نقش انگلیس در قتل امیرکبیر/ دستور اعدام رهبر بهائیت را چه کسی داد
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب گروه سیاسی خبرگزاری آنا، میرزا محمدتقی خان معروف به امیرکبیر در تاریخ 1186 در اراک دیده به جهان گشود. پدر امیرکبیر کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام فراهانی صدراعظم بود.
امیرکبیر منشی «میرزا عیسی» ملقب به میرزا بزرگ پدر قائممقام ثانی بود و بعد از فوت وی در خدمت پسرش درآمد و به شغل کتابت مشغول شد و که قائم مقام او را به همراهی «خسرو میرزا» پسر ولیعهد به روسیه فرستاد، به منشیگری مشغول بود و پس از بازگشت از روسیه به لقب «مستوفی نظام» ملقب شد.
امیرکبیر در ازدواج دوم خود با خواهر ناصرالدین شاه قاجار و به درخواست شاه ازدواج کرد. ناصرالدین شاه علاقه زیادی به امیر کبیر داشت و از کودکی در رکاب وی بود و معلومات نظامی و سیاسی و از مهمتر کشورداری را از محمدتقی خان کسب کرده بود.
امیرکبیر 39 ماه در مقام صدارت یا همان نخستوزیری ناصرالدین شاه فعالیت کرد و در این مدت کوتاه توانست خدمات زیادی را برای کشور به ارمغان بیاورد. نخستین مأموریت سیاسی مهم امیر ریاست هیئت نمایندگی ایران در کنفرانس ارزنهالروم در سال ۱۲۵۹ برای حل اختلافات مرزی با دولت عثمانی بود. این مأموریت دو سال طول کشید.
بعد از به تاج رسیدن ناصرالدین شاه، وی بلافاصله میرزا تقی خان را به مقام صدارت برگزید و لقب امیرکبیر را به وی داد. در حکم شاه برای امیرکبیر آمده است: ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسئول هر خوب و بدی که اتفاق میافتد، میدانیم. همین امروز شما را شخص اول ایران کردیم و به عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق داریم. به جز شما به هیچکس دیگر چنین اعتقادی نداریم و به همین جهت این دستخط را نوشتیم».
از اقدامات امیرکبیر در طول کمتر از سه سال و 6 ماه حکومتش، تأسیس دارالفنون، انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه، رسیدگی به وضع مالی کشور، قطع حقوق شاهزادهها، مبارزه با رشوهخواری بود. زمانی که امیرکبیر خزانه را تحویل گرفت، نقدینگی خزانه نصیب عدهای خاص از درباریان مستمریبگیر میشد و امیر اطلاعات مالی و مالیاتی را به روزرسانی کرد و جلوی این موارد را گرفت.
حذف القاب، ایجاد اصلاحات اجتماعی، ممنوعیت تجهیز به سلاح گرم یا سرد، ایجاد قراولخانه، ایجاد ارتش منظم، فرمان اعدام علیمحمد باب رهبر فرقه ضاله بابیت، تأسیس سفارتخانه در برخی کشورها و اعزام دانشجو برای مهارتآموزی به خارج از کشور از جمله کارهای ارزشمند دوران صدارت وی بود.
در روز ۲۰ آبان ۱۲۳۰ (دو ماه قبل از روز قتل امیرکبیر) ناصرالدین شاه با ارسال این دستخط، او را از صدارت عزل کرد. در این حکم آمده بود: چون صدارت عظمی و وزارت کبری زحمت زیاد دارد و تحمل این مشقت برای شما دشوار است شما را از آن کار معاف کردیم، باید به کمال اطمینان مشغول امارت نظام باشید. ناصرالدین شاه علاقه زیادی به وی داشت، ولی میرزانوری با چاپلوسی این موارد را تخریب کرد.
میرزا آقاخان و مهد علیا(مادر شاه) که با بودن امیر در تهران کارشان استوار نمیشد و همواره احتمال انتصاب مجدد وی توسط شاه وجود داشت با همکاری و مشاوره با شیل وزیرمختار انگلیس، امیرکبیر و شاه را راضی کردند که امیر به حکومت کاشان منصوب شود، ولی دو هفته بعد بر اثر توطئهای از این منصب نیز خلع شد. نقش سفیر انگلیس در تبعید امیرکبیر به کاشان بسیار مرموزانه است و او قصد داشت با این کار امیرکبیر همیشه از صحنه سیاسی محو شد.
سرانجام امیرکبیر در روز ۲۰ دی ۱۲۳۰ در حمام فین کاشان به قتل رسید. علیخان مقدممراغهای معروف به علیخان فراش مأمور قتل وی بود. امیرکبیر طبق وصیتش در کربلای معلی به خاک سپرده شده است.
انتهای پیام/4082/ 4122/
انتهای پیام/