علوم مدیریت در دنیای امروز منطبق با آخرین تئوریهای ساختاری در سراسر جهان تلاش جدی دارد تا بتواند اداره کردن سیستمها را تسهیل کرده و زمینههای ارتقای پاسخگویی را افزایش دهد تا با تامین رضایت مخاطب به سمت و سوی موفقیت قدم بردارد و از طرفی به وصول اهداف آرمانی کمک کند.
مدیریت در نگاه اول وابسته به دانش مدیریت نشان میدهد اما در معمولیترین فعالیتهای اجتماعی به نوعی از مدیریت رفتار مواجه میشویم که ذاتی تلقی میشود و شاهد مثال آن را در اردوهای جمعی و تفریحات خانوادگی دیدهایم که ناخواسته و بدون هماهنگی قبلی، فردی فارغ از سن و سواد و سایر ویژگیهای فردی به دیگران دستور میدهد و همگان در مسیر مشترک بهره بردن از شرایط، بدون هیچ پیشداوری دستورات را میشنوند و انجام میدهند.
ساختارهای اداری در ایران منطبق با قوانین و مقررات سازمان اداری و استخدامی اداره میشوند و علاوه بر مدیریت منطبق با رفتار سازمانی از سوی مدیریت اسلامی نیز حمایت میشوند و این ساختار در چارچوب دینمداری نیز تعریف دارد که برآمده از نگاه رفیع ائمه (ع) است و در باور ما جای گرفته که نیازمندیهای مردم را موهبت و نعمت الهی بدانیم و در رفع نیاز همنوع پیشگام باشیم.
مدیران در ایران اسلامی منطبق با اصول زیرساختی تعیین شده، انتخاب میشوند و تقریبا در همه موارد از صاحبان تحصیلات عالی، صرفا در همان اداره و یا سازمانی هستند که همواره محل خدمت ایشان بوده و تجارب ارزشمندی را در مواجهه با ارباب رجوع کسب کردهاند.
این نوشتار ناظر به رفتار سازمانی از سوی مدیریتهای اکتسابی و آکادمیک منطبق با مطالعات جهانی علم مدیریت نیست بلکه در حواشی این مهم نقش میگیرد که اگرچه مغفول ادارات است ولی در تامین ایستایی و پویایی سازمان نقش مهم و غیر قابل حذف دارد و آن نیز از دو ویژگی ذاتی افراد به عنوان حسادت و تکبر سرچشمه میگیرد که تکبر خودبزرگ بینی است و حسادت دیگر بزرگدانی و این دو، ریشه بسیاری از سوء مدیریتهای سازمانی است که باید در ساختار روانی افراد مطالعه و درمان شود تا بتوان در سایه مدیریت بر دلها، نوعی از رفتار سامان یافته اداری را شاهد باشیم.
نکته اساسی در رفتار سازمانی به اصالت ایجاد ساختار برمیگردد و آن اینکه اساسا اگر ارباب رجوع وجود نداشته باشد ساختاری وجود ندارد تا به تبع آن کارگزاری نیاز باشد لذا شایستهترین تفکر سازمانی آن است که بدانیم برای که و چرا کار میکنیم و بر این اساس، ادب اجتماعی را در رفتار سازمانی در اوج تعبیر کنیم تا زمینه تامین رضایت ارباب رجوع منجر به تامین رضایت الهی شود.
همدلی در سازمانها در پی کنترل دو نقیصه حسادت و تکبر ایجاد میشود که با توجه به کنترل اساسی این دو ویژگی ذاتی میتوانیم ارباب رجوع را شرط لازم و کافی برای ایجاد موسسه و سازمان بدانیم و با تمام خاکساری، وقت و قوت خود را به منظور تامین رضایت او به کار ببندیم.
آنچه مرقوم شد پایه تفکر سازمان پاسخگو است و مدیریت، تابع نگاه به بالاترین ردیف و جایگاه سازمانی نیست بلکه همه اجزای سازمان در بخشی از حیطه و حوزه اختیارات خود وابسته به شرح وظایف ابلاغی، مدیریت رسمی خواهند داشت و برآیند ساختاری همه تلاشهای خردهمدیریتی منجر به تعریف موفقیت در سازمان خواهد بود بنابراین توفیق سازمانی، تابعی از تلاشهای کارگزاران است که با تولیت مدیر سازمان و البته خط و مشی تعیینی وی معنا مییابد.
نکته مهم در دانش مدیریت را باید در تابعیت این دانش در حوزه علوم انسانی جستجو کرد و علوم انسانی که طی دهه اخیر همواره مورد توجه ویژه مقام معظم رهبری بوده حکایت از عمق توجه به جانمایه این دانش به محوریت انسان دارد و انسان با شاخصه برجسته عقل و عشق معرفی میشود لذا بیهیچ کم و کاست باید دانش مدیریت را در این زمینه به سوی کانون ادراک و عاطفه سوق دهیم و در ادارات و نهادها که با داعیه دانش آکادمیک و البته تابع مدیریت اسلامی با محوریت همواره مطرح فرمان های مولا امیرالمومنین(ع) به مالک طرح میشود؛ بدانیم و اصرار داشته باشیم که انسان برای انسان با محوریت انسان و برای کاهش دردمندی انسان و ارتقا ضریب راحت انسان تلاش میکند و این نکته اگر در پیشانی توجه کارگزاران باشد؛ بیگمان نظام کاغذبازی و امروز و فردا کردن مشتری و ارباب رجوع کاهش مییابد و با تصحیح روال و روند اجتماعی در ساختارهای سازمانی، میتوانیم شاهد ارتقا ضریب خدمت باشیم.
راه یافتن به بارگاه خدمت صادقانه، تابع صرف کلیشههای رایج سازمانی تعریف میشود ولی باید باور داشت مدیریت بر دلها و همراهی عاشقانه نیازمندان مراجعه کننده به سازمانها، پیششرطی مهمتر از سایر شروط ساختاری در سازمان خواهد بود.
اجازه دهید کمی به فراتر از ساختارهای سازمانی هم اشاره داشته باشیم و آن اینکه همه اجزای جامعه میتوانند با شعار انسانمحوری به تابعیت عقل و دل در خدمت همنوع باشند و شرط تعالی اجتماعی را رقم زنند لذا تک تک عوامل اجتماع در هر ساختار خدمترسانی میتوانند به جذب و جلب دل مشتری بپردازند و با روی خوش و ایمان به باورهای اخلاقی در رفع حوایج مراجعین در هر سطحی بپردازند.
و اما اجزای سازمان در تعبیر آنچه نگاشته شده وظایف بیشتری خواهند داشت و البته باید یاریگر هم باشند و کارگزاران، بدون خسّت و حسادت و بخل و تکبر در مسیر اجرای وظایف به توفیق سازمان بیندیشند و هرگز، همکار را نردبانی برای صعود سازمانی ندانند بلکه او را همراهی صمیمی در وصول اهداف غایی تلقی کنند و اگر در اندیشه ارتقا هستند به ارتقای همکاران نیز احترام بگذارند و با تمام انرژی در خدمت ساختار سازمانی، مشق خدمت صادقانه کنند که اگر این بند از نوشتار در مقام عمل، مورد توجه کارگزاران باشد به توفیق نهایی دسترسی خواهیم داشت و در مملکت اسلامی نیازی نخواهد بود تا ساختارهای مدیریت در کشورهای لائیک و یا توسعه یافته را همواره در حد شعارهای آزار دهنده مطرح کنیم.
بدیهی است در این نوشتار فرصت پرداختن به آسیبها و چالشها در نوع مدیریت و رانتها و دستههای برخوردار و ژنهای خوب و تمکن مالی و وجاهتهای اعتباری و ... نیست و تنها در حریم عشق، مقرر است به اصل باشکوه همدلی پرداخته شود که از شاخصههای مطلوب و ساختاری در موفقیت سازمانها خواهد بود.
تدوین برنامههای نوین، الگوگرفتن از سازمانهای موفق و پیشرو جهانی، عملیاتی کردن باورهای دینی در ساختار اجرایی سازمانها، ارتقا شایستگیهای عوامل سازمانی بویژه نیروی انسانی و تجهیزات ساختاری، توجیه رفتارسازمانی ویژه کارگزاران سازمانها، اجرا طرح تکریم ارباب رجوع در مقام عمل و پرهیز از حیطه شعار و خودنمایی سازمانی، پرهیز از گزارشهای کذب و تشویق به طرح مسائل به منظور حل مشکلات، خودکنترلی سازمانی و نظارت مقام عالی به اجزا ساختاری سازمان، تشویق وفاداران سیستماتیک و بازخواست از کاهلان مجموعه خدمترسان، ایجاد فضای یکدلی و ساماندهی محیط عاری از خشم و طغیان، تامین وحدت در تفکر و عمل اجزا سازمان، مشارکت اعضا سازمان در اندیشه پویای سازمان، اطلاعرسانی وظایف و تعریف سطح پاسخگویی به مراجعین ، حذف بیراههها و یا شیوههای قدیمی در مسیر پاسخگویی، تامین تجهیزات و اتوماسیونهای روزآمد اداری، برگزاری دورههای آموزش تخصصی کارکنان به منظور به روزرسانی دامنه اطلاعات و ایجاد شادابی سازمانی و ... می تواند در ایجاد فضای یکدلی نقش اساسی داشته باشد.
*مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی دامغان
انتهای پیام/