سخنان رهبر انقلاب و معنای سیاسی یک گزاره/ آمریکا در مرکز آرایش دشمن قرار دارد

سخنان رهبر انقلاب و معنای سیاسی یک گزاره  آمریکا در مرکز آرایش دشمن قرار دارد
در میانه موجی از جنگ روایت‌ها و تلاش‌های سازمان‌یافته قدرت‌های غربی برای دست‌کاری ذهن و هویت جامعه ایرانی، سخنان تازه رهبر انقلاب تصویری صریح از آرایش دشمن و ضرورت بازآرایی جبهه رسانه‌ای و فرهنگی کشور ارائه می‌دهد؛ هشداری که فراتر از یک موضع‌گیری سیاسی، نقشه میدانی نبردی است که امروز نه در مرزها، بلکه در ذهن و اعتماد مردم جریان دارد.

به گزارش خبرگزاری آنا، سخنان امروز رهبر انقلاب در جمع مداحان را اگر صرفاً یک موضع‌گیری سیاسی یا یک هشدار امنیتی فرض کنیم، عملاً بخش اصلی پیام آن را نادیده گرفته‌ایم. آنچه ایشان درباره آرایش دشمن، نقش آمریکا، همراهی اروپا و ضرورت گسترش ادبیات مقاومت بیان می‌کنند، در واقع روایت فشرده‌ای از یک تغییر بنیادین در میدان تقابل قدرت‌های جهانی است؛ تغییری که اثرش بیش از هر میدان دیگر، در ذهن، هویت و روایت جوامع قابل مشاهده است. این سخنان، برخلاف ظاهر مناسک‌آمیزشان، ریشه در نوعی فهم راهبردی دارند که در چند سال اخیر به‌دلیل شدت گرفتن جنگ رسانه‌ای علیه ایران، بیش از گذشته ضرورت پیدا کرده است.

نکته اصلی این است که رهبر انقلاب در این سخنان، جنگ امروز را «جنگ بر سر واقعیت» تعریف می‌کنند؛ جنگی که در آن مهم نیست چه اتفاقی افتاده، بلکه مهم است چه چیزی «به‌عنوان» واقعیت در ذهن مردم کاشته می‌شود. به همین دلیل است که مفهوم «آرایش رسانه‌ای» نه یک واژه زینتی، بلکه یک ضرورت حیاتی تعریف می‌شود. در این مدل از مواجهه، دشمن دیگر منتظر فرصت نظامی نیست؛ او با موج‌سازی خبری، برجسته‌سازی خطای کوچک، تحریف حادثه بی‌اهمیت، ساختن بحران‌های مصنوعی و تزریق احساس بی‌ثباتی، همان ضربه‌ای را وارد می‌کند که روزگاری از طریق تانک، کودتا یا محاصره اقتصادی دنبال می‌کرد.

هویت و اعتماد عمومی پایه و اساس دفاع 

درک این تغییر، اساس سخنان رهبری را تشکیل می‌دهد. زمانی که هویت و اعتماد عمومی هدف قرار می‌گیرد، دفاع سنتی دیگر کافی نیست. مردم وقتی نسبت به ریشه‌های هویتی خود بی‌اعتماد شوند، ساختار سیاسی و اجتماعی هم از درون آسیب‌پذیر می‌شود. اینجاست که اهمیت موضوع برای ایران دوچندان می‌شود؛ کشوری که بخشی از قدرت خود را نه از سلاح و اقتصاد، بلکه از «هویت انقلابی و حافظه مبارزاتی» می‌گیرد؛ بنابراین اگر دشمن بتواند این بخش را تضعیف کند، بی‌آنکه مرزی را جابه‌جا کند، جغرافیای سیاسی ایران را چند پله عقب برده است.

بر همین اساس است که رهبر انقلاب بر «گسترش ادبیات مقاومت» در سطح منطقه تأکید دارند. این ادبیات فقط مجموعه‌ای از شعار‌های سیاسی نیست. در عمق آن، ترکیبی از تجربه زیسته ملت‌های تحت فشار، روایت‌های مقاومت تاریخی، مفهوم کرامت انسانی و ایده استقلال فرهنگی وجود دارد. برخلاف تحلیل‌های ساده‌انگارانه، این ادبیات به‌دلیل وجه انسانی‌اش به مناطق مختلف منتقل می‌شود، نه به‌دلیل ابزار‌های نظامی یا مالی. یعنی زمانی که فلسطینی، لبنانی، عراقی یا یمنی در برابر سلطه خارجی می‌ایستد، الزاماً از ایران «دستور» نمی‌گیرد؛ او احساس می‌کند در یک شبکه معنایی مشترک قرار دارد که ایران یکی از مراکز فکری آن است. این همان چیزی است که سیاستمدار غربی نمی‌تواند هضم کند: اینکه مقاومت یک «راه‌حل» نیست، یک «هویت» است.

سخنان رهبر انقلاب و معنای سیاسی یک گزاره/ آمریکا در مرکز آرایش دشمن قرار می‌گیرد

سیاست خارجی ایران باید بر واقعیت رفتار کشور‌ها استوار باشد

در این چارچوب، معرفی آمریکا به‌عنوان محور جبهه دشمن، نه یک شعار سیاسی، بلکه نوعی طبقه‌بندی ساختاری است. رهبر انقلاب دقت می‌کنند که آمریکا در رأس آرایش دشمن ایستاده و برخی کشور‌های اروپایی نه از سر استقلال تصمیم‌گیری، بلکه از سر پیروی از ساختار قدرت آمریکا نقش‌آفرینی می‌کنند. این تحلیل ریشه در تجربه عملی چند دهه اخیر دارد؛ مهم‌ترین نمونه آن، نحوه همراهی اروپا با تحریم‌های آمریکا علیه ایران، حتی آن‌جا که به‌طور رسمی با آن مخالفت می‌کردند. از این زاویه، سخنان رهبری یادآور این نکته است که سیاست خارجی ایران باید بر واقعیت رفتار کشور‌ها استوار باشد، نه ظاهر دیپلماتیکشان.

اما نکته عمیق‌تر این است که رهبر انقلاب از این آرایش دشمن، نتیجه‌ای درونی استخراج می‌کنند: اینکه ایران باید «آرایش رسانه‌ای و تبلیغاتی مناسب» داشته باشد. این جمله یعنی کشور نباید در برابر جنگ روایت‌ها واکنشی، عقب‌افتاده و پراکنده عمل کند. لازم است جریان‌های مؤثر فرهنگی—از رسانه رسمی تا هیأت‌های مذهبی و مجموعه‌های مردمی—به‌عنوان بخش‌هایی از یک جبهه هماهنگ عمل کنند. مهم‌تر اینکه ایشان یک نکته مغفول را نیز گوشزد می‌کنند: این جبهه زمانی مؤثر است که به ریشه‌های معنایی و معرفتی خود وفادار باشد؛ جذب ظواهر غربی، اشکال موسیقایی وارداتی یا سبک‌های تهی‌شده از معنا نه‌تنها کمکی نمی‌کند، بلکه همان جنگ هویتی را تشدید می‌کند.

اهمیت زمانبندی سخنان رهبر انقلاب

از دل این تحلیل می‌توان فهمید که چرا این سخنان در چنین زمانی بیان شده است. جامعه امروز ایران در موقعیتی قرار دارد که سیلاب اطلاعات و روایت‌های متضاد هر روز در ذهن مردم جریان دارد. در چنین فضایی، اگر کشور فاقد استراتژی باشد، روایت دشمن به‌تدریج خود را به‌عنوان واقعیت جا می‌زند؛ بنابراین سخنان رهبری نوعی اعلام هشدار و هم‌زمان نوعی اعلام نقشه راه است: اینکه باید از حالت واکنش پراکنده بیرون آمد و وارد مرحله شکل‌دهی روایت شد؛ روایتی که ریشه در هویت، تاریخ و تجربه زیسته مردم دارد و در برابر فشار‌های بیرونی پایداری ایجاد می‌کند. به عبارتی می‌توان گفت سخنان رهبر انقلاب نه‌فقط درباره دشمن، بلکه درباره «ضرورت بازسازی قدرت روایت داخلی» است. دشمن آرایش گرفته، و ایران باید آرایش بگیرد؛ اما نه در میدان جنگ نظامی، بلکه در میدان جنگ معنا.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا