مسئولان اشرافی درد مردم را احساس نمیکنند/ کشور نیازمند مدیریت جهادی اول انقلاب است
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، حجتالاسلام سیدرضا تقویدامغانی نماینده ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی، در مورد تشکیل نهادهای انقلابی از جمله جهاد سازندگی اظهار داشت: بعد از اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد، نیازهایی که در جامعه وجود داشت نهادها و سازمانهای خاص انقلابی شکل گرفت که از جمله آنها میتوان به تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،کمیتههای انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی برای آبادانی روستاها و خدمت به مردم مستضعف در مناطق محروم اشاره کرد که البته در سالهای بعد بنابر نیاز جامعه و ضرورتهای روز به بهانههای افزایش تعداد کارمندان دولت و در راستای کوچک سازی حجم دولت نهاد جهاد سازندگی منحل شد و با ادغام در وزارت کشاورزی آن روز وزارتخانه جدید جهاد کشاورزی تشکیل شد، اما امروزه با توجه به نیاز کشور به مدیریت انقلابی با رویکرد جهادی، ایجاد اشتغال، خدمترسانی به مناطق محروم و مردم مستضعف، نیاز به تشکیل یک نهاد انقلابی با رویکرد مردمی و غیردولتی برای ادامه خدمترسانی به مستضعفان احساس میشود.
در این زمینه با حجتالاسلام سیدرضا تقویدامغانی نماینده ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی مصاحبهای انجام شده که تقدیم خوانندگان میشود.
- لطفا بفرمایید چه ضرورتهایی در ابتدای انقلاب اسلامی وجود داشت که حضرت امام خمینی در 27 خرداد 1358 فرمان تشکیل جهاد سازندگی دادند و بعد چه اتفاقی افتاد که این نهاد انقلابی در سال 79 حذف و در وزارت کشاورزی آن زمان ادغام شد؟
تقوی: انقلاب اسلامی که پیروز شد بر اساس نیازهایی که جامعه آن روز داشت نهادها و سازمانهایی شکل گرفت که رسالت آنها در واقع پاسخ به نیاز موجود مردم در آن زمان بود که خلائی احساس میشد و با ساختار سازمانی حاکمیت گذشته نمیتوانست این نیازها پاسخ داده شود.
اولین نهاد انقلابی «کمیتههای انقلاب اسلامی» بود که بخش حفاظت و امنیت و انتظامات را داشت. چون نظام شاهی در کشور شکسته شده بود و خدمات سازمانها و تشکیلات موجود فلج شده بود بنابراین نیاز به یک سازمان جهادی بود که کار انتظامی انجام دهد.
پس از آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که رسالت این نهاد امنیت و حفاظت از انقلاب اسلامی بود. همچنین بنیاد مسکن که با فرمان امام خمینی تشکیل شد و برای خانه سازی و ساخت سرپناه برای محرومان و مستضعفان جامعه بود.
نهاد جهاد سازندگی به فرمان امام خمینی در 27 خرداد 58 شکل گرفت که از نهادهای بسیار مؤثری بود که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی متولد شد و در آن نهاد مجموعهای از نیروهای انقلابی، مومن و متخصص جمع شدند. آنها به سراغ نقاط محروم کشور رفته و هر جا که بار انقلاب بر زمین مانده بود آنها رفتند و این بار را برداشتند. جهاد سازندگی کارهای مهمی انجام داد و در واقع این نهاد نوپا و انقلابی به کمک 13 وزارتخانه موجود کشور رفت و کارهای بر زمین مانده و خلاها را پر میکرد.
از جمله خدمات کشاورز، بهداشت و درمان، مسکن، راه وشهرسازی و ترابری و نیز خدماترسانی اب و برق روستاها را انجام میداد و جهاد سازندگی به کمک همه وزارتخانهها رفت. در مدتی که جهاد سازندگی فعال بود کارهای ارزشمندی انجام داد و مردم با حضور جهادگران در میدان خدمت رسانی احساس آرامش و تعلق به انقلاب داشتند.
در واقع تشبیه اینکه جهاد سازندگی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دو بال انقلاب بودند، آنقدر این دو نهاد مؤثر بودند که همای انقلاب با این دو بال به پرواز درآمد و بعد از اینکه جنگ تحمیلی پیش آمد نیروهای جهاد سازندگی وارد جنگ شدند و به عنوان سنگرسازان بیسنگر حماسهها آفریدند.
جهادگران حتی از نیروهای عملیاتی جنگ جلوتر بودند. آنها میفتند با لودر و بولدوزر خاکریز، پل و موانع خاکی ایجاد میکردند تا زمینه عملیات برای رزمندگان را فراهم کنند و وقتی میدان برای جهاد و مبارزه آماده میشد، نیروهای رزمنده در آن حضور پیدا میکردند و در واقع جهاد سازندگی شاید به اندازه سپاه پاسداران در اداره جنگ تحمیلی مؤثر بود.درست است که نیروهای جهاد سازندگی عملیاتی و پشتیبانی بودند و در واقع نظامی نبودند، اما آنها در تیررس دشمن روی بولدوزر و لودر سنگر میساختند و چقدر از نیروهای مخلص جهاد بر روی همین ماشینهای سنگرسازی شهید شدند.
واقعا جهاد سازندگی یکی از پدیدههای دوران اول انقلاب بوده و البته خود انقلاب اسلامی هم یک پدیده است.
انقلاب اسلامی را همین فعالیتهای جهاد سازندگی شاداب کرد و خدمات آنها بر مبنای اندیشه انقلاب بود. همه نیروهای انقلابی و مومن در جهاد سازندگی جمع شده بودند و کسی برای شغل و کار و اداره زندگی خود به جهاد سازندگی نیامده بود، بلکه براساس نیاز انقلاب با فکر و جهتگیری انقلابی جهاد سازندگی را تشکیل دادند و ویژگی دیگر ایمان واعتقاد بود که انسانهای مومن به شعارهای انقلاب و رهبری انقلاب اسلامی دور هم جمع شدند و نیروهایی بودند که فراتر از تشکیلات سازمانی کار میکردند و زمان و نیروی خود را صرف خدمت میکردند. برای آنها ساعت و وقت مهم نبود. شب و روز، تابستان وزمستان نمیشناختند و با تخصصهای مختلف به مردم خدمت رسانی میکردند.
- به نظر شما چرا جهاد سازندگی منحل شد و به بهانه کوچکسازی حجم دولت در وزارت کشاورزی آن زمان ادغام شد و آیا روحیه جهادی در مدیران وزارتخانه جهاد کشاوزی ادامه پیدا کرد؟
تقوی: موجی در کشور بود که میگفتند بار دولت سنگین شده، تعداد کارمندان زیاد شده و باید بار دولت را سبک کنیم و تعداد نان خوران دولت کم شوند. سفره دولت آنقدر گسترده شده بود و تعداد کارمندان زیاد شده بودند که هر چه نفت صادر میکردیم، به جای اینکه پول آن صرف کارهای عمرانی شود، صرف پرداخت حقوق و دستمزد کارمندان میشد و به کارهای عمرانی کمتر میرسید. چنین موجی ایجاد شد که باید کارمندان را کم کنیم، لذا به فکر ادغام وزارتخانهها و نهادها افتادند.
مثلا کمیتههای انقلاب اسلامی را در ژاندارمری، شهربانی ادغام کرده و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی تشکیل شد. بنیاد مسکن به عنوان یک نهاد انقلابی تبدیل به شعبهای از وزارت مسکن شد و نهاد جهاد سازندگی در وزارت کشاورزی ادغام شد و وزارت جهاد کشاورزی تشکیل شد.
همیشه یک مشکل داشتیم که آن بحث فکری است که اگر حرکتهای انقلابی تبدیل به یک نهاد شود و بعد از آن خوب هدایت نشود و نهاد مناسب به خوبی تغییر پیدا نکند آن حرکت انقلابی متوقف میشود و اگر حرکت انقلابی در نهادی قرار گیرد که متناسب آن نباشد خود آن نهاد از حرکت جلوگیری میکند.
* تنظیم حرکت انقلابی با یک نهاد، کار هنرمندانه است
اگر ساختار تشکیلاتی مناسب فکر انقلابی نباشد، خود ساختار، بازدارنده خواهد بود و علت اینکه موفق نبودیم این بود که هر جا انقلاب در چارچوب نهاد محبوس کردیم موفق نشدیم که حرکت انقلاب را پیش ببریم. در واقع تنظیم حرکت انقلابی با یک نهاد، کار هنرمندانه است و روش ویژهای برای آن لازم است که حرکت انقلابی نباید تبدیل به ایستایی در یک نهاد و ساختار شود. جهاد سازندگی یک حرکت انقلابی بود که در یک چارچوب نهاد و پس از آن تبدیل به وزارتخانه جهاد سازندگی شده بود که تعریف خاص و ضوابط و مقررات خاصی داشت که باید با نظارت سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات کار میکرد و به این طریق حرکت جهادی متوقف میشد، در حالی که یک نهاد انقلابی باید ساختار مناسب خود را داشته باشد.
* حرکت انقلابی با ساختار و آئین نامه متوقف میشود
نمیتوان یک حرکت را در یک نهاد جای داد چون حرکت از آن گرفته میشود و تبدیل به یک اداره معمولی شده و بالای سرش آئیننامهها، دیوان محاسبات، سازمان بازرسی قرار میگیرد و این آفت یک حرکت است. وقتی جهاد سازندگی در کشاورزی ادغام شد و جهاد کشاورزی تشکیل شد، دیگر توقع نداریم، آنهایی که ادغام شدند، همان کار جهاد سازندگی اول انقلاب را انجام دهند.
جهادگران اول انقلاب به نقاط محروم و خدمت به مردم مستضعف میرفتند که وقتی ادغام صورت گرفت مناطق محروم بیسرپرست ماندند و متولی پیگیری مسائل نقاط محروم دیگر وجود ندارد. در حال حاضر خلا بسیار زیادی احساس میکنیم. البته برخی افراد نگاه دیگری به ادغام دارند و با حسن نیت میگویند ادغام با نیت خوب انجام شد که جهاد کشاورزی تشکیل شود، بار دولت سبک شود. اما سؤال این است که آیا اکنون پس از حدود 18 سال از این ادغام به این اهداف رسیدهاند؟ آیا کارمندان دولت کم شدهاند که البته کم نشدند. امکانات محدود نشد، ولی در عوض جلوی عدهای از جهادگران که سراغ مردم مستضعف میرفتند را گرفتیم. نه بودجه کم شد و نه امکانات. همان امکانات و همان کارمندان وجود دارد ولی حرکت انقلابی وجود ندارد، یعنی هدف ادغام انجام نشد.
* حذف جهاد سازندگی با نیت خوب یا نفوذ جریان غیر انقلابی
عدهای با حسن نیت این کار را انجام دادند، اما عدهای معتقدند همان جریان نفوذ که امام خمینی (ره) هشدار داده بود، به بهانه ادغام و کوچک سازی دولت قصد داشتند، نهادهای انقلابی را یکی یکی کنار بزنند و منحل کنند.
معتقدان به جریان نفوذ میگویند برای اینکه حرکتهای انقلابی تبدیل به یک نهاد ایستا شود و جریان متوقف شود آمدند به بهانه کوچکسازی دولت، جهاد سازندگی را در کشاورزی ادغام کردند. چون جهاد سازندگی به مردم امید میدهد، پیام انقلاب اسلامی را به مردم مستضعف و صاحبان انقلاب میرساند. نمایانگر روحیه انقلابی بود.فقط کار اقتصادی نمیکرد. هم با جهتگیری انقلابی بود و هم مشکلات فراوان را به صورت چراغ خاموش حل میکرد.
ادغام حتی اگر با 5 واسطه باشد کار نفوذیها است که حرکت انقلاب را جلوگیری کند و چه برنامهای بهتر از اینکه با ابزار قانونگذاری از یک حرکت انقلابی جلوگیری کنند. بر اساس این تحلیل دستهایی در پشت صحنه بود که میگفت باید حرکت جهاد سازندگی را متوقف کنیم و خود مقام معظم رهبری در زمان ادغام نامهای دارند و مخالفت خود را با اینکه جهاد سازندگی در کشاورزی ادغام شود، صریحا اعلام کردند.
بنده از آن زمان که حضرت آیتالله خامنهای حکم دادند که به عنوان نماینده ایشان در وزارت جهاد کشاورزی خدمت کنم، ضمن احترام به وزیر جهاد کشاورزی و همه دستاندرکاران این وزارتخانه که تلاش میکنند، اما خلاء وجود جهاد سازندگی را کاملا احساس میکنند.
در وزارت جهاد کشاورزی،نیروهای جهادی و انقلابی وجود دارند اما کار جهاد سازندگی را نمیکنند. آن نهاد خاص انقلابی باید ضوابط خاص خود را داشته باشد و اکنون خلاء جهاد سازندگی را به شدت در جامعه احساس میکنیم.
- آیا به نظر شما جهاد سازندگی که بخواهد در سال 1397 تشکیل شود با همان روحیه اول انقلاب خواهد بود و آیا نیروی مخلص به آن اندازه وجود دارد؟
تقوی: به نظر من باید جهاد سازندگی متناسب با شرایط سال 1397 را تشکیل دهیم و جهاد سازندگی را زنده کنیم. نیروهای مومن و انقلابی از سراسر کشور در این نهاد جمع کنیم و شور انقلابی اول انقلاب اسلامی را دوباره به وجود آوریم. البته از صاحبنظران کمک میگیریم که جهاد سازندگی جدید جنبه مردمی و غیر دولتی داشته باشد. نمیخواهیم به تشکیلات دولت اضافه کنیم، بلکه با کمک خود مردم و امکانات مردم تشکیل شود. الان چقدر گروههای جهادی در کشور هستند که برا ساس تعهد و ابتکار خود به مناطق محروم میروند و خدمت میکنند.
چقدر نهادهای خیریه و سازمانهای مردم نهاد NGO وجود دارد که هر کدام خدماتی بدون چشمداشت به مردم مناطق محروم ارائه میکنند. جامعه اسلامی ما این گونه است. نیروهای زیادی وجود دارند که اگر یک تشکیلات به وجود آید با روحیه انقلابی میتواند اینها را جهت دهد.
به این ها فکر دهد و اینها به دولت کمک میکنند حتی می توان نهادی به وجود آوریم که طرف قرارداد دولت باشد و امکانات جامعه ضمیمه امکانات دولت کنیم و در خدمترسانی به مردم و آبادانی کشور کمک کنیم. این نهاد جهاد سازندگی جنبه انقلابی خواهد داشت و انگیزه خدمت به انسانها شکل خواهد گرفت. دنبال این کار هستیم که نهاد انقلابی جهاد سازندگی را زنده کنیم.
- برخی از شعارها و مفاهیم اول انقلاب کم کم در حال تغییر هستند. مثلا واژه مستضعفان که از سوی رهبر انقلاب مطرح میشد کم کم تبدیل به محروم و مناطق محروم میشود یا نهادهای انقلابی در قالب وزارتخانه جدید شکل گرفتهاند. آیا میتوان آن رویکرد اول انقلاب را دوباره زنده کرد؟
تقوی: بسیاری از روستاها و مردم مستضعف در نقاط محروم اکنون متولی ندارند. البته در برخی ارگانها یک مدیریت مختصر به عنوان مناطق محروم وجود دارد ولی اینها جوابگوی کل کشور نیستند. چگونه جهاد سازندگی که یک نهاد وابسته به انقلاب بود و به مردم مناطق محروم امید و نشاط میداد منحل شد و باید با احیای دوباره آن شور و نشاط انقلابی و کار و فعالیت مثل اول انقلاب احیا شود و امروز جهاد سازندگی سال 57 با جهاد سازندگی که در سال 97 تشکیل شود البته با هم فرق دارند. در آن زمان روستاها بدون آب و برق، گاز و جاده بود. امروز اکثر زیرساختهای یاد شده در تهران احداث شده و باید محور فعالیت جهاد سازندگی جدید تولید و اشتغال و احیای کار باشد.
- در حال حاضر نهادهای مختلفی ادعای خدمت به روستاها دارند اما بعضی از روستاها تاکنون خدمات بسیار اندکی دریافت کردهاند. آیا می توان عدالت خدمترسانی به مناطق محروم را ایجاد کرد؟
تقوی: الان خلا وجود دارد. اگر بعضی از روستاها به ویژه در مناطق سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان وجود دارند که هنوز بوی محرومیت در آن وجود دارد، پس هنوز مشکل آنها حل نشده و اگر حل شده باشد که نیازی نیست. الان مشکل کشاورزی، بهداشت را ایجاد اشتغال و کار برای روستائیان به شدت احساس میشود. اگر وزارت کار در روستاها حضور دارند پس این همه بیکار چه میگویند؟ یعنی ما میخواهیم نهاد انقلابی جهاد سازندگی احیا شود که بستری بسازند و در جاهایی حضور پیدا کنند که وزارتخانهها اصلا خبری از آنها ندارند.
آنقدر زمینه اشتغال و کار وجود دارد ومیتوان امکانات مردم را به کار گرفت. همین نیاز را احساس میکنیم که مفاهیم انقلابی جایگزین مفاهیم جدید شدهاند. مثلا امام خمینی (ره) به شدت معتقد بود مستضعفان صاحبان اصلی انقلاب هستند و باید به آنها خدمت دهیم. بعد از اینکه جهاد سازندگی ادغام شد، متاسفانه تشکیلات دولتی نتوانست به مردم مستضعف پاسخ مناسب دهد و محرومان را پوشش دهد. باید از افراد جامعه و امکانات مردمی استفاده کنیم و فکر احیاء جهاد سازندگی به خاطر وجود همین محرومیتها در کشور است.
* روستاهایی بر روی چاه نفت و محروم از همه چیز
الان در خوزستان روستاهایی وجود دارد که روی دریایی از طلا یعنی نفت خام قرار دارد، ولی مردم آن نان شب ندارند. بهداشت ندارند، خانه و امکانات فرهنگی ندارند. متاسفانه مشکل کشور ما این است که اکثر مسئولان پولدار شدند، خانه دارند، ماشین دارند، مشکل بهداشت و درمان ندارند، بنابراین نمیتوانند درد فقرا را احساس کنند. باید سراغ نیروهایی برویم که درد را احساس کنند. ما نمیخواهیم هیچ کسی در کشور فقیر باشد، حتی نمیخواهیم مسئول در کشور ما فقیر باشد. ولی امکانات بیش از حد و اشرافیگری مسئولین را از مردم جدا میکند.
* حمله به روحیه اشرافیگری
مقام معظم رهبری چقدر به اشرافیگری پرخاش و حمله میکند. روحیه اشرافیگری نمیگذارد انسان برود و وضع محرومان را ببیند. مشکل اشتغال و تولید وجود دارد. اگر به مستضعفان و محرومان توجه و رسیدگی نشود و زندگی آنها روبه راه نشود به اهداف خود نمیرسیم. معتقدم باید جریانهای نفوذی را جدی گرفت. بسیاری از کارهایی که مسئولان کشور میخواهند انجام دهند، اما سرانجام به بنبست میرسد. دشمن از راههای مختلف برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی وارد شده و بحث نفوذ را باید جدی گرفت. بسیاری از کارهای خوب و طرحهای مطالعه شده میبینیم، متوقف شده است.
چرا مهاجرت از نقاط محروم و حاشیه شهرها مرتب در حال افزایش است و حاشیهنشینی در حال گسترش است که مشکلات فرهنگی، اقتصادی و آسیبهای اجتماعی فراوان به دنبال دارد. باید با حرکت انقلابی جلوی این معضل اجتماعی و فرهنگی را گرفت. نمیشود فقط نگاه کرد. مقام معظم رهبری برای مشکلات و آسیبهای اجتماعی چقدر فریاد زدند. البته مسئولان دولت کار کردند، ولی پاسخگوی نیاز جامعه نیست. خیلی از مشکلات را حل کردند و مدیران مخلص زحمتهایی کشیدند که آنها را نادیده نمیگیریم، اما اینها کافی نیست، زیرا جامعه انقلابی دشمن زیاد دارد و دردهای تاریخی وجود دارد که با حرکت انقلابی باید درمان شود. ساختار فعلی جوابگوی آن نیست. رهبری انقلابی نهیب میزند، اما پاسخگو نیست. از این جلساتی که با دولت میگذارد دردی درمان نمیشود. نمیتوان امید داشت و نتیجه چشمگیری به وجود نمیآید. باید نهادهای انقلابی و حرکتهای انقلابی مشکلات را حل کند.
با تعارف کردن هم نمیشود مسائل را حل کرد. البته به این معنا نیست که عدهای میخواهند بیقانونی کنند، بلکه نمیخواهیم یک حرکت انقلابی با بیقانونی جلو رود، اما حرکتهای انقلابی قانون انقلابی هم میخواهد. با ضابطه انقلابی میتوان نیروهای انقلاب و بسترها و امکانات موجود را استفاده کرد.
* انباشت قوانین دست و پاگیر برای تولید و فعالیت
یکی از مشکلات کشور این است که انباشتی از قوانین مختلف از مجلس بیرون آمده که برای هر وزارتخانه کلی مصوبه مجلس وجود دارد. طرح و قانون مطرح میشود اما چقدر از آن اجرا شده است. برخی از مصوبات کنونی دست و پای انسان را بسته و اجازه کار نمیدهد. در حالی که قانون انقلابی فضای کار و تلاش را روان میکند و به انگیزهها توجه میکند. فضای انقلابی به مستضعفان و محرومان که صاحبان اصلی انقلاب هستند توجه میکند. الان هر چه امکانات وجود دارد، در شهرها است، ولی نقاط محروم کسی را ندارند و مدیریتی وجود ندارد.
* مناطق محروم صاحبی ندارند
مناطق محروم صاحبی ندارند و برای اینکه بتوان تحریمها را خنثی کرد و مقابل تهاجم بیرحم دشمن ایستادگی کنیم، نیاز به یک حرکت انقلابی شبیه اول انقلاب داریم. اگر نهادهای انقلابی شکل بگیرد، خرج کمتری هم دارند. آدمهای معتقد هم زیاد هستند.
در حال حاضر این همه ساختمان، وزارتخانه و انباشت کارمند وجود دارد که هر چه نفت صادر میشود صرف حقوق کارمندان میشود اما کار عمرانی انجام نمیشود. باید نهاد انقلابی جهاد سازندگی با مشورت خبرگان و افراد باتجربه به وجود آید و مدیران جهادی طرحی آماده کنند که در خارج از چارچوب دولتی ولی به کمک مردم و با جهتگیری انقلابی و طبق رهنمودهای مقام معظم رهبری شکل گیرد و به دولت هم کمک کند.
برخی از شعارهای اول انقلاب مانند خودکفایی که امام خمینی آن را سرمنشا استقلال قضایی و اقتصادی میدانست امروز به وسیله برخی افراد به بهانه صرفهجویی در آب و یا به وسیله واردات ارزان از خارج زیر سؤال میرود. به نظر شما آیا میتوان دوباره به خودکفایی اصرار کرد؟
تقوی: ما نمیخواهیم همه نیازهای کشور را از خارج وارد کنیم. این فکر در زمان شاه وجود داشت که هویدا نخستوزیر وقت در تلویزیون میگفت روزی 7 میلیون بشکه نفت صادر میکنیم. نفت داریم، پول داریم و خارجیها کارگر ما هستند و برای ما یخچال، تلویزیون و اتوموبیل میسازند و ما به عنوان ارباب مصرف میکنیم. کشورهای خارجی کارگران ما هستند اما این استدلال شاهنشاهی و غلط بود. اگر همه چیز را بخواهیم وارد کنیم روزی میآید که جلوی آن را میگیرند و اگرچه پول داشته باشیم، میتوانیم چه کار کنیم؟
* مگر میشود کشور را با این تفکر نفوذی اداره کرد؟
مگر میشود کشور را با این تفکر نفوذی اداره کرد؟ برخی چیزها در هر کشوری بر اساس نیاز داخلی روی یک یا چند محصول سرمایهگذاری میکنند و برخی کالاهای غیرضروری را وارد میکنند اما محصول استراتژیک مانند گندم که غذای اصلی مردم به شمار میرود باید سرمایهگذاری کنیم وحتی یارانه و سوبسید بدهیم و روی پای خود باشیم.
در برخی چیزها که ضروری نیست، میتوان وارد کرد، اما بعضی از کالاهای ضروری را باید صفر تا صد خودمان تولید کنیم. البته نمیتوان همه کالاها را در کشور تولید کرد اما بر اساس شعار استقلال هر چیزی که بخواهد استقلال کشور را خدشهدار کند روی آن حساسیت داریم و اصرار بر این است که در داخل تولید شود. اگر بخواهیم وارد کنیم پس باید نفت خام را بیش از حد صادر کنیم و چون این یک ثروت بین نسلی است.
* با فروش نفت خام به آیندگان ظلم میکنیم
ما الان به نسل آینده ظلم میکنیم چون نفت پایان پذیر است. مثل برخی استانها که اکنون آب ندارند، آن قدر چاه زدهاند که آب زیرزمینی آنها تخلیه شده و اگر نفت را هم بیضابطه و به صورت خام بفروشیم، آن هم مثل آب تمام میشود.
مگر ما ملت انتخاب شده خدا هستیم که همه ثروتها را آتش بزنیم، باید بودجه نفت تبدیل به سرمایهگذاری و تولید زاینده شود و گرنه نفت روزی تمام میشود. باید از هم اکنون به فکر یک انرژی جایگزین نفت باشیم. بحث اشتغال را چه میشود کرد.
اگر بخواهیم همه چیز وارد کنیم این همه جوان دانشگاه رفته باید کجا کار کنند؟ اگر متکی به واردات باشیم ممکن است، اگر هم پول داشته باشیم به ما کالا ندهند. بزرگترین خطر سیاسی همین بیکاری جوانان است. چرا ما نباید تولید کننده باشیم؟ چرا باید وارد کننده و تنبل باشیم؟ چرا به جای آن صادرکننده کالا با ارزش افزوده نباشیم؟ این تفکر را به هیچ وجه قبول نداریم که محصول استراتژیکی مثل گندم که امروزه به عنوان سلاح غذایی از آن یاد میشود، را نیازمند به واردات باشیم بلکه حتما باید در تولید گندم خودکفا باشیم.
* بستر تولید و خودکفایی وجود دارد
البته زمینه و بستر هم وجود دارد. برای تولید بیشتر با همین کم آبی، کم بارشی که وجود دارد اگر به خوبی از آب استفاده کنیم میتوان در گندم به خودکفایی رسید و حتی صادرکننده گندم باشیم.یک ملت مصرفگرا مومن و معتقد نیست.
تفکر مصرفگرایی انسان را بیتعهد و فشل میکند اما بر عکس تولید و اشتغال به انسان نشاط میبخشد و با فطرت انسان سازگارتر است. شخصیت انسان میخواهد ادامه دار و کشدار باشد. نمیخواهد ایستا باشد. مثلا کسی که یک ساختمان میسازد یا کتاب مینویسد یا بچهای به دنیا میآورد او را دوست دارد چون تولید به انسان نشاط میدهد و ادامه دار میشود.
عقل آدم را کامل میکند، آثار فرهنگی دارد، در تولید جنبش و حرکت است، اما در مصرفگرایی وادادگی، خوابآلودگی و بیتفاوتی است. آیا شان ملت ما اقتضا میکند، فقط مصرف کننده و وارد کننده باشیم و نیازمند تولید دیگران باشیم؟ اینها با شخصیت ملت ما سازگاری ندارد.
- آیا به نظر شما ایجاد یک نهاد جهاد سازندگی بعد از 40 سال از انقلاب آرمانی به نظر نمیرسد؟ آیا افراد کافی و با انگیزه وجود دارند؟
تقوی: طرحی که در دست داریم میخواهد مجموعهای از انسانهای انقلابی و دردمند مراجعه کردند و دردها را منعکس کردند، خلا را احساس کردند و راه حل دادند که چگونه این مشکل را حل کنند. البته این طرح هنوز در حد رایزنی و صحبت کردن و مشورت کردن است و از همه صاحبنظران میخواهیم اگر طرحی برای احیای جهاد سازندگی دارند، به حوزه نمایندگی ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی ارائه کنند، تا روی آن بیشتر کار شود.
- در حال حاضر نهادهایی مانند بسیج سازندگی، بنیاد برکت، ستاد اجرایی فرمان امام، اردوهای جهادی وجود دارند، آیا به نظر شما نیاز به تشکیلات جدیدی هم هست؟
تقوی: در اردوهای جهادی گروههایی ایجاد شدند و اینها بهترین دلیل است که جامعه ما به چنین حرکتهای انقلابی و مردمی نیاز دارند. سپاه که ماموریت خود را حفاظت از مردم انقلاب اسلامی میداند بر اساس نیاز روز جامعه تشخیص داده که میتوان با سازندگی در مناطق محروم به انقلاب اسلامی خدمت کند. وقتی میبیند بخشی از مردم بدبین و نا آرام شدند بسیج سازندگی ایجاد کرد و این خلا وجود داشته با بچههای سپاه صحبت کردیم که اگر جهاد سازندگی ایجاد شود، آنها امکانات خود را در اختیار میگذارند و در حال حاضر گروههای جهادی پزشکی، سازندگی، وجود دارند.
همچنین بنیادهای خیریه مانند خیران سلامت، خیران مسجدساز و مدرسهساز کار جهادی میکنند که اگر جهاد سازندگی شکل بگیرند میتواند به عنوان محور این کارها قرار گیردو سیاستها را مشخص کند که در فلان جا چه کار تولیدی میخواهد؟ اگر اشتغال و کار روستائیان فراهم شود خودشان مسجدسازی میکنند و مدرسه هم میسازند، ولی اگر بیکار باشند، باید برایشان هم مسجد و هم مدرسه بسازیم. البته نهاد جهاد سازندگی میتواند حالت مرکزیت داشته باشد که از مجموعه افراد خبره و انقلابی تشکیل شود و ما نمیخواهیم جلوی کار کسی را بگیریم. در حال حاضر بنیاد برکت، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و بسیج سازندگی هم دارند خدمت میکنند، اما باید یک جایی محور همه این خدمات باشد.
- آیا جهاد سازندگی 97 میتواند مثل جهاد سال 58 مؤثر باشد و آیا آن قدر نیروی مخلص وجود دارد که بدون چشمداشت خدمت کنند؟
تقوی: آن قدر نیرو وجود دارد به ویژه جوانان که نیروهای خوب و جهادی وجود دارند که در اردوهای جهادی داوطلبانه شرکت میکنند و گاهی جان خود را در این راه از دست میدهند و جهاد سازندگی میتواند یک علم بلند کنند که همه زیر چتر او قرار بگیرند و مجموعهای شوند که نیروهای مومن و انقلابی با انگیزه و روحیه انقلابی دور آن جمع شوند و به مردم خدمت کنند. الان به نظر من نیروهای مومن و انقلابی از اول انقلاب هم بیشتر هستند. اما جایی که اینها را بتوانند گرد هم جمع کند وجود ندارد و اگر نهاد جهاد سازندگی با رویکرد انقلابی جدید شکل بگیرد مطمئن باشید همه میآیند.
منبع: فارس
انتهای پیام/