برادر شهید پورمحمود: حسن مربی آموزش نظامی بسیج امیرکلا بود
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا از بنیاد شهید و امور ایثارگران، شهيد حسن پورمحمود فرزند نادعلى در 12 تير1340 در روستاى سرحمام از توابع شهرستان بابلسر چشم بهجهان گشود. حسن بعد از پایان دوره ابتدائی، به مدرسه راهنمایی امیر پازواری در دیوکلا رفت. سپس تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم علوم انسانی در بابلسر ادامه داد و در 3 فروردین 1361، در عملیات فتحالمبین در رقابیه، به خیل هم سنگران شهیدش پیوست.
دوستان و آشنایان شهید حسن پورمحمود در بیان اوصاف اخلاقی این شهید بزرگوار همین بس که میگویند: همواره در ادب و تواضع نسبت به والدین، زبانزد و در اطاعتپذیری از آنان، پیشتاز بود. او که پرورش یافته تربیت دینی بود، در ادای فرائض واجب و مستحب، اهتمامی به خرج میداد و از انجام محرمات امتناع میورزید. قرآن، این مصحف نورانی را نیز پیوسته به گوش جان میسپرد و در عمل به فرامین آن میکوشید.
برادر شهید حسن پورمحمود میگوید: در سال 1356 اعلامیههای امام خمینی را که از پاریس می آمد، شبانه در منازل مردم توزیع میکرد. عدهای از مردم، همیشه در صدد بودند که او را پیدا کنند، اما موفق نمیشدند. تا اینکه در این مورد، گزارشی به ژاندارمری امیرکلا دادند. مأموران هم یک روز به منزل پدر آمدند و حسن را به اتفاق چهار نفر از دوستانش دستگیر کردند. آنها حسن را یک هفته بازداشت کردند. بعد هم به دادگاه بابل بردند. در نهایت نیز، او با قید ضمانت و به طور موقت، آزاد شد. حسن پس از پیروزی انقلاب، حسن اولین فردی بود که در محل، راهپیمائی تشکیل داد و به فرمان امام(ره)، در بالای منارهها ندای اللهاکبر سر داد.
برادر شهید بیان میکند: اقدام شهید حسن پورمحمود برای برگزاری جلسات دینی در قالب انجمن صادقیه و تخریب مشروب فروشیها فراموش نشدنی است. با تشکیل بسیج، شهید حسن فعالیتهایش را در کسوت مسئول بسیج امیرکلا، در قالب تأسیس کتابخانه و آموزش نظامی به جوانان از سرگرفت. با پوشیدن لباس پاسداری، در تاريخ 10 فروردين 1359 جهت سرکوب تحرکات کوملهها، راهی سنندج شد. حسن در اسفند 1359، بهعنوان فرمانده گروهان، راهی جبهه جنوب شد و دوشادوش دیگر برادران رزمندهاش به نبرد با دشمن مشغول شد.
برادر شهید ادامه میدهد: در اسفند 1360، سپاه بابل برای اعزام به جبهه فراخوانی داده بود. آن روزها یک ماه از آمدن حسن از جبهه میگذشت. او وقتی دید اسمش در لیست فراخوان نیست، بلافاصله از ستاد بسیج امیرکلا راهی سپاه شد و با اصرار از فرمانده، خواست که او را به جبهه اعزام کند؛ ولی فرماندهاش قبول نکرد. حسن با اینکه زن و بچه داشت، چند شبانه روز در سپاه بابل ماند. او شب قبل از اعزام، متوجه شد که همسر یکی از همرزمانش سخت بیمار است. در نهایت، بلافاصله با اصرار زیاد توانست مسئولین را راضی کند تا به جای آن بنده خدا به منطقه برود.
گفتنی است؛ حسن پورمحمود در 3 فروردین 1361، طی عملیات فتح المبین در رقابیه، به خیل هم سنگران شهیدش پیوست و پیکر پاکش نیز در بوستان شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/4100/
انتهای پیام/