شهرکنشینان شد. نکته قابل توجه در این است که این رژیم از سال 2000 بهدلیل حضور مقاومت در فلسطین و لبنان، هیچ پیروزیای کسب نکرده است و آنچه مانع از وارد نشدن رژیم صهیونیستی به جنگ علیه نوار غزه یا جنوب لبنان میشود، اطمینان این رژیم به پیروز نشدن و ناکامی در تحقق اهداف سیاسی است.
این موضوع دستمایه گفتگویی اختصاصی با ناصر ابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران شد که در ادامه تقدیم میشود:
آنا: تحلیل شما بهعنوان نماینده جهاد اسلامی فلسطین، از گروههای مقاومت در فلسطین به پاسخ حزبالله لبنان به تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی چیست؟ آیا حزبالله به این اکتفا میکند یا پاسخ دیگری در کار خواهد بود؟
ابوشریف: درباره درگیری اخیر میان حزبالله و رژیم صهیونیستی باید بگویم این یک عملیات محدود بود و هیچ طرفی خواستار جنگ گسترده و همهجانبه نیست. اسرائیل و حزبالله خواهان انجام جنگ همهجانبه نیستند و حزبالله نمیخواهد قواعد بازی را تغییر دهد؛ یعنی نمیخواهد به اسرائیل اجازه دهد حمله کند و بعد فرار کند، بدون اینکه بازخواست شود. جوابی که حزبالله داد در این چارچوب بود و میخواهد قواعد بازی را در همین حد حفظ کند. به همین دلیل، پاسخ حزبالله به تجاوز رژیم صهیونیستی قطعی و مشخص بود که حزبالله قطعاً جواب رژیم صهیونیستی را خواهد داد.
محور مقاومت اکنون یک جبهه واحد است. هماهنگ هستند و اگر جنگ همهجانبهای رخ دهد، همگی حاضرند در این جنگ شرکت کنند. تمام بخشهای محور مقاومت آمادگی دارند وارد جنگی شوند که این جنگ اگر رخ دهد، تاریخی و سرنوشتساز و مقارن با محو رژیم صهیونیستی خواهد بود. ما در جبهه مقاومت هماهنگی کامل داریم. رهبری، جبهه و فرماندهی یکی است. در حال حاضر عملیاتها فردی است؛ یعنی به صورت محدود انجام میشود اما اگر نیاز باشد که ما دخالت کنیم، حتماً دخالت خواهیم کرد و آمادگی این کار را داریم.
میان همه گروههای فلسطینی و محور مقاومت تفاهم وجود دارد اما اگر عملیات محدودی مثلاً مانند آنچه در عراق علیه حشدالشعبی انجام شد، عراقیها باید جواب دهند. اگر در غزه حمله محدودی انجام شود، مردم غزه باید جواب دهند. اگر در لبنان باشد یا در سوریه خود لبنانیها و سوریها جواب میدهند. اما اگر یک جنگ فراگیر رخ دهد، همه گروههای مقاومت وارد عمل میشوند.
آنا: رابطه جنبش جهاد اسلامی فلسطین، حزبالله و ایران چگونه و همکاریها در چه سطحی است؟
ابوشریف: باید بگویم عامل ارتباط میان ما، حزبالله و ایران منافع یا محاسبات سیاسی نیست، بلکه چیزی فراتر از آن، یعنی وِلاء و رابطه دینی است. رابطه ما یک طرح واحد و بر مبنای دین است. ما با ایران و حزبالله طرح دینی، طرح سیاسی و طرح تمدنی داریم که طرحی واحد است و اینگونه نیست که محدود به هماهنگیهای سیاسی باشد، بلکه یک جبهه واحد در یک چارچوب سیاسی و تمدنی هستیم و هدف همه ما این است که امت را به سوی احیای تمدن خود بازگردانیم، زیرا طرح احیای تمدن امت همان عاملی است که باعث خیزش امت میشود. قاعده این خیزش و پیشرفت، انقلاب اسلامی ایران است و بسیاری از افراد، نهادها، گروهها و سازمانها ازجمله حزبالله، جهاد اسلامی و ... به این طرح وابسته هستند. تأکید میکنم که همه ما در چارچوب این طرح فعالیت میکنیم.
در زمینه هماهنگی، جهاد اسلامی در سطوح مختلف با حزبالله هماهنگ است. دیدارها در سطح دبیرکلی در سطوح مختلف انجام میشود که گاهی ماهانه و گاهی هفتگی است. برخی از این دیدارها علنی و بسیاری از آنها غیرعلنی است.
در حوزه تبادل تجربیات، با یکدیگر فعالیت و هماهنگی داریم. در زمینه آموزش نظامی، حزبالله خدمات زیادی به جهاد اسلامی ارائه کرده. در زمینه برنامهریزی و تبادل افکار، هماهنگی زیادی با یکدیگر داریم و همه ما در یک جبهه واحد هستیم. اگر حزبالله نیاز داشته باشد، جهاد وارد عمل میشود و برعکس.
آنا: تفسیر شما از درگیری فراگیر چیست؟
ابوشریف: در زمان حاضر حملاتی که انجام شد، محدود بوده است. به عنوان نمونه، در غزه حملات محدودی انجام شد و جنگ گسترده نبود؛ اما محور مقاومت آماده است و خود را از هر جهت آماده کرده تا در نبرد نهایی وارد شود. اما اینکه بخواهد نیروهایش را تحلیل دهد و وارد درگیریهای محدود کند، چنین کاری انجام نمیدهد. ممکن است حملهای در لبنان، فلسطین، یمن و ... انجام شود ولی به اینگونه نیست که کل محور مقاومت بخواهد به این حمله محدود جواب دهد.
محور مقاومت جزء به جزء در حال تجهیز خود برای نبردی بزرگ است.
اگر لازم شود ما وارد جنگ گسترده میشویم ولی اگر حملهای مثلاً به سوریه یا عراق شود، خود سوریه و عراق باید جواب دهند که فعلاً جواب ندادهاند. سوریه حق جواب را برای خود محفوظ دانست اما لبنان فرق میکند. حزبالله لبنان به تجاوز رژیم صهیونیستی پاسخ داد زیرا حزبالله هیچگاه اجازه عربدهکشی به اسرائیل نمیدهد. غزه نیز همینگونه است و اجازه عربدهکشی به دشمن صهیونیستی را نمیدهد. اسرائیلیها اگر یک نفر را در نوار غزه بکشند، پاسخش را با موشک دریافت میکنند. اگر بخواهند حمله محدودی در داخل ایران انجام دهند، این ایران است که باید به آن واکنش نشان دهد و وضع در سوریه، عراق و ... نیز به همین گونه است.
حزبالله لبنان جواب حملات رژیم صهیونیستی را از داخل خود لبنان داد و حتی از مزارع شبعا نداد. تفسیر میان جنگ محدود و گسترده را رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی تشخیص میدهند. آنها باید مشخص کنند که به جنگ فراگیر نیاز است یا باید حمله محدودی انجام شود. به عنوان نمونه، رژیم صهیونیستی به خاک لبنان تجاوز کرد و این حزبالله بود که پاسخ داد و ایران دخالت نکرد، ولی از اقدام حزبالله حمایت کرد. خود حزبالله پاسخ داد و ایران، عراق، یمن و فلسطین وارد نشدند زیرا تشخیص دادند که این یک حمله محدود است؛ اما اگر یک نبرد فراگیر و جنگ بزرگ بخواهد علیه مقاومت انجام شود، همه محور مقاومت آمادگی دارند و حتماً ورود خواهند کرد.
جنگ آینده انشاءالله جنگ محو رژیم صهیونیستی خواهد بود. همه محور مقاومت این روزها برنامهریزی خود را بر همین مبنا انجام میدهند. اعتقاد ما بر مبنای قرآن این است که اسرائیل حتماً نابود میشود.
آنا: رسانههای صهیونیستی دائماً در حال تبلیغ سوء و القای قتل عام مردم فلسطین از سوی جهاد اسلامی و حماس هستند و مدعیاند ایران پول این قتل عامها را میپردازد. آنها حتی بهتازگی مدعی شدند گروههای مقاومت 350 میلیارد دلار از ایران دریافت کردهاند. واقعیت ماجرا چیست ؟
ابوشریف: رژیم صهیونیستی 150 سال است که بر اساس دروغ بنا شده و در حال دروغپردازی است. آنها به دروغ گفتند که مردمی بدون سرزمین را به سرزمینی بدون مردم یعنی فلسطین منتقل کردند. این یک دروغ بزرگ بود! فلسطین از ابتدا آباد بود، سال 1900 میلادی فلسطین تیم فوتبال داشت و گذرنامه فلسطینی معتبر بود. سرزمین فلسطین را در سال 1947 با زور غصب و اشغال کردند. سال 1948 میلادی دوسوم مردم فلسطین را اخراج کردند؛ 120 کشتار ثبتشده در سازمان ملل متحد وجود دارد البته اینها کشتارهایی غیر از کشتارهای اعلامنشده است. حتی سازمان ملل متحد قطعنامهای درباره بازداشت فلسطینیان صادر کرد که البته اجرا نشد. آنها کل سرزمین فلسطین را اشغال کردند. الان مردم فلسطین در داخل فلسطین هستند و یهودیان از خارج وارد فلسطین شدهاند و در اردوگاهها زندگی میکنند.
اگر شما بروید در سوریه و لبنان ببینید، فلسطینیها در چه وضعیتی در این اردوگاهها زندگی میکنند، متوجه حرف من میشوید. آنها صاحب چیزی شدهاند که متعلق به ماست. پدربزرگم فقط 22 جریب زمینهای حاصلخیز در شهر نتانیاهو داشت. خانواده، عشیره و قبیله من در طولکرم در بهترین منطقه و نواحی ساحلیاش زمینهای خیلی خوبی داشتند. منِ ابوشریف الان اینجا در تبعید زندگی میکنم. با اینکه فلسطینی هستم، اما من را از سرزمین خودم تبعید کردند ولی یهودیها بهراحتی وارد فرودگاه بنگوریون میشوند، یک برگه هویتی نشان میدهند و همانجا شناسنامه دریافت میکنند، در حالی که شناسنامه من را گرفتند و باطل کردند. این همان «ملت پاک یهودی» است که ادعایشان میشود. الان مردم فلسطین را در محاصره قرار دادهاند و هر لحظه خطر کشته شدن فلسطینیان وجود دارد، خانههایشان در معرض تخریب است و محدودیتهای بسیاری برای آنها ایجاد میشود.
در بهترین حالت 5 هزار زندانی فلسطینی همیشه در زندانهای رژیم صهیونیستی وجود دارند و زندانهایشان از فلسطینیها خالی نمیشود. حتی کودکان پنج تا هشت ساله را محاکمه کردهاند! همه اینها در حالی است که تمام رژیمهای استکباری دنیا در حال حمایت از رژیم صهیونیستی هستند.
آمار قتل را در سالهای 2018 و 2019 را نگاه کنید، چند صهیونیست کشته شدهاند؟ حتی یک نفر هم کشته نشده است، اما آمار کشتهشدگان فلسطینی هر روز افزایش مییابد؛ فقط کافی است یک فلسطینی دستش را بلند کند، میگویند وی میخواسته چاقو بزند و میکشند، وقتی کشتند میبینند چاقویی به همراه ندارد، خودشان یک چاقو میآورند و در دست آن شهید میگذارند و عکس میگیرند. اینگونه القا میکنند که چاقو در دستش بود و قصد داشت صهیونیستها را بکشد و اینگونه دروغپردازی میکنند و فلسطینیها را به شهادت میرسانند.
درباره بازداشتها، روزانه دستکم 15 نفر در کرانه باختری بازداشت میشوند، یعنی ماهانه 450 نفر. این در حالی است که مردم کرانه باختری در محاصرهاند. وسعت کرانه باختری 6 هزار کیلومتر بیشتر نیست؛ با این وجود 600 پست بازرسی رژیم صهیونیستی فقط داخل این 6 هزار کیلومتر قرار دارد. این غیر از شهرکهای یهودینشین است که دورتادور کرانه باختری و داخل آن قرار گرفتهاند. حال شما بگویید که ما مظلوم هستیم یا صهیونیستها!
ادعاهای صهیونیستها دروغ است و رژیم صهیونیستی از روز اول بر مبنای دروغ بنا نهاده شده است. دوسوم مردم فلسطین را در همان ابتدا اخراج کردند و رژیمشان را بنا نهادند. اصلاً رژیم صهیونیستی مشروعیت ندارد که بخواهیم درباره آن با کسی بحث کنیم.
در مورد کمکهایی که ایران میکند، میان ایران و کشورهای دیگر فرقی وجود دارد. خیلی از کشورها کمک میکنند و از ایران نیز بیشتر کمک میکنند، اما تفاوت در این است که ایران به مقاومت کمک میکند، ولی مثلاً قطر چند برابر ایران کمک میکند اما مقصد این کمکها مقاومت نیست، آنها از لحاظ وسایل نظامی کمک نمیکنند. یکبار قطر حدود 400 میلیون دلار کمک کرد، اما این کمک به مقاومت نبود، به غزه و در کل فلسطین و به اموری غیر از مقاومت بود. عربستان فقط 200 میلیون دلار به حکومت خودگردان فلسطین کمک میکند.
ایران تنها کشوری است که به مقاومت مردم فلسطین کمک میکند تا این مردم بتوانند از خاک، شرافت و عزتشان دفاع کنند و اگر بخواهند روزی جایزهای به نام شرافت بدهند، آن را باید به ایران بدهند که به مقاومت فلسطین کمک کرد تا بتوانند نه فقط از شرافت فلسطین بلکه از شرافت امت دفاع کنند.
غربیها و آمریکا نیز به فساد و پستی رژیم صهیونیستی و صهیونیستها پی بردهاند. 6 نفر از رئیسجمهورهای آمریکا را صهیونیستها کشتند، زیرا آنها به نفوذ کثیف لابیهای یهودی در جامعه آمریکا پی برده بودند، پس چرا باید این رژیم را باور کنیم؟! رژیمی که اصلاً نامشروع است. موضوع مسخرهای که وجود دارد، این است که نتانیاهو ادعا کرده آنها 3 هزار سال قدمت و تاریخ در فلسطین دارند. اصلاً خود نتانیاهو متولد لهستان و پدر و جدش هم متولد لهستان بودهاند. اگر بخواهیم تاریخ اجداد وی را مطالعه کنیم مطمئن باشید یا از روسیه هستند یا از کشورهای دیگر. حتی از بنیاسرائیل هم نیستند و ریشهای در قوم بنیاسرائیل ندارند و فقط آمدهاند که بر کشور فلسطین سیطره پیدا کنند.
آنا: اوضاع نظامی غزه چگونه است و معادله قدرت در منطقه چگونه رقم خواهد خورد؟
ابوشریف: با وجود اینکه غزه از نظر نظامی از بین رفته و چیز خاصی ندارد، وضعیت گروههای مقاومت در این منطقه خوب است و مقاومت توانست با تفکر خود که همان مقابله مستضعفان با مستکبران است، پیروز شود. در واقع مقاومت از عناصر و مؤلفههای قدرت خود استفاده کرد و توانست با آن پیروز شود؛ وگرنه غزه از لحاظ نظامی چیزی برای گفتن ندارد. ارتفاع بلندترین تپه غزه فقط 80 متر است و همه این موفقیتها به دلیل تفکر مقاومت و حمایتهای جمهوری اسلامی ایران است.
با شور و شوقی که رزمندگان مقاومت دارند، توانستند بر رژیم صهیونیستی پیروز شوند. حزبالله لبنان هم با اعتقاد و باور دینی توانست به پیروزی دست یابد و معادلهای ایجاد کرد که کشورها و ابرقدرتهای بزرگ دنیا هم نتوانستند از پس آن برآیند. امروز فرانسه و انگلیس از تلآویو میترسند و تا حرفی از دهانشان دربیاید، رژیم صهیونیستی آنها را به دشمنی با سامیها و یهود متهم میکند، اما حزبالله توانست حتی برتر از آنها ظاهر شود.
در واقع میتوانم بگویم حزبالله حتی قویتر از انگلیس و فرانسه است و قویتر از آنها عمل کرد. این جنبش لبنانی وعده داد و به وعدهاش عمل کرد. رژیم صهیونیستی نیز اگر چند گلوله شلیک کرد، فقط برای حفظ آبرویش بود و فقط مناطق خالی را هدف قرار دادند و نتوانستند هیچیک از رهبران حزبالله را هدف قرار دهند.
آنا: نقش سردار سلیمانی را در راهبری مقاومت و دفاع از قدس و موضوع فلسطین چگونه ارزیابی میکنید؟
ابوشریف: مقاومت از «صفر» یک معادله قدرت ساخت. به شما تأکید میکنم که طبق آیه پنجم سوره اسراء که خداوند میفرماید: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولً» (پس آنگاه كه وعده (تحقق) نخستين آن دو فرا رسد بندگانى از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مىگماريم تا ميان خانهها(يتان براى قتل و غارت شما) به جستجو درآيند و اين تهديد تحقق يافتنى است)، نابودی رژیم صهیونیستی حتمی است.
امروز غزه، جنوب لبنان و حتی سوریه واقعاً نیازمند «أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ» هستند که در واقع بیش از پیش در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت کنند. نظام سوریه قبل از بحران به ایجاد موازنه راهبردی در نبرد با رژیم صهیونیستی معتقد بود اما حزبالله و مقاومت فلسطین نوع متفاوتی از راهبرد ارائه کردند و موازنه وحشت نشان دادند و به این رژیم فهماندند که اگر آنها جنگنده اف-35 دارند، لازم نیست ما نیز همان را در اختیار داشته باشیم تا بخواهیم مقابلشان بایستیم، بلکه با یک موشک کوچک میتوان مقاومت کرد.
سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از مصادیق واقعی «عِبَادًا لَنَا»، «أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ» و از بندگان خوب، مخلص و متدین خداست که اصرار زیادی دارد هر جا میرود، قبله و قطبنمایش به سوی سرزمینهای اشغالی و گلدستههای قدس باشد.
حتی اگر به افغانستان، پاکستان یا اروپا برود، باز نگاهش به سمت گلدستههای قدس است. موضوع فلسطین و مقاومت اسلامی تمام فکر و ذکر حاج قاسم سلیمانی است و انشاءالله این طرز تفکر پیروز خواهد شد.
اگر مقاومت و ما بخواهیم پیروز شویم، نیازی به اموال سعودی و امارات نداریم، اینها برای ما پیروزی نمیآورد، بلکه آن چیزهایی که ما میتوانیم بر مبنای آنها پیروز شویم، عمل به آیات قرآن کریم و تفکر مقاومت است. باید به شما بگویم که گروههای مقاومت در حال حاضر از لحاظ اقتصادی بدترین وضعیت را دارند، ولی به فضل الهی و با کمک جمهوری اسلامی، حماس و جهاد اسلامی و سایر گروهها از لحاظ سیاسی، نظامی و مقاومت در بهترین وضعیت هستند.
آنا: انتظار میرفت مقاومت فلسطینی در کرانه باختری رود اردن تحرکات نظامی خوبی انجام دهد. ما احساس میکنیم خلاف رامالله و کرانه باختری، غزه جهادیتر و مقاومتر عمل میکند، ولی مردم این منطقه ظاهراً فرهنگشان متفاوت از مردم غزه است.
ابوشریف: در انتفاضه اول و دوم کرانه باختری بیشترین عملیاتها را انجام داد که بعضی از آن مقاومتها در حد افسانه بود. به عنوان نمونه اردوگاه جنین یک کیلومتر مربع و بیشتر خانههایش قدیمی و به صورت آلونک است. این اردوگاه با وجود محاصره کامل 13 روز مقاومت کرد. فرمانده عملیات نظامی علیه جنین رئیس وقت ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی بود که دو بار به این اردوگاه سر زد و بر عملیات نظارت کرد. با وجود این، 35 سرباز صهیونیست در آن عملیات کشته شدند و این نشان میدهد مقاومت فوق طبیعی عمل کرد و اسرائیل آنجا شکست خورد.
اما چرا آن موفقیتها امروز تکرار نمیشود؟ این موضوع به چند عامل بستگی دارد؛ نخست احداث دیوار حائل است که اسرائیلیها دور کرانه باختری کشیدهاند و کیلومترها طول دارد. دوم محاصره شدید منطقه است، سوم وجود شهرکهای صهیونیستنشین چه در خود کرانه باختری و چه در اطراف آن است. از همه این موارد بدتر، تشکیلات خودگران فلسطین به رهبری محمود عباس است که با رژیم صهیونیستی هماهنگی کامل دارد.
انتفاضه و قیام مردم در کرانه باختری حتمی است، مردم کرانه باختری نمیتوانند تا ابد ساکت بمانند و زمینه انتفاضه آماده شده است و حتماً شاهد آن خواهیم بود. اما همانطور که گفتم متأسفانه یک مانع بزرگ در برابرمان وجود دارد و آن تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس است.
آنا: نتانیاهو بهتازگی این موضوع را مطرح کرد که با اعمال حاکمیت یهود، همه شهرکها را در کرانه باختری تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی قرار داده است. وضعیت شهرکها در این مناطق چگونه است؟
ابوشریف: رژیم صهیونیستی حضور امنیتی شدیدی در کرانه باختری و منطقه C دارد (کرانه باختری به سه منطقه B ،A و C تقسیم شده است). منطقه «C» قریب به 60 درصد کل منطقه کرانه باختری را تشکیل میدهد. این 60 درصد کلاً در اختیار رژیم صهیونیستی است و از لحاظ امنیتی، امنیتش در اختیار تلآویو است؛ شهرکها، قدس، نوار مرزی اردن، جادههای خارج شهرهای کرانه باختری و جادههای کمربندی کلاً در اختیار رژیم صهیونیستی است. سازمان اطلاعات این رژیم در همه شهرها و روستاهای فلسطینی وجود دارد و از لحاظ امنیتی، کاملاً در اختیار تلآویو است و مردم فلسطین در آنجا کاملاً محاصره شدهاند. با وجود این، مردم فلسطین اهمیت نمیدهند و انتفاضه حتمی است اما از تمام اینها بدتر خود تشکیلات به رهبری محمود عباس است. با وجود همه اقدامات امنیتی رژیم صهیونیستی، از نظر ما محمود عباس و تشکیلات خودگران فلسطین از همه بدتر است و این مانع انتفاضه میشود.
محمود عباس به راه حل گفتگو با رژیم صهیونیستی اعتقاد داشت، اما این موضوع به بنبست رسیده و خودش نیز این را درک کرده است و راه مذاکره و سازش با رژیم صهیونیستی دیگر به نتیجه نمیرسد.
انتهای پیام/4106/4033/پ
انتهای پیام/