مسئولان صدای مردم را بشنوند
به گزارش خبرنگار حوزه زنان و خانواده گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، هنوز یک ماه از سال تحصیلی جدید نگذشته که خبرهای درگیری و ضرب و شتم معلمان از استانهای مختلف در صدر اخبار حوادث جای میگیرد بهطوریکه در روزهای نخست مهرماه والدین دو دانشآموز با هجوم به سمت معلمان یک واحد آموزشی در استان خراسان رضوی صدمات شدیدی به دو معلم وارد کردند و از سوی دیگر برادر یکی از دانشآموزان در مدارس استان فارس حادثه آفرید؛ این در حالی است که میتوان بهجای درگیری و خشونت فیزیکی با تعامل و گفتگو مشکل را حل کرد.
گفتگوی بین نسلی گمشده جامعه امروز است بهطوریکه به گفته کارشناسان زمان گفتگوی خانوادهها به 17 دقیقه در روز رسیده که این موضوع میتواند آثار جبرانناپذیری در اجتماع برجای گذارد.
عالیه شکربیگی استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی در مورد علل و عوامل افزایش خشونت فیزیکی و درگیری در بین شهروندان به خبرنگار آنا اظهار کرد: در سالهای اخیر اتفاقات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیاری در کشور صورت گرفته است که منجر به افزایش خشونت در جامعه شده است و افزایش رفتارهای خشن در تعاملات عمومی مردم دیده میشود.
وی با اشاره به اینکه خشونت از خانه به اجتماع وارده شده است، افزود: دلایل بسیاری منجر به افزایش خشونت در جامعه شده که البته در گروههای سنی مختلف نوع و علت بروز خشونت متفاوت است، بهعنوانمثال در گروه سنی جوانان دلایلی مانند نبودِ اشتغال مناسب، ازدواج و مسکن میتواند منجر به رفتارهای خشن شود زیرا جوانانی که به دلیل نداشتن شغل مناسب توانایی تأمین معیشت خود و خانواده را ندارند، نمیتوانند ازدواج کنند و به خواستههای بهحق خود برسند به گونه دیگری واکنش نشان میدهد بنابراین با توجه به اینکه تابآوری در جامعه ما کاهش یافته با کوچکترین رفتاری واکنشهای خشن و خشونتآمیز نشان میدهد.
شکربیگی گفت: علاوه بر این مسائل هرروز یک گروه شغلی در جامعه اعتراض صنفی میکنند در پارهای از مواقع به خشونت فیزیکی نیز ختم میشود؛ اما منشأ این اعتراضات و تحصنهای کامیونداران و بازاریان سیاسی نیست بلکه ناشی از مشکلات صنفی و اقتصادی است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: بسیاری از خانوادهها به خلأ عظیمی در تأمین مایحتاج اولیه زندگی رسیدهاند زیرا وقتی انسان نمیتواند به نیازهای طبیعی و بهحق خود پاسخ مناسب دهد و دچار محرومیت میشود طبیعتاً رفتارهای خشن او در ارتباط با دیگران افزایش پیدا میکند، بنابراین اگر خشونت در جامعه را طیفبندی کنیم میتوانیم خشونت را به موضوعات کلامی، غیرکلامی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی تقسیم کنیم؛ در حوزۀ آموزشی نیز میتوانیم خشونت را بررسی کنیم.
شکربیگی ادامه داد: متأسفانه از آنجاییکه ارزشهای مادیگرایانه در نهادهای آموزشی سیطره یافته و اکثر مدارس بهصورت غیرانتفاعی و نیمهدولتی اداره میشود مسئولان بهجای پرورش استعدادهای دانشآموزان بیشتر به فکر پر کردن جیبهای خود هستند بهطوریکه یک آپارتمان را به مدرسه تبدیل کردهاند درحالیکه دانشآموزان برای تخلیه انرژیهای خود به ساعاتی تفریح و ورزش نیاز دارند اما وقتی دانشآموز فضا و فرصتی برای تخلیه انرژیهای خود نداشته باشد شاهدیم که با معلم و سایر دانشآموزان درگیر میشود.
وی اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که به خشونتها دامن میزند رفتارهای غیراخلاقی و غیرحرفهای و بهدوراز احترام مسئولان و مدیران ادارات و دستگاههای دولتی است بهطوریکه هنوز کارمندان و کارگزاران رفتار مناسب اجتماعی و تکریم اربابرجوع را نیاموختهاند و طبیعیترین واکنش در مقابل بیاحترامی به اربابرجوع بروز رفتارهای خشن است که در مواقعی به درگیری فیزیکی میانجامد.
این جامعهشناس به ارائه راهکارهایی برای پیشگیری و کاهش خشونتهای اجتماعی اشاره و بیان کرد: مسئولان و کارگزاران ما بهجای اینکه دنبال راهکار و آسیبشناسی دلایل افزایش آسیبهای اجتماعی در مدارس و جامعه باشند آن را از اساس تکذیب و رد میکنند بنابراین نهادهای آموزشی به محلی برای تولید رفتارهای خشن تبدیل شدهاند که پیشنهاد میکنیم مسئولان و مدیران به شناسایی رفتارهای خشن، مسئلهیابی و علل بروز این رفتارها بپردازند و صورت مسئله را پاک نکنند.
شکربیگی با تأکید بر اینکه جامعه ایران دچار دلزدگی شده است، افزود: جامعه نسبت به شرایطی که در آن قرار دارد و مسئولان و کارگزارانی که بههیچوجه حاضر به پذیرش و حل مشکلات جامعه نیستند دچار دلزدگی اجتماعی شده است و یکی از پیامدهای دلزدگی اجتماعی بیتفاوتی عظیمی است که باعث شکاف بین مردم جامعه و سیاستگذاران میشود و کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی را به دنبال دارد.
وی به مسئولان و مدیران توصیه کرد: اعتماد مجدد عمومی را نسبت به خود و جامعه ایجاد کنند تا بتوانند نیازهای واقعی مردم را ببینند، از یکساناندیشی در پاسخ به نیازهای سطوح مختلف مردم خودداری کنند زیرا گاهی دیده میشود که در جامعهای که از دیدگاهها و نظرات متنوعی برخوردار است سیاست مشابه و یکسانی اجرا میشود که در این مورد نیازهای قشر خاصی از جامعه نادیده انگاشته شده و بهنوعی پاک کردن صورت مسئله است.
به گفته این استاد دانشگاه افزایش اعتماد نسبت به مسئولانی که 40 سال در این جامعه به ایفای وظایف خود پرداختند باید محور کار قرار گیرد زیرا در اگر انجام وظایف مسئول در طول این سالها دچار نقص و کاستی نبود امروز شاهد محرومیتها و بروز رفتارهای خشن عمومی نمیشدیم و مسئولان باید همواره از خود سؤال کنند که آیا به دنبال رفع محرومیتها و نواقص در جامعه بودهاند یا خیر؟
شکربیگی ادامه داد: مسئولانی که در صداوسیما از بحران اشتغال و بیکاری میگویند، چگونه میخواهند آن را حل کنند؟ بنابراین به مسئولان کشور توصیه میکنیم حرف مردم را بشنوند و در جهت ایجاد برابری اجتماعی، کاهش فاصلههای طبقاتی و اجتماعی گام بردارند.
وی با تأکید بر اینکه مسئولان باید با تعامل و گفتگو در جهت حل مشکلات و نیازهای مردم گام بردارند، افزود: مسئولان صدای کامیونداران، دانشآموزان، بازاریان و عموم مردم را بشنوند و بهجای برچسب زدن به مردم و پاک کردن صورت مسئله میدان را برای جوانان خالی کنند تا آنها با طرحها و ایدههای جدید مشکلات جامعه را حل کنند و از طریق گفتگو به معنای همبستگی اجتماعی به دنبال پاسخگویی به نیاز مردم باشند.
انتهای پیام/4044/پ
انتهای پیام/