«حمید معصومینژاد»، خبرنگار ایرانی در «رم»: گفتند مامور ارشد اطلاعات هستی!/ وقت خواندن جوکهایم را ندارم
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، ضمیمه چمدان روزنامه جامجم مصاحبهای با حمید معصومینژاد انجام داده و پس از ذکر این مقدمه نوشته است: کمتر به ایران میآید. حول حضور پررنگش در بخشهای متنوع خبر، حاشیههای زیادی وجود دارد. بعضیها میگویند، به آن بالاها وصل است ولی حقیقت این است که مقیم ایتالیاست و کاملا به تنهایی کار میکند.
تعریف؟
حمید معصومینژاد. خبرنگار صدا و سیما در رم.
چه شد رفتید رم؟
می خواستم بروم آمریکا، سر از رم درآوردم.
چرا؟
میخواستم بروم برای ادامه تحصیل. 26 سال قبل.
چرا ایتالیا؟
تنها کشوری که ویزای تحصیلی میداد ایتالیا بود. من هم رفتم همان جا.
قبل از مهاجرت؟
در خدمت انقلاب اسلامی بودم. بعدش هم که سرباز داوطلب جنگ. بعدش هم مدتی در بنیاد مستضعفان بودم.
بعد چه شد که گزارشگر شدید؟
از همان اول علاقه داشتم.
یعنی از قبل از رفتن؟
بله. در جبهه همیشه دوربین دستم بود و عکس میگرفتم.
کار شما جزو مشاغل پرخطر است؟
هم بله هم نه. میتواند باشد.
جوکهایی که برایتان میسازند میخوانید؟
خودم نمیخوانم. به گوشم میرسانند.
چرا نمیخوانید؟
از هفت صبح تا 10 شب کار میکنم. وقتی نیست.
باجنبه هستید؟
بله.
شایعه؟
بها نمیدهم.
مهمترین شایعهای که در مورد خودتان شنیدید؟
گفتند مامور ارشد اطلاعات است. مضحک بود.
حالا از کجا معلوم که واقعا نبودید؟
مامور اطلاعات باشی سریع از کشورشان اخراج میشوی.
حالا بد هم نیست. شغل پرهیجانی است.
شغل خودم هیجان بیشتری دارد.
چند وقت یک بار میآیید ایران؟
چند سالی بود نیامده بودم تا پارسال که توانستم بیایم.
امسال برای کار آمدهاید؟
نه. بچههایم ده سالی بود ایران را ندیده بودند. خانوادهام را آوردم.
چرا اینقدر دیر به دیر؟
مشغله است. البته هزینه سفر هم کم نیست.
سوژه گزارشها از کجا میآید؟
در رفت و آمد با مردم و روزنامه خواندن. یک مقداری هم خلاقیت شخصی است.
وقتی روبهروی دوربین قرار میگیرید؟
مرتب و منظم باشم و پلاتو را خوب بیان کنم.
بهترین گزارشی که گرفتید؟
انتخاب از میان هزاران سخت است.
گزارشهای فراوان از رم، سیاست رسانه است یا پرکاری شما؟
گمانم پرکار بودن من.
بهترین جای دنیا برای زندگی؟
هر جایی میتواند بهترین باشد. بستگی دارد.
بستگی به چه؟
چطور خودت را وفق بدهی.
جلوی آینه میایستید چه میبینید؟
چهره فردی که روز به روز پیرتر میشود و باتجربهتر.
همیشه تنها کار کردهاید؟
سی سال است برای صدا و سیما کار میکنم و همیشه هم تنها بودم.
چطور هم جلوی دوربین هستید هم پشت دوربین؟
مثلا میروم از یک تظاهرات گزارش تهیه کنم. اول صحنههای مورد نظر را میگیرم.
بعد؟
بعد دوربین را روی یک سه پایه ارزانقیمت چینی میگذارم و میروم و از خودم پلاتو میگیرم.
عکسالعمل مردم چیست؟
گاهی با تعجب نگاه میکنند. گاهی میخندند.
کار خراب نمیشود؟
گاهی صحنه بد میشود.
مثلا؟
مثلا گاهی از نظر پوشش اسلامی مشکلاتی پیش میآید.
خوب چه میکنید؟
میروم همه کار را از اول تکرار میکنم.
کسی هم هست مثل شما کار کند؟
آنطور که من هر روز گزارش مکتوب و تصویری و رادیویی میگیرم، در دنیا بسیار کم است.
گزارشگر خوب؟
کسی است که اصل تنوع خبر را رعایت کند. مردم را نباید خسته کرد.
یعنی چه؟
اگر امروز از تظاهرات میگیری، فردا بروی سراغ یک خبر نرم اجتماعی یا حتی آشپزی.
درباره تصویرهایی که میگیرید سیاست خاصی دارید؟
سعی میکنم رنگ زیاد استفاده کنم. ضمن اینکه معتقدم گزارشگر زیاد نباید در تصویر حضور داشته باشد.
مقیم ایتالیا هستید؟
اقامت دائم دارم، ولی پاسپورتم ایرانی است.
جذابترین چیزی که در ایتالیا دیدید؟
آثار باستانی و طبیعت زیبایش.
بدترین چیز ایتالیا چیست؟
کثیف کردن پارکها و خیابانها توسط سگها.
داعش؟
افراطگری و تروریست.
آخرین جوکی که برایتان اساماس شد؟
گفتند امیدواریم اتفاقی در ایتالیا بیفتد تا صدای معصومینژاد را بشنویم.
واقعا با آن تماشاچی جنجالی والیبال عکس گرفتید؟
بله. ولی آن خانم را نمیشناختم.
پس چرا عکس گرفتید؟
رفته بودم برای پوشش مسابقه ایران. با پدرش در همان هتلی بود که اقامت داشتم.
خب؟
در سالن، آن آقا آمد و خواهش کرد که با دخترش عکس بگیرم. من هم گرفتم.
وقتی هواپیما در خاک ایران مینشیند؟
آرامش.
داستان زندگیتان دوست دارید چطور تمام شود؟
دوست دارم با همین شغل به پایان برسم.
دنیا دارد به چه سمتی میرود؟
بیاعتمادی و تروریسم.
شما به چه سمتی میروید؟
خداوند.
صلح جهانی؟
امید ماست محقق شود. بخصوص در عراق و افغانستان.
انتهای پیام/