- جلسه چهارشنبه شورای مرکزی در وزارت، بهترین جلسه امسال بوده، متمرکز در وزارت بهداشت برگزار شد. البته اینبار با حضور سه تن از مسئولان بخشهای مختلف وزارتی بود. صبحش که با دکتر لاریجانی جلسه داشتیم ولی متأسفانه بهدلایل کاری که برای دکتر لاریجانی پیش آمد مجبور شدیم جلسه را با دکتر فتوحی دبیر شورای عالی علوم پزشکی کشور و دکتر اکبری جانشین و قائممقام آموزشی وزارت بهداشت برگزار کنیم. مبنای جلسه مطالبات صنفی بود. درباره خصوصیسازی که چندی است با انتشار رسانهای دستورالعمل اجرایی خصوصیسازی مراکز علوم پزشکی باعث نگرانیهایی در ذهن دانشجویان علوم پزشکی و درنتیجه اعتراضهایی هم شده بود، برگزار شد. البته درنهایت بحثهای دیگری هم مطرح شد که چون وقت کافی نبود باعث شد که از معاونت آموزشی قول جلسهای جداگانه برای مطرح کردن این مباحث بگیریم و ارتباط معاونت آموزشی با شورای صنفی را که یک ارتباطی بود که تا الان کمرنگ بود تقویت کنیم. درواقع این جلسه را بهعنوان مبنای اینکه ارتباطها را با معاونت آموزشی بیشتر کنیم میتوانیم بهحساب بیاوریم. درخصوص خصوصیسازی تقریباً دکتر فتوحی مقام مستقیم مسئول با طرح و آییننامه هستند، بهگونهای که دکتر نمکی هم وقتی که نامه زدند به دکتر لاریجانی برای اصلاح و بازبینی مجدد این طرح و آییننامه، دکتر لاریجانی نامه دکتر نمکی را مستقیماً ارجاع داده بودند به دکتر فتوحی. مباحثی که مطرح شد حول محور این بود که نگرانیهای جامعه پزشکی و دانشجویان پزشکی را درخصوص لطمههایی که این طرح اولاً به سلامت جامعه میزند و دوماً به بازار کار علوم پزشکی میزند را متذکر شویم به مسئولان وزارت بهداشت. با توجه به تجربههای اخیر و نادرستی که بعد از انقلاب درخصوص خصوصیسازی مراکز علوم پزشکی داشتهایم، ما در حدود 2 هزار و 600 مرکز علوم پزشکی غیرانتفاعی در کشور داریم و نتیجه آن را هم داریم میبینیم. سطح علمی بسیار پایین برخی رشتههای وزارت علوم که عامل اصلیاش چیزی نمیتواند باشد بهغیر از گسترش بیرویه آموزش عالی، بهخصوص میتوانم اشاره کنم رشتههای مهندسی و انسانی را و تکرار چنین تجربهای وقتی ما چنین زمینهای درخصوص خصوصیسازی داریم، میتواند بسیار بسیار مهلک باشد. بهخصوص اگر این خصوصیسازی در حوزه علوم پزشکی که مستقیماً با جان مردم سروکار دارد اتفاق بیفتد. مباحثی که مطرح شده بود، دوستان وزارت بهداشت ما به این نتیجه رسیدیم که تقریباً بدنه وزارت بهداشت با ما در این موارد همفکر است که قطعاً خصوصیسازی با این وضعیت و زمینهای که در کشور وجود دارد، در حوزه علوم پزشکی میتواند تبعاتی را بهدنبال داشته باشد و دلیلشان هم این بود که اگر ما بهعنوان وزارت بهداشت مخالف این قضیه نبودیم تا الان قطعاً راه باز بود و افراد زیادی میتوانستند چنین مجوزهایی بگیرند و خود اینکه در وزارت بهداشت ما 67 دانشگاه علوم پزشکی داریم در مقایسه با وزارت علومی که 2 هزار و 600 دانشگاه دارد، نشاندهنده این است که وزارت بهداشت تا الان رویهاش بهگونهای بوده که مخالف بوده با گسترش بیرویه علوم پزشکی. پس نتیجهگیری اولمان این بود که مسئولان وزارت بهداشت هم با دانشجویان همفکر هستند در مخالفت با گسترش بیرویه علوم پزشکی. حالا اینکه چرا این طرح و آییننامه را ابلاغ کردند، دلیل و استنادشان به طرحهای کشوری بوده، طرحها و اسناد بالادستی بوده که وزارت بهداشت را ملزم میکرده به گسترش فضای آموزشی، گسترش دانشجوها و مکانهای آموزشیاش و ... که این طرحها غالباً از ناحیه مجلس و شورای عالی فرهنگی و نظایر آن به وزارت بهداشت ابلاغ میشدند و خواستار این بودند که آموزش علوم پزشکی را توسعه بدهد همچنان که وزارت علوم هم توسعه داده، مثلاً میگویند همچنان که وزارت علوم چهار میلیون دانشجو دارد، میگوید تو هم تعداد دانشجویانت را از 200 هزارتا ببر بالاتر. اسناد بالادستی وزارت بهداشت را اجبار کرده و وزارت بهداشت هم این طرح آییننامه را بهجهت اینکه یک سختگیری در راه خصوصیسازی مراکز آموزش عالی ایجاد کند، یک آییننامه قوی را ابلاغ کرده که شما اگر آییننامه را بیایید و بررسی کنید، این است که واقعاً سختگیریهای اصولی را گذاشته است بر سر راه تأسیس دانشگاه علوم پزشکی. بهگونهای که هرگاه به این آییننامه نگاه کنیم حتی بسیاری از دانشگاههای علوم پزشکی دولتی ما برای ادامه امر آموزشیشان ندارند، ولی باز نقدهایی مطرح است. نقدی که مطرح است این است که درست که شما یک آییننامه و دستورالعمل بسیار بسیار قوی نوشتید برای تأسیس علوم پزشکی ولی یک) آیا ما در حوزه آموزش علوم پزشکی کمبود داریم؟ اگر کمبود داریم، بیکاریهای شدیدی که در برخی از رشتههایی که شما در این طرح آییننامه مجوزش را دادهاید نشاندهنده چه است؟ الان بیکاری رشتههایی مثل بهداشت، مراکز آموزش عالی زیاد رقبتی به آنها ندارند یا رشتههایی مثل پرستاری حتی که ما در بیمارستانها کمبود داریم ولی دولت توانایی پذیرش و بهکارگیری این عزیزان را ندارد. این عزیزان چندین ماه پشت طرح میمانند، از آنطرف هم دانشگاههای دولتی با آمار بسیار بالایی رشتههایی نظیر پرستاری را پذیرش میکنند، آیا بهجاست که ما بیاییم به دانشگاههای خصوصی هم مجوز چنین رشتههایی را بدهیم که در انبوه تراکم خروجیهای این رشته بیفزاید بدون اینکه بازار کار مناسبی برای اینها در نظر گرفته شود؟ پس ایراد اول شد گسترش بیرویه در برخی رشتهها و نگرانی از آینده کاریشان. دو) آیا این طرح ضمانت اجرایی دارد؟ شما هر چقدر این طرح و آییننامه را سخت بگیرید، وقتی که هیچ ضمانت اجرایی ندارد و ممکن است مسئول بعدی بیاید و زیر این بزند، یا ممکن است در کشور ایران زندگی میکنیم، همچنانکه در طرحها و آییننامههای مختلف برای موضوعهای مختلف قبلی هم ما شاهد بودهایم، کدام طرح و آییننامه و قانون خوبی اجرا شده؟ ما مشکل قوانین خوب نداریم، مشکل ما در اجرای قوانین است، اجرای خوب قوانین است. در کشور ما قوانین خوب کم نیستند، بسیار هستند، هر جا مشکلی بهوجود آمده مشکل از این بوده که نتوانستهایم خوب اجرا کنیم. بهخصوص که الان این طرح و آییننامه هم یک طرح و آییننامه وزارتی است، یعنی آنچنان اعتباری هم ندارد که آقا فردا فلان وزیر آمد او بخواهد پایبند به این باشد. یک سند بالادستی آنچنانی هم نیست. پس نقد دوم ما ضمانت اجرایی بود و این بود که آیا وزارت بهداشت امکان این را دارد که دقیق کنترل کند که طبق همین طرح و آییننامه اجرا بشود یا نه؟! متأسفانه از نظر منِ حاتمی بهعنوان یک عضو از خانواده بزرگ شورای صنفی، وزارت بهداشت چنین توانی را ندارد که این طرح و آییننامه را سفت و سخت بگیرد که درست اجرا شود. مسئله و نقد سوم ما این بود که آیا دانشگاههای علوم پزشکی خصوصی که میخواهد تأسیس شود، افرادی که میخواهند داخل آنها بیایند، صلاحیت کافی علمی را دارند در ابتدای ورود؟ بحث عدالت آموزشی است. در شرایطی که در کشور هزاران هزار دانشآموز در تلاش هستند برای رسیدن به رشتههای علوم پزشکی، آیا با آمدن دانشگاه علوم پزشکی خصوصی، شعار عدالت آموزشی نقض نمیشود؟ خدشه به آن نمیافتد؟ چون دانشگاه علوم پزشکی خصوصی که بیایید، تقریباً ما یک رفتار لیبرالی را تزریق کردهایم به جامعه، کسانی که پول دارند میتوانند در رشتههای علوم پزشکی تحصیل کنند. آیا به تبعات جامعهشانسی این موضوع توجه کردهایم؟ به تبعاتی که میتواند به اعتماد مردم به نظام آموزشی و درنهایت به نظام جمهوری اسلامی بزند توجه کردهایم؟ و دوم به سواد و حد کیفیت مطلوب تحصیل اینها بعد از تحصیل نیز توجه کردهایم؟ دانشگاه علوم پزشکی خصوصی مبنایش میشود سود. افراد خصوصی چرا بیایند دانشگاه علوم پزشکی؟ مبنایش میشود سود، همین مبنای فکریشان که آموزش را در درجه چندم میبینند آیا سبب نمیشود که کیفیت آموزشی این افراد که آنجا تحصیل میکنند پایین بیاید؟ و این کیفیت آموزشی هم که صدمه نمیزند به بازار کاری و غیره، مستقیم صدمه میزند به سلامت مردم! چون خروجیهای شما تزریق میشوند به مراکز درمانی ما، سیستم سلامت ما. این نگرانیهایی بود که ما به دوستان عزیز وزارت بهداشت اعلام کردیم از سمت خودمان و همانطور که گفته نتیجه خوبی هم که داشت اینکه حداقل ما فهمیدم وزارت بهداشت و معاونت آموزشی آنچنانکه اعلام فرمودند این عزیزان، مخالف هستند با هرگونه گسترش عالی علوم پزشکی بیرویه. جلسه دوم ما با جناب آقای دکتر حریرچی بود، قائم مقام وزارت بهداشت که تقریباً اولین جلسه در نوع خودش بوده است. بیشتر جنبه این را داشت که جایگاه شورای صنفی را برای دکتر تبیین کنیم و از آخرین مشکلات دانشجویان و فضای دانشجویی اطلاعاتی در اختیارشان بگذاریم و تقاضای این را داشته باشیم که برای حل مشکلات، بیشتر تعامل داشته باشیم. نهتنها با معاونت دانشجویی فرهنگی وزارت، بلکه با معاونتهای دیگر وزارتخانه هم. یعنی کل وزارت بهداشت بهعنوان یک وزارتخانه مرتبط با سلامت جامعه و شورای صنفی که نماینده دانشجویان حوزه علوم پزشکی است یک تعامل دوجانبهای داشته باشند که خوشبختانه دکتر حریرچی هم نگاه بازی داشتند به حوزه تشکلهای دانشجویی، شورای صنفی، اطلاعات خوبی داشتند چون خودشان هم االسابقون بودند و در دوران دانشجویی فعال دانشجویی بودند در دانشگاه تهران و بهنظر نتایج خوبی را خواهد داشت، هم در جهت گام برداشتن برای حل مشکلات دانشجویان و هم برای قوت بخشیدن به جایگاه شورای صنفی دانشجویان بهعنوان نهادی که دانشجویان علوم پزشکی را نمایندگی میکند. جلسه دوم ما هم به این شکل بود. جلسه سومی که داشتیم با دکتر فراهانی معاونت دانشجویی فرهنگی وزیر بهداشت بودند که در این جلسه مطالبات قبلیمان پیگیری شد که تا به کجا رسیدهاند و همچنین چون متولی اصلی شوراهای صنفی در وزارت 1500 دکتر فراهانی هستند، بحثهای داخلی که مربوط به تقویت شوراهای صنفی است مطرح شد. دکتر فراهانی هم قولهایی مبنی بر فراهم آوردن زیرساختهای مناسب برای فعالیت 1521 در دانشگاههای علوم پزشکی دادند چون شورای صنفی یک ساختار نوپایی است بههرحال ازلحاظ رسمیت و نیاز است که جایگاهشان بیشتر تأمین شود. ازجمله نتایج این جلسه میتوانم به این نکته اشاره کنم که قرار شد ظهور و بروز نمایندههای شورای صنفی در جلسههای مختلف وزارتی هم داشته باشیم، مثلاً جلسههای معاونان فرهنگی دانشگاهها، جلسههای مختلفی که برگزار میشود، که تا سخنرانی و انتقال عزیزان شورای صنفی توسط نمایندگان شورای مرکزی به مسئولان مختلف و ردههای مختلف دانشگاههای علوم پزشکی و وزارت انتقال پیدا کند تا یک شناخت خوبی از شورای صنفی پیدا کنند. جایگاه و اهمیتش را آگاه باشند. همچنین قولهایی برای برگزاری نخستین کنگره علمی شوراهای صنفی که قرار است در این کنگره به راههای علمی کردن مطالبات بپردازیم که شورای صنفی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تمایلش را برای برگزاری این کنفرانس کشوری اعلام کرده و همچنین راهکارهایی بررسی شد برای اینکه هفته موسوم به هفته خوابگاهها را که در اردیبهشت داریم بیاییم تبدیل کنیم به هفتهای که شوراهای صنفی در سطح دانشگاههای کشور به مطالبات صنفی میپردازند چون ما یک 16 آذر و هفته دانشجویی داریم که متأسفانه در آن هفته زیاد به شوراهای صنفی بها داده نمیشود و درواقع مطالبات سیاسی و تشکلها یکمقدار پررنگتر میشوند نسبت به شوراهای صنفی. دکتر فراهانی پیشنهادی دادند که هفته خوابگاهها را به نام هفته شورای صنفی نامگذاری کنیم و توجه عمده در این هفته معطوف شود به حوزه مسائل صنفی دانشجویان. جلسههای پرسش و پاسخ در دانشگاهها داشته باشند با مسئولانشان و برنامههای متنوعی را داشته باشند تا إنشاءالله این روز در تقویم دو وزارتخانه علوم و بهداشت جا بیفتد برای مطالبات صنفی دانشجویان و شوراهای صنفی.
این گزارش کلی جلسه بود ترجیحاً هم سعی کنید صحبتهایی که کرده بودم بهخصوص حوزه آموزش خصوصی دقیق منتقل شود. یک صحبتهای دیگر هم دارم که یکمقدار حساسیتبرانگیز هستند و من خودم هم ماندهام که اینها را چگونه بیان کنم چون نقل قول نمیتوانم بگویم اینها را، در صفحه شخصی خودم گذاشتم نقل قول از فلان مسئول، واکنش شدیدی از جانب مسئولان بهوجود آمد که سریع پاک کردم.
انتهای پیام/