با طرح رونق اقتصادی روستاها، مهاجرت معکوس روی میدهد/ تسهیلات روستایی حیات را به روستا برگرداند
امیر فیروزی راد - گروه اجتماعی/ سید ابوالفضل رضوی، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم کشور در بازدیدی که هفته گذشته از خبرگزاری آنا داشت، پاسخگوی پرسشهای خبرنگاران این خبرگزاری بود که بخش ابتدایی آن با تاکید بر اهمیت توجه به حاشیهنشینی و مهاجرت و مفهوم روستا، منتشر شد. اینک بخش دوم این گفتوگو در پی میآید.
* جزئیات اختصاص تسهیلات وام برای رونق روستاهای کشور چیست؟
- در اختصاص اعتبارات جدید برای رونق اقتصاد روستایی، بنا شد اگر 50 خانوار روستایی با هم شریک شوند و 35 درصد سرمایه کسب و کار جدید را خودشان تهیه کنند، دولت به این خانوارها 65 درصد بقیه را وام دهد. اگر 100 خانوار شوند، فقط 30 درصد آورده را تقبل میکنند. اگر 150 خانوار شوند، تنها 25 درصد آورده و 75 درصد وام دریافت خواهند کرد اگر 200 خانوار شوند 20 درصد و 80 درصد و اگر 250 خانوار شوند 15 درصد و 85 درصد. این وامها با کارمزد 3 درصد پرداخت خواهد شد. باور بر امر مشارکت است و هر قدر فرهنگ مشارکت گسترش پیدا کند شرایط پرداخت وام راحتتر میشود یعنی با کمترین نرخ مشارکت 50 خانوار 35 درصد باید سرمایه داشته باشند اگر با نرخ مشارکت 250 خانوار 15 درصد، یعنی 20 درصد تفاوت در اینجا وجود دارد. در سه سال اول هم اصلا بازپرداخت ندارد و از سال چهارم بازپرداخت شروع میشود. وثیقه آن هم شماره ملی سرپرست خانوار است و هیچ وثیقه دیگری هم لازم ندارد. حالا این تسهیلات برای مناطق مرزی با دستور شخص رئیس جمهوری به مراتب بهتر میشود. مثلا برای روستای 200 خانواری 10 درصد آورده به جای 20 درصدی که در روستای داخل کشور بود لازم است و کارمزد برگشت وام هم صفر درصد میشود چون در بحث امنیت پایدار مرزی معتقد به حضور جمعیت مردمی در مرزها هستیم و نه استقرار نیروهای نظامی و امنیتی چون هم هزینه این موضوع کمتر میشود و هم پایداری بیشتری را خواهیم داشت. باور داریم وقتی این کار صورت بگیرد و درآمد ایجاد شود دیگر برای بهسازی روستا و و بعضی از امکانات روستایی نیازی به هزینه دولت نیست بلکه خود روستاییها از درآمدشان مسائل را برطرف میکنند. همانگونه که الان تهرانیها از درآمدشان تهران را آباد میکنند و دیگر لازم نیست دولت هزینه کند. یعنی این عاقلانه است که حتی کسانی که به شهر مهاجرت کردند به روستا بازگردند و یک واحد تولیدی راهاندازی کنند.
* اما آن چیزی که دیده میشود این است که روستاها واقعا دارند میمیرند. با توجه به نرخ مهاجرتی که از روستا به شهر وجود دارد، در نتیجه آبادانی و تولید در روستاها به سمت صفر شدن پیش میرود. در این مورد چه آماری وجود دارد؟
- با اعلام سیاست اعطای تسهیلات، برخی به ما گفتند ایده خوبی است ولی استقبالی نمیشود. بعضی هم میگفتند که اصلا امکان ندارد این ایده عملی شود و ایدهای که عملی نشود ایده خوبی نیست اما حقیقت این است که این ایده در عمل باعث زنده شدن حیات اقتصادی در روستا خواهد شد. من این خبر را به شما میگویم و خوشحال میشوم که شما اولین کسی باشید که این را منعکس کنید. استان خراسان جنوبی استانی مرزی و محروم است و تقریبا میشود گفت که در استانداردهای توسعهنیافتگی جزو اولین استانهاست اما در همین استان 27 روستا آمدند با تعداد 200 خانوار به بالا مشارکت اقتصادی کردند و این 27 روستا در شرایطی که بحث میشود، یارانه داده شود یا نشود، 12 میلیارد تومان آورده نقدی برای توسعه روستاهایشان دارند. یعنی در این استان اینچنین دارد عمل میشود. این یعنی اعتماد مردم به دولت و همچنین اینکه این طرح را باور کردهاند. در بقیه استانها هم الان نمونههایی را شروع کردنه اند. مثلا فرض کنید در استان مرکزی الان 4 روستا کار را شروع کرده و من مطمئنم تا پایان امسال این عدد در کشور به بالای 400 روستا میرسد و آن وقت است که طرح به شکل پایلوت انجام شده و به شکل عملیاتی به راه خواهد افتاد و همان وضعیتی که رهبری معظم فرمودند اول تثبیت جمعیت روستاها و بعد مهاجرت معکوس روی خواهد داد. مطمئنم با این 400 روستا که امسال شروع میشود، تثبیت جمعیت را خواهیم داشت و انشالله مهاجرت معکوس هم شکل خواهد گرفت.
* این بحثی که میکنید ارائه مشوق است. ما پدیده مهاجرت را از پیش از انقلاب داشتیم اما بعد از انقلاب توجه بیشتری به روستاها شد و جادهکشی، تسهیلات آب و برق و معافیت مالیاتی الان همه اینها هست اما هنوز کماکان 60 درصد روستائیان ایران تحت پوشش کمیته امداد هستند، فکر میکنید با این طرحها بتوان مولد بودن روستائیان را به آنها بازگرداند؟
- حتما این طور است. الان 70 درصد مددجویان کمیته امداد روستایی هستند. در زمان شاه وقتی ما میگفتیم اصلاحات ارضی خیانت به کشور است، نه از منظر اینکه به یک عدهای که زمین برای کشت ندارند زمین داده میشد بلکه از منظر خرد کردن اراضی کشاورزی بود. ای کاش آنها اجازه خرد کردن اراضی کشاورزی را نمیدادند. یکی از دلایلی که کشاورزی امروز ما کمی با مسائل اقتصادی فاصله دارد این است که کشاورزی خرد است و آبیاری به صورت سنتی انجام میشود و هزینه آبیاری و انتقال آب بالاست. دلیل اصلی مخالفت با اصلاحات ارضی خرد شدن اراضی بود. مورد دوم اینکه بعد از انقلاب ما برای روستاها هزینههای وافری کردیم اما این هزینهها متاسفانه با توجه به برنامه و هدف مشخصی نبوده است. واقعیت امر این است که ما سخاوتمندانه برای روستاها هزینه کردیم اما با برنامه بهرهبرداری نکردیم ما جاده ساختیم فرهنگ مصرفی در روستاها را به وجود آوردیم. فرهنگ مشارکتی مردم در انجام امور روستا را از آنها گرفتیم الان هم بزرگترین ظلمی که به روستاها میشود این است که شوراهای اسلامی روستا جایگاه واقعی خود را ندارند. ای کاش مقامات محلی، استانی و محلی قبول میکردند که روستانشینان هیچ کم از شهرنشینان ندارند و همان جایگاهی که شورای شهر دارد شورای روستا داشته باشد. امروز پس از تشکیل شورای شهر، آنها شهردار را انتخاب میکنند و مقامات دیگر به تصمیم آنها کاری ندارند. پس از آن استاندار یا وزیر کشور حکم شهردار را امضا میکند. پس از آن شهردا خود مجاز است با رعایت ضوابط و قوانین نسبت به اجرای پروژههای عمرانی شهر، مناقصه گذاشتن، گسترش حوزه خدماتی شهرش اقدام کند. شورای اسلامی روستا الان همچین اختیاراتی ندارد. امروز باید همان نقشی که همه دستگاههای اداری نسبت به شوراها دارند همان نقش را نسبت به روستاها داشته باشند تا آنها به جایگاهی برسند که پروژههای عمرانی خودشان را خوشان انجام دهند. گسترش حوزه روستا را خودشان برعهده داشته باشند. البته با رعایت قوانین و ضوابط این کار را انجام دهند. از این جهت ما به روستاها توجهی نکردیم. به جای واحدهای صنعتی کوچک، نظام برنامهریزی کشور همراه با نظام سیاسی کشور و نظام اقتصادی کشور تغییر و تحول نکرد. نظام برنامهریزی ما هم باید تغییر کند. در واقع نوع نگاه برنامهریزان به روستا باید تغییر اساسی کند.
* معضل دیگر روستاها بحث خشکسالی است که هم رویدادی طبیعی است و هم سیاستهای غلط در برداشتهای بیرویه از منابع آب، پروژههای انتقال آب و سدسازی عامل این پدیده شوم بودهاند. در این مورد معاونت شما برنامهای دارد تا جلوی پروژههای غیرپایدار و مخرب را بگیرد و توسعه پایدار باشد و مساله خشکسالی و مهاجرت ناشی از این از این بیشتر تشدید نشود؟
- سال گذشته دستگاههای اجرایی به 6 هزار روستا در کشور با تانکر آب شرب رساندند. که امسال هم متاسفانه وضع بدتری نسبت به پارسال داریم اما در این رابطه دولت اقدام بسیار موثری کرد. اعتبار آبرسانی برای روستاها در سال 93 فقط 200 میلیارد تومان بود، در سال 94 این رقم به 500 میلیارد تومان به اضافه 500 میلیون دلار از محل صندوق توسعه صادرات رسیده است. یعنی چیزی حدود 2 هزار میلیارد تومان. این یعنی 10 برابر آبرسانی بیشتر انجام خواهد شد. اما این کافی نیست. اصلاح نظام آبیاری در روستاها باید به صورت قانون در بیاید. من پیشنهاد میکنم قانونی تصویب شود که جلوی خرد کردن اراضی گرفته شود. در این رابطه مردم باید پیشقدم شوند که مثلا در استفاده از قانون ارث اراضی را خرد کنیم. این ضرر بزرگی است. مثل این است که یک آپارتمان را بیاییم خرد کنیم برای استفاده از قانون ارث که آن را میفروشیم و پولش را تقسیم میکنیم. میشود شرکتهای سهامی زراعی تاسیس کرد و از آن محل به وراث چیزی را تقدیم کرد و یا یکی از آنها کل زمین را بردارد. همچنین با فرهنگ درست استفاده از آب میتوانیم بعضی کمبودها را جیران کنیم و با انتقال آب به خصوص در حاشیه سواحل میتوانیم اقدامات خوبی انجام دهیم.
* تعطیلی مدارس در روستاهای با جمعیت کم یک وضعیت اضطراری درباره آموزش کودکان است. برای این وضعیت برنامهای دارید؟
- معاون اول رئیس جمهوری به بحث جان نماندن از تحصیل بچههای روستایی توجه ویژهای دارد. بنابراین در حال حاضر با تاسیس شورای آموزش و پرورش مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته که ریاست آن برعهده وزیر آموزش و پرورش و دبیری آن هم در اختیار معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم است. امسال برنامهریزی شده که یا معلمها را با ماشین به روستاها ببرند و یا دانش آموزانی را که تعدادشان کم است به صورت صبح و عصر با سرویس رایگان به مدارس نزدیک ببرند. چون برخی از پدر و مادرها موافق رفتن بچههایشان به مدارس شبانهروزی نیستند.
* برخی باور دارند که ویلاسازی در روستا نشاندهنده توسعهیافتگی آن منطقه است. آیا شما ویلاسازی را نشانه توسعهیافتگی میدانید یا اینکه توسعهیافتگی را در مولد شدن روستاها میبینید؟
- ما به محل زندگی وسیعی ویلا میگوییم که در آن فضای سبز و امکاناتی وجود دارد. اگر خانههای قدیمی روستاها را نگاه کنیم، پی میبریم که عمده روستائیان ویلانشین بودهاند. به این معنی که خانه، محل نگهداری دام و باغشان در یک مساحت مثلا 500 متری در کنار یکدیگر بود. منتها الان ویلا به محلی اطلاق میشود که محل زندگی با فضای سبزی در آن است. اگر این باشد ما میگوییم که ویلانشینی نشانه توسعهیافتگی نیست، بلکه نشانه تهاجم به مناطق روستایی است اما اگر به آن شکل سنتیاش باشد حتما از آن دفاع میکنیم. این شیوه فعلی ربطی به توسعهیافتگی ندارد بلکه نشانه این است که عدهای رفتهاند ملک یک روستایی را گرفته و به ویلا تبدل کردهاند. یعنی محل سکونتی که ممکن است در سال حداکثر دو ماه از آن استفاده کنند. من این پدیده را یک نوع تهدید میبینم. برای اینکه در روستا ممکن است که یک زمان یک عده خاصی بروند و سکونتشان هم مقطعی باشد اما وقتی میگوییم روستا تولید دارد، یعنی تولید کننده در هر زمانی باید در محل زندگیاش باشد.
* در بحث زمین خواری مقامات محلی و شوراها در مظان اتهام و حتی محکومیت دخالت در کارهای خلاف قانون هستند. نظر شما درباره جلوگیری از این کارهای خلاف چیست؟
- من معتقدم که هر امری که سبب جلوگیری از نفع رساندن زمین کشاورزی به صاحب زمین شود، مطمئنا به سود کشور نیست اما بالاخره توسعه روستا باید صورت پذیرد. اگر روستایی مقیم باشد و این وضع را بخواهد به سکونتگاه خودش تبدیل کند، مثبت هست و منفی نیست ولی اگر روستا تبدیل به ویلانشینی پولدارهای مناطق شهری شود و روستایی ویلا نگهدار شهرنشین پولدار شود باید به شدت با آن برخورد کنیم. آن وقت است که ما تعبیر زمینخواری برای این کار را به کار میبریم.
* در پایان خبر خوش دیگری برای روستاییها دارید؟
- سال گذشته روز همایش روستایی برگزار شد و شخص رئیس جمهوری تشریف آوردند و سخنرانی کردند. همچنین پنج عضو دیگر دولت هم آمدند و معاون اول رئیس جمهوری هم در اختتامیه سخنرانی کردند. امسال هم همان همایش برگزار میشود و علاوه بر آن فروشگاه و نمایشگاه محصولات روستایی اعم از محصولات کشاورزی، دامداری و صنایع دستی را هم خواهیم داشت. این نمایشگاه به صورت فروشگاه چهار روز ادامه خواهد یافت. این یعنی میخواهیم هنر روستائیان را به نمایش بگذاریم و قطعا هم مورد توجه مردم قرار خواهد گرفت. این نمایشگاه در محل اجلاس سران و نمایشگاه بینالمللی برگزار خواهد شد.
انتهای پیام/