رژیم آپارتایدی که خود را قربانی نژادپرستی نازیها میداند
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، نزدیک به 70 سال از اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی با توجیه نژادپرستی آلمان نازی نسبت به یهودیان میگذرد؛ رژیمی که با کمک انگلیس و متحدان غربی خود توانست سرزمین فلسطینیها را به ناحق از آنِ خود کند و از تمامی یهودیان جهان دعوت کند تا به ارض موعود (فلسطین اشغالی) مهاجرت کنند. اکنون این اراضی اشغالی خود مامن نژادپرستی یهودیان صهیونیست شده است.
نژاد پرستی یهودیان اسرائیلی علیه اعراب مسلمان در سیاستهای بنیادین، رسانهها، آموزش و پرورش، حقوق مهاجرین، سیاستهای مسکن، زندگی اجتماعی و سیاستهای حقوقی، نگرشهای شخصی خودشان را پدید آوردهاند.
با وجود آنکه رژیم صهیونیستی دارای قوانین ضد تبعیض گستردهای است که تبعیض را از سوی نهادهای دولتی و غیر دولتی منع میکند؛ اما به نظر میرسد این مسأله درون سرزمینهای اشغالی تثبیت نشده است. «ریون ریولین» رئیس جمهور رژیم صهیونیستی در اکتبر 2014 در نشست دانشگاهیان این کشور اعلام کرد که زمان آن است تا وعده اسرائیل به عنوان سرزمین برابری برای درمان شیوع نژادپرستی به اجرا درآید.
ریولین اظهار کرد: «جامعه اسرائیلی مریض است و وظیفه ما این است که این بیماری را درمان کنیم.» انتقادات نژادپرستانه علیه اعراب از سوی برخی از یهودیان اسرائیلی و نیز دولت این رژیم، موید بحران نژادپرستی این رژیم نسبت به اعراب و دیگر اقشار این رژیم است.
ساختار حکومتی این رژیم به صورتی است که در اسرائیل، چهار سطح شهروندی وجود دارد که سه سطح اول آن دارای سطوح مختلف مشارکت یهودیان در جامعه اسرائیل است که کاملا شاهد ادعای نژادپرستانه بودن این رژیم است. در بالای این هرم، یهودیان اروپایی سفیدپوست (اشکنازیها) قرار دارند. اشکنازها در تمدنهایی که بین آنها زندگی کردهاند، پراکنده نشدند و علیرغم اثرپذیری از فرهنگهای بیگانه نتوانستند از نقاط مثبت این فرهنگها بهره کافی ببرند و تنها به کتاب مقدس، تلمود و تفسیر نصوص جزئی اکتفا کردند. اخیرا در این سطح قدرت، جمع بزرگی از مهاجران روسی که حدود 20 درصد از یهودیان اسرائیلی را تشکیل میدهند، وجود دارند.
دومین سطح یهودیان «سفاردیها» هستند که یهودیان اسپانیا و پرتغال میباشند. این یهودیان به مدت هزار سال در آن منطقه زندگی میکردند تا این که در سال 1492 با پیروزی کلیسای کاتولیک از آنجا رانده شدند. این یهودیان به شمال آفریقا، هلند، انگلیس، فرانسه، لهستان، امپراتوری عثمانی و آمریکای جنوبی مهاجرت کردند. نکته جالب توجه این است که حضور این یهودیان در امپراتوری عثمانی بسیار گستردهتر از سایر کشورها بود.
سطح بعدی، که احتمالا بزرگترین قسمت جمعیت یهودی را شامل میشود، یهودیان «میزراحی» است. یهودیان میزراحی یهودیان خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز هستند. معمولاً این یهودیان در کشورهای با اکثریت مسلمان زندگی میکردند. یهودیان ایرانی، عراقی، سوری، افغانی، بخارایی، کردی، گرجی و ... جزو این گروه هستند.
در پائینترین سطح، یهودیان سیاه پوست اتیوپی قرار دارد که فقیرترین بخش جامعه یهودیان اسرائیل را در میان شهروندان اتیوپی جستجو کرد.
این طبقه بندی اجتماعی و اقتصادی طی 50 سال گذشته به عنوان گروههای مختلف یهودیان که از نقاط مختلف جهان به فلسطین اشغالی مهاجرت کردهاند؛ رژیم صهیونیستی را پدید آورده است. بنابراین با وجود آنکه تقسیم بندیها و تفرق قومی در ریشههای ملی منعکس میشوند، در این رژیم، تقسیم بندیهای قومی، یک عمق نژادپرستانه به خود گرفته است. به عنوان مثال، یهودیان یمنی به طور خاص با تبعیض فوقالعاده مواجه شدند؛ آنها به طور غیرمستقیم از یمن به اسرائیل منتقل شدند. در بدو ورود به اردوگاههای خاص منتقل و بسیاری از نوزادان یمنی از مادرانشان به سرقت رفتند و برای پذیرش به خانوادههای اشکنازیها تحویل داده شد. در اوایل دهه 1990 یک کمپین بزرگ ایجاد شد و تلاشهایی هم برای بازگرداندن این کودکان به خانواده هایشان انجام شد.
همه شهروندان صهیونیستی، از جمله فلسطینیها حق رای دادن در انتخابات برای اعضای مجلس و نخست وزیری را دارند؛ اما علاوه بر این حقوق، حقوق دیگری به عنوان حقوق ملی تعریف شدهاند که تنها برای یهودیان محفوظ است.
اگر شما یک یهودی هستید، از حقوق فوقالعادهای، چون استفاده از زمین، دسترسی گسترده به اشتغال خصوصی و دولتی، وامهای آموزشی ویژه، وامهای خانه، اولویتهای پذیرش در دانشگاهها و بسیاری امتیازات دیگر بهرهمند خواهید شد. بسیاری از امتیازات ویژه دیگر برای کسانی است که در ارتش رژیم صهیونیسیتی خدمت کردهاند. نکته حائز اهمیت این است که خدمات نظامی برای همهی یهودیان (مرد و زن) اجباری است به جز یهودیان ارتدوکس افراطی که به آنان «حریدیم» میگویند. حریدیها طیفی از جامعه صهیونیستی هستند که بسیار بر آئین شریعت یهود و تلمود معتقد بوده و خواهان تشکیل یک دولت یا حاکمیت بر اساس نژاد و آئین یهود هستند. ویژگیهای خاص رفتاری آنان موجب شده است آنان در مدارسی جداگانه از دیگر یهودیان مستقر در سرزمینهای اشغالی زندگی کنند. این ارتدوکسهای افراطی، همواره از مخالفان صلح با فلسطینیها و تشکیل 2 دولت و همچنین تشکیل «اسرائیل دموکراتیک» هستند.
در سال 2010، کابینه رژیم اشغالگر قدس اصلاحیه قانون شهروندی را پیشنهاد کرد که بر اساس آن همه غیر یهودیانی که در آینده برای شهروندی اسرائیل درخواست میکنند، وفاداری به اسرائیل را به عنوان یک کشور یهود و دموکراتیک اعلام کنند. این پیشنهاد مورد انتقاد شدید بسیاری از مردم مسئولان رژیم صهیونیستی واقع شد. میتوان به ادله محکومیت این پیشنهاد از بُعد نژادپرستی اشاره کرد؛ زیرا اعلام وفاداری در یک نظام سیاسی تنها منحصر به اتباع غیر یهودی نیست و تمامی شهروندان یهود و غیر یهود بایستی به این موضوع باور و ایمان داشته باشند. حتی پس از اصلاح متمم قانونی و در شکل جدید آن، این لایحه به دلیل عدم حمایت اکثریت در مجلس رژیم صهیونیستی تصویب نشد.
در سوی دیگر با وجود رشد اقتصادی بسیار خوب رژیم صهیونیستی، بیکاری در میان اعراب فلسطینی ساکن این کشور در حدود 40 درصد است که بیانگر آن است که تقریبا نیمی از فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی بیکارند و در زیر خط فقر زندگی میکنند و کمتر از پنج درصد کارمندان دولتی رژیم صهیونیستی را عربزبانان تشکیل میدهند.
اختلافات زیادی بین شهرهای عربنشین و شهرهای یهودی نشین، در هزینههای مصرفی دولت در مدارس، سیستمهای پزشکی، جادهها و برق، آب پاک و خدمات اجتماعی وجود دارد.
یک سلسله مراتب به شدت نژادپرستانه در داخل و بین گروههای مذهبی یا ملی در این رژیم موجود وجود دارد که زندگی اجتماعی اسرائیلیها را سازماندهی میکند. بخش اعظم آن از لحاظ قانونی اعمال میشود. مهمترین تفاوت بین این سناریو و دیگر موارد مشابه در جهان در مورد واقعیت اسرائیل است. برای اکثریت قریب به اتفاق جمعیت جهان، آفریقای جنوبی همیشه به عنوان یک کشور مستبد و آپارتاید در جهان شناخته شده است حال آنکه اسرائیل گوی سبقت را از تمامی کشورهای جهان و آفریقای جنوبی ربوده است.
منبع: دفاع پرس
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/