دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
20 خرداد 1398 - 01:44

نقد جامعه و انسان‌ها با «واژه‌های بازیگوش»

«واژه‌های بازیگوش» مجموعه‌ای کوتاه و خوش‌خوان شامل داستان‌های کوتاه طنز که با زبانی تند و تیز و در قالب طنز ارائه شده است.
کد خبر : 396939
12121.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، احمد اکبرپور نویسنده و شاعر معاصر ایرانی که بیشتر آثارش ویژه کودکان و نوجوانان است، برای بزرگسالان نیز آثار قابل توجهی به رشته تحریر درآورده است.


خلاقیت و نوآوری او در بازآفرینی و بازنویسی افسانه‌ها، فرهنگ کهن ایرانی به زبانی تازه باعث شده تا این آثار کهن به گوش مخاطب نسل معاصر برسد. طنز موجود در آثار وی، چه در کارهای صرفاً طنز مانند «واژه‌های نفهم»، و چه در آثار اجتماعی مانند «من نوکر بابا نیستم» نه تنها کودک و نوجوان، حتی مخاطب بزرگسال را به سمت خود کشانده است.


اکبرپور در آخرین کتاب خود با عنوان «واژه‌های بازیگوش» که از سوی انتشارات شهرستان ادب وارد بازار نشر شده، از هیچ رویدادی در زندگی انسان‌ها به سادگی عبور نکرده و با نگاهی طنز آن‌ها را دستمایه تذکر و تلنگر به خواننده قرار دده است. این کتاب مجموعه‌ای کوتاه و خوش‌خوان شامل داستان‌های کوتاه طنز و به نوعی بازی با اصطلاحات فارسی است که با زبانی تند و تیز و در قالب طنز ارائه شده است.


این کتاب رفتارها و منش و روش انسان‌ها در محیط منزل و خانواده تا محل کار و مراوده‌های بین انسان‌ها در تمامی محیط‌ها را مورد توجه قرار داده و با زبانی طنز به نقد این رفتارها پرداخته است. 


اکبرپور در بخشی از مقدمه این کتاب آورده است: «یک سری کلمات داریم که برای طنز و شوخ‌طبعی و ازین جور چیزها کاربرد دارند و جایشان عمراً روی سر جملات نیست و خیلی‌ها چپ‌چپ نگاهشان می‌کنند که نکند خدایی نکرده بی‌ادبی باشد و بدآموزی داشته باشد و این کلمات همیشه خدا، نخودی هستند حالا بماند که اگر این نخودی‌ها نبودند ما همیشه عبوس و اخمو بودیم و هیچ هر و کری در جهان ثبت نمی‌شد و لبخند و قاه‌قاه و این‌جور کلماتی اصلاً آفریده نمی‌شد».


در بخشی تحت عنوان «ده فرمان» در این کتاب می‌خوانیم:


«فرمان هفتم: مطالعه اصلاً!


اگر می‌خواهید خوشبخت شوید حتی لای کتاب را هم باز نکنید. متأسفانه توی کتاب‌ها پر از چیزهایی است که آدم را از نفهمی درمی‌آورد و این ابتدای بدبختی است آدم نفهم تا سرش را گذاشت روی بالش خوروپفش به هوا می‌رود ولی آدم فهمیده به هزار و یک چیز فکر می‌کند و این‌قدر دنده به دنده می‌شود که نگو. ... رابطه خوشبختی و فهمیدن مثل رابطه مار با پونه است».


انتهای پیام/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب