دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
جنگ اقتصادی/۱

باور جنگ اقتصادی شرط لازم پیروزی/ چرا نباید لوایحFATF را پذیرفت

در شرایطی که التهابات بازار بر اوضاع عمومی کشور سایه افکنده است، به طور قطع آغاز جنگ اقتصادی نظام سلطه علیه کشور را باید باور داشت تا پیروزی حاصل شود.
کد خبر : 362504

گروه اقتصادی خبرگزاری آنا، در شرایط فعلی که التهابات  بازار بر اوضاع عمومی کشور سایه افکنده است به طور قطع آغاز جنگ اقتصادی نظام سلطه علیه کشور را باید باور داشت و قبول کرد که کشور وارد جنگ اقتصادی شده است، جنگی که نمی‌توان مدعی بود با تجربه‌های کسب‌شده قبلی می‌توان با آن روبه‌رو شد.


ما توانستیم در دوران 8 سال دفاع مقدس با وجود تمام تحریم‌ها و کمبودهایی که در تأمین کالاهای اساسی مردم وجود داشت، موفق عمل کنیم و بعدازآن هم در دوران متفاوت آثار تحریم‌های ظالمانه استکبار را کنترل کنیم ولی این تجربیات شاید کاملاً در جنگ اقتصادی امروز کشور به کار نیایند و شاهد این مدعا نیز در ساده‌ترین مورد، تنظیم بازار مصرف گوشت است که با وجود واردات چندبرابری گوشت و ممنوعیت صادرات آن نتوانستیم التهابات بازارش را کنترل کنیم و با به‌کارگیری سناریوهای مختلف در نحوه توزیع  آن نتوانستیم مانع از ازدحام مردم در فروشگاه‌ها شویم.


سؤال  اساسی آن است که باید به کنترل بازار گوشت بپردازیم و یا وارد جنگ اقتصادی با دشمن شویم؟


قبل از هر چیز باید مسئولان کشور به سؤال بالا هر چه زودتر پاسخ دهند اینکه آیا ایران درگیر جنگ اقتصادی  است و یا این التهاباتی است که از بین خواهند رفت؟ این اولین سؤالی است که باید به آن جواب داده شود زیرا بر اساس پاسخ آن تمام‌ رویه‌های اجرایی  در کلیه سطوح، سمت‌وسوی ویژه‌ای به خود خواهند گرفت و در آن صورت می‌توان به سؤالاتی نظیر پیوستن به FATF یا CFT یا ایجاد کانال مالی با اروپا و هر اقدام دیگر پاسخ داد.


بدیهی است قبول وجود جنگ نظامی بین دو کشور کار دشواری نیست و هیچ‌یک از آحاد مردم نیز در وقوع جنگ نظامی هرگز شک و تردید نخواهند داشت و زندگی خود را با شرایط حاکم بر جنگ تنظیم خواهند کرد اما در جنگ اقتصادی اوضاع به این‌گونه نیست و قبول یا رد آن در قدم نخست کاملاً به طرز تلقی مسئولان بستگی دارد.


در حال حاضر که باوجود تمام تلاش‌های همه‌جانبه در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، کشور همچنان درگیر مشکلات اقتصادی پایدار و آسیب‌رسان به مردم است، می‌توان آن را نتیجه اشتباه در اتخاذ تصمیمات اجرایی مسئولان دانست یا نتیجه طرح‌ریزی عملیات خرابکارانه دشمن در صحنه اقتصاد کشور تلقی کرد.


اینکه  بخش عمده مشکلات اقتصادی کشور را صرفاً نتیجه اشتباهات داخلی بدانیم با واقعیت موجود چندان مطابقت ندارد زیرا در سال‌های اخیر که گرایش‌های سیاسی متفاوت مدیریت اجرایی کشور را بر عهده داشته‌اند باید بخش اعظمی از مشکلات حل شده بود  اما نه‌تنها مشکلات حل نشده‌اند  بلکه بر تعداد و عمقشان نیز افزوده‌ شده است و حتی تلاش مسئولان برای کنترل یک التهاب در بازار موجب تغییر شکل آن به اشکال دیگر نیز می‌شود که گاهی ربط مستقیمی هم بین اشکال جدید وجود ندارد که این خود نشان از وجود هوشمندی منحصربه‌فرد در آنهاست، هوشمندی که می‌تواند ریشه در طرح‌ریزی عملیات خرابکارانه در اتاق جنگ دشمن داشته باشد.


اگر مسئولان کشور هر چه سریع‌تر وجود جنگ اقتصادی با دشمن را قبول کنند در آن صورت می‌توان با طرح‌ریزی اقدامات متقابل وارد این جنگ شد و باید قبول کرد صحنه جنگ را نمی‌توان به عقب برگرداند و از نقطه خاص به نبرد مجدد پرداخت زیرا جنگ قابل تکرار و تجدیدنظر نیست و شکست در آن  نتیجه‌ای  جز از دست دادن منابع انسانی و مادّی نيروهای خودی نخواهد داشت.


از طرفی اگر مسئولان بر این باور باشند که جنگ اقتصادی به راه افتاده، به طور قطع نباید اطلاعات و بانک اطلاعات مالی کشور افشا شود یعنی چیزی که با تصویب لوایح موسوم به FATF رخ خواهد داد.


انتهای پیام/۴۰۸۳/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب