همه باید عذرخواهی کنیم!
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، «در مورد عدالت، ما عقبمانده هستیم. در این تردیدی نیست. خودمان اعتراف می کنیم. اقرار می کنیم. در دهه پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفق می شدیم، هم در عدالت. در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفق شدیم، واقعا پیشرفت کردیم و در همه زمینهها پیشرفت اتفاق افتاده است؛ [امّا] در زمینه عدالت، باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم.»
این سخنان تکان دهنده و در عین حال صادقانه و صمیمی امام با امت خود است که هفته گذشته حضرت آیت ا... خامنهای در دیدار مردم غیور آذربایجان و تبریز به مناسبت سالگرد حرکت انقلابی مردم تبریز در 29 بهمن سال 56 بیان کردند.
اعترافی تلخ و هشدارآمیز!
پیش از آن که به علل و چرایی این عقب ماندگی بپردازم، دو نکته را شایان توجه می دانم. نخست این که، نظام امت و امامت نظامی است مختص به اسلام ناب (حرکت انبیا نیز از همین جنس بوده) که یکی از ویژگیهای مهم آن، نوع رابطه بین امام و امت است. این رابطه هیچ سنخیتی با انواع رابطه در دیگر نظامهای گذشته و حال حاکم بر جهان ندارد.
از آنجا که در این ارتباط ،مطابق آیه شریفه «وَ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلی رَبِّ الْعالَمِینَ»امام از امت خود هیچ توقع مادی و شخصی ندارد و تمام تلاشش برای جلب رضایت خداوند است، صداقت از جمله مبانی این رابطه است و این صداقت را ما بارها،هم در کلام امام راحل تجربه کرده ایم و هم در بیانات خلف صالح ایشان. از جمله مواردی که این صداقت و صمیمیت تجلی پیدا کرد، بیانات رهبر معظم انقلاب در همین دیدار مذکور بود و اعتراف به عقب ماندگی در مقوله بسیار مهم عدالت.
نکته دوم این که، عقب ماندگی در عدالتی که رهبری گفتند:« در زمینه عدالت ...باید از خدا و مردم عذرخواهی کنیم» عدالتی است در تراز نظام اسلامی که آن هم قابل مقایسه با هیچ نظام سیاسی دیگری نیست و گرنه شرایط امروز عدالت در کشور ما با همه ضعفها و کاستیهایی که دارد، نه با دوران قبل از انقلاب قابل مقایسه است و نه با بسیاری از کشورهای دیگر. اما عوامل عقب ماندگی ما در تحقق عدالت چه بوده است؟
اولین علت را باید در حد اعلا و دشوار بودن تحقق عدالت مورد انتظار اسلام دانست.
عیار این عدالت آنچنان بالاست که دستیابی به آن براحتی ممکن نیست و همان گونه که طلای خالص را با تیزاب سلطانی می سنجند، عدالت مورد نظر اسلام نیز چنین است و همین عیار بالاست که عدالت، به عنوان یکی از پایههای اساسی نظام اسلامی مطرح شده است.
در فهم دشواری عدالت مورد نظر اسلام، همین بس که همه دوران خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به این موضوع اختصاص داشت و به انتها هم نرسید!
البته این دشواری نباید مانع پیگیری عدالت باشد، چرا که هر گام نزدیک شدن به چنین عدالتی، چنان حلاوتی دارد که سختیهای آن را جبران میکند.دومین علت عقب افتادگی در عدالت، عدم تحقق دولت اسلامی است.تحقق عدالت پیش نیازهایی دارد که دولت اسلامی از مهم ترین آنهاست.
پیش از تحقق دولت اسلامی، انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی نیز از پیش نیازهای دستیابی به عدالت است که خوشبختانه آنها را پشت سر گذاشته ایم، اما تا دولت اسلامی( همه قوا و دستگاههای حاکمیتی) به عنوان سومین گام به ثمر ننشیند عدالت تراز اسلام نیز استقرار نخواهد یافت.پس همه دست به دست هم باید بدهیم و هر چه بیشتر به معیارهای دولت اسلامی نزدیک بشویم. دولت اسلامی با شعار و این که مانند برخی روسای جمهور نام دولت خود را دولت اسلامی بگذارند و گمان کنند به بهانه عدالت می توانند از هر ابزاری استفاده کنند، محقق نمی شود.
به یاد بیاوریم سخنان حکیمانه رهبر انقلاب در اولین دیدار با دولت نهم را که تحقق عدالت را ملازم با دو ویژگی عقلانیت و معنویت دانستند و در توضیح معنویت فرمودند:« اگرعدالت را از معنویت جدا کنیم - یعنی عدالتی که با معنویت همراه نباشد - این هم عدالت نخواهد بود. عدالتی که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنویِ عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکاری و دروغ و انحراف و ظاهرسازی و تصنع تبدیل خواهد شد.» ساختارها، قوانین،فرآیندها و خود کارگزاران نظام اجزای تشکیلدهنده دولت اسلامی هستند که همه باید منطبق با موازین اسلامی بشوند. سومین عامل عقب افتادگی در رسیدن به عدالت تراز اسلام، سیاستزدگی و رقابتهای ناسالم سیاسی است.
مادامی که سیاست ورزی ما منطبق بر موازین اسلام و مدار سیاستمداران ما تقوا و دین نباشد، تحقق عدالت در تراز مورد نظر دشوار است. جریانهای سیاسی به عنوان یکی از پیشرانهای مهم جامعه باید پذیرای مسئولیت در این زمینه باشند. چهارمین و آخرین عاملی که در این یادداشت به آن اشاره می کنم،اُفت مطالبه عدالت در جامعه است.
مطالبه گری عمومی اگر مهم ترین ابزار تحقق عدالت نباشد حتما جزو مهم ترین عوامل آن محسوب می شود. مطالبه گسترده و مستمر و درست عدالت از سوی مردم و اقشار گفتمانساز، نقش بسزایی در تحقق عدالت دارد و متأسفانه این مطالبه گری در عمل افت کرده است. چقدر از محتوای جدی رسانههای ما عدالتخواهی است؟ جریانهای سیاسی چقدر در عمل مطالبه عدالت دارند؟ انتخاب مردم به هنگام رای دادن، چقدر منطبق با عدالتخواهی است؟دانشجویان، استادان دانشگاه، هنرمندان، روحانیت و دیگر اقشار گفتمان ساز چه میزان در این زمینه نقش ایفا کرده اند؟ مطالبه عدالت، عدالت را به عنوان یک ارزش محوری زنده نگه میدارد و جامعه ای که عدالت را به عنوان ارزش مبنا زنده نگه داشته باشد، در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و شوراها به کسانی که حتی بوی فساد بدهند اقبال نشان نمی دهد! دقت و تامل در مطالب فوق، این حقیقت را بر ما آشکار می سازد که همه ما در عقب افتادگی از عدالت سهیم هستیم و همه باید عذرخواهی کنیم؛ هرچند کسی در این عذرخواهی پیشقدم شده است که بیشترین مطالبه و دغدغه و رعایت عدالت را داشته است!
کارشناس ارشد رسانه
منبع: جامجم
انتهای پیام/