اعوانی اظهار کرد: آقای داوری اردکانی، فصل اول کتاب خود را به بحث توسعه اختصاص داده و عنوان کتاب یعنی خرد و توسعه را هم از این فصل انتخاب کرده است. وی به درستی، توسعه و پیشرفت را یک مفهوم مدرن میداند. ما نمی توانیم تنها به عنوان یک برچسب از توسعه اسلامی یا پیشرفت اسلامی استفاده کنیم. توسعه و پیشرفت، پدیدههایی هستند که در غرب به وجود آمدهاند و باید ماهیت نظری آنها را شناسایی کنیم.
توسعه یافتگی مفهومی مدرن است
این استاد فلسفه اسلامی با بیان این که تقسیم کشورها به توسعهیافته و توسعهنیافته، مفهومی جدید و بر مبنای نظریه پیشرفت غربی است گفت: اطلاق توسعه به تمدن های قدیم، درست نیست. نویسنده این کتاب عنوان میکند که خرد، تفسیرهای مختلفی دارد. خردِ پیشرفت با عقل قدیم متفاوت است. معنای عقل و خرد در دورههای مختلف مخصوصاً در دورههای جدید دستخوش تغییراتی شده است. یعنی عقل، عقل ابزاری است. داوری اردکانی از این عقل به «عقل بولفضول» تعبیر میکند. عقل بولفضول، عقل جزوی است. قدما دو گونه عقل را تعریف کرده بودند؛ عقل کلی که میل به سوی وحدت و حق دارد و عقل جزوی که میل به سوی کثرت دارد.
اعوانی در ادامه افزود: علم امروزی، با حکمت متفاوت است. نویسنده کتاب خرد توسعه به خوبی تشخیص داده است که این عقل جدید، همان عقل افلاطون و ارسطو و فارابی و ابن سینا و به معنای عقل قرآنی نیست. این عقل جدید، اکتشافی است؛ یعنی برای تسخیر آمده است در حالی که عقل نظری در معنای قدیم خود، باعث کمال نفس بود. عقل جدید، ارتباط چندانی با عقل قدیم ندارد و ارتباط دادن آن اشتباه است. داوری اردکانی در این کتاب میگوید فضائل اخلاقی و فضائل عملی در فلسفه ابن سینا و فارابی افلاطون و ارسطو آن چیزی نیست که بتوان از آن خردِ توسعه امروزی را استخراج کرد. خرد توسعه با هیچ یک از سه صورت عقل نظری و اخلاقی و صناعی گذشتگان تطبیق ندارد و کاربردی است. عقلی است برای عمل، برای مطلوبیت، بهره برداری، تسخیر و تغییر دادن عالم.
وی در انتها گفت: اشکال ما این است که این دو گونه از عقل را با هم اشتباه میگیریم. استدلال نویسنده این کتاب این است که پیشرفت هم شرایط و نظم و نظام خاصی دارد،اما ما میخواهیم این پیشرفت و توسعه را همراه با آشفتگی به دست بیاوریم. داوری اردکانی درکتاب خود آشکارا از این بابت گلایه میکند.
داوری اردکانی و فلسفه انضمامی
محمد زارع شیرین کندی از پژوهشگران فلسفه هم با عنوان این مطلب که فسلفهای که داوری اردکانی میگوید و مینویسد، به تعبیر مارکوزه «فلسفه انضمامی» است گفت: فلسفه انضمامی یا غیرانتزاعی، فلسفهای است که حقیقت وضع کنونی ما و مسائل و مشکلات و دردها و رنجهای تاریخی ما را تبیین کند. فلسفه انضمامی، وضع انضمامی ما را در تعینات ساختار اجتماعی میبیند و به ما کمک میکند که خودآگاه شویم و امکانات تاریخیمان را بشناسیم. این گونه فلسفه، تاریخیت ما را در درون ساختار هستیشناسی عالم در نظر میگیرد. این فلسفه به درگیریها، بن بستها و تناقضات،گرفتاریها و معضلات انضمامی ما در موقعیت خاص تاریخ میپردازد و از این رو فلسفهپردازی در خلاء و به صورت انضمامی نیست.
زارع اظهار کرد: نویسنده کتاب خرد و توسعه بیش از نیم قرن است که مسائل انضمامی عمیقی را اندیشیده است.او « وضع نه دیگر سنتی» و «نه هنوز متجدد ما» را اندیشیده است. داوری، فیلسوف جامعه توسعه نیافته است و به پرسشها و مسائل این جامعه خاص پرداخته است. آن چه او به عنوان فلسفه می گوید، شرح درد توسعه نیافتگی جامعه ما در 150 سال اخیر است.
غربت داوری اردکانی و فلسفه در میان مخاطبان
بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال نیز با اشاره به این که امروز روز جهانی فلسفه است و در ایران به جای روز فلسفه، هفته فلسفه داریم گفت: با تمام این تمهیدات، هم داوری اردکانی و هم خود فلسفه در جامعه ما در غربت هستند.
وی با تقسیم بندی مخاطبان احتمالی فلسفه داوری اردکانی چنین گفت: بخش اعظم جامعه توده مردماند که طبیعتاً با فلسفه بیگانهاند و کسی هم انتظار ندارد که آنها با فلسفه وآرای داوری اردکانی میانه ای داشته باشند. قشر دیگر، سیاستمداران و نهاد قدرت در جامعه است. به نظر میرسد داوری دراین حوزه هم جایگاهی ندارد،چرا که اصولاً فلسفه و تفکر در میان سیاستمدارن جایی ندارد.
عبدالکریمی با انتقاد از تصویری که برخی روشنفکران از افکار و اندیشه داوری ترسیم کرده اند گفت: به نظر میرسد نخبگان، روشنفکران، حوزویان و دانشگاهیان جامعه ما هم با داوری بر سر مهر نیستند. بسیاری از روشنفکران ما داوری را ایدئولوگ رسمی قدرت سیاسی و حتی مسبب وضعیت موجود و توجیهگر نظام سیاسی کشور میدانند.
وی در ادامه افزود: در این کتاب میتوانیم موضع داوری در قبال شرایط اجتماعی کشور را به وضوح ببینیم، اما متأسفانه روشنفکران و شبه روشنفکران ما قادر نیستند تمایزی بین چپ بودن و رادیکال بودن برقرار کنند. آنها تمایز میان کینهپراکنی و دامن زدن آنارشیستی با تفکرات دردمندانه برای افق گشایی را تشخیص نمی دهند. به همین دلیل، اکثر قریب به اتفاق روشنفکران ما دریافتی از رادیکالترین انتقادات رادیکالترین منتقد وضع موجود ندارند و متأسفانه تصاویری معوج، هم از فلسفه و هم از داوری اردکانی ارائه میدهند. من به افرادی که داوری را به توجیه وضع موجود متهم میکنند، توصیه میکنم دو مقاله «خرد و توسعه» و «خرد و توسعه نیافتگی» را بخوانند و ببینند که چگونه مدعای من ثابت میشود.
عبدالکریمی در نهایت به قشر دیگری از مخاطبان فلسفه داوری اردکانی نیز اشاره کرد: امروزه افرادو نهادهایی در کشور هستند که حلقههای «داوری خوانی» تشکیل داده و متن کتاب او را گاهی با مخاطبان چندهزار نفری مرور میکنند، اما در میان این افراد و جریانها هم میبینیم که با تمسک به آثار و ایدههای داوری اردکانی، به ویژه آثار دهه های شصت و هفتاد و نوشته هایی که نگرش انتقادی به غرب دارند، می کوشند تفسیری ایدئولوژیک از انقلاب ایران ارائه دهند. به نظر من اینها نیز داوری اردکانی را دقیق نخواندهاند و توهمات خود را با افکار این فیلسوف پیوند زده اند. آنها هم باید به دقت این کتاب را بخوانند.
در پایان این مراسم از کتاب خرد و توسعه نوشته رضا داوری اردکانی که توسط انتشارات سخن منتشر شده است رونمایی شد. ضمن این که پیش از این رونمایی، داوری اردکانی در صحبت های کوتاهی از همه حاضران در جلسه تشکر کرد.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/