شادی؛ تصویر فراموش شده در رسانهها
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، بیماریها و اختلالات روانی بهخصوص افسردگی آمار چشمگیری در کشور دارد. 24درصد از مردم یعنی حدود 20 میلیون نفر دچار حداقل یک اختلال و بیماری روحی، روانی هستند که شایعترین آن افسردگی و اضطراب است. وزیر جدید بهداشت با اطلاع و اشراف به این موضوع از صداوسیما درخواست کرد برنامههایشان را به سمت پیامها و موضوعات شاد سوق دهند.
سعید نمکی دو روز پیش با تأکید بر اینکه مردمان افسرده نیازمند فضای شاد هستند و طرح این سؤال که چرا روانپریشیها را جدی نمیگیریم و برنامهها را شاد نمیکنیم؟ گفت: بارها از دوستانم در سازمان صداوسیما خواهش کردهام که تولیدات خود را با پیامهای شادمانکننده به جامعه عرضه کنند. اینکه آخر یک سریال از سازمان پزشکی قانونی، سازمان بهشت زهرا، مبارزه با مواد مخدر و فلان بیمارستان تشکر کنیم، اشتباه است و اینکه برای مثال از اخبار جهان، فستیوالهای شادی را که در جهان برگزار میشود کمتر به مردم نشان دهیم و در عوض تمام غمها، غصهها، انفجارها و خونریزیها را به ذهن خسته مردم منتقل کنیم، اشتباه است. نخستین رکن رسیدگی به نظام سلامت بهویژه در کشورهایی مانند ایران، رسیدگی به بهداشت روان است و اگرچه اقتصاد یک جامعه میتواند بر بهداشت روان تأثیر گذارد، اما همه تأثیرگذاریها فقط با شرایط اقتصادی یک کشور نیست، چون انسانهای پولدار غمگین یا بیپول شاد، کم نیستند.
نمکی از افسردگی بهعنوان یکی از عارضههای مهم جامعه یاد کرد و افزود: روانهای افسرده برای انحراف، اعتیاد و آسیبهای اجتماعی، آمادگی دارند. چرا آمار مسمومیت با الکل دستساز در کشور رو به افزایش است؟ چرا این واقعیت را نمیپذیریم که روحهای افسرده به سوی مواد مخدر گرایش دارند؟ مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند که به جامعه یأس و ناامیدی منتقل نکنید و بذر ناامیدی در دل مردم نپاشید.
به اعتقاد کارشناسان مسئولیت وقوع خبر شاد و تلخ با رسانهها نیست اما رسانهها میتوانند بهعنوان تسهیلگر در پررنگ کردن خبرهای خوب و ایجاد نشاط در جامعه مؤثر باشند. اکبر نصراللهی، استاد ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی که خود، پیش از این سالها از مدیران بخش اخبار سازمان صداوسیما بوده است، در گفتگو با همشهری در مورد نقش رسانهها در ایجاد شادی و یا ناامیدی در جامعه گفت: در دنیایی زندگی میکنیم که با انواع خبرهای تلخ یا شاد و مفرح سر و کار داریم. وقوع خبرهای شاد و مفرح و امیدزا و یا برعکس ناراحتکننده و یا بهاصطلاح علم ارتباطات، خبرهای دارای ارزش خبری «برخورد» اساسا بر عهده رسانه نیست؛ در واقع اینطور نیست که رسانه علت اصلی بهوجود آوردن خبر تلخ یا شیرین باشد؛ هرچند در بهوجود آمدن آن چندان بیتأثیر نیست؛ بهطور مثال رسانه در بروز حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و سونامی اثر قاطع ندارد ولی میتواند با نوع تولیدات و آموزشهایی که در اختیار مردم قرار میدهد، در کاهش شدت آسیب این حوادث مؤثر باشد. رسانه نمیتواند کاری کند که خبر منفی و تلخ رخ ندهد ولی میتواند خبرهای امیدزا را پررنگ منتشر کند.
وی در مورد دیدگاههای متفاوت درباره قدرت رسانه گفت: «اصولاً سه دیدگاه در این زمینه وجود دارد. برخی معتقدند رسانه قدرت مطلق دارد و مثل یک سرنگ قوی هر پیامی را بهصورت مطلق و قطعی میتوان با آن به مخاطب تزریق کرد. دیدگاه دیگر اثر رسانه را محدود میداند و معتقد است که رسانهها میتوانند دیدگاهها و رویههای موجود در مردم را تقویت یا تضعیف کنند. دیدگاه دیگر که این روزها رواج بیشتری دارد معتقد است که رسانه، تأثیر قدرتمند دارد ولی این تأثیر مطلق نیست. اگر براساس این 3 نظریه بخواهیم رسانهها را تحلیل کنیم، آنها مسئول خبرهای تلخ نیستند».
نصراللهی که موافق نظر وزیر بهداشت مبنی بر نقش رسانهها در تولید شادی در جامعه است، گفت: در شرایطی هستیم که جامعه نیاز به شادی دارد؛ تحریمهای ظالمانه به مردم فشار روانی وارد کرده است. تیم تبلیغاتی ترامپ هر روز یک جنگ روانی علیه ایران راه میاندازد؛ در روزهای اخیر هر دو - سه هفته یکبار موضوعی را مطرح و خاطر مردم ایران را مکدر میکند. هر روز با پمپاژ خبرهای منفی امنیت روانی مردم را هدف قرار داده و شرایط اقتصادی آنها را متزلزل کرده است. در داخل کشور نیز برخی حوادث مانند سیل ماههای اخیر که باعث شد تعدادی از مردم جان و مالشان را از دست بدهند، وقوع قتلها و سرقتها، گرانیها، بیکاری، نظارت ناکافی مسئولان و... عامل بهوجود آمدن خبرهای تلخ و منفی شده است. در این شرایط رسانهها باید به حقوق مردم یعنی دانستن و حق امنیت روحی و روانی مردم توجه کنند. رسانهها نباید تنها با استناد به اینکه «دانستن حق مردم است» و «مردم باید بدانند تا تصمیم درستی بگیرند» آنها را از حق دیگری که آرامش روحی و روانی است، محروم کنند. رسانههای مسئول آنهایی هستند که به هر دو حق توجه میکنند و اتفاقات و وقایع مثبت را هنرمندانه، بموقع و جامع در اختیار مردم قرار دهند. وظیفه ذاتی رسانهها انتشار اخبار مثبت و منفی است و از سوی دیگر وظیفهشان اقتضا میکند که خبرها را متناسب با شرایط روحی و آستانه تحمل مردم منتشر کنند.
وی با تأکید بر اینکه رسانهها موظف به ایجاد تعادل بین خبرها هستند، گفت: رسانهها باید توجه داشته باشند که چه خبری را در چه ساعتی برای چهکسی منتشر میکنند؛ خبر با چه شدتی در اختیار مخاطب قرار میگیرد؟ آیا سرشار از زشتیها و خشونت است یا میتوان با صحنههای ملایمتر واقعهای تلخ را گزارش کرد؟ رسانهها میتوانند با مدیریت بهتر، در تولید پیام تعادل ایجاد کنند تا مردم امیدوارانه روزشان را به پایان برسانند. رسانهها اگر خبرهای منفی و اشکالات را بیان میکنند، حتما راهکارهای حل چالشها را هم اطلاع دهند. براساس تحقیقات من، همکاران رسانهای متأسفانه در تولید پیام منفی در ساخت سریالهای دراماتیک و ناراحتکننده مهارت دارند ولی در همان خبر و فیلم و سریال راهکاری نمیدهند. ارائه راهکار از زبان قهرمانان داستان، یک مهارت است. نیاز مردم به پیام شاد و امیدوارکننده بهویژه بعد از جنگ و تحریمها امری بدیهی است. اما متأسفانه دو مشکل اصلی در این زمینه وجود دارد، رسانههای ما در تولید پیام شاد اکثرا ناتوانند و در انجام آن حاضرند به هر بهایی مردم را بخندانند. خنداندن مردم با عبور از خط قرمزهای فرهنگی سیاسی و امنیتی اصلا پسندیده نیست. همانطور که تولید خبرهای منفی شلیک به روان مردم است، تولید پیام شاد با عبور از خط قرمزهای فرهنگی و دینی نیز جایز نیست؛ مثلا در فیلم رحمان 1400 تلاش میشود به هر طریقی مردم را بخندانند؛ حتی اگر این خندیدن به قیمت معمولی کردن زیرآبزنی و حذف رقیب به هر قیمتی باشد؛ مثال مثبت محتوای طنز سریال پایتخت است که خانواده به هر قیمتی کنار هم هستند و از هم حمایت میکنند.
به اعتقاد روانشناسان پایههای ایجاد یک شادی عمیق درون افراد قرار دارد و به انتخاب آدمها بستگی دارد. دکتر افسانه صمدزاده روانشناس، در گفتوگو با همشهری گفت: همه ما در شرایطی میتوانیم قرار بگیریم که از لحاظ اجتماعی، زندگی شخصی و... در تنگنا و فشار باشیم. هر فردی میتواند در برابر این شرایط واکنش متفاوتی نشان دهد و احساسات مختلفی را تجربه کند، در نتیجه واکنشهای شیمیایی، هورمونهایی در بدن آزاد میشود که ممکن است به ما احساس خوب یا بد بدهد. ما میتوانیم با تحریک هورمونهای مؤثر در احساسات خوب، یعنی از طریق عوامل روانشناختی مثل خواب خوب و غذای مناسب این احساسات را بیشتر و پایدارتر کنیم. وی افزود: بسیاری از افراد در مواجهه با اخبار بهدلیل تیپ شخصیتیشان برخورد متفاوت نشان میدهند. این برخورد به ویژگیهای شناختی، فردی و اجتماعیشان برمیگردد. فردی ممکن است اخبار همگانی را دنبال کند، فردی دیگر تا جزئیترین جزئیات را هم پیگیری کند. نوع پیگیری خبر بهطور ناخودآگاه بر روان افراد تأثیر میگذارد. قطعا هنگام رویدادهای مختلف، بدن ما واکنش هورمونی متفاوت نشان میدهد و احساسات مختلفی را تجربه میکنیم. شادی یک حس درونی است که میتواند با چیزهای کوچک ایجاد شود. اینکه چگونه شادتر باشیم دست خودمان است. اگر غمگین باشید و بخواهید به غمگین بودن ادامه دهید هورمونهایی در بدنتان ترشح میشود که به حالتتان تداوم و شدت میدهد. شادی یک انتخاب است. کسانی که سبک زندگیشان شادی است، سیستم ایمنی قویتری دارند و نگاه بهتری به زندگی دارند. تحریک هورمونها از هر راهی که باشد مغز را تغییر شکل میدهد. شما اگر بهصورت مصنوعی هم لبخند بزنید مغزتان احساس شادی کرده و هورمونهای شادی و ضددرد تولید میکند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد خوشبینی را یکی از روشهای شاد بودن اعلام کرد و گفت: این شما هستید که انتخاب میکنید کدام وجه از زندگی را بیشتر ببینید. بدبینها در بهترین اتفاقات هم دنبال تاریکی میگردند. نگاه خوشبینانه البته که با نگاه سادهلوحانه فرق دارد و نباید این دو را با هم اشتباه گرفت. افراد خوشبین موضوعاتی را که در زندگی فعلیشان مؤثر نیست پررنگ نمیبینند. آنها در حال زندگی میکنند. جز و بحث بیهوده نمیکنند و به وجه شادی زندگی بیشتر اهمیت میدهند.
مدیر مرکز مشاوره دانشگاه آزاد تهران مرکز، کار رسانهها را کمک به ایجاد شادی درونی در افراد دانست و گفت: برنامههای شاد، موسیقی دلنواز و حتی دکورهای رنگی برنامههای صدا و سیما میتواند در خلق و خوی افراد مؤثر باشد. اما متأسفانه برخی از برنامههای بهاصطلاح طنز صدا و سیما، طنز را با بیادبی اشتباه گرفتهاند. در واقع مردم تشنه خندهاند و با توجه به اینکه با خندیدن میتوان مغز را فریب دارد و هورمون آرامشبخش بیشتری تولید کرد، تولید برنامههای طنز میتواند به افراد در این مسیر کمک کند. با تمسخر کردن دیگران حال خوبی بهدست نمیآید. رسانهها میتوانند سبک زندگی متفاوتی را به مردم آموزش دهند که نگاهشان به زندگی و سلامت روان تغییر کند. بینشی را که منجر به تغییر رفتار در مردم میشود میتوان به مردم گوشزد کرد. فردی که سکه یک میلیون تومانی را به هوای فروش 2میلیون تومان در ماههای دیگر میخرد، همزمان با اضطراب ناشی از نوسانات بازار بیماریهای اعصاب و روان و معده درد و... را نیز میخرد. غافل از اینکه این سود را بعدها برای سلامتیاش هزینه خواهد کرد. نشان دادن این افراد در رسانه این بینش را در افراد میتواند ایجاد کند.
منبع: همشهری
انتهای پیام/4122/4079/
انتهای پیام/