دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
19 خرداد 1398 - 09:34

مذاکرات فرا برجامی و معامله قرن، دو روی یک سکه

اگر امروز ترامپ و هیئت حاکمه آمریکا صریحا می‌گویند براندازی در برنامه‌شان قرار ندارد، قدرت جمهوری اسلامی و کاهش قدرت جبهه مقاومت را با مذاکره نشانه رفته‌اند.
کد خبر : 396775
636941136791575984_md.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، یک‌ سال پیش ایالات متحده آمریکا از برجام خارج شد و در پی آن تحریم‌های همه‌جانبه‌ای را به کشورمان تحمیل کرد؛ همچنین وزارت خزانه‌داری و اتاق جنگ اقتصادی دولت ترامپ در طول یک‌ سال گذشته با اتخاذ مجموعه راهبردهایی، فشار گسترده‌ای در حوزه صادرات نفتی و جابه‌جایی ارز علیه ایران طراحی کردند. در این میان اروپای ناتوان نخواست یا نتوانست راهکاری برای برجام بدون آمریکا بیابد و همچنان برجام بی‌ثمری روی دست ما ماند. در سالگرد خروج آمریکا از برجام در پی سیاست‌های صبر و انتظار واکنشی دولت ما، آمریکا بخش دوم سناریوی خود را به مرحله اجرا گذاشت؛ پیشنهاد مذاکره برای پایه‌گذاری توافقی جدید به‌عنوان روی دیگر سکه؛ طرح معامله بزرگ قرن که بتواند تامین‌کننده امنیت رژیم غاصب صهیونیستی باشد. هنوز به ‌خاطر داریم که رایس، وزیر امور خارجه دولت جمهوریخواه بوش، ایده خاورمیانه بزرگ را مطرح کرد و پس از آن در زمان اوبامای دموکرات در وزارت امور خارجه ایالات متحده برای تحقق این خاورمیانه که در آن مرزها برداشته شود، ایده دولت اسلامی عراق و شام (داعش) مطرح و این سناریو با حضور داعش در جهت امنیت‌بخشی به رژیم صهیونیستی پیاده‌سازی شد. اوج همکاری راهبردی دولت‌های دموکرات و جمهوریخواه در یک استراتژی مشخص خود، خط بطلانی بر تصور غلط تفاوت ماهوی دولت‌ها در آمریکا بود.


 پس از اشغال بیش از 80 درصد خاک سوریه و بخش‌های بسیاری از عراق توسط داعش، به‌نظر می‌رسید این ایده در حال پیاده‌سازی است، اما با ورود به‌هنگام سپاه مقاومت به منطقه، این نقشه هم نقش بر آب شد.


پس از این پرده دیگری برداشته شد و آن برخورد با ریشه تئوریک مقاومت در منطقه است. ایران اسلامی باید تضعیف می‌شد تا معامله قرن شکل بگیرد. ترامپ بازیگر این صحنه است. برجام که با نیت مهار جمهوری اسلامی در پیشرفت‌‌های هسته‌ای برمبنای گذشت از پیشرفت‌های هسته‌ای شکل گرفته بود با غفلت دولتمردان از بندهای مشروط رهبری حفره‌هایی را درون خود داشت که دستمایه برنامه‌ریزی خروج یک‌طرفه آمریکا از این توافق بین‌المللی شد.


 روزها در گذر است، پس از یک ‌سال از خروج آمریکا، ترامپ پرده دیگری از امنیت‌بخشی به رژیم صهیونیستی را به نمایش گذاشته است. مذاکره جدید با ایران، برخلاف ایده کسانی که سناریوی آمریکایی لغو برجام را فقط به رفتارهای غیردیپلماتیک ترامپ و تیم رادیکال ایران‌ستیزش همچون بولتون نسبت می‌دهند باید توجه کنیم امنیت رژیم صهیونیستی وجه مشترک همه دولتمردان آمریکایی بوده است و هیچ تفاوتی بین جمهوریخواه یا دموکرات در این زمینه وجود ندارد. در این هیاهوی نمایشی ترامپ، دانستن عقبه فکری دشمن کمک به شناخت بهتر او می‌کند.


 در سی‌امین سالگرد رحلت امام(ره)، رهبر معظم انقلاب سخنان مهمی را که سرمایه ادامه مسیر انقلاب اسلامی است، بیان فرمودند. ایشان اشاره داشتند: «برای آنکه در موضوع لزوم مقاومت در برابر زورگویان عالم دچار خطای محاسباتی نشویم، باید به واقعیات و حقایق مربوط به جبهه استکبار آمریکا به‌خوبی مطلع باشیم و از واقعیات، ظرفیت‌ها و توانایی‌های خودمان نیز شناخت صحیحی داشته باشیم.» لذا در این نوشتار مبتنی‌بر مقالات متخصصان آمریکایی که در پشتیبانی علمی و فنی آنچه به‌عنوان خروج از برجام نام گرفته به کنکاشی در موضوع شعار مذاکره برای شکل‌دهی توافق جدید می‌پردازیم.


در سالگرد برجام مقاله‌ای تحت ‌عنوان «فرصتی برای یک توافق هسته‌ای جدید با ایران: دیگر در جهت غروب آفتاب حرکت نکنید در حالی که در آینه به پشت خود نگاه می‌کنید» توسط دیوید آلبرایت و آنرو استرایکر از موسسه علوم و امنیت بین‌الملل منتشر شد. خطاب این مقاله بخشی از هیات حاکمه ایالات متحده و اروپاییان معتقد به لزوم برگشت بی‌قید و شرط به برجام و ادامه روابط منطبق با برجام با ایران است. مطالعه این مقاله از آنجایی که مبانی فنی رفتار ترامپ در اصرار بر مذاکره جدید و شکل‌دهی توافق هسته‌ای جدیدی را آشکار می‌کند، درخور توجه است. نویسنده اصلی مقاله دیوید آلبرایت یک فیزیکدان آمریکایی نزدیک به سازمان‌های اطلاعاتی سیا و موساد است که هم در مساله واهی سلاح هسته‌ای عراق عضو تیم بازرسی آژانس  بین ‌المللی انرژی اتمی بود و  هم در بیش از یک دهه اخیر در ادعاهای واهی، تلاش کشورمان در زمینه دستیابی به سلاح هسته‌ای را مطرح کرده است. البته این اتهامات بارها توسط سران رژیم صهیونیستی مطرح شده و توسط کشورمان این اتهام که قبل از توافق برجام نیز مطرح می‌شد کاملا مردود اعلام شده است. توافق برجام مبنای خروج از اتهام‌زنی‌های واهی بود که طرفین بر مسیر انجام آن توافق کردند و طرح دوباره این موضوعات نکته جدیدی را دربر ندارد.


البته باید اشاره کرد پیشرفت‌های اعجاب‌انگیز و مستقل دانش هسته‌ای در کشور و روند ایجاد این دانش و شناسایی سطح دانش و کنشگران آن برمبنای جاسوسی سرویس‌های اطلاعاتی همواره مورد توجه دشمنان انقلاب اسلامی خصوصا رژیم غاصب صهیونیستی و ایالات متحده بوده است. یکی از این تلاش‌ها تشکیل گروه کار به سرپرستی دیوید آلبریت، موسس علوم و امنیت بین‌الملل و اولیور هاینونن (معاون آژانس انرژی اتمی در زمان البرادعی که سرپرستی بازرسان آژانس انرژی اتمی را به‌عهده داشت) برای بررسی 55 هزار سند ادعایی از سوی رژیم صهیونیستی در موسسه علم و امنیت بین‌الملل در ایالات متحده است.


 البته باید توجه داشت آلبرایت یک ضدایرانی تمام‌عیار است که حاصل تلاش این گروه انتشار بیش از 30 گزارش پیرامون دانش هسته‌ای که در دوره جدید از ابتدای آبان‌ماه 1397 تا خردادماه 1398 است.
 این گروه سعی کرده به ابعاد مختلف وجوه توانایی دانشمندان ایرانی به‌همراه مشخصات آنها بپردازد. در آخرین گزارشی که به‌عنوان جمع‌بندی ارائه شده است، یک توجیه فنی نسبت به رفتار دولتمردان آمریکایی در لزوم برهم‌زدن برجام و عدم برگشت بی‌قید و شرط به آن ارائه کرده است. در مطلع مقاله با اشاره به سالگرد خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریم‌های گسترده علیه ایران و پاسخ ایران به عدم مذاکره و ضمنا مجموعه‌ای از اقدامات صریحا اشاره می‌کند: «بازگشت به برجام با منافع امنیت ملی آمریکا در تضاد است. این معامله اهرم‌های فشار کلیدی را برای آمریکا از بین می‌برد.»


در ادامه با اشاره به اینکه عدم تمایل دو طرف برای کشیده شدن این درگیری‌ها به درگیری نظامی مسیر مذاکره را برای ادامه، به‌عنوان راهی مفید برای طرفین پیش‌بینی می‌کند، هدف آن از سوی آمریکا را این‌گونه بیان می‌کند: «آمریکا می‌خواهد ایران با شرایطی که نه‌تنها به مسائل موشکی و هسته‌ای، بلکه به فعالیت‌های زیان‌بخش منطقه‌ای این کشور و حمایت‌های آن از تروریسم مربوط می‌شود کنار بیاید.» نویسندگان لزوم توجه به برنامه گذشته ایران در زمینه هسته‌ای و موشک‌های بالستیک را مسیری سخت برای انجام توافق جدید می‌دانند و توصیه می‌کنند: «آمریکا و متحدانش باید به‌دنبال ایجاد یک معامله بهتر باشند؛ معامله‌ای که ضعف‌های توافق شناخته‌شده کنونی را برطرف کند؛ ضعف‌هایی مانند لغو محدودیت‌های هسته‌ای، بررسی‌های ناکافی از برنامه پیشین تسلیحات هسته‌ای ایران که شاید در حال حاضر نیز در جریان باشد و محدودیت‌های ناکافی در ساخت موشک‌های بالستیک.» در ادامه قصد نهایی تئوریسین‌های صهیونیست آشکارتر می‌شود که به‌دنبال ایرانی ضعیف در مقابل همسایگانی تا دندان مسلح هستند و بیان می‌کند: «تحریم موشک‌های بالستیک و سلاح‌های رایج و (در نظر گرفتن) مسائل منطقه‌ای باید در هر مذاکره‌ای آورده شود. اگرچه سخت است، اما آمریکا باید به‌دنبال یک مذاکره هسته‌ای باشد که این مسائل را در بر می‌گیرد.»


در ادامه نویسندگان به تحلیل موضع کشورمان در عدم پیوستن به مذاکره تا تشکیل دولت جدید در آمریکا به امید بازگشت آمریکای دموکرات به برجام اشاره و مطرح می‌کنند: «ملحق شدن دوباره به برجام و رها کردن اهرم‌های فشار آمریکا، به‌جای حل کردن مشکلات در توافق جدید، تهران را بر بازی مسلط می‌کند و امنیت آمریکا، منطقه و جهان در دهه‌های آینده تهدید خواهد شد به‌خصوص اینکه محدودیت‌ها بر سلاح‌های رایج، هسته‌ای و موشکی به‌تدریج از بین می‌روند.» و تا آنجا پیش می‌روند که در جای دیگر مقاله ملحق‌شدن به برجام را فاجعه‌بار توصیف می‌کنند.


این سیاست‌ورزان صهیونیست پنهان نمی‌کنند که به‌هیچ‌وجه قائل به داشتن برنامه هسته‌ای برای ایران نیستند و خروج از برجام و طرح دوباره مذاکره در جهت محرومیت دائمی جمهوری اسلامی از داشتن هر نوع برنامه غنی‌سازی همیشگی است و در مقاله می‌نویسند: «حمایت از پیوستن دوباره به برجام یعنی حمایت و مشروعیت دادن به این پیامد برجام که به ایران اجازه می‌دهد زیرساخت‌های صنعتی خود را برای تولید سانتریفیوژ‌های گازی پیشرفته ایجاد کند و به‌وسیله آن اورانیوم غنی‌سازی کند؛ پروسه‌ای که در سال 2023 یا در دوره ریاست‌جمهوری بعدی آمریکا آغاز می‌شود. ایران برنامه‌ریزی کرده شمار بسیاری از سانتریفیوژ‌های پیشرفته را در سال 2025 به کار گیرد. این برنامه، در طرح بلندمدت غنی‌سازی که همراه با برجام توسعه یافت، پیش‌بینی شده است.» و کتمان نمی‌کنند که این همه برای تامین امنیت رژیم صهیونیستی است و به‌صراحت می‌گویند: «این برنامه همواره برای امنیت و صلح منطقه یک تهدید به‌همراه داشته است.» و در جای دیگر اشاره می‌کنند: «اکنون، ما به راه‌حل‌های مذاکره‌شده نیاز داریم؛ راه‌حل‌هایی که از منافع امنیتی آمریکا و متحدانش در خاورمیانه محافظت می‌کنند.»


اگر امروز ترامپ و هیئت حاکمه آمریکا صریحا می‌گویند براندازی در برنامه‌شان قرار ندارد، قدرت جمهوری اسلامی است که با مذاکره آن را نشانه رفته‌اند و یکی از ‌انگیزه‌های طرح مذاکره اصرار بر تحریم سلاح‌های متعارف برای ایران و کاهش قدرت جبهه مقاومت است به‌طوری که می‌گویند: «طرفداران پیوستن دوباره به برجام بهتر است بفهمند که انجام این کار همچنین به‌معنی قبول پایان دادن به تحریم‌های تسلیحاتی سازمان‌ملل بر ایران است که مقرر شده در اکتبر 2020 اجرایی شود. این تحریم‌ها در قطعنامه 2231 سازمان‌ملل ثبت شده، قطعنامه‌ای که برجام را به آماج می‌رساند، در حالی که در آمریکا و اروپا بر سر این موضوع اتفاق‌نظر وجود دارد که ایران از سلاح‌های رایج برای اقدامات خطرناک و خبیثانه استفاده کرده است.» و کتمان نمی‌کنند که اگر امروز به‌خاطر قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران جرات اندیشیدن به اقدام نظامی علیه ما را ندارند با توافق جدید مقدمات آن را ایجاد خواهند کرد و بیان می‌کنند: «با ملحق شدن دوباره به برجام، ایران همچنین این موهبت را به دست خواهد آورد تا نیرو‌های نظامی رایج خود را تقویت و کار را برای نظامیان آمریکا در زمان توجه بیشتر به سلاح‌های هسته‌ای، سخت‌تر کند. حمایت از این توافق یک آینده خطرناک را در پی خواهد داشت. بازگشت به برجام گزینه مناسبی نیست. بهترین گزینه برای همه ما اکنون متوقف کردن آینده‌ای است که آن رقم خواهد زد.» در پایان باید اشاره کنیم در این پیچ تاریخی لازم است برای حفظ اقتدار و عزت ایران اسلامی بر پیمان با امام راحل پایه‌گذار ایده مقاومت محکم بمانیم و از عهدمان با رهبری بزرگ و خردمندمان در همراهی با ایشان که فرمودند «در 40 سال گذشته هرجا که ایستادگی کردیم، موفقیت و پیشرفت نصیب ما شده است و هرجا براساس میل طرف مقابل حرکت کردیم، ضربه خوردیم» غفلت نورزیم.


منبع:فرهیختگان


انتهای پیام/4112/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب