دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
08 آبان 1398 - 23:30
در برنامه زاویه مورد بررسی قرار گرفت؛

علم تربیت برای بهبود عدالت آموزشی در ایران چه ایده‌ای دارد؟

عدالت آموزشی یکی از داغ‌ترین بحث‌های این روزها است که مصوبه اخیر مجلس مبنی بر حذف تنوع مدارس به آن دامن زده است. در حالی که دولت بی‌پول است، مردم خواستار آموزش کیفی از مدارس هستند.
کد خبر : 442804
مممم.jpg

به گزارش خبرنگار علم، فناوری و دانش‌بنیان گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، سیزدهمین قسمت از فصل سیزدهم برنامه زاویه با موضوع بررسی «ایده علم تربیت برای بهبود عدالت آموزشی در ایران» با حضور طیبه ماهروزاده، عضو شورای عالی آموزش و پرورش و دانشیار گروه مدیریت و برنامه‌ریزی آموزشی دانشگاه الزهرا(س) و رضوان حکیم‌زاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش و دانشیار گروه روش‌ها و برنامه‌های آموزشی دانشگاه تهران از شبکه چهار سیما پخش شد.


دو درصد از کودکان ایرانی به آموزش با کیفیت دسترسی ندارند. بنا به اصل ۳۰ قانون اساسی تعلیمات در ایران اجباری، رایگان و یکسان است اما مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی تنوع مدارس را حذف کرده و به دو بخش مدارس دولتی و غیردولتی تقسیم می‌کند. دولت بی‌پول است و مردم خواستار آموزش باکیفیت هستند. در ادامه ماهروزاده و حکیم‌زاده راهکارهای ارتقای عدالت آموزشی و فرصت‌های برابر از نظر کیفیت آموزش در ایران را بررسی می‌کنند.


تبعیض‌آمیزترین جنبه نظام آموزشی در ایران چیست؟


حکیم‌زاده: تبعیض در برخورداری از کیفیت‌های آموزش برای همه دانش‌آموزان است. در آموزش از نظر کیفی با تبعیض روبه‌رو هستیم. هر دانش‌آموزشی به مدرسه می‌رود اما با کیفیت متفاوتی آموزش می‌بینید. جمهوری اسلامی ایران در ایجاد فرصت دسترسی و برابر از نظر نژاد، جنسیت و قومیت کارنامه درخشانی داشته است. تعداد بسیاری از دانش‌آموزان به تحصیل دسترسی دارند اما نباید از 1.8 درصدی که به آموزش دسترسی ندارند، غافل شد.


شاخص دسترسی به آموزش و تحصیل از انقلاب تاکنون پیشرفت فو‌ق‌العاده‌ای داشته است. دسترسی دختران به آموزش نسبت به قبل از انقلاب بهبود یافته، به طوری که میزان دسترسی دختران به آموزش و تحصیل به پسران 49 به 51 است. این در حالی است که این آمار قبل از انقلاب 30 به 70 بوده است. تعداد دانش‌آموزان اتباعی که در مدارس کشور مشغول به تحصیل هستند از مرز نیم‌ میلیون گذشته است. براساس فرمان تاریخی رهبر انقلاب، فرصت تحصیل برای همه کودکانی که در ایران ساکن هستند، ایجاد شد.


تاکنون 5 هزار 500 کودک با کارت حمایت تحصیلی ثبت‌نام شده‌اند. 202 مدرسه در سراسر ایران وجود دارد که تنها به خاطر داشتن یک دانش‌آموز باز هستند. به جرات می‌توان گفت که در بُعد کمی دستاوردهای آموزشی پیشرفت خوبی داشته‌ایم. با این حال نباید این نکته را از یاد برد: با وجود اینکه همه کودکان به مدرسه می‌روند اما آیا همه آنها به فرصت تحصیلی برابری دسترسی دارند؟


ماهروزاده: برای پیشرفت بُعد کمی آموزش زحمات زیادی کشیده شده که توجه به همگانی کردن آموزش مهم‌ترین نکته آن است. ایران کارنامه درخشانی در آموزش بزرگسالان دارد. در دهه 80 آموزش بزرگسالان به حدی چشمگیر بود که از کشورهای دیگر برای الگوبرداری به ایران می‌آمدند. نکته مهم ایجاد امکان برای سوادآموزی بزرگسالان است.


در حال حاضر 17 نوع مدرسه در کشور وجود دارد که هر یک با هدف خاصی تأسیس شده است. برخی از این مدل‌ها در ابتدای تأسیس کارهای شایسته‌ای در حوزه آموزش انجام دادند اما با افزایش این نوع مدرسه‌ها و کاهش سطح کیفیت آنها، به تدریج از هدف اول و اصلی خود دور شدند. در آموزش، هنر این است که هر دانش‌آموز را باتوجه به توانایی‌ها و هوشش آموزش داد. استعدادهای کشور را باید شناسایی کرد و آموزش داد. آنچه در آغاز اتفاق افتاد، خوب و شایسته بود اما به تدریج تغییراتی ایجاد شد که مدارس دولتی را به محلی برای دانش‌آموزان ضعیف تبدیل کرد. روش نامناسب در گزینش دانش‌آموزان و ازدیاد این نوع مدارس باعث این اتفاق شد.


مصوبه مجلس و حذف تنوع مدارس


حکیم‌زاده: تربیت فرایندی اجتماعی است و فرصتی فراهم می‌کند تا دانش‌آموزان با طبقات فرهنگی، اجتماعی، هوشی و عملکرد تحصیلی متفاوت در محیطی یکسان در کنار یکدیگر قرار بگیرند.  در این محیط دانش‌آموز با اتکا به توانایی‌های شخصی و هوش رشد می‌کند. در حال حاضر دانش‌آموزان براساس هوش، طبقه اجتماعی، وابستگی خاص و عملکرد تحصیلی از هم جدا می‌شوند. این امر باعث می‌شود که همه از یادگیری باکیفیت برخوردار نباشند. کیفیت معلم، کیفیت فضا و امکانات، تراکم دانش‌آموزان در کلاس درس و کیفیت همسالان در مدارس مختلف، متفاوت است.


اگرچه همه کودکان به مدرسه می‌روند اما شرایط یادگیری برای همه یکسان نیست. آیا شرایط کودکی که در حاشیه شهری دور از پایتخت در کلاسی با جمعیت 46 نفر با معلمی که آموزش چندانی ندیده و امکانات تحصیلی در اختیار ندارد با شرایط کودکی که در یکی از بهترین مدارس با بهترین معلم و بهترین امکانات تحصیلی و کلاسی 20 نفره درس می‌خواند، یکی است؟ این امر باعث ایجاد فرصت‌های نابرابر تحصیلی می‌شود. گروه اول از کودکان همان بازماندگان از آموزش باکیفیت هستند.


در گذشته آموزش عامل تحرک اجتماعی بود، کودکان از طبقات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متفاوت در یک کلاس درس قرار می‌گرفتند. این امر باعث می‌شود که فرد براساس توانمندی‌های خود رشد کند. توجه به توانمندی‌های کودک در شرایط یکسان با جداسازی دانش‌آموزان براساس عوامل خاص متفاوت است. پیامدهای این امر را در نتایج کنکور و المپیادها مشاهده می‌کنیم. برگزیدگان از شهرهای بزرگ و مناطق خاص هستند. فرایند جداسازی کودکان براساس غربالگری عملکرد تحصیلی و پشتوانه مالی امری کاملا اشتباه است که فضای تبعیض‌آمیزی را ایجاد می‌کند.


ماهروزاده: فلسفه نام‌گذاری مدارس غیرانتفاعی این بود که عاری از هرگونه انتفاعی باشند. این مدارس نباید جنبه تجاری و سرمایه‌گذاری داشته باشند اما در حال حاضر مدارس غیرانتفاعی پر از انتفاع و پر از سرمایه‌گذاری و تجارت هستند. براساس قانون آموزش و پروش دولت باید به مدارس دولتی سرانه بدهد تا دانش‌آموزان ضعیف را جذب کند. البته همه کودکانی که به مدارس غیرانتفاعی می‌روند از خانواده‌های ثروتمند نیستند. براساس گزارش‌ها، 17 درصد از دانش‌آموزان از خانواده‌های صاحبان سرمایه و چهار درصد از خانواده‌های پزشک و مهندس هستند و باقی از قشر متوسط جامعه هستند که از نان شب خود می‌گذرند تا کودکانشان در مدرسه‌ای مناسب درس بخواند.


فرایندهای جداسازی باعث ایجاد قشربندی می‌شود


حکیم‌زاده: نباید در حق مدارس دولتی اجحاف کرد.  4 هزار و 200 نفر از شهیدان از دانش‌آموزان و معلمان مدارس دولتی بودند. بحث اصلی در خصوص مدارسی است که از دانش‌آموزان با معدل‌های 19 به بالا آزمون ورودی می‌گیرند، به صورت جداگانه با پدر و مادر دانش‌آموز مصاحبه می‌کنند و شهریه‌های چند 10 میلیونی می‌گیرند. سپس اعلام می‌کنند که رتبه‌های برتر کنکور و المپیاد در این مدارس درس خوانده‌اند. این دانش‌آموزان در محیطی ایزوله و با شرایط عالی آموزش دیده‌اند.


این نوع مدارس محیط آموزش و تحصیل را به فضای خاصی و برای قشر خاصی تبدیل می‌کند. در نظام‌های آموزش و پروش کشورهای دیگر اهمیت ویژه‌ای به شناسایی استعدادهای درخشان داده می‌شود اما این دانش‌آموزان در مدرسه و در کنار دانش‌آموزان دیگر درس می‌خوانند و توانمندی و هوش منحصربه‌فردشان را از طریق شرکت در کلاس‌های اضافه و گروه‌های آموزشی پرورش می‌دهند.


جداسازی دانش‌آموزان براساس عملکرد تحصیلی و طبقه اجتماعی پیامی منفی را به دانش‌آموزان می‌رسانند و این پیام به آنها القا می‌کند که نه هوش کافی و نه پول کافی را برای درس خواندن در مدارس خاص در اختیار دارند. با وجود چنین شرایطی پیش‌بینی می‌شد کدرشته محل‌های خوب دانشگاهی نیز از دسترس دانش‌آموزان مناطق محروم خارج شود.


بهینه‌سازی محیط ایده‌آل تحصیلی برای یک قشر خاص اتفاق نمی‌افتد، نمی‌توان انتظار داشت که محیطی امن را در گوشه‌ای ساخت تا باقی افراد نیز به آن بپیوندند. درواقع باید از محیط نرمال شروع و از نقطه ابتدایی شروع کرد تا به محیط ایده‌آل تحصیلی برای همه دانش‌آموزان رسید.


مصوبه مجلس شورای اسلامی مدارس را به دو دسته مدارس دولتی بی‌کیفت و مدارس غیردولتی باکیفیت تقسیم می‌کند. وقتی این تنوع از بین برود، بازارسازی با شیبی تند به سوی مدارس غیردولتی می‌رود.


ماهرو‌زاده: تنها مدارس غیردولتی نیستند که شهریه‌های بالا می‌گیرند، برخی از مدارس دولتی نیز شهریه‌های قابل‌توجهی دریافت می‌کنند. باید مسائل را به شکل جامع دید. عدالت آموزشی فلسفه نظام جمهوری اسلامی ایران است. دانش‌آموزان خوش استعداد و نخبه سرمایه‌های مملکت هستند و باید در مدارس دولتی تربیت شوند. مدل جداسازی مدارس مجلس اشتباه است.


حکیم‌زاده: پیش از این اشاره کرده بودم که کاش هیچ‌گاه مسیر جداسازی مدرسه غیردولتی شروع نکرده بودیم، حالا اصلاح می‌کنم: کاش هیچ‌گاه مسیر جداسازی را شروع نمی‌کردیم. مدرسه نمونه دولتی باید در مناطق محروم تأسیس می‎شد اما سوال اینجا است که چرا این مدارس سر از شهرهای بزرگ درآورده‌اند؟ همه مدارس شهریه می‌گیرند. مدارس سمپاد نیز از دانش‌آموزان شهریه دریافت می‌کنند و حتی تخفیفی هم نمی‌دهند. بنابراین این مدارس روزنه‌ای برای طبقه ضعیف جامعه به شمار نمی‌روند. پایگاه اجتماعی اقتصادی این مدارس از طبقه اجتماعی متوسط است.


این پدیده‌ها باعث ایجاد کیفیت‌های نابرابر یادگیری می‌شوند. در حال حاضر در دوره ابتدایی 60 درصد از کلاس‌ها با جمعیت دانش‌آموزی 26 نفر به بالا تشکیل می‌شوند. این در حالی است که براساس مصوبه آموزش و پرورش هیچ کلاس درسی نباید با جمعیت دانش‌آموزی 26 نفر به بالا تشکیل شود.


ماهروزاده: تعلیم و تربیت مانند اکسیژن است و همه باید بتوانند از آن استفاده کنند. نباید تعلیم و تربیت را تجاری کرد.


چه تمهیداتی اندیشیده شده تا آموزش و پرورش تبدیل به بازار نشود؟


ارتقای مدارس دولتی و ارتقای کیفیت این مدارس از جمله برنامه‌های اصلی آموزش و پرورش است. دوره پیش دبستانی و دبستان دوره تربیت کودک به شمار می‌روند، بنابراین اگر بتوان دوره ابتدایی را فرایند جداسازی حساب کنیم، پیامدهای مثبتی دریافت می‌کنیم. در اکثر کشورهای جهان تمرکز بر آموزش اولیه، پیش دبستانی و دبستان است. سرمایه‌گذاری در آموزش اولیه کودکان بازده بیشتری از سرمایه‌گذاری در آموزش عالی دارد. باتوجه به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی می‌توان بازنگری در نظام آموزش کشور داشت تا آسیب‌ها را به حداقل برسانیم.


انتهای پیام/4021/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب