روایت هنرور از هنرمندی که با موبایل اثر هنری میآفریند/ عزم دو جوان برای تقویت اقتصاد هنر
به گزارش خبرنگار حوزه هنرهای تجسمی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، علی هنرور طراح و مجسمهساز بااستعدادی است که چند سالی در میان هنرمندان این رشته نامی برای خود دستوپا کرده است. هنرور 34 ساله متولد و ساکن شیراز و دارای مدرک کارشناسی در رشته مجسمهسازی از پردیس هنرهای تجسمی دانشگاه تهران است.
وی مدتی است که در زادگاه خود به همراه دوستانش گالری «پیرسوک» را تأسیس کرده تا هنرمندان شیرازی هم بتوانند بدون مراجعه به پایتخت، آثار خود در زمینه هنرهای مدرن را به معرض نمایش و فروش بگذارند.این گالری در رویداد «تیر آرت فر» که اوایل تیرماه امسال در پردیس چارسو برگزار شد نیز حضور فعالانهای داشت و در کنار گالری امروز از اصفهان، دو غرفه غیرتهرانی «تیر آرت فر» امسال بودند. گفتگوی این هنرمند جوان با خبرنگار خبرگزاری آنا را در ادامه ازنظر میگذرانید:
انگیزه تأسیس گالری در شیراز
حدود دو سال پیش گالری پیرسوک را با همکاری دوست هنرمندم محسن زارع در شیراز راهاندازی کردیم. البته هر دوی ما چندین سال است که در حوزه هنرهای تجسمی فعالیت میکنیم. از آنجایی که به سیستم ارائه و فروش آثار هنری در شیراز نقد داشتیم و به خاطر ارتقای فرهنگسازی در حوزه اقتصاد هنر، تصمیم گرفتیم که خودمان به میدان بیایم.
در تلویزیون و مطبوعات به گونههای مدرن هنری بهاندازه کافی پرداخته نمیشود
احساس کردیم یک سری کمبودها در این زمینه وجود دارد که میتوانیم با تأسیس گالری آنها را جبران کنیم. مجموعهای که خود هنرمندان آن را اداره کنند. هدف ما این بود که با ایجاد این گالری هم به سهم خودمان در ارتقای فضای هنری شیراز تأثیر بگذاریم و هم بتوانیم پروژهای را که واقعاً به آنها اعتقاد داریم با کیفیتی بالا انجام داده و درنهایت روی فروش آن نیز کار کنیم.
از اسفندماه سال 1396 تاکنون در 25 نمایشگاه انفرادی با 25 هنرمند حاضر بودیم. اغلب هنرمندانی که ما با آنها کار میکنیم اهل شیراز هستند و برخی هم از شهرهای دیگر آمدند. در این مدت بیشتر روی هنر معاصر تمرکز کردهایم مدیومش خیلی برای ما مهم نیست. نقاشی، عکس، مجسمهسازی، طراحی و چیدمان و... برای ما آنچه اهمیت دارد فارغ از فن و مدیای آن پروژه، هنری است که خالق اثر تعریف میکند. تجربهگرایی و جوان بودن هنرمندان یکی از معیارهای مدنظر ماست.
گالریهای بسیار خوب و معتبری در شیراز وجود دارند که ما هم پس از شروع به کار روابط خوبی با آنها برقرار کردیم. بههرحال چرخه اقتصاد هنر به تنوع نیاز دارد. یک گالری فقط روی بازار خارج از ایران کار میکند و یک گالری هم فقط روی نقاشی یا هنرهای کلاسیک که مشتریان زیادی دارد تمرکز دارد، ما احساس کردیم جای هنر معاصر در یک گالری که با هنرمندان جوان و تجربهگرا کار کند، خالی است. حتی در تهران همچنین گالریهایی زیاد نیستند بنابراین ما کارمان را در این حوزه آغاز کردیم. درواقع احساس کردیم که در این عرصه جای نگاه و تیپ کاری که ما داشتیم خالی بود و سعی کردیم همیشه آن سلیقه و کیفیتمان را حفظ کنیم.
من و محسن زارع به همراه چهار تن از دیگر از خالقان آثار در «تیر آرت فر» امسال که اولین نمایشگاه گالری ما در تهران محسوب میشد حاضر شدیم. از این جمع 6 نفره یک نفر از هنرمندان تهرانی و بقیه اهل شیراز هستند. یکی از این دوستان هم در حال حاضر در آلمان مشغول تحصیل است.
هنر دیجیتال با اپلیکیشن موبایل
یکی از هنرمندان ما آقای «اصلان ارزاقی» است که در حوزه هنر دیجیتال فعالیت میکند. ایشان با استفاده از اپلیکیشنهای موبایل و با مجموعهای از دایرهها آثار خود را خلق میکند یعنی در ابتدا با یک دایره کار را شروع میکند و با تغییر مداوم آنها درنهایت اشکال مختلفی را بهعنوان خروجی میگیرد. ضمن اینکه همه این آثار نسخه متحرک هم دارند.
اینگونه هنری، اسامی مختلفی دارد ازجمله هنررسانه، هنر رسانه نوین، هنر دیجیتال و با آنگونه که ما آنها را میخوانیم: «ویژوال آرت». درهرحال، زیرمجموعه هنر معاصر محسوب میشود یعنی آن دسته هنرهای تجسمی که هم در دو بعد و هم در سه بعد ایجاد شدهاند. هنر معاصر مفهومی کلی است و قالبهای گوناگونی دارد.
ضررت فرهنگسازی برای اقتصاد هنر
بزرگترین مشکل اقتصاد هنر در کشور ما بحث فرهنگی است. فرهنگ خرید اثر هنری در جامعه وجود ندارد. فقط قشر محدودی با هنر در ارتباط و تماس هستند. علاقه دارند، میروند میبینند و با خالق اثر یا گالریدار برای خرید آثار ارتباط شکل میگیرد.
چون کار هنری زمان و هزینه قابلتوجهی میبرد، طبیعی است که قیمت آثار برای افرادی که با هنر آشنایی ندارند قابلپذیرش نباشد. وقتی از قیمت اثر مطلع میشوند، میگویند مگر چهکار کردهاید؟! دیگر به این موضوع توجه نمیکنند که یک ایده هنری ممکن است از طراحی تا پایان اجرا دو سال بهطول بینجامد تا مثلاً حاصل آن بشود پنج تابلو. حالا اگر دو سال حقوق یک کارمند متوسط را محاسبه کنید، بیشتر از این مبالغ میشود ولی اینطور نگاه نمیکنند چراکه از لحاظ فرهنگی روی این موضوع کار نشده است و آشنا نیستند. نه در رسانهها و نه در نظام آموزشی ما نیز این موضوع تعریفنشده است. شناخت جامعه از اثر هنری نهایتاً به تابلوهای نقاشی هنرمندان معروفی مثل استاد کمالالملک یا استاد فرشچیان ختم میشود.چون کار هنری زمان و هزینه قابلتوجهی میبرد، طبیعی است که قیمت آثار برای افرادی که با هنر آشنایی ندارند قابلپذیرش نیست.
چون کار هنری زمان و هزینه قابل توجهی میبرد، طبیعی است که قیمت آثار برای افرادی که با هنر آشنایی ندارند، قابل پذیرش نباشد
در تلویزیون و مطبوعات به گونههای مدرن هنری بهاندازه کافی پرداخته نمیشود و به جز قشر محدودی که هنر را بهطور مستقیم دنبال میکند عموم مردم از این موضوع بیخبر هستند.
ما باید سعی کنیم تا این مشکل فرهنگی را برطرف کنیم. ما در شیراز برای فرهنگسازی در این زمینه کار میکنیم. مثلاً سعی میکنیم قیمتهای بالایی برای آثارمان در نظر نگیریم تا این چرخه اقتصادی در هنر به هر ترتیب آغاز به حرکت کرده و پولی وارد اقتصاد هنر کشور بشود.
البته در تهران وضعیت بهتر است چون متقاضی خارجی هم دارد. یک سری روندها از قدیم شکلگرفته و افراد روی آن کارکردهاند ولی در شهرهای کوچک برای فرهنگسازی هنوز در این حوزه در ابتدای راه قرار داریم. در شیراز این فرهنگ بهتدریج در حال جا افتادن است. در چند سال اخیر، همین گالریهای اندکی که مشغول به فعالیت هستند، موفق شدهاند فروش مرتبی داشته باشند ولی هنوز راهی طولانی در پیش داریم تا از آن بهعنوان اقتصاد هنر یاد کنیم.
انتهای پیام/4072/4104/پ
انتهای پیام/