رهبرانقلاب: شیعه در دوران حضرت هادی(ع) روزبهروز وسعت پیدا کرد و قویتر شد
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، امام هادی(ع) در نیمه ذیالحجه سال 212 قمری در مدینه چشم به جهان گشود و با نور وجودش جهان را غرق در سرور کرد و لطف خدا از دریچه پرفیض وجودش جاری شد. آسمان و زمین مدینه از ندای تبریک و تهنیت فرشتگان مقرب الهی پر شد و قلب آسمانیان به دمیدن خورشیدی دیگر در آسمان ولایت شادمان گشت. خجسته باد میلاد فرخنده و پرنورش.
به بهانه ولادت حضرت امام هادی(ع) بهمرور بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در 30 مرداد 1383 در وصف این امام(ع) میپردازیم.
بسمالله الرحمن الرحیم
بالاخره در نبرد بین امام هادی(علیهالسلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کسی که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی(علیهالسلام) بود؛ این باید در همه بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد. در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکی پس از دیگری، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله کوتاهی مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند. یکی به دست پسرش کشته شد، دیگری به دست برادرزادهاش و به همین ترتیب بنیعباس تارومار شدند؛ به عکسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیهماالسلام) و در آن شدت عمل روزبهروز وسعت پیدا کرد؛ قویتر شد.
حضرت هادی (علیهالسلام) 42 سال عمر کردند که 20 سالش را در سامرا بودند. آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی میکردند. سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود را (با ترکهای خودمان؛ ترکهای آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود) که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقه مغولستان و آسیای شرقی آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمیشناختند و از اسلام سر درنمیآوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم میشدند و با عربها (مردم بغداد) اختلاف پیدا کردند. در همین شهر سامرا عده قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیهالسلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام برساند. این شبکههای شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همه اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبهروز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادی همه این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علیرغم آنها انجام داده است. حدیث معروفی درباره وفات حضرت هادی (علیهالسلام) هست که از عبارت آن معلوم میشود که عده قابلتوجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند بهگونهای که دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همهشان را تارومار میکرد اما این عده چون شبکه قویای به وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا کند.
یک روزِ مجاهدت ائمه (علیهمالسلام) به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحییبناکثم که با آنکه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهمالسلام) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا. اگر اسلام انسانهای کمربسته نداشت، نمیتوانست بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و بیداری اسلامی به وجود بیاید. باید یواشیواش از بین میرفت. اگر اسلام کسانی را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشری و در تاریخ اسلامی نهادینه کنند، باید از بین میرفت؛ تمام میشد و اصلاً هیچچیزش نمیماند؛ اگر هم میماند، از معارف چیزی باقی نمیماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتی که حالا از معارف اصلیشان تقریباً هیچچیز باقی نمانده است. اینکه قرآن سالم بماند، حدیث نبوی بماند، اینهمه احکام و معارف بماند و معارف اسلامی بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشری خودش را نشان دهد، کار طبیعی نبود. کار غیرطبیعی بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتکخوردن، زندان رفتن و کشتهشده هم هست، که اینها برای این بزرگوارها چیزی نبود.
ائمه ما در طول این 250 سال امامت (از روز رحلت نبی مکرم اسلام (صلیالله) تا روز وفات حضرت عسکری، 250 سال است) خیلی زجر کشیدند، کشته شدند، مظلوم واقع شدند. مظلومیتشان دلها و عواطف را به خود متوجه کرده است؛ اما این مظلومها غلبه کردند؛ هم مقطعی غلبه کردند، هم درمجموع و در طول زمان. والسلام علیکم و رحمةالله برکاته.
انتهای پیام/4071
انتهای پیام/