تنها 10 درصد از مباحث سند تحول بنیادین عملیاتی شده است
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- ملیحه محمودخواه؛ در هر جامعهای اسناد بالادستی وجود دارد که این اسناد اهداف مهم در مقابل دستگاههای موجود و مرتبط به آن اسناد را در طی زمان مشخص میکند.
از هفت سال پیش سندی با هدف ایجاد نقشه راه علمی کشور ترسیم که بهعنوان سند تحول بنیادین و یا سند ۲۰ ساله نامگذاری شد. برخی از کارشناسان بر این باورند که سند تحول بنیادین میتواند قانون اساسی آموزشوپرورش بهحساب بیاید.
از سال ۱۳۹۰ اجرای این سند در دستور کار وزارت آموزشوپرورش قرار گرفت اما هرچقدر از زمان اجرای آن میگذرد مشکلات در اجرای این طرح بیشتر خودش را نشان میدهد بهطوریکه پس از گذشت هفت سال تنها ۱۰ درصد از آن در کشور اجرا و هنوز زیرساختهای لازم برای اجراشدن آن فراهم نشده است.
بسیاری از مردم طرح تحول بنیادین را همان تغییر ساختار نظام پیشین آموزش و اضافه شدن پایه ششم به دوره ابتدایی به این مقطع میدانند. این درحالی است که تغییر ساختار آموزشی تنها یکبند از راهکارها از میان ۱۳۱ راهکار این سند به شمار میآید.
با وجود آنکه تمام مسئولان آموزشوپرورش از طرح تحول بنیادین بهعنوان مهمترین اقدام در برنامههای خود یاد میکنند اما واقعیت ماجرا این است که این سند هنوز وارد مرحله اجرا نشده است و اگر زیرساختهای آن نیز فراهم نشود نمیتوان امید داشت که این سند بهدرستی اجرا شود و اهداف مهمی که در تنظیم آن در نظر گرفته شده است به دست فراموشی سپرده میشود.
بر اساس چشمانداز سال ۱۴۰۴ قرار است ایران در همه زمینهها حرف اول را در منطقه بزند. عدم تأمین زیرساختارهای اجرای سند تحول بنیادین نشان میدهد که ارادهای برای اجرای آن وجود ندارد و این سند در همان مرحله ابتدایی باقیمانده است.
زیرساختها فراهم نیست
برای اجرای هر برنامه خصوصاً در ابعاد وسیعی مانند سند تحول بنیادین باید زیرساختها و زمینههای اجرای آن فراهم شود تا قابلیت عملیاتی شدن پیدا کند.
محمدرضا نیکنژاد پژوهشگر آموزشوپرورش، عدم تأمین زیرساختهای لازم برای اجرای بندهای این سند را دلیل ناموفق بودن سند تحول بنیادین تاکنون میداند.
وی میگوید: اگر بخواهیم اهداف کلی در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش را با موردهای مشابه در کشورهای دیگر مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که ابهامات زیادی در این سند وجود دارد. بهطور مثال ما در مورد شجره طیبه در این سند صحبت کردیم. درحالیکه برای آن هیچ ملاک و معیاری قرار ندادیم و وقتی سنجش و معیاری در ساختار هر برنامهای وجود نداشته باشد، نمیتوان اهداف را بر اساس آن تنظیم و برایان راه ترسیم کرد.
کارشناس آموزشوپرورش در ادامه افزود: از ابتدای تنظیم سند این ابهامات وجود داشت و کارشناسان و طراحان سند اذعان دارند که باید از همان ابتدا ابهامات این سند برطرف میشد.
تصویب عجولانه سند تحول بنیادین
این سند در دوره وزارت حمیدرضا حاجیبابایی بهعنوان وزیر آموزشوپرورش به تصویب رسید درحالیکه بر اساس گفته برخی از کارشناسان هنوز پژوهشهای آخر آن انجام نشده بود، وی اصرار به تصویب این طرح و اجرای آن در آموزشوپرورش داشت.
نیکنژاد با اذعان به اینکه این سند، کلیات مبهمی دارد که اسنادی را با توجه به آن معیار تعریف میکند درحالیکه ایهام اولیه آن برطرف نشده است، ادامه میدهد: دسترسی به برخی از بندهای سند تحول بنیادین در هیچ ساختار آموزشی قابلدسترسی نیست و اهداف مبهمی را دنبال میکند.
حتی زیربرنامههایی که بر اساس بندها نوشته شده نیز ایراد دارد و در حالیکه هدف اولیه این سند پرورش دانشآموزان است اما بندها به نحوی چیده شده که اجرای برخی از آنها را دچار مشکل میکند و رسیدن به هدف غایی را دشوار میسازد.
نیکنژاد معتقد است در دورهای که این سند به تصویب رسید نیروهایی روی کار بودند که ساختار آموزشی کمتر و دیدگاه مذهبی در آنها پررنگتر بود و این موضوع سبب شد که مسائل آموزشی کمتر مورد توجه قرار گیرد.
وی بر این باور است که در واقع در زمان تصویب، کمبودها و مشکلات آموزشوپرورش مدنظر قرار نگرفت. در این ساختار بر روی کمبودهایی که باید برای نوآموز تعریف و برای رفع آن اقدام میشد تمرکزی وجود نداشت و با این وجود بر روی یکدندگی وزیر وقت این سند در شورای عالی آموزشوپرورش تهیه شد، در حالیکه این سند در آن زمان آمادگی لازم برای اجرا را نداشت؛ زیرا ابهامات آن زیاد بود و نمیتوانست به مرحله اجرا درآید.
این کارشناس آموزشوپرورش تصریح کرد: این سند زیرگروههایی دارد که ۱۳۱ راهکار برای آن تعریفشده است بر اساس نظر کارشناسان باید این راهکارها پلهپله و مقطع به مقطع اجرا میشد و برای عملیاتی کردن هرکدام از این مراحل زمینهسازی و پیگیری صورت میگرفت تا به اجرای کامل آن کمک کند و این در کوتاهمدت قابلاجرا نبود. درواقع سندی که با صرف وقت زیاد کارشناسان تهیهشده بود باید بهدرستی و در درازمدت اجرا میشد اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد.
وی در ادامه اذعان کرد: اگر اشکال اجرای آن را نادیده بگیریم، سند چیزی نیست که بتوان آن را در کوتاهمدت اجرا کرد، بهطور مثال کشور فنلاند که اصلاحات آموزشی را سالها قبل شروع کرد ۲۵ سال طول کشید که بتواند تغییرات ساختار آموزشی را اجرا کند و حالا این کشور در سیستم آموزشی حرف اول را در دنیا میزند. درحالیکه در کشور ما این سند باعجله و بدون رعایت مراتب آن به اجرا درآمد.
نیکنژاد با اشاره به اینکه اجرای این طرح نیز با مدیریت درست انجام نشد، گفت: نکته قابلتوجه این است که از ۱۳۱ راهکاری که برای اجرای سند تحول بنیادین در نظر گرفتهشده بود اولین بند اجرای آن ماده ۱۱۲ آن بود.
بر اساس بند ۱۱۲ نیاز بود که ساختار آموزشی از ساختار قبل به ساختار جدید که همان ۶، ۳،۳ است تغییر کند. درواقع تغییرات از بند ۱۱۲ شروع و اهداف بالا و پایین این بند شروع به اجرا شد.
به همین دلیل نباید انتظار داشت که سندی که از میانه آن شروع به اجرا میشود نتیجه خوبی در برداشته باشد.نکته دیگر نیز در این مهم تأثیر دارد و آن بحث بودجه برای اجرای این سند است.
نیکنژاد اظهار کرد: وقتی بودجهای برای اجرای این سند داده نمیشود، نباید انتظار داشت که بند به بند آن بهدرستی اجرا شود.
بر اساس نظر کارشناسان بیش از ۵۰ درصد از هزینه و بودجه آموزشوپرورش از خانوادهها تأمین میشود. این مسئله از مدارس دولتی تا مدارس روستایی وجود دارد و نمیتوان آن را کتمان کرد. وقتی یک مدرسه نتواند نیازهای اولیه خود را تأمین کند و دست نیاز به سمت خانوادهها دراز کند چطور میتوان انتظار داشت که سند تحول بهدرستی اجرا شود.
باید گفت سند در چهارچوب اهداف حاکمیت ایران است اما به خاطر کمبود امکانات و بیتوجهی و اولویت نبودن آموزشوپرورش این سند با آشفتگی روبهرو شده است.
در حال اجرای درست این سند میتواند تحول اساسی در نظام آموزشی کشور ایجاد کند که تأمین منابع و زیرساختهای آن راه اجرای آن را هموار میکند.
انتهای پیام/۴۰۸۷
انتهای پیام/