برگهای برنده ایران علیه تحریم نفتی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، به نظر میرسد آمریکا، در مسیر تقویت تحریمها علیه کشورمان، بر نفت تمرکز ویژه ای دارد. بخش اول این گزارش ما نشان خواهد داد که آمریکا، بعد از روی کار آمدن ترامپ، در چهار مقطع، حتی قبل از خروج از برجام، به روشهای گوناگون تلاش کرده است، ایران را از صادرات نفت محروم کند. در بخش دوم نیز با تشریح وضعیت بازار نفت، مشخص خواهد شد که شرایط برای تحریم ایران چندان هم آسان نیست و بر اساس تحلیلها و شواهد موجود، توضیح خواهیم داد که شدت تحریم نفت کشور در عمل چقدر خواهد بود؟
حمله ترامپ به منفعت اصلی ایران از برجام؛ فروش نفت
ترامپ به خوبی میداند که مهم ترین منفعت ایران از برجام، آزادشدن فروش نفت و رسیدن تولید و صادرات ایران به سطوح قبل از تحریمها بوده است. آنها و البته خود ما در داخل خوب میدانیم که به جز فروش نفت، ایران از حقوق دیگرش در برجام مثل عادی شدن روابط بانکی در عمل بهره ای نبرده است. لذا برای بی اثر کردن عملی برجام، فقط کافی بود ایران از درآمد نفت محروم شود. اکنون نیز که آمریکا از برجام خارج شده است، بیشترین تلاش و فشار خود را به بازار نفت و مشتریان نفتی ایران معطوف کرده است. تلاشهایی که حداقل در چهار پرده قابل بازخوانی است.
پرده اول؛ تحریم خاموش
تلاش آمریکا برای محروم کردن ایران از درآمد نفتی به سال 97 و خروج از برجام محدود نمی شود. آمریکاییها مدتها قبل از خروج از برجام، تلاشهای غیررسمی بسیاری انجام دادند تا مشتریان نفتی ایران را بربایند. در این مسیر، اخبار مختلفی منتشر میشد که نشان میداد آمریکاییها در حال مذاکره و حتی اعمال فشار بر مشتریان اصلی نفتی ایران مثل هند و کره هستند تا آنها را از خرید نفت ایران بازدارد. اما این فقط یک سوی ماجرا بود. آمریکا که ممنوعیت صادرات نفت را از سال 2015 لغو کرده بود، خود پا به میدان گذاشت و طبق استراتژی نفتی جدید خود که یک محور مهم آن مقابله با آمریکا بود، دست روی مشتریان ایران گذاشت. مایک زینک وزیر کشور وقت آمریکا رسما اعلام کرد که یک محور استراتژی نفتی آمریکا، مقابله با ایران است و گفت که این کشور قصد دارد با اهرم صادرات نفت، جایگزین مناسبی برای نفت ایران ایجاد کند. تا این جا نه از تحریم رسمی خبری بود و نه از تهدید مشتریان ایران به جریمه. آن چه بود یک رقابت کاملا اقتصادی بود که به گفته زینک، برای برخورد با ایران باید همیشه از آن استفاده شود. آمریکا در این استراتژی خود، قبل از همه هند را نشانه گرفت.
ماهیگیری آمریکا از اختلافات نفتی ایران و هند
هند، دومین مشتری بزرگ نفتی ایران است که آمریکاییها کار خود را از این کشور شروع کردند. طبیعتا چین، بزرگ ترین مشتری نفتی ایران، به خاطر استقلال نسبی و نفوذ کمتر آمریکا در این کشور، گزینه مناسبی به این منظور نبود اما یک موضوع دیگر هم درباره هند مزیت ایجاد میکرد؛برخی اختلافات ایران و هند که در دوره بعد از برجام رو به تعمیق گذاشته بود. ایران پیشنهاد هندیها درباره توسعه میدان گازی فرزاد ب را رد کرده بود و هندیها هم که خود را در این میدان صاحب حق میدانستند، درباره کاهش خرید نفت از ایران هشدار دادند. طرف ایرانی هم در اقدامی متقابل، دست به حذف تخفیف حمل نفت به این کشور و برخی دیگر از مزایا زد تا نشان دهد به راحتی به مهاراجهها امتیاز نمی دهد. زنگنه هم اعلام کرد برای توسعه میدان گازی فرزاد ب با روسها وارد مذاکره شده اند. در این شرایط، سفرها از واشنگتن به دهلی افزایش یافت و ناگهان خبر توافق برای صادرات نفت آمریکا به هند منتشر شد که برای بسیاری غیرمنتظره بود. واردات نفت هند از ایران حدود 30 درصد کاهش یافت و امکان کاهش بیشتر آن هم وجود داشت.
واکنش سریع ایران و بازگشت روابط نفتی با هند به حالت عادی
در این شرایط، ایران واکنش سریعی به این تحولات نشان داد و غیر از سفر رئیس جمهور، وزیر نفت و وزیر خارجه هم مذاکراتی را در پیش گرفتند تا اوضاع به شرایط معمولی برگردد. بعد از این مذاکرات و رایزنیها، روند تحولات تغییر کرد. اوایل امسال بود که منوچهری معاون مدیرعامل شرکت ملی نفت اعلام کرد درباره میدان گازی فرزاد ب توافقاتی با هندیها انجام شده است و تا مهرماه قرارداد امضا خواهد شد. همچنین دریافت نفت هند از ایران طی سه ماه دوم سال جاری میلادی (بهار 97) همواره صعودی بود و رکوردهای جدیدی ثبت کرد. رسانهها از تخفیفات ایران به هند خبر میدهند اما از کم و کیف آن خبری نیست. نمیدانیم که در مذاکرات چه شده و چه امتیازاتی رد و بدل شده اما آن چه واضح است آن که استراتژی آمریکا برای تحریم خاموش نفت ایران، شکست خورد و مبادلات نفتی ایران و هند نه تنها کاهش نیافت بلکه در ماههای گذشته رشد هم کرده است.
تحریم خاموش؛ فراتر از هند، فراتر از نفت
اما موضوع به هند و حتی به صادرات نفت نیزخلاصه نشد. آمریکاییها بسیاری از مشتریان دیگر نفت و همچنین پتروشیمی ایران را هدف قرار دادند تا بدون تحمل هزینه خروج از برجام، ایران را از مهم ترین منفعت برجام محروم کنند. کره جنوبی نیز دریافت نفت از ایران را مقداری کاهش داد که برخی منابع علت آن را فشار آمریکا اعلام کردند. پاییز سال گذشته، رویترز در گزارشی اعلام کرد آمریکا علاوه بر مشتریان آسیایی، مشتریان اروپایی را نیز هدف قرار داده است. لهستان یکی از مشتریان اصلی ایران در اروپا نیز طبق برخی گزارشها، از سوی آمریکاییها تحت فشار قرار گرفت. با این حال تا بهار امسال، این تلاشها ناموفق بود. همزمان مشتریان پتروشیمی نیز هدف قرار گرفتند. در حالی که مشکلاتی در ترکیه، چین و برخی دیگر از کشورها برای صادرات پتروشیمی ایجاد شده بود، ناظران، مهم ترین علت را فشارهای آمریکا میدانستند. در همان روزها بود که مهدوی رئیس انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پتروشیمی، درباره بی توجهی مسئولان به تحریم خزنده و خاموش هشدار داد و از فشار آمریکا و عربستان برای حذف بزرگ ترین بازار پتروشیمی ایران خبر داد و گفت که این کشورها بهدنبال حذف منابع درآمدی کشور هستند و چون پتروشیمی بزرگ ترین منبع تأمین ارز بعد از نفت است، روی آن فشار میآورند اما کسی توجهی ندارد. با این حال، مشکلات صادرات پتروشیمی به ترکیه و چین هم به مرور حل شد تا آمریکا بازی دیگری را آغاز کند.
پرده دوم؛ توجیه سعودیها و خروج از برجام
آمریکا که بعد از چند بار تمدید تعلیق تحریمها، ظاهرا نتوانسته بود، به اهداف نفتی خود علیه ایران دست یابد، دست به یک کار پرهزینه – از نظر سیاسی- زد و از برجام خارج شد. رئیس جمهور و وزیر خزانه داری آمریکا در همان روزهای ابتدایی بعد از خروج از برجام، بارها به موضوع خارج کردن نفت ایران از بازار اشاره کردند و اطمینان دادند که مشکلی از نظر کمبود عرضه و ایجاد شوک در بازار انرژی به وجود نخواهد آمد. این البته ادعای گزافی بود که به سادگی باور پذیر نبود. افزایش قابل توجه قیمت نفت، تا 80 دلار، به خوبی نشان میداد که بازار انرژی از تحریم نفتی ایران نگران است اما آمریکاییها امیدوار بودند که بتوانند با کمک مهرههای خود از جمله عربستان، بر این نگرانیها غلبه کنند. برخی اخبار نیز حکایت از آن داشت که ترامپ قبل از خروج از برجام، مذاکرات و هماهنگیهای لازم را با عربستان انجام داده است تا از جبران کمبود عرضه مطمئن شود. ظاهرا سعودیها هم اطمینان لازم را به ارباب خود داده بودند اما ناظران بازار انرژی به خوبی میدانند که عربستان، نهایتا به اندازه کاهش اخیر در تولید خود، یعنی حدود 450 هزار بشکه در روز، توان افزایش تولید را دارد و این مقدار، نه تنها کاهش عرضه احتمالی ایران در آینده، بلکه کمبود عرضه فعلی ناشی از کاهش تولید ونزوئلا و برخی دیگر از کشورها را هم جبران نخواهد کرد لذا یانکیها بازی دیگری را در پیش گرفتند.
پرده سوم؛ بازی با عربستان، فشار بر اوپک، درخواست کمک از روسیه
ترامپ، توئیتهایی را منتشر کرد که در آن انتقادات شدیدی از اوپک مطرح کرده بود. ترامپ اوپک را مسئول قیمتهای بالا و بی ثباتی در بازار نفت دانسته و خواستار افزایش تولید شد. همزمان عربستان هم طرحی را ارائه کرد تا اوپک در اجلاس خود توافق کاهش عرضه را ملغی کند. روسیه نیز به عنوان همراه جدید اوپک از این طرح حمایت میکرد. اما این نشست یک هفته قبل (1 و 2 تیر) برگزار شد و در عمل چیزی جز افزایش عرضه به میزان اسمی یک میلیون بشکه مصوب نشد و توافق محدودنگه داشتن عرضه هم پابرجا ماند ضمن آن که طبق پیش بینیها، با این توافق در عمل نهایتا چیزی حدود 500 تا 600 هزار بشکه به تولید افزوده خواهد شد که نمی تواند جایگزینی برای تولید 3.8 میلیون بشکه ای ایران باشد. همزمان خبرهایی منتشر شد که نشان میداد آمریکاییها قصد مذاکره با روسیه برای کمک در این مسیر را دارند. روسیه که در نشست قبلی با وجود حمایت از افزایش تولید، نهایتا به حفظ چارچوب توافق کاهش تولید راضی شده بود، میتوانست گزینه مناسبی برای افزودن بر عرضه باشد اما شواهد نشان میدهد که آنها نیز انگیزه ای قوی برای کاهش تولید ندارند مگر آن که از منافع آنها در همه بازارها حمایت شود.
روسیه از افزایش عرضه نفع میبرد؟
این که روسیه با طرحهای افزایش عرضه به گونه ای که قیمت را کاهش دهد، موافقت کند، موضوعی بسیار جنجالی است. واقعیت این است که آنها، تلاش میکنند تا در شرایط فعلی، ضمن حفظ قیمتهای بالا، سهم خود را هم از بازار افزایش دهند. لذا طرحهای افزایش عرضه را مطرح کردند. اما قطعا آنها با توجه به صادرات روزانه شش میلیون بشکه نفت، نمی خواهند حتی یک دلار هم از قیمت آن کاسته شود. در این باره خطیبی کارشناس نفتی و نماینده سابق ایران در اوپک در گفت وگویی تاکید میکند که روسها، علاوه بر قیمت نفت، نگران قیمت گاز خود هم هستند. آنها به عنوان یکی از مهم ترین صادرکنندگان گاز، ترجیح میدهند قیمت انرژی بالا بماند. معمولا قیمت گاز به صورت ضریبی از قیمت نفت تعیین میشود و کاهش قیمت نفت به منزله کاسته شدن از قیمت گاز و ضربه جدی به درآمدهای روسهاست؛ روسهایی که هم اکنون در تحریم آمریکا هم هستند. لذا احتمال همراهی روسها با افزایش عرضه نفت فقط به شرایطی محدود میشود که اولا از ثبات قیمتها مطمئن شوند و ثانیا منافع قابل توجهی در بازارهای مختلف نصیب آنها شود ، موضوعی که کمی بعید است لذا راهبرد جدید آمریکا هم، همانند فشار بر اوپک، تقریبا ناکام مانده است.
پرده چهارم؛ درشت گویی بی اساس به کمک خبرسازی رویترز
در این شرایط، حالا آمریکاییها به کمک ابزارهای رسانه ای خود دست به فضاسازی گسترده زده اند تا تحریم نفت ایران را کاملا موفق و حداکثری جلوه دهند. اواسط هفته جاری اخباری به نقل از مقامات آمریکایی منتشر شد که حکایت از درخواست این کشور برای قطع دریافت نفت از ایران در موعد مقرر در نوامبر – نیمه آبان- داشت. جالب است که این اخبار، حرف از قطع و نه کاهشِ خرید نفت از ایران میزنند. موضوعی که در دوره قبل تحریمها و با وجود همراهی کامل اروپا و پشتیبانی کامل قطعنامه شورای امنیت هم ممکن نشد. در آن دوره، کاهش خرید از ایران به صورت پلکانی اعمال میشد و در همین شرایط هم بسیاری از کشورها توان اجرای آن را نداشتند چرا که پالایشگاههای خود را بر اساس ویژگیهای نفت ایران طراحی و تنظیم کرده بودند. این اخبار، که باز هم توسط رویترز، ساخته و منتشر شده است، میگوید که آمریکا حتی با هم پیمانان ایران مثل عراق ، ترکیه و چین هم مذاکره میکند تا حتی چین هم خرید نفت از ایران را متوقف کند. کاملا واضح است که این گونه ادعاها، کاملا نشدنی است و از نظر فنی، اقتصادی – با توجه به شرایط بازار نفت- و سیاسی ممکن نخواهد بود. اما گویا پرده جدید فشار نفتی آمریکا بر ایران بر درشت گویی و ایجاد فضای رسانه ای منفی متکی است تا قبل از اعمال واقعی تحریمها و مشخص شدن اثر واقعی آن، فشار روانی بر مردم ایران افزایش یابد و مشتریان نفتی ایران درباره ادامه خرید، دچار تردید بیشتری شوند.با این توضیحات، حال میتوانیم به سراغ پیش بینیهایی درباره آینده و وضعیت صادرات نفت کشور برویم و ببینیم که در عمل، تحریم نفتی چقدر محقق خواهد شد. همچنین مروری بکنیم بر ابزارها و راهکارهای ایران برای مقابله با این تحریم که گویا از نظر آمریکا بسیار مهم است.
وضعیت بازار به نفع آمریکاست یا ایران؟
دیدیم که در این شطرنج نفتی، تاکنون ایران توانسته است حملات مختلف آمریکا را دفع کند؛ هم بازارربایی خاموش را خنثی کرده و هم مانع از تصویب طرح آمریکایی عربستان در نشست اخیر اوپک شده است. اما از این پس چه خواهد شد؟ ایران هم اکنون حدود 2.2 میلیون بشکه نفت در روز صادر میکند که بسیاری از تحلیل گران معتقدند تحریمهای آمریکا روی 500 هزار تا یک میلیون بشکه در روز از این صادرات موثر خواهد بود و به هیچ وجه مشابه کاهش صادرات در دوره قبلی تحریمها نخواهد شد. البته شرایط بازار و همچنین اقدامات ایران نیز در این شرایط، بسیار تعیین کننده است. درباره شرایط بازار باید توجه کرد که هم اکنون بازار به دلیل کاهش حدود 800 هزار بشکه ای تولید ونزوئلا تحت فشار است و نرخها به سطح بالاترین ارقام طی چهار سال گذشته رسیده است. علاوه بر آن، بر خلاف دوره قبلی تحریمها، نشانه ای درباره افزایش تولید نفت شیل آمریکا هم وجود ندارد و اگر افزایش تولیدی در این بخش اتفاق بیفتد، در بلندمدت محقق خواهد شد. در آن دوره متاثر از افزایش قابل توجه قیمت نفت تا بیش از 100 دلار، نفت شیل آمریکا صرفه اقتصادی پیدا کرده بود و طی حدود شش سال از 2005 به بعد، تولید نفت آمریکا را از حدود 6 به 10 میلیون بشکه رسانده بود. لذا درست در سالهای اعمال تحریمها علیه کشورمان، آمریکا به سطح بی سابقه ای از تولید نفت دست یافته بود که میتوانست به راحتی، خروج ایران از بازار با حدود دو میلیون بشکه را در روز پوشش دهد. اما بعد از آن و در پی اشباع بازار نفت از عرضه گسترده، قیمت نفت به شدت کاهش یافت و بسیاری از سرمایه گذاریها در استخراج نفت متوقف شد و اکنون بازار در شرایطی است که طبق گفته وزیر نفت کشورمان، توان افزایش قابل توجه تولید را به هیچ وجه ندارد.
مهرههای ایران در شطرنج نفتی
فهمیدیم که تلاشهای آمریکا برای حذف نفت ایران تاکنون به ثمر ننشسته است و شرایط بازار هم اگر کاملا به نفع ایران نباشد، به نفع آمریکا هم نیست. در این شرایط، ایران ابزارهایی هم دارد که میتواند از شدت تحریم نفتی بکاهد. چنان که توضیح دادیم، دیپلماسی انرژی، مذاکره با مشتریان، ارائه تخفیفات معقول و تعریف همکاریهای گسترده که فروش نفت بخشی از آن است، نمونه ای از این ابزارهاست که چنان که توضیح دادیم پیش از این نیز استفاده میشده است. علاوه بر آن، ایجاد تنوع بیشتر در نفت تولیدی کشور – از نظر نوع و درجه سنگینی- باعث خواهد شد طیف وسیعی از پالایشگاهها با ویژگیهای مختلف، محتاج نفت ایران بمانند و پیداکردن جایگزین برای همه آنها در عمل میسر نشود یا این که زمان بسیار زیادی ببرد. افزایش تولید از میدانهای غرب کارون که نفت بسیار سنگینی دارد، به تازگی با سرعت در حال انجام است و طبق گفته مدیرعامل شرکت متن که متولی توسعه این میادین است، زیرساختهای تولید بیشتر و انتقال از اواخر سال گذشته فراهم شده است. با این اقدام، ایران صاحب یکی ازمتنوع ترین سبدهای نفتی جهان شده است که تحریم پذیری آن را سخت تر میکند. راهکار دیگر ایران که درباره میعانات گازی – نوعی نفت بسیار سبک- در دسترس و قابل انجام است، افزایش ظرفیت پالایشگاهی و تولید فراورده و صادرات آن است، موضوعی که برای صادرات آن، حساسیت کمتری وجود دارد و مشتریان خرد بیشتری برای آن وجود دارند. تکمیل فازهای دوم و سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس کمک خواهد کرد عمده میعانات گازی کشور در داخل تبدیل به فراورده و با دردسر کمتری صادر شود. علاوه بر آن ما میتوانیم به راهکارهای تهاتری نیز بیندیشیم.
نگاه بلندمدت؛ بورس چینی و کاهش اعتبار آمریکایی
اینها همه نگاه کوتاه مدت به موضوع است. در بلندمدت، ممکن است بسیاری از این معادلات تغییر کند و اتفاقاتی له یا علیه ما بیفتد. یکی از اتفاقات خوب برای ما، ایجاد و توسعه بورس نفتی چین بر مبنای یوان است. در این بازار کاغذی جدید برای نفت، طلای سیاه بر مبنای یوان، معامله و قیمت گذاری میشود و امکان معاملات و قراردادهای بیشتری را بر مبنای یوان فراهم میکند. این موضوع اگرچه در نگاه اول و در کوتاه مدت، امتیاز مهمی برای ما محسوب نمی شود اما در نگاهی بلندمدت تر، خطری جدی برای آمریکا و اقدامات یک جانبه این کشور است. میدانیم که یکی از ابزارهای مهم قدرت اقتصادی آمریکا دلار و جهان روایی این ارز است و یکی از پایههای جهان روایی دلار، معاملات نفتی بر پایه دلار است. موضوعی که با تحریم نفتی ایران، بعد از اقدامات خصمانه علیه دو تولیدکننده دیگر یعنی ونزوئلا و روسیه، متزلزل خواهد شد. پایگاه تحلیلی معتبر اویل پرایس، چندی پیش تصریح کرد "اکنون که تحریمهای آمریکا در افق ایران قرار گرفته، یوان ممکن است نفوذ بیشتری پیدا کند زیرا پکن وعده داده است به خرید نفت از ایران ادامه خواهد داد و به احتمال قوی، این معاملات نفتی به یوان خواهد بود". بر این اساس، تیغ تحریم آمریکا، شمشیری دولبه خواهد بود که یک سوی آن کشور تحریم شده را آزار میدهد اما از سوی دیگر "پترودلار" را هدف قرار خواهد داد که به قدرت و جهان روایی اقتصاد آمریکا ضربه خواهد زد.
شطرنج نفتی در جریان است
با همه اینها، بازی نفتی برقرار است و ماجرا جوانب گسترده ای دارد. تاکنون ما توانسته ایم در برابر انواع فشارهای آمریکا موفق باشیم اما میدانیم که تحریم در عمل هنوز شروع نشده است. استفاده هوشمندانه و فعال از ابزارهای موجود کمک خواهد کرد کارایی تحریم نفتی حداقل شود و عملا به منابع ارزی و ریالی حاصل از آن آسیبی وارد نشود. روند کوتاه مدت در بازارها و همچنین روندهای بلندمدت درمجموع به نفع ماست تا تیغ تحریمها را کند کنیم. علاوه بر ابزارهای دیپلماسی انرژی، اوپک، معامله، تخفیف و چانه زنی با مشتریان، افزایش تنوع نفت و تولید فراوردهها، ما ابزارهای دیگری مثل افزایش فروش غیررسمی و تهاتر را هم در پیش رو داریم که البته باید با دقت و نظارت انجام شود. طبق گفته وزارت نفت، ایران گزینههایی برای دورزدن تحریمها در اختیار دارد که باعث میشود ما عملا تاثیر جدی از تحریم نپذیریم. زنگنه البته درباره ماهیت این مسیرها توضیح نمی دهد چرا که بلافاصله توسط آمریکا مسدود خواهند شد. مسیرهایی که اگرچه بر هزینه مبادله ما اندکی خواهد افزود اما میتواند آخرین پرده از فشار تحریمی آمریکا یعنی فشار و تهدید شدید و گسترده مشتریان را خنثی کند. این شطرنج در جریان است و امید بسیار هست که در این بازی، نه تنها کیش نشویم بلکه ترامپ را در حالی ببینیم که آرزوی دو ساله اش برای ایجاد محدودیت جدی در صادرات نفت ایران به یک رویای محال تبدیل شده است.
واکنشها به درخواست آمریکا برای توقف خرید نفت از ایران
پاسخ رد روسیه و چین و درخواست معافیت کره وژاپن
کره و ژاپن که در دوره قبل تحریمهای نفتی علیه ایران، معافیت دریافت کرده بودند، اکنون نیز در واکنش به درخواست مقامات آمریکایی برای توقف خرید نفت از ایران، به منافع شرکتهای خود اشاره و تصریح کردند که برای دریافت معافیت با آمریکا مذاکره میکنندضمن این که با ایران نیز در ارتباط هستند.گفتنی است سه شنبه شب بود که باز هم خبرگزاری رویترز، یک خبر بدون منبع و به نقل از منابع آگاه منتشر کرد. اقدامی که در راستای خبرسازیهای این بنگاه رسانه ای علیه ایران در ماههای اخیر، قابل ارزیابی است. طبق این خبر، یک مقام آمریکایی اعلام کرده که از متحدان این کشور خواسته شده است تا ماه نوامبر ( نیمه آبان ماه) خرید نفت از ایران را متوقف کنند. در این گزارش یک موضوع عجیب، یعنی درخواست برای توقف یک باره خرید نفت از ایران مطرح شده است؛ موضوعی که در عمل ممکن نیست و صرفا در راستای جنگ رسانه ای قابل ارزیابی است. در این گزارش آمده است: "وی در پاسخ به این سوال که آیا آمریکا به کشورهای متحدش فشار میآورد تا واردات نفت از ایران را تا ماه نوامبر به صفر برسانند، گفت: «بله»". در این خبر رویترز، مقام آمریکایی گفته است که "هیچ معافیتی" برای مشتریان در نظر گرفته نخواهد شد. این در حالی است در دوره قبلی تحریم، بسیاری از کشورها از جمله متحدان نزدیک آمریکا مثل کره و ژاپن، تا مدتها معافیت گرفتند تا خود را تطبیق دهند و در عمل هم به صورت پلکانی از خرید خود کاستند.در واکنش به این خبرسازیها، مقامات کره و ژاپن رسما اعلام کردند که ژاپن و کره جنوبی، دو خریدار بزرگ نفت ایران، به منظور جلوگیری از تاثیرات منفی اعمال مجدد تحریمهای آمریکا علیه ایران، در حال مذاکره با واشنگتن هستند تا معافیت لازم را دریافت کنند. به گزارش فارس، سخنگوی دولت ژاپن گفت توکیو به دقت در حال بررسی تاثیر تحریمهای آمریکا علیه ایران است و برای این که این تحریمها تاثیرات منفی بر شرکتهای ژاپنی نداشته باشد، با واشنگتن و کشورهای دیگر به مذاکره ادامه خواهد داد. یک مقام کره ای نیز تصریح کرد که «ما وضعیتی نظیر ژاپن داریم. ما در حال مذاکره با آمریکا هستیم و به مذاکرات برای دریافت معافیت ادامه خواهیم داد.» همزمان وزیر انرژی روسیه نیز بعد از مذاکره با همتای آمریکایی اش درباره درخواست آمریکاییها برای توقف خرید نفت از ایران، گفت که ما با ایران قرارداد نفتی داریم و بر اساس موارد حقوقی رفتار خواهیم کرد.
چین: به خرید نفت از ایران ادامه میدهیم
همزمان یک پالایشگاه چینی که بزرگ ترین پالایشگر نفت در جهان است، اعلام کرد که به خرید نفت از ایران ادامه میدهد. به گزارش شانا به نقل از پایگاه خبری پلاتس از سنگاپور، یکی از مدیران ارشد شرکت ساینوپک چین اعلام کرد که تحریمهای آمریکا ضد ایران، تاثیری بر واردات نفت چین از ایران نخواهد داشت. وی افزود: پالایشگران چینی برای خرید نفت از ایران، از نفتکشهایی استفاده میکنند که تعاملی با آمریکا ندارند بنابراین، با وجود تصمیم آمریکا برای بازگرداندن تحریمها ضد ایران، واردات نفت چین از ایران آسیبی نخواهد دید.
منبع: خراسان
انتهای پیام/