دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
13 دی 1397 - 17:26
نوربخش در گفتگو با آنا:

انتخابات آتی پارلمان اروپا سرنوشت قاره سبز را مشخص می‌کند

یک تحلیلگر مسائل اروپا معتقد است که انتخابات آتی پارلمان اروپا سرنوشت قاره سبز را مشخص می‌کند.
کد خبر : 349474
AG8I0506.jpg

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا ـ محمدحسین لطف‌الهی؛ اعتراضات شدید جلیقه‌زردها در فرانسه، اقدامات ترامپ علیه اروپای واحد و همچنین قدرت گرفتن احزاب افراطی و ملی‌گرایان در قاره سبز، معادلات سیاسی جهان و اروپا را دچار تغییراتی کرده که جلوگیری از آن‌ها برای اروپایی‌ها بسیار سخت به‌ نظر می‌رسد. در این شرایط «امانوئل مکرون» به‌عنوان رئیس جمهور فرانسه از آخرین امیدهای اروپایی‌ها برای ادامه حیات ایده «جهانی‌شدن» و «اروپای واحد» محسوب می‌شود. بر آن شدیم تا در گفتگو با دکتر «سیدنادر نوربخش» تحلیلگر مسائل اروپا به بررسی آینده سیاسی مکرون و تأثیر تغییرات در قاره سبز بر جمهوری اسلامی ایران بپردازیم. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:


آنا: آینده سیاسی مکرون را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ چه عواملی بیش‌ترین تأثیر را در آینده سیاسی او خواهند داشت؟


نوربخش: آینده سیاسی مکرون در هاله‌ای از ابهام است و تا حدودی به انتخابات پارلمان اروپا بستگی دارد که پنج ماه بعد برگزار خواهد شد. در انتخابات پارلمان اروپا «امانوئل مکرون» نماد طرفداران اتحادیه اروپا و هواداران جهانی‌شدن است و در مقابل او کسانی چون «متئو سالوینی» معاون نخست‌وزیر و رهبر حزب لیگ ایتالیا قرار دارند که از ملی‌گرایی حمایت و از ساختار اتحادیه اروپا انتقاد می‌کنند.


می‌توان گفت در رقابت جناحی که در سطح اتحادیه اروپا شکل گرفته، با توجه به تضعیف قدرت سیاسی آنگلا مرکل در آلمان، تنها گزینه حامیان اتحادیه اروپا مکرون است. در مقابل اما موضوعاتی همچون مقابله با پناه‌جویان و پذیرش مهاجران، پوپولیست‌ها و ملی‌گرایان را تا حدی به هم نزدیک کرده و باعث شده افرادی چون سالوینی، «ویکتور اوربان» نخست‌وزیر مجارستان، «مارین لوپن» رهبر راست افراطی فرانسه و ... در یک جبهه قرار گیرند، حتی خطر تشکیل اتحادی میان این افراد علیه هواداران جهانی‌شدن و اتحادیه اروپا نیز وجود دارد.



آنا: احزاب راست افراطی معمولاً در کشورهای خود نیز قادر به کسب کرسی‌های پارلمان ملی نیستند. چرا چنین ترسی نسبت به قدرت گرفتن آن‌ها در پارلمان اروپا وجود دارد؟


نوربخش: باید توجه کرد که انتخابات پارلمان اروپا هر پنج سال یک‌بار برگزار می‌شود و تنها انتخاباتی در سطح فراملی است که میزان کرسی‌هایی به احزاب تعلق می‌گیرد، به تناسب آرا بستگی دارد. این موضوع وضعیت مناسبی را برای احزاب راست افراطی ایجاد می‌کند. احزاب افراطی معمولاً در کشورشان کوچک‌تر از احزاب چپ و راست سنتی هستند و توانایی کسب کرسی قابل توجه در سطح ملی را ندارند. برای مثال در انگلستان، حزب یوکیپ که راست افراطی محسوب می‌شود، به‌رغم آنکه در انتخابات ملی رأی نسبتاً خوبی به‌دست می‌آورد، موفق به کسب کرسی‌های پارلمان نمی‌شود زیرا در 650 حوزه انتخابی که در آن بر سر 650 کرسی مجلس عوام رقابت وجود دارد، کسی که رأی اول را به دست آورد کل حوزه به نام او ثبت می‌شود و نامزد رتبه دوم و یا آخر عملا هیچ امتیازی نخواهند داشت در نتیجه اعضای احزاب افراطی عملاً توفیقی در انتخابات ملی با نظام غیر تناسبی به دست نمی‌آورند، اما در اروپا انتخابات تناسبی است و شاهد بودیم که در دور قبل همین حزب یوکیپ بیشترین نماینده را از انگلستان در پارلمان اروپا دارا بود. حال انگلستان از اتحادیه اروپا خارج می‌شود و تعدادی از این این کرسی‌ها تقسیم خواهد شد.


مسئله‌ای که در خصوص مخالفان مکرون وجود دارد آن است که به چهار گروه در پارلمان تقسیم می‌شوند و یکپارچگی ندارند. به عنوان نمونه «حزب فیدز» به ریاست ویکتور اوربان در اروپا زیرمجموعه حزب مردم محسوب می‌شود یا حزب مارین لوپن در فرانسه به گروه اروپای ملل و آزادی تعلق دارند و لذا مخالفان اتحادیه اروپا بلوکی واحد ندارند. اگر این اتحاد میان مخالفان شکل گیرد و بلوکی واحد ایجاد گردد، آن زمان است که انتخابات اروپا عملاً تحت تأثیر این اتحاد قرار خواهد گرفت و طرفداران اتحادیه شکست سختی خواهند خورد.


آنا: در داخل فرانسه مکرون چه وضعیتی خواهد داشت؟


نوربخش: در سطح داخلی نیز قدرت مکرون به شدت تضعیف شده و محبوبیتش به حدود 25 درصد نزول کرده و به‌خصوص ناآرامی‌های اخیر و اعتراضات جلیقه زردها بسیار در این اتفاق مؤثر بوده است. سیاست فرانسه نیز به سمت دو قطبی‌سازی پیش می‌رود. ائتلاف چپ و راست میانه تضعیف می‌شود و چپ و راست افراطی به‌مرور سهم بیشتری از قدرت را در اختیار می‌گیرند. این وضعیت برای مکرون که از جناح میانه محسوب می‌شود، وضعیت مناسبی نیست.


با این حال باید تأکید کرد که تشتت آرا در جناح مقابل، چه در سطح فرانسه که جبهه ملی باشد و چه در سطح اتحادیه اروپا که ملی‌گرایان و پوپولیست‌ها باشند، وجود دارد و تاکنون گفتمان واحدی ایجاد نشده است. چنین وضعیتی احتمال ایجاد جریان سوم را پدید می‌آورد. به این معنی که نه گروه‌های افراطی موقعیت ویژه‌ای را کسب می‌کنند و نه چپ و راستی سنتی توفیقی به دست می‌آورند. در نتیجه مردم به سمت ایده‌هایی جدید متمایل می‌شوند. مثال مناسب برای این موضوع می‌تواند موفقیت‌های اخیر سبزها در آلمان باشد. می‌دانید که سبزها به‌نوعی منتقد وضع موجود محسوب می‌شوند و در عین حال خواستار جدایی از اتحادیه اروپا نیستند این موضوع باعث شده که بتوانند نظرات ناراضیانی که سابقاً به چپ میانه یا همان سوسیالیست‌ها گرایش داشتند را به خود جذب کنند.


مکرون تا انتهای دوره پنج ساله‌اش رئیس جمهور خواهد ماند



از طرف دیگر نظام سیاسی فرانسه یک موقعیتی برای مکرون ایجاد کرده که او نگرانی در خصوص از دست دادن قدرت تا پیش از پایان دوره ریاست جمهوری‌اش ندارد، زیرا نظام ریاستی فرانسه بر خلاف کشورهایی چون انگلستان و آلمان، قوه مجریه مشروعیتی کاملاً جدا از قوه مقننه دارد. حداکثر مشکلی که می‌تواند برای او پیش بیاید این است که مجمع ملی منحل شود و در نتیجه آن هم نخست‌وزیر و کابینه دچار مشکل می‌شوند و ضرری مستقیماً متوجه جایگاه ریاست جمهوری نمی‌شود.


همچنین به‌رغم شرایط بدی که مکرون درگیر آن است، ساختار سیاسی فرانسه برتری دیگری برای او نسبت به دیگر رقبای اروپایی ایجاد کرده مبنی بر اینکه او برای تشکیل دولت نیاز به ائتلاف با دیگر رقبای داخلی خود ندارد. در اغلب کشورهای اروپایی چنین امتیازی وجود ندارد. در انگلستان «ترزا می» و حزب محافظه‌کار مجبور به ائتلاف با حزب اتحادگرایان ایرلند شمالی شده‌اند، در آلمان «آنگلا مرکل» و دموکرات مسیحی‌ها با سوسیالیست‌ها ائتلاف تشکیل داده و حتی در ایتالیا که «سالوینی» وضعیت خوب و محبوبیت بالایی دارد، حزب لیگ با جنبش پنج ستاره ائتلاف کرده‌اند.


تأثیر به قدرت رسیدن افراطیان در اروپا


آنا: اگر گروه‌های افراطی در اتحادیه اروپا قدرت گیرند، چنین مسئله‌ای چه تأثیری روی وضعیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟


نوربخش: نمی‌‌توان به‌طور دقیق چنین مسئله‌ای را پیش‌بینی کرد. برخی از این احزاب افراطی‌خواهان خروج از ناتو و برخی دیگر خواستار اصلاح ساختار اتحادیه اروپا هستند. برای مثال حزب «فیدز» به ریاست ویکتور اوربان در مجارستان نمی‌خواهد مجارستان را از اتحادیه اروپا خارج کند بلکه می‌خواهد اتحادیه اروپا را براساس میل و منافع خود اصلاح کند. چنین چیزی خطرناک‌تر از مسائلی چون برگزیت است، اگر اتحادیه اروپا که با قوانینی لیبرال و آزاد اداره می‌شود به قول اوربان به اتحادیه ملل مستقل تبدیل شود، نگاه اتحادیه بیشتر رو به شرق خواهد بود. روابط اروپا و ایالات متحده نیز دیگر به‌مانند سابق نخواهد بود. باید تأکید کنم که منظور روابط ساختاری میان این دو است و به ریاست جمهوری ترامپ و سیاست‌هایش محدود نمی‌شود.


در صورتی که خروج از اتحادیه به سیاست اصلی کشورها تبدیل شود، انحلال این نهاد بعید نیست و با توجه به رویکردی که تاکنون اتحادیه اتخاذ کرده بود، وضعیت ما پیچیده خواهد شد. در برخی موضوعات سیاست‌های راست افراطی و پوپولیست‌ها به ایران نزدیک است. به‌عنوان مثال در بحث سوریه نزدیکی نسبی در دیدگاه‌ها وجود دارد، زیرا آن‌ها روابط خوبی با مسکو دارند. همچنین آن‌ها با دخالت نظامی کشورهایشان در خاورمیانه مخالف هستند و چنین مسائلی به نفع ما خواهد بود. البته مشکلاتی نیز وجود خواهد داشت برای نمونه مهاجران مسلمان در اروپا وضعیت نامناسبی پیدا خواهند کرد.


به‌طور کل اگر اتحادیه اروپا همگام با آمریکا باشد همان‌طور که همواره بوده، افول چنین نهادی به نفع ما خواهد بود، اما اگر اتحادیه اروپا را به‌طور مستقل در نظر بگیریم ادامه حیات آن برای کشور ما بهتر خواهد بود.


در نهایت در صورت به وجود آمدن نگاه به شرق در اروپا و قدرت گرفتن برخی گروه‌های راست افراطی در این منطقه می‌توان با تردید و نه قطعیت گفت چنین مسئله‌ای به نفع ایران تمام خواهد شد.


انتهای پیام/4095/ن


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب