آرایش جدید رسانهای غرب حرفهای است، باید برای مقابله با آن برنامه داشته باشیم
گروه بینالملل خبرگزاری آنا_آرزو نوروزجم: تحولات رسانهای ماههای اخیر از تصمیم انگلیس و آمریکا برای تکثیر رسانههای فارسی زبان برای اثرگذاری بر تحولات جاری و آتی ایران حکایت دارد. عوامل بیبیسی فارسی برای راهاندازی و تقویت رادیو فردا و دویچهوله به این رسانهها کوچ کردهاند و رئیس قبلی بیبیسی فارسی هم برای راهاندازی تلویزیون جدید ایران اینترنشنال با پول عربستان اقدام کرده است، همچنین روزنامه معروف انگلیسی ایندیپندنت اعلام کرد با کمک عربستان، چهار وبسایت به زبان فارسی راهاندازی میکند و وزیر خارجه آمریکا از راهاندازی تلویزیون جدید فارسی زبان خبر داده است .
برای تحلیل و بررسی این موضوع به سراغ آقای اکبر نصراللهی رفتیم؛ اکبر نصراللهی دکتری مدیریت رسانه و عضو هیات علمی تهران مرکز و مدیر گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال است. وی مقالات و کتابهای متعددی در حوزه ارتباطات و مدیرترسانه نوشته است که از جمله آنها میتوان به کتابهای راهنمای پوشش خبری و مدیریت بحران در رسانههای حرفهای اشاره کرد. سردبیری بخشهای مختلف خبری صدا و سیما از جمله گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو، مدیر کلی اطلاعات و اخبار شبکه خبر، مدیرکلی آموزش و پژوهش صدا و سیما و مدیرکل نظارت و ارزیابی اخبار و برنامههای سیاسی صدا وسیما را در سابقه خود دارد.
*وزیر خارجه آمریکا در صحبتهای اخیر خود به راهاندازی یک شبکه 24 ساعته فارسیزبان تاکید کرد، این اتفاق را با وجود اینکه الان چند شبکه رادیویی و تلویزیونی به زبان فارسی وجود دارد را چگونه میبینید؟
_ استفاده از ابزارهای مختلف رسانهای برای پیشبرد سیاستخارجی و انتشار روایت مورد نظر دولتها و نفوذ بر افکار عمومی نهتنها پدیده جدیدی و محدود به کشور خاصی نیست بلکه مورد انتظار و از ضرورتهای عصر حاضر است؛ قطر در سال 1996 شبکه الجزیره، عربستان در سال 2003 شبکه العربیه، فرانسه فرانس 24 را در سال 2006، روسیه راشاتودی و سایرکشورها هم هر کدام شبکههای رادیو و تلویزیونی خاص خودشان را برای تحقق و پیگیری سیاست خارجی راهاندازی کردهاند. جمهوری اسلامینیز از سالهای قبل، آرایش رسانههای برونمرزی خود را تغییر داده و شبکههای پرس تی وی 2014، العالم2003 و اخیراً هیسپان تیوی را تاسیس کرده است اما باوجود این راهاندازی شبکههای رادیو و تلویزیونی برونمرزی و استفاده از رسانههای جدید و به طور کلی تقویت رسانههای مخالف نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران با دقت و سرعت بیشتر و پیچیدگی زیادتر از قبل در دستور کار دیپلماسی رسانهای غرب به ویژه آمریکا و انگلیس قرار گرفته است.
قبل از انتخابات 88، در دی ماه 87 تلویزیون بیبیسی فارسی راهاندازی میشود، رسانهها و سایتهای مختلف مطبوعاتی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم حمایتمیشوند در داخل و خارج از ایران تقویت و تعداد جدیدی نیز راهاندازی شدهاند. اخیرا هم با همکاری انگلیس و عربستان تلویزیون ایران اینترنشنال تاسیس شده است و روزنامه انگلیسی ایندیپندنت هم چند روز قبل اعلام کرده است با همکاری عربستان تا پایان سال جاری چهار وبسایت خبری به زبان فارسی راهاندازی میکند.
این اتفاقها و تلاشها به لحاظ حرفهای یک واقعیت غیرقابل انکار و صحیح است، کنشگران سیاسی پس از تغییر معادلات قدرت، افزایش تحصیلات مردم، گسترش تکنولوژیهای ارتباطی و ارتباطات بین کشورها و دسترسیهای بیسابقه مردم به رسانهها دریافتهاند ادامه سلطه به روش قدیمی و با ابزار سخت یا امکانپذیر و عاقلانه نیست و یا پرهزینه است. بنابراین برای ادامه سلطه به ابزارهای نرم بویژه رسانه روی آوردهاند؛ در واقع رسانهها را در اولویت قرار دادهاند و با استفاده از تجربیات قبلی و ارزیابی تغییر در تکنولوژیها و مخاطبان به درست به این نتیجه رسیدهاند که استفاده از قدرت و ابزارهای نرم مانند دیپلماسی رسانهای مناسبترین ابزار و بهترین راه برای رسیدن به اهداف است. در مجموع دیپلماسی رسانهای در بین سایر انواع دیپلماسی، کم هزینهتر، ارزانتر و غیرمستقیمتر است و بدیهی است سیاستمداران بر استفاده از آن تاکید داشته باشند.
تصمیم آمریکا برای تاسیس رسانههای جدید باوجود رسانههای قبلی را هم باید در همین چارچوب تحلیل کرد. علاوه بر این در ارزیابی جامع آرایش جدید رسانه ای غرب نباید نقش تحولات جاری و آتی ایران و ناکارآمدی و ناکامی رسانههای موجود در رسیدن به اهداف خود در ایران و منطقه هم نادیده گرفته شود.
*چرا افزایش فعالیت کشورهای غربی به خصوص آمریکا در فضایمجازی و تلاش برای استفاده از رسانهها و سرمایهگذاری بر فضای مجازی بیشتر شده است؟
_ واقعیت این است مصرف رسانه ای مردم در همه جای دنیا از جمله ایران تغییر پیدا کرده است. در سبد مصرف رسانهای مردم ایران برخلاف گذشته نه فقط رادیو و تلویزیون و مطبوعات و خبرگزاریها نیستند بلکه نقش آنها در حال کم رنگ شدن است. بر اساس نتایج تحقیقات مختلف به صراحت و قاطعیت میتوان اعلام کرد گرایش مردم به استفاده از رسانههای سنتی مثل رادیو و تلویزیون و مطبوعات در حال کاهش و مصرف مردم از اپلیکیشنهای موبایل و فضایمجازی رو به افزایش است. به همین دلایل است که غرب بویژه آمریکا و انگلیس به موازات سرمایهگذاری بر روی رادیو و تلویزیون و راهاندازی شبکههای جدید از این نوع، به طور بی سابقه مسقیم و غیر مستقیم به فضای مجازی روی آوردهاند. به عبارت دقیقتر باید بگویم با توجه به تغییر و تحول در تکنولوژیهای ارتباطی و متعاقب آن تحول در محیط پیرامون مخاطبان و دسترسیهای آنها هم رسانههای قبلی فارسی زبان مثل بیبیسی و در حال بازسازی و تکثیر هستند و هم از چند سال قبل استفاده حداکثری از فضای مجازی در دستور کار قرار گرفته است.
آمریکاییها پیش از این هم به صورت غیر مستقیم اهداف خود را اعلام کرده بودند اما اکنون به صراحت هم اهداف خود را اعلام میکنند و هم تعداد رسانهها و ابزارهای خودشان را افزایش میدهند، اقداماتی قبلی حالا به دلایل مختلف بیشتر پیگیری میشود و رسانههای قبلی آنها برای تسریع در رسیدن به اهداف مد نظرشان و جبران ناکامیها ، با آرایش جدید در حال تکثیر شدن است.
*به تحول جدید در آرایش رسانههای فارسی زبان اشاره کردید؛ این تغییرات چیست و چرا صورت میگیرد؟
بله تغییر و تحول در آرایش رسانهای کاملا محسوس است؛ از حدود یک سال و نیم قبل حدود 10 نفراز عوامل بیبیسی فارسی در سه سطح مدیران، مفسران و گزارشگران و خبرنگاران از جمله جمشید برزگر به دویچه وله فارسی، مهدی پرپنچی به رادیو فردا و محمد منظرپور و صادق صبا به تلویزیون ایران اینترنشنال کوچ کرده اند. روزنامه معروف انگلیسی ایندیپندنت با همکاری گروه پژوهش و بازاریابی عربستان (اس آر ام جی) تا پایان سال جاری چهار وب سایت خبری به زبانهای مختلف از جمله به زبان فارسی راه اندازی میکنند. در جدیدترین مورد پامپئو وزیر امورخارجه آمریکا گفت: «شورای کارفرمایان پخش» (نهاد وابسته به وزارت خارجه آمریکا) یک کانال فارسیزبان 24 ساعته برای پخش برنامههای تلویزیونی و رادیویی و فعالیت در فضای دیجیتال و رسانههای اجتماعی تاسیس میکند.
*این همه سرمایهگذاری و تغییر و تحول در اردوگاه رسانهای غرب برای چیست؟
پیش از این به برخی دلایل اشاره کردم؛ به نظر میرسد سرمایهگذاری آمریکاییها ، عربستانیها و انگلیسیها با تحولات جاری و آتی ایران مرتبط است؛ آمریکا و انگلیس که برای یک سنت خود چرتکه میزنند و بیحساب و کتاب هزینه نمیکنند چرا باید عاشق چشم و ابروی ایرانیان باشند و هزینههای هنگفتی را برای راهاندازی رسانهها بکنند.
یقینا در پشت این جابهجاییها و تحرکات رسانهای اهداف راهبردی وجود دارد که برخلاف گذشته خیلی پنهان نیست و در ادبیات رسمیمقامات و رسانههای آمرکایی و انگلیسی آشکار است. پامپئو تصریح میکند فشارها بر ضد ایران تا تغییر مواضع ایران ادامه مییابد و خبرنگار بیبیسی در گزارش همکاری ایندیپندنت و عربستان برای تاسیس رسانههای فارسی زبان میگوید: "خاورمیانه سالها درگیر جنگ مرگبار است؛ زورآزمایی برای تاثیر بر روند تحولات هم کم نیست . گسترش نفوذ رسانهای و تحولات و افکار مردم در خاورمیانه بخش بزرگی از این برنامه است. در خاورمیانه ناآرام جدال برای جلب مخاطب و تاثیرگذاری خود جنگ تمام عیار است.
مقامات آمریکایی از مدتها قبل، صراحتا بحث تغییر رژیم و افزایش فشار بر ایران را کلامی و غیرکلامی پیگیری میکنند. بنابراین نیاز به ابزارهای رسانهای جدیدی دارند و ظاهرا در حال تکثیر رسانههای قبلی خود هستند.
جنگ تمام عیار و جدال برای جلب مخاطب و تاثیرگذاری پیام واضح آرایش جدید رسانهای و کنشگران سیاسی و رسانهای ایران نباید از این تحولات و تحرکات غافل باشند؛ موفقیت در این جنگ تمام عیار به تغییرات سریع متناسب با آرایش جدید رسانهای، دسترسیها و تغییرات در ذائقه مخاطبان و داشتن تفکر رقابتی است.
بنده بهعنوان کسی که تحولات رسانهای را رصد میکنم، این جابهجاییها را در بیبیسی ناشی از اختلافات درونی، کسب موقعیت و جایگاه شغلی بهتر و دلایل صنفی و مالی دیگر نمیدانم.
با توجه به شواهد و قرائنی که ذکر شد و نیز بررسی مدل رفتاری BBC در گذشته، به این جمعبندی میرسیم که یقینا آرایش جدید، با انتخابات بسیار مهم 1400 و برنامههای ترامپ و عربستان، مرتبط است. این مدل رفتاری یعنی راهاندازی و توسعه بیبیسی با توجه به عوامل و شرایط مختلف زمانی ، سیاسی و نیاز مخاطبان در سابقه رسانههای حرفهای مثل بیبیسی وجود دارد و بیبیسی هم در راهاندازی سرویسهایش به این شرایط و بزنگاههای تاریخی و سیاسی توجه داشته است رادیو بیبیسی فارسی در 8 دی ماه 1319 یعنی حدود 8 ماه بعد از تأسیس رادیو در ایران تاسیس شد. به دلیل جنگ جهانی دوم ، ایران در کانون توجه نازیها و متحدین بود و بحرانها و چند دستگیهای داخلی و بهم ریختگی مناسبات ایران با همسایگان خود نیز از شرایط آن زمان است.
در این زمان رادیو آلمان وجود داشته است که در اختیار و کنترل متحدین بود. بریتانیا و متفقین برای این که بتوانند در آن شرایط حساس اثرگذار باشند و بتوانند افکار عمومی را برای حضور و اشغال قوای متفقین آماده کند، رادیو فارسی بیبیسی را راهاندازی کردند. همین مسأله را درباره تلویزیون فارسی بیبیسی میبینیم که چند ماه قبل از انتخابات 88 راهاندازی میشود و ایران به دلیل مسأله هستهای موقعیت ویژه سیاسی داشت و در کانون توجه قدرتها قرار داشت. در داخل نیر چند دستگیهای سیاسی پر رنگی داشتیم. به علاوه نا آرامیهای کشورهای همسایه مثل عراق، افغانستان و پاکستان هم وجود داشت. در آن زمان برای راهاندازی تلویزیون فارسی بیبیسی اهدافی را اعلام کردند که من نام آن را اهداف اعلامی میگذارم.
هر رسانهای، تعدادی اهداف اعلامی دارد که رسما آنها را اعلام میکند. اما مجموعه اهداف اعمالی دارد که آن رابه زبان نمیآورد. تلویزیون فارسی بیبیسی در آن زمان یکی از اهداف اعلامیخود را ارائه تصویر واقعی از ایران اعلام کرد. اما در عمل دیدهایم اهداف آنها ظرفیتسازی در ساختار فکری مخاطبان، ، ایجاد تریبون برای مخالفان نظام و براندازی نرم و موجه ساختن چهره غرب بوده است.
این جابجاییها و آرایش جدید هم نشان از تحرکات جدید برای تکثیر رسانههای غربی در حوزه رسانههای فارسی زبان دارد.
وقتی دیدند با آرایش رسانههای قبلی نتوانستهاند به هدف مورد نظر برسند و اثرگذاری مد نظرشان مانند تغییر حکومت و تحریک مردم علیه امنیت ملی برسند ، به تکثیر رسانههای فارسی زبان علیه ایران روی آوردند و افراد را از رسانهای بزرگتر مانند بیبیسی به سایر رسانهها کوچ دادهاند و راه اندازی رسانههای جدید را در دستاور کار قرار دادهاند.
*وزارتخارجه آمریکا، شخص رئیسجمهور آمریکا و حتی نخست وزیر رژیمصهیونیستی، برای ارسال پیامها و حتی اظهارنظرهای خود فضای مجازی در کنار زبان انگلیسی آنهم به زبان فارسی را انتخاب کردهاند، این انتخاب و استفاده از زبان فارسی به چه دلیل است؟ چرا صفحه رسمیتوئیتر وزارتخارجه آمریکا مثلا با زبان فرانسه فعالیت نمیکند؟
_ در ارتباطات سیاسی و در حوزه دیپلماسی مدرن، از ابزار و زبانهای مختلف و تاکتیکهای متعدد برای اثرگذاری استفاده میشود، بنابراین اینکه از همه ابزارهای رسانهای از جمله توئیتر یا اینستاگرام یا رادیو و تلویزیون استفاده میشود ، پدیده جدیدی نیست، غرب با علم اینکه مصرف رسانهای مردم تغییر پیدا کرده و مانند گذشته صرفا از روزنامه و رادیو و تلویزیون استفاده نمیکنند، به فضای مجازی روی آوردهاند، چون شناخت دقیقی از حضور و وقت و استفاده مردم ایران در رسانههای مجازی دارند.
اینکه چرا آنها زبان فارسی را انتخاب کردهاند، این سوال مطرح میشود، چرا زبان فارسی را انتخاب نکنند؟ آنها به لحاظ حرفهای هم ایران را میشناسند و هم به موقعیت مهم ایران و دسترسیها مخاطبان ایرانی آگاهی دارند، بنابراین طبیعی است برای رسیدن به مقاصد خود در ایران مستقیم و بدون واسطه به زبان فارسی با مردم ایران در ارتباط باشند. در واقع آنها با درک صحیح و درست از زبان و نیاز و گرایشات مردم ایران، و ظرفیتهای رسانههای مختلف ، برای ارتباط گیری استفاده میکنند. اما آنچه که غیر طبیعی و خلاف مقررات بینالمللی و اخلاق رسانهای است تولید و پمپاژ ادبیات جنگطلبانه و خشونتآمیز از رسانهها و کشورهای مدعی دموکراسی غرب است. ضرروت دارد رسانههای مستقل و دانشگاهیان و نخبگان در این زمینه روشنگری کنند.
*آمریکا به جز ایران با خیلی از کشورهای دیگر مواضع و نظرات متفاوتی دارد، به عنوان مثال هم در سوریه و هم در کرهشمالی، اما در توئیتربازیهای آقای ترامپ شاهد این نیستیم که به زبان رسمی کره شمالی یا عربی و یا حتی در اختلاف نظرهای خود با روسی به به زبان رسمیروسها توئیت کند و تهدید کند، این اصرار بر وجود صفحههای مجازی به زبان فارسی کمیجای سوال دارد.
_ ایران یک کشور متفاوت است، اهمیتی که ایران در منطقه دارد و چالشی که برای کشورهای غربی و مخصوصا آمریکا درست کرده است اصلا قابل مقایسه با سایر کشورها نیست، آمریکا به صراحت میگوید که ایران ابرقدرت بودن ایالات متحده را به راحتی زیر سوال برده است و خاری است در چشم قدرتهای بزرگ و چون نفوذ گستردهای در منطقه دارد برای غرب غیر قابل قبول است.
غرب هم با درک نفوذ معنوی و سیاسی ایران در کشورهای مختلف، قطعا آن سرمایهگذاری که در مورد ایران میکند همتراز با برنامههای آمریکا برای کرهشمالی و روسیه و حتی چین نیست.
ایران برای آمریکا همیشه اهمیت راهبردی و استراتژیک داشته است، و این اهمیت بیشتر هم شده است. پس خیلی عجیب و غریب نیست که شاهد باشیم مقامات و سران کشورهایی چون آمریکا و حتی مقامات رژیمصهیونیستی به زبان فارسی توئیت میکنند یا صفحاتی مجزا به زبان فارسی دارند چون ایران معادلات آنها در منطقه را با چالش مواجه کرده و خطر بزرگی برای آنها محسوب میشود.
آمریکا در عراق و سوریه نتوانست به مقاصد خود دست پیدا کند چرا که نفوذ فرهنگی و معنوی ایران در آنجا مانع رسیدن آمریکا به اهدافش شد، حتما هزینههای مادی و معنوی که عربستان و آمریکا برای ایران میکند باید متفاوت با جاهای دیگر باشد.
*با وجود این برنامهریزیها و تلاشهایی که برای قطع نفوذ ایران انجام میشود در حال حاضر در ایران و سیاستخارجی ایران چه رویکردی باید مد نظر باشد؟
_ شکلگیری آرایش جدید رسانهای قابل انکار نیست و غربیها نیتهای پلید و جنگ طلبانه و حرفهای ناحق خود را با ابزارهای درست پیگیر هستند. قاعدتا باید این تحرکات و آرایش رسانههای غربیها و رجزخوانیهای مقامات آمریکا، کنشگران سیاسی و رسانهای داخلی را حساس کند که متاسفانه تاکنون این اتفاق نیفتاده است و حتی گاهی وقتها دیده میشود مسئولان کشور و رسانههای داخلی گل به خودی میزنند و اصطلاحا پاسهای روی تور خوبی به دشمن میدهند.
کنشگران سیاسی و رسانهای متعهد کشور باید راهبرد فعال و واکنش هم عرض با تحرکات و آرایش رسانهای غربی داشته باشند و تلاش کنند ظرفیتهای رسانهای جدیدی را ایجاد و ظرفیتهای موجود رسانهای را ترمیم، بروز و بازسازی کنند.
دانشگاههای کشور هم نباید فقط به مباحث کلاسیک دهها سال قبل بپردازند؛ آنها باید بیش و پیش از دیگران، تحرکات رسانههای دشمن را رصد و ضمن توانمندسازی خود و رسانههای داخلی، الگوی اجرایی مقابله و بیاثر و کم اثرسازی ماشین تبلیغاتی دشمن را ارائه دهند. متاسفانه رشتههای ارتباطات، مدیریترسانه، علوم سیاسی و سایر رشتههای مرتبط با رسانه از مردم و کنشگران سیاسی و رسانهای عقب هستند و ضرورت دارد خود را بازسازی و نقشهای تاریخی و علمی و ملی خود را ایفا کنند.
انتهای پیام/4077/4068
انتهای پیام/